تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,294 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,216 |
پیشرفت علمی در پرتو ایثار ممکن است | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 364، اردیبهشت 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
«علم اخلاقی و معنوی» در گفت و شنود پاسدار اسلام با دکتر حسن مسلمی نائینی اشاره: سالهای پس از جنگ تحمیلی، دوران شکوفایی بسیاری از مردان جنگ در عرصههای علمی و فرهنگی و بسیاری از عرصههای سرنوشتساز کشور بوده است. مردان مردی که تا دیروز حضور در جبهههای نبرد را تکلیف خود میدانستند و امروز حضور در جهاد علمی برای پیشرفت و سربلندی ایران اسلامی. دکتر حسن مسلمی نائینی که از جانبازان سرافراز انقلاب اسلامی و از اساتید دانشگاه تربیت مدرس است، با تلاش و کوشش توانست در حداقل زمان ممکن به رتبۀ استاد تمامی برسد. وی در این مصاحبه صمیمی تجربیات خود را دراختیار نسل جوان گذاشته است.
آقای دکتر! جنابعالی علاوه بر مسئولیتهای اجرایی که در وزارت علوم داشته و دارید، به عنوان جوانترین استادتمام در جامعه دانشگاهی کشور نیز شناخته میشوید. ابتدا اشارتی به زندگینامه و سوابق علمی و پژوهشی خود داشته باشید. بسمالله الرحمن الرحیم. بنده در 12 تیرماه سال 1344 در یک خانوادة مذهبی و در یکی از مناطق جنوبی شهر اصفهان متولد شدم. طبق برنامههای خانوادههای مذهبی، در مراسم مذهبی و برنامههای مختلف عزاداری حضور داشتم. در محلههای جنوب شهر، معمولاً جلسات سخنرانیهای مذهبی و قرآن را معتمدین و مبارزین برگزار میکردند و بعضاً در آن جلسات، علاوه بر احکام و قرآن، بحثهای سیاسی هم مطرح میشدند. در کنار این جلسات، به عنوان فوق برنامه، اردو و کوهنوردی هم برگزار میشد. در روزهای خاص و ایام تعطیل، ما را به کوه میبردند و در آنجا برایمان برنامههای مختلف اعتقادی و سیاسی برگزار میکردند و به این ترتیب شخصیت ما شکل گرفت. 13 ساله بودم که انقلاب شد. در فعالیتهای قبل از انقلاب و راهپیماییها به همراه مردم حضور داشتم و بعد از پیروزی انقلاب عضو حزب جمهوری اسلامی شدم. یکی از نعمتهای الهی همین جلسات حزب بود، چون در آن زمان باعث حفظ بچهها میشد و در هدایت و راهنمایی ما خیلی مؤثر بود. ما در ابتدای انقلاب در دبیرستان واقعاً دغدغههای متعددی داشتیم، از جمله اینکه بحثهای آزاداندیشی بهطور کامل در آن زمان پیاده میشد و ما بایست خودم را برای پاسخگویی به سؤالات و شبهات آماده میکردیم. حضرت امام«ره» با دید وسیعی که داشتند فرمودند: «کمونیستها میتوانند آزاد باشند، ولی نباید توطئه کنند». واقعاً گروههای مخالف، ملیگرا، التقاطی و مارکسیسم آزاد بودند و به این جهت ما باید خودمان را به سلاح علم و آگاهی مجهز میکردیم. آنها شبهات مختلفی را مطرح میکردند و ما مجبور بودیم خود را از لحاظ احکام، اصول عقاید و سیاسی تقویت کنیم. یکی از احزابی که خوب توانست جلوی آنها بایستد، حزب جمهوری اسلامی بود و ما همیشه به بچهها میگفتیم: عصرها میآییم توی حزب و شارژ میشویم، صبح دوباره برای سؤال و جواب به دبیرستان میرویم و دشارژ میشویم. خدا رحمت کند شهید اژهای و شهید معتمدی از شهدای 72 تن و حفظ کند دانشمندان بزرگی چون استاد پرورش و دوستان دیگر در حزب را که ما را راهنمائی میکردند. من مدتی هم عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دبیرستان و مسئول امور مالی و تبلیغات بودم. همزمان دروس عربی از جامع المقدمات تا صرف و نحو و منطق را هم میخواندم. من از همان ابتدا در بسیجهای محل و دبیرستان شرکت میکردم که انصافاً جاهای خوبی برای رشد بودند. تا اینکه پس از آموزشهای بسیار، در سال چهارم دبیرستان در عملیات والفجر 1 شرکت کردم. چه سنی داشتید؟ 17 ساله بودم و اولین سال حضورم در جبهه بود. در کدام منطقه؟ منطقه شمال فکه به اسم شرهانی. به دلایل خاصی، عملیات در این منطقه سخت بود، چون موفقیتهای مورد نظر، حاصل نشد. در این عملیات تعدادی از دوستان و همرزمان ما شهید یا مجروح شدند. اردیبهشت ماهی که از عملیات برگشتم، همزمان بود با اولین سال برگزاری کنکور کارشناسی دانشگاهها (سال 1372) و باید تا تیرماه آماده آزمون میشدم. همزمان بایستی برای امتحانات سال چهارم دبیرستان در خردادماه نیز خود را آماده میکردم. امتحانات سال چهارم دبیرستان را دو قسمت کردم، چون نمیتوانستم همه را یکجا انجام بدهم، تعدادی از دروس را در خردادماه و تعدادی دیگر را در شهریورماه امتحان دادم. دومین کنکور کارشناسی دانشگاهها بعد از انقلاب فرهنگی انجام شد که شرکت کردم و در دانشگاه صنعتی اصفهان رشته مهندسی مکانیک ـ طراحی جامدات پذیرفته شدم. همزمان با تحصیل در دوره کارشناسی، مسئولیت تبلیغات جهاد دانشگاهی را به عنوان یکی از نهادهای انقلابی در دانشگاه، به عهده گرفتم. در عین حال با انجمن اسلامی دانشگاه ارتباط داشتم، ولی بر سر مسائلی، با آنها مشکل پیدا کردم، چون متأسفانه انجمنهای اسلامی را کاملاً انحصاری کرده بودند و اصلاً اجازه نمیدادند افراد دیگر، بهخصوص در شورای مرکزی حضور پیدا کنند. از زمان اعلام نتایج تا شروع تحصیل در بهمنماه سال 1362 تقریباً 5 ماه وقت داشتم و به سپاه فلاورجان رفتم. در آنجا بیشتر کار تبلیغاتی و فرهنگی انجام میدادم. حضور من در آنجا همزمان بود با حضور مهدی هاشمی و باندش در سپاه قهدریجان. سپاه ما تازه تأسیس بود و محدودیتها و مشکلات متعددی از ناحیه سپاه قهدریجان در آنجا داشتیم. برای کارهای تبلیغاتی به دهاتهای مختلف میرفتیم. آیا جوانهای نسل انقلاب و همسن و سالهای شما به اندازه شما فعال بودند و خود را برای انقلاب هزینه میکردند یا این ویژگی مختص کسانی بود که احساس قرابت بیشتری با انقلاب میکردند و برای ادای تکلیف میآمدند و خود را هزینه میکردند؟ ما نباید انتظار داشته باشیم همه این کار را انجام بدهند. واقعاً چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب این گونه نبود و در یک کلاس 40 نفری، فقط 5 ، 6 نفر دغدغه امور فرهنگی و مسائل فرهنگی دبیرستان را داشتند. بقیه هم کم و بیش این دغدغه را داشتند، اما نه به شدت ما. به خاطره همان قرابت فکری با انقلاب بود؟ بله، واقعاً خودمان را بدهکار به انقلاب میدانستیم. میدیدیم دوستان همسطح و نیز اساتیدشان شهید شدند و همین باعث میشد تا احساس مسئولیت سنگینتری کنیم، ولی بقیه در حد کمی مسئولیتپذیر بودند. مثلاً در کلاس 35 نفری دانشگاه ما، 3 یا 4 دانشجو بودند که به جبهه میرفتند. خاطره جالبی از دبیرستان دارم. من بهرغم آن که در انجمن اسلامی بودم و تا پاسی از شب کار و فعالیت میکردم، با عنایت الهی نمرات خوبی کسب میکردم. یک بار پس از کسب نمره 20 از درس جبر، دبیر مربوطه با تعجب به من اشاره کرد و پرسید: «تو چطور درس میخوانی و تکالیفت را کی انجام میدهی؟ چطور شما بچههای انجمن نمراتتان خوب میشود؟ شما که تا دیر وقت مشغول کار هستید و صبحها هم به تشیع جنازه شهدا میروید و در برنامههای مختلف شرکت میکنید». وارد دانشگاه که شدم، در نیمسال اول، نمراتم خوب نشدند و علت آن هم عدم آشنایی و سازگاری با فضای جدید بود. کسی را هم نداشتم که در باره فضای دانشگاه برایم توضیح بدهد. همین باعث شد به حوزه و نزد حجتالاسلام و المسلمین نیلیپور از علمای برجسته اصفهان بروم و موضوع را با ایشان در میان بگذارم. به ایشان گفتم: «حاج آقا! من اهل دانشگاه نیستم. باید در حوزه به تحصیل ادامه بدهم، چون علاقهام به حوزه بیشتر است.» ایشان زد به پشتم و گفت: «برو. شیطان دارد گولت میزند. نمیخواهد به حوزه بیایی. برو و تلاش بیشتری کن». به دانشگاه رفتم، ولی بعدها مسائل جبهه پیش آمد. گاهی اوقات در نزدیکیهای اواسط نیمسال به جبهه میرفتم و سال بعد برمیگشتم. در یکی از نیمسالها 31 واحد را امتحان دادم و تا اوایل آبانماه بهرغم اینکه مجروحیت داشتم، هر روز به بیمارستان میرفتم و 15 یا 16 واحد آخر همان نیمسال امتحان دادم، امتحاناتی که استادهایش عوض شده بودند. در عملیاتهای مختلفی شرکت کردم تا اینکه در کربلای 5 مجروح شدم، مجبور شدم مدتی در بیمارستان بمانم. در سال 67 نیز برای آخرین بار به منطقه رفتم. به هر حال، به رغم فعالیتهای فرهنگی در دانشگاه و اعزام به جبهه با تلاش فراوان در سال 1368 با میانگین نمرات 33/14 از دانشگاه صنعتی اصفهان در رشته مهندسی مکانیک فارغالتحصیل شدم. همان سال در کنکور کارشناسی ارشد شرکت کردم. در همان رشته؟ بله با توجه به علاقه به تدریس و پژوهش در مقطع کارشناسی ارشد در رشته مهندسی مکانیک، گرایش طراحی کاربردی در دانشگاه تربیت مدرس پذیرفته شدم. در این دوره به علت علاقه زیاد به کارهای صنعتی نمیخواستم کار پایان نامهام یک کار تئوری باشد و بعدها در کتابخانه قرار گیرد، به همین دلیل و با تلاش زیاد و پس از بازدیدهای فراوان از کارخانجات و مذاکره و مشاوره با مهندسین و کارشناسان صنعتی و راهنمایی استاد راهنمایم جناب آقای دکترصادقی و استاد مشاورم جناب آقای دکتر فرزین، موفق به تعریف پایاننامه خود در راستای نیاز صنعت شدم. شاید بتوان گفت این طرح اولین طرح تحقیقاتی کاربردی دانشگاه تربیت مدرس بود که در سال 1371 بین دانشگاه و گروه صنعتی سدید و با حمایت 50 درصدی وزارت صنایع سنگین منعقد شد و مقرر گردید مبلغ یک میلیون و هشتصد هزار تومان برای این طرح به دانشگاه پرداخت شود. بعد از یک سال و هفت ماه تلاش، موفق شدم کار را به اتمام برسانم. البته آن طور که دلم میخواست تمام نشد و رضایت کامل نداشتم، هر چند به عنوان اولین کار در صنعت لوله و پروفیل کشور مطرح بود. همچنین در حین کار با متخصصین و اساتید زیاد داخلی و خارجی، از جمله استاد پروفسور مانابو کیوچی به عنوان پیشکسوت در تحقیقات در این زمینه در دانشگاه توکیوی ژاپن تماسهای زیادی داشتم. به نظر جنابعالی، سیاستهای کلی وزارت و اداره کل بورس در زمینه اعزام دانشجو به خارج چیست؟ آیا روند کنونی اعزام دانشجو به خارج در آینده نزدیک دچار تغییر خواهد شد؟ در ابتدا لازم میدانم از همه عزیزان انجمن اسلامی دانشجویان در کشور استرالیا و نیوزیلند به خاطر فعالیتهای ارزشمند و ماندگار آنها در خارج از کشور تشکر کنم. امیدوارم همچون سالهای گذشته، امسال نیز ما را مورد لطف قرار دهند و پیشنهادها و نظرات خود را برای ما ارسال کنند. بنده در طی 7 سال مدیریت در وزارت علوم، آنچه تجربه کردم و انجام دادم، از برکت ارتباط و تعامل نزدیک با دانشجویان و مراجعهکنندگان و برگرفته از نظرات آنان بوده است. در اینجا لازم است از جو صمیمانه و دوستانهای که بین دانشجویان با مدیریت عالمانه و دلسوزانه رایزن محترم علمی جناب آقای دکتر حسن خالقی به وجود آمده و بنده با حضور در گردهمایی علمی و فرهنگی دانشجویان در استرالیا در سال 1390، این نکته را بهخوبی مشاهده کردم، از ایشان و همکارانشان تشکر کنم. اعزام دانشجو به خارج از کشور را بایستی جدیتر از وضعیت حاضرگرفت. روند اعزام دانشجویان بورسیه به خارج از کشور تا کنون چندان هدفمند نبوده است، بنابراین مقرر شده است که در زمینه اعزام دانشجویان بورسیه به خارج از کشور، مشکلات داخل کشور مدنظر قرارگیرند و رسالههای دکتری نیز در راستای حل مشکلات داخل کشور تعریف شوند. سابقه اعزام دانشجویان بورسیه در کشور، تقریباً به اندازه عمر برخی از کشورهای پیشرفته دنیا همچون کشور استرالیاست، اما متأسفانه هنوز کشور ما در رده کشورهای در حال توسعه قرار دارد، در حالی که دیگر کشورها با استفاده از ابزار فناوری، علم و دانش و تجارب دانشجویان اعزامی به سایر کشورها، گامهای بلندی در جهت دستیابی به توسعه و پیشرفت برداشتهاند. البته نمیتوان دستاوردهای مثبت اعزام دانشجویان بورسیه به خارج از کشور را نادیده گرفت، زیرا یکی از اهداف این اعزامها که همان تأمین عضو هیئت علمی مورد نیاز برای مراکز علمی و پژوهشی کشور است، پس از انقلاب اسلامی، تا حدود زیادی محقق شده است. در کشورهای پیشرفته، تأمین اعضای هیئت علمی برای دانشگاهها، تنها یکی از جنبههای اعزام دانشجو به شمار میرود، اما در کشور ما به هدف اصلی تبدیل شده و از دیگر اهداف، از جمله رفع نیازهای اساسی و کاربردی کشور تا حدود زیادی غفلت شده است. چنانچه این موضوع، درست مدیریت شود، دستاوردهای غیرقابل تصوری در حل نیازهای کشور در پی خواهد داشت و انگیزه زیادی در فرد دانش آموخته برای برگشت به کشور و شروع به کار در محل خدمت ایجاد خواهد شد. بسیار اسباب تأسف است که شرکتها و دولتهای خارجی، بیشترین بهره و حاصل را از تلاش علمی دانشجویان بااستعداد و جوان ایرانی می برند، در حالی که خود ما باید برای استفاده از این دستاوردها نیازمند بیگانگان باشیم. تلاش ما این است که با مراکز اجرایی، خدماتی، اقتصادی و صنعتی ارتباط نظام مند برقرار و دانشجویان اعزامی را تشویق کنیم تا موضوع رساله خود را در راستای حل معضلات این مراکز تعریف کنند و در حین تحصیل ارتباط تنگاتنگی با این مراکز داشته باشند. این امر باعث میشود که دانشجو در زمان تحصیل با طرحهای تحقیقاتی ـ کاربردی آشنا شود و در آینده نیز به ارتباط با این مراکز ادامه بدهد. تلاش خواهد شد متقاضیانی برای اعزام پذیرفته شوند که جویندگان علم، خودباور و مومن به ارزشها، عاشق کشور و نظام اسلامی و از سطح اعتماد به نفس و آمادگی روحی بالایی برخوردار باشند. در این راستا نیز جلسات توجیهی متعددی برای پذیرفتهشدگان برگزار و از مشاوره متخصصین و اساتید استفاده میشود. مهم ترین انتظارات اداره کل از دانشجویان بورس چیست و حداقل فعالیتهای علمی که یک دانشجوی بورس باید به آنها دست یابد در چه حدی است؟ دانشجویان بورسیه بایستی از بزرگان و شهدای عزیزی چون شهید دکتر چمران الگو بگیرند و همان طور که رهبر معظم انقلاب فرموده اند، «علمآموزی به معنای دقیق کلمه» و «گسترش فکر درست و تبیین مواضع حقیقی نظام جمهوری اسلامی» را از وظایف خود بدانند. در عین حال تجارب مفید و خوبی را که در دانشگاه و محل زندگی در خارج از کشور کسب میکنند، منتشر و پس از بازگشت نیز به آنها عمل کنند. از جمله اینها فرهنگ دانشگاهی است که خلاء آن در دانشگاههای داخل کشور بهخوبی احساس میشود. گفته شده فرهنگ دانشگاهی شامل نحوه ارتباط و تعامل افراد دانشگاهی، فضای نمادین، آیینهای دانشگاهی و عرف و مقررات مربوط است. در صورت پیاده کردن فرهنگ درست دانشگاهی موجب ایجاد فضای صمیمانه بین افراد دانشگاهی، پرورش اخلاق و ارزشها و ایجاد انگیزه، شوق و رغبت در علمآموزی و تولید علم در دانشگاه، پیشرفت علمی و ایجاد یک جامعه زنده علمی که علمآموزی در آن نهادینه شده و شکوفایی علمی و فناوری و اقتدار و رفاه اجتماعی در کشور خواهد شد. متأسفانه به نظر میرسد فرهنگ دانشگاهd ما، باعث بیاعتمادی افراد دانشگاهی به یکدیگر و عدم ارتباط صمیمانه بین استاد و دانشجو، ایستایی و پایبندی به جزمیتگرایی، پرهیز از برخورد نقادانه و پرسشگرانه، تقیه و پنهانکاری، کمتوجهی به هنجارهای اخلاق علمی، آمادهخوری فرهنگی و علمی یا بیمیلی برای تلاش زیاد در راه تولید علمی و گسترش پولگرایی در تحقیقات دانشگاهی شده است. توصیه میشود دانشجویان در ضمن تلاش برای فعالیتهای علمی و تحقیقاتی، در پی ارتباط با مراکز اجرایی، خدماتی و صنعتی داخل کشور باشند، با آنها مکاتبه و اطلاعاتی را برای آنان ارسال کنند. رویکرد اداره کل بورس در خصوص ارزیابى پیشرفت تحصیلى دانشجویان چگونه است؟ انشاءالله با استفاده از اساتید همکار در کمیتههای علمی و تخصصی اداره کل بورس و اساتید ناظر در دانشگاه محل خدمت دانشجوی بورسیه، نظارت بیشتری بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان خواهد شد. علاوه بر این، در صورتی که بتوان فعالیت علمی و رساله دانشجو را به مراکز داخل کشور گره زد، از این طریق نیز پیشرفت تحصیلی دانشجویان ارزیابی خواهد شد. شاید بتوان با کمک این مراکز از دانشجویان خواست که سالانه به کشور مراجعت و قسمتی از دستاوردهای خود را در این مرکز و دانشگاه محل خدمت ارائه کنند. یکی از مشکلات قدیمی و بسیار مهمی که همواره ذهن دانشجویان بورسیهای را به خود مشغول میکند، عدم ضمانت جذب توسط دانشگاهی است که قبلاً به دانشجو اعلام نیاز داده است. آیا این مشکل هنوز هم وجود دارد؟ چه راهحلی برای این مشکل اندیشیده شده است؟ یک دانشجوی بورس پس از بازگشت، پس از چه مدتی کار خود را آغاز خواهد کرد؟ پاسخگویی به این دو سئوال در حیطه وظایف دفتر نظارت و ارزیابی آموزش عالی معاونت آموزشی وزارت علوم و هیئت مرکزی جذب و دانشگاههاست. به هر حال در صورتی که دانشجویان به نحو احسن وظایف علمی خود را انجام داده، صلاحیت علمی و عمومی لازم را کسب کرده و در حین تحصیل با دانشگاه محل خدمت خود ارتباط داشته باشند، بهندرت پیش میآید که جذب دانشگاه نشوند. اخیراً طبق بخشنامه وزارت از مراکز علمی و پژوهشی خواسته شده که با دانشآموختگان بورسیه، قرارداد موقت منعقد کنند تا پس از تأیید هیئت مرکزی، قرارداد پیمانی با آنان منعقد شود. آیا دوره تحصیل دانشجویان بورسیهای در خارج از کشور پس از استخدام به عنوان سنوات خدمتی ایشان در نظر گرفته میشود؟ طبق آییننامه اداری، استخدامی اعضای هیئت علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی، سنوات خدمتی برای دانشجویان بورسیه لحاظ نمیشود، اما حداکثر به مدت سه سال تحصیلی از دوره مربوط تا 3 پایه پس از اتمام تحصیلات و اشتغال به کار آموزشی و پژوهشی در مؤسسه مورد تعهد ترفیع تعلق میگیرد. سیاستهای اداره کل در زمینه فعالیتهای فرهنگی دانشجویان بورس کدامند؟ به نظر جنابعالى این فعالیتها چه تأثیرى بر زندگى فردى دانشجویان دارند؟ دانشجویان و خانوادههای آنها به علت دوری از کشور و اسکان در یک محیط متفاوت و عدم آشنایی قبلی با فضای جدید، دچار انواع تعارضات و مشکلات روانشناختی میشوند و بعضاً بحران هویت پیدا میکنند. سعی شده حمایتهای لازم از فعالیتهای فرهنگی دانشجویان در خارج از کشور انجام شود. به کلیه رایزنان علمی نیز توصیه شده برنامههای مختلف فرهنگی برای دانشجویان در خارج از کشور داشته باشند و مدیران وزارت نیز در گردهماییهای علمی و فرهنگی سالانه آنان شرکت کنند. در حد توان و وسع نیز بودجهای برای فعالیتهای فرهنگی دانشجویان درنظر گرفته شده است. با نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در امور دانشجویان ایرانی خارج از کشور نیز در راستای انجام فعالیتهای فرهنگی برای دانشجویان هماهنگیهایی شده است. به هرحال، بهترین، مؤثرترین و با صرفهترین فعالیتهای فرهنگی توسط خود دانشجویان و در قالب تشکلهای اسلامی قابل انجام است و زمینهسازی برای مشارکت دانشجویان در تصمیمگیری و اجرای فعالیتهای فرهنگی را ایجاد میکند و موجب آمادگی دانشجویان برای نقشآفرینی و مسئولیتپذیری در جامعه میشود؛ بنابراین، برای ایجاد تشکلهای اسلامی، تشویق و کمک و مساعدت لازم انجام میشود. فعالیتهای فرهنگی در همه جا بسیار مهم هستند و هر کاری بدون پیوست فرهنگی، ناقص و ابتر است. فعالیت فرهنگی دانشجویان در خارج از کشور نیز نقش مؤثری در بهبود وضعیت فرهنگی دانشجویان و خانوادههای آنها دارد. برنامههای فرهنگی دستهجمعی از محدود یا منزوی شدن دانشجویان و خانواده آنها جلوگیری میکند و باعث شور و شعف لازم برای علمآموزی، تبادل تجارب و اطلاعات، اطلاع از حال یکدیگر، رسیدگی به مشکلات هم، حفظ خود و خانواده، تقویت هویت ایرانی اسلامی و جذب دانشجویان با گرایشهای مختلف میشود. به هر حال این اداره کل به علت مسئولیتهای متعدد علمی، اجرایی و مالی در ارتباط با دانشجویان در خارج و داخل کشور، متأسفانه نمیتواند وظایف فرهنگی خود را بهخوبی انجام دهد، لذا لازم است دستگاههای ذینفع دیگر نیز برنامههای فرهنگی مناسبی برای دانشجویان داشته باشند. از وقتی که براى انجام این مصاحبه در اختیار ما گذاشتید بسیار سپاسگزاریم و موفقیت روزافزون براى حضرت عالى و سایر مسئولین دلسوز و زحمتکش نظام جمهورى اسلامى ایران را آرزومندیم. بنده نیز از فرصتی که در اختیارم قرار دادید از شما و دوستان دیگر تشکر میکنم و آرزوی موفقیت و بهروزی برای شما دارم.
سوتیترها: 1. اعزام دانشجو به خارج از کشور را بایستی جدیتر از وضعیت حاضرگرفت. روند اعزام دانشجویان بورسیه به خارج از کشور تا کنون چندان هدفمند نبوده است، بنابراین مقرر شده است که در زمینه اعزام دانشجویان بورسیه به خارج از کشور، مشکلات داخل کشور مدنظر قرارگیرند و رسالههای دکتری نیز در راستای حل مشکلات داخل کشور تعریف شوند.
2. سابقه اعزام دانشجویان بورسیه در کشور، تقریباً به اندازه عمر برخی از کشورهای پیشرفته دنیا همچون کشور استرالیاست، اما متأسفانه هنوز کشور ما در رده کشورهای در حال توسعه قرار دارد، در حالی که دیگر کشورها با استفاده از ابزار فناوری، علم و دانش و تجارب دانشجویان اعزامی به سایر کشورها، گامهای بلندی در جهت دستیابی به توسعه و پیشرفت برداشتهاند.
3.
فعالیتهای فرهنگی در همه جا بسیار مهم هستند و هر کاری بدون پیوست فرهنگی، ناقص و ابتر است. فعالیت فرهنگی دانشجویان در خارج از کشور نیز نقش مؤثری در بهبود وضعیت فرهنگی دانشجویان و خانوادههای آنها دارد.
4. برنامههای فرهنگی دستهجمعی از محدود یا منزوی شدن دانشجویان و خانواده آنها جلوگیری میکند و باعث شور و شعف لازم برای علمآموزی، تبادل تجارب و اطلاعات، اطلاع از حال یکدیگر، رسیدگی به مشکلات هم، حفظ خود و خانواده، تقویت هویت ایرانی اسلامی و جذب دانشجویان با گرایشهای مختلف میشود. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 156 |