تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,306 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,234 |
وقتی دستگاهِ معرفت دستکاری شود... | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 367، تیر 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
حجت الاسلام والمسلمین جواد محدثی «1» هر کسی آنگونه زندگی میکند که میاندیشد. اندیشه و شناخت، تأثیر مهمی در «نحوة زندگی و عمل» دارد. اگر میبینیم انسانهای یک جامعه یا یک دوره، به سبکهای مختلف زندگی میکنند، یا قضاوتهایشان نسبت به یک موضوع، «متفاوت» است، این اختلاف و تفاوت به «نوع نگرش» آنان برمیگردد. به تعبیر قرآن «کل یعمل علی شاکلته»(1) حال، اگر به کسی اطلاعات غلط بدهند، همانها را مبنای قضاوت خود قرار میدهد. اگر کسی از حادثهای یا نسبت به شخصی، آگاهیهای ناقص، سطحی یا غلط داشته باشد، وضع و رفتارش فرق خواهد کرد با کسی که در آن مورد، اطلاعات کامل، عمیق و درست داشته باشد. نتیجه آنکه: هر چه در راه کسب نگاه سالم، دید صحیح و بینش درست بکوشیم، ضرر نکردهایم و هر که به ما «علم صحیح» و «راه درست» بیاموزد و نشان دهد، منّتی بر ما خواهد داشت بس بزرگ، و ما مدیون همیشگی او خواهیم بود. «2» معرفت صحیح را از کجا باید به دست آورد؟ آیا هر کس هر چه به ما میگوید، صحیح است؟ آیا هر چه در کتابها و مطبوعات و مقالات و گزارشها مینویسند، منطبق با واقعیت است؟ آیا هر کس داعیة علم و فکر و هدایت دارد میتوان به او اعتماد کرد؟ در تفسیر آیة «فلینظر الانسان الی طعامه»(2) (هر کس باید به طعام خود بنگرد)، پیشوایان دینمان فرمودهاند که یعنی انسان بنگرد که علمش را از چه کسی میگیرد،(3) این میرساند که کانالهای فکری، علمی و اطلاعاتی ما باید سالم و درست و دور از آلودگی باشد، وگرنه دچار «مسمومیت فکری» یا «انحراف اخلاقی» یا «مشکل اعتقادی» میشویم. پس، کانالهای ورودی فکر و ذهنمان را باید کنترل کنیم و به هر چیز اجازة ورود به قلمرو اندیشه و خانة دلمان را ندهیم. «3» مشکل دیگر ممکن است در خودمان باشد و «اختلال درونی» ما را به بیراهه بکشاند. معتقدیم که «سلامت دید»، در گرو «سلامت نفس» است. گاهی اشیاء و اشخاص و حوادث را آنطور که هستند نمیبینیم و نمیشناسیم. این عوضی دیدن و شناخت اشتباهی، به نداشتن «سلامت نفس» برمیگردد. مثلاً: انسان بدبین، همه را بد میبیند، همة حرفها را حمل بر غرض میکند، همة خوبیها را غرضورزانه میشناسد، همة دلسوزیها را حسادتآمیز و دخالت در امور شخصی میپندارد، از همه بیمناک است و همه را دشمن خود میداند و کارهای مردم را براساس دشمنی و بدخواهی تجزیه و تحلیل میکند. این یک نمونه از آن است که اگر درون نفس آدمی سالم نباشد، دید او هم صحیح و سالم نخواهد بود. چه زیباست کلام حضرت امیر«ع» که فرمود: «من لم یحسن ظنه استوحش من کل احد».(4) (هر کس خوشبین نباشد، از هر کسی وحشت خواهد داشت). پس باید کوشید که دستگاههای معرفتی و شناختی ما و عوامل تأثیرگذار در فهم و دید و داوری ما چه از بیرون و چه از درون «سالم» باشد. آفتها را باید شناخت و آفتزدایی کرد. «4» وقتی «دستگاه معرفت» ما ناسالم باشد، یا دستکاری شده باشد، دچار «انحراف» میشویم، چه در عقاید، چه در اخلاق، چه حتی در بینش سیاسی و اجتماعی. در این صورت همه معادلات به هم میخورد و دیگر نمیتوانیم به «دید»، «شناخت» و «قضاوت» درست برسیم یا به دانستهها و فهم خود «اعتماد» کنیم. تبعیت از «هوای نفس» نوعی دستکاری در دستگاه شناخت است و انسان را به بیراهه میکشد. در قرآن آمده است: «فان لم یستجیبوا لک فاعلم انما یتبعون اهوائهم...»(5) (ای پیامبر! اگر دعوت تو را اجابت نمیکنند، بدان که آنان از هواهای خود پیروی میکنند). این تفسیر و تحلیل میگوید: اگر هواپرستی باشد، سد راه معرفت و ایمان میشود. مگر دعوت پیامبر و دین خدا «حق» نیست؟ مگر آیات و احکام الهی، بر مبنای فطرت نیست؟ مگر اسلام، سعادتآور نیست؟ چرا نباید عدهای بپذیرند و در برابر آن صفآرایی کنند؟ چون تابع هوای نفس خویشند. اگر شیطان، ما را به طرف هوای نفس سوق میدهد و گناهان را در نظرها میآراید و وسوسه میکند، همه برای دستکاری کردن دستگاه معرفت و خرد انسان است، تا به راه راست نرسد. عقل، چراغ معرفت است، ولی گاهی همین چراغ هم دستکاری میشود. حضرت امیر«ع» میفرماید: «عدو العقل الهوی»(6) (هوای نفس دشمن عقل است). وقتی عقل، اسیر نفس باشد، انتظار دیدبانی و راهنمایی و روشنگری از چنین عقلی نباید داشت.
«5» در قرآن و احادیث و کتب اخلاقی، تعبیراتی همچون «تدلیس»، «تزیین»، «تعمیه»، «تسویل» و «تسویف» دیده میشود که به شیطان و نفس اماره نسبت داده میشود. حق و باطل را به هم آمیختن، تدلیس است. کار بد را به جای کار خوب نشان دادن و معرفی کردن، تزیین است. جلوی دید انسان پرده کشیدن تعمیه است و کار را به بعد موکول کردن و انگیزه را سست نمودن تسویف است. کار خطا را از خطا درآوردن و درست جلوه دادن تسهیل است. اینها همه که از «بازیهای ابلیس» و کیدهای نفس اماره و شیوههای شیطان است، نوعی دیگر از «دستکاری در دستگاه شناخت» است. ابلیس میکوشد تا افراد را کور کند تا حقیقت را نبینند، یا «بد» را در چشم آنان، «خوب» جلوه دهد، یا معروف را منکر و منکر را معروف نشان دهد، این بسیار خطرناک است. در روایات بسیاری آمده است که: روزگاری خواهد آمد که معروف منکر میشود و منکر معروف میگردد؛ یعنی عوض شدن معیارها و به هم خوردن ملاکها. وقتی «آینة دید» مخدوش شد، رشوه در قالب «هدیه» جلوه میکند، اشرافیت و تجمل نام «حفظ شئون» به خود میگیرد. پارتیبازی به اسم «کمک به مردم» راه انداختن کار آنان انجام میگیرد. داشتن دوست دختر و دوست پسر، زرنگی و برخورداری از «روابط عمومی» محسوب میشود و داشتن رابطه با نامحرم اسم «اجتماعی بودن» به خود میگیرد و بیاعتقادی به خدا و دین، «روشنفکری» قلمداد میشود و... که این رشته سر دراز دارد و نمونههای فراوان. خدا نکند که دستگاه شناخت و دید ما را دستکاری کنند، که اگر چنین کنند سنگ روی سنگ بند نمیشود. البته میکوشند که چنین کنند، در بعضی جاها و نسبت به بعضی اشخاص هم موفق شدهاند، اما... «سدّ بصیرت»، جلوی این فتنه و فساد را میگیرد.
پینوشتها 1ـ اسراء، آیه 84. 2ـ عبس، آیه 24. 3ـ کافی، ج 1، ص 49. 4ـ غررالحکم، حدیث 9084. 5ـ قصص، آیه 50. 6ـالحیاة، ج 1، ص 155 به نقل از بحارالانوار.
سوتیترها: *وقتی «آینة دید» مخدوش شد، رشوه در قالب «هدیه» جلوه میکند، اشرافیت و تجمل نام «حفظ شئون» به خود میگیرد. پارتیبازی به اسم «کمک به مردم» راه انداختن کار آنان انجام میگیرد. داشتن دوست دختر و دوست پسر، زرنگی و برخورداری از «روابط عمومی» محسوب میشود و داشتن رابطه با نامحرم اسم «اجتماعی بودن» به خود میگیرد و بیاعتقادی به خدا و دین، «روشنفکری» قلمداد میشود و... | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 74 |