تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,214 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,135 |
الحاق در منطقه اتفاق میافتد | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 367، تیر 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
کنکاشی درباره اهمیت تحولات مصر سعدالله زارعی
مصر بیش از آنکه تصور شود، اهمیت دارد. سابقه مدنیت در مصر را تا 6000 سال ذکر کردهاند و در این میان مصر، اگرچه به طور طبیعی با افت و خیزهایی مواجه بوده، در عین حال همواره در کانون توجهات بینالمللی قرار داشته است. مصر از منظر تمدنی همواره از دیگران تأثیر پذیرفته و بر دیگران اثر گذاشته است و از این رو در آن میتوان به راحتی رد پای تمدنهای چند هزارساله را دید. تأثیر این آمد و شد تمدن در میان مصریان، خلق و خویی است که امروزه از آن به «مدارا» یاد میشود، این البته خصلت هر قوم و ملتی است که ریشه در تاریخ و تمدنها دارند. چنین مردمی بسیار اهل تحمل هستند ولی زمانی که برمیخیزند، تا به مقصد نرسند نمینشینند. «مصر بزرگ» در عین حال محل پیدایش و رشد مذاهب و ادیان و سرزمین بعثت پیامبران الهی بوده است. پیامبران بنیاسرائیل عمدتاً در این سرزمین متولد شدهاند که سرگذشت تعدادی از آنان در قرآن کریم ذکر شده و این از اهمیت و برجستگی آنان حکایت میکند. اسلام در سال 19 هجری و در دوران خلیفه دوم وارد مصر شد و توانست توجه مصریان را به خود جلب کند، ولی تا زمانی که اسلام به دین اکثریت قاطع مصریان تبدیل شود، نزدیک به 300 سال طول کشید. تبدیل مصر به یک کشور عرب نیز به قرن چهارم هجری بازمیگردد. با این وجود امروزه در میان کشورهای عربی، مصر «مهمترین» است. اسلام در مصر با آوا و آوازه «عدالت» وارد شد و با نام «علیبن ابیطالب» علیهالسلام توأم گردید و تا امروزه هم اسلام مصریان رنگ و بویی علوی و فاطمی دارد. گفته میشود پس از محمدبن ابیبکر که فرزندخوانده امیرالمؤمنین بود، علیبن محمدبن عبدالله به این سرزمین وارد شد و مردم را به تشیع دعوت کرد. این فرد و فرزندان او تا دوره متوکل، در سرزمین مصر سکونت داشتند و بسیار گرامی شمرده میشدند. فشار بنیالعباس به آل ابوطالب در مصر بیش از هر جای دیگر بود. مستنصرکه پس از متوکل به خلافت رسید طی نامهای خطاب به حاکم عباسی مصر نوشت: علویان حق مسافرت از شهری به شهر دیگر را ندارند و در هر کجا که باشند کسی حق معامله با آنان را ندارد و هیچ محکمهای حق ندارد حکمی به سود آنان صادر نماید». در سال 252 قمری، در آغازین سالهای میلاد حضرت مهدی«عج»، شیعیان مصر به رهبری «جابر ابن ولید مدلجی» قیام کردند و توانستند پس از آزادسازی اسکندریه بر نواحی شمالی و شمال شرقی مصر تسلط یابند، ولی حکومتشان به درازا نکشید و سه سال بعد شیعیان مصر به قیام دیگری بین اسکندریه و برقه به فرماندهی «بغاء اصغر» دست زدند و قیامهای دیگری نیز در برخی دیگر از نواحی مصر از سوی آنان به وجود آمد. افت و خیز حرکت شیعیان در مصر استمرار پیدا کرد تا اینکه فاطمیها در مصر قدرت را در سال 288 ش به دست گرفتند. در دوره 262 ساله فاطمیها، شیعه در مصر به اوج خود رسید. دانشگاه الازهر بر مبنای فقه شیعی تأسیس شد، آداب و رسوم شیعه گسترش فراوانی یافت و دانشمندان بزرگی نظیر محیالدین ابن عربی، متکلم، عارف، فقیه، ادیب، مفسر و حکیم شیعی زادگاههای خود را به سمت مصر ترک کردند و از این رو مصر در دوره طولانی حکومت فاطمیها، به محل مباحثه پیرامون حقایق دین تبدیل گردید. با قدرت گرفتن صلاحالدین ایوبی(567ق)، سلسله ایوبیان در مصر شروع شد. ایوبیان بار دیگر سختگیری علیه شیعیان را از سرگرفتند و تا آخر دوره حکومت این سلسله، شیعیان در تنگنای شدید به سر میبردند. با سقوط ایوبیان، بار دیگر شیعه در مصر نفس راحتی کشید. در مصر زیارتگاهی به نام «رأس الحسین» وجود دارد. مصریان میگویند، افضلبن امیرالجیوش در دوره حمله صلیبیها به شام، سر مبارک امام حسین«ع» را از دمشق به قاهره منتقل کرده است. علاوه بر این در مصر زیارتگاههای دیگری منصوب به اهل بیت«ع» وجود دارد که از جمله باید به «رأس زید»، فرزند امام محمد باقر«ع»، بارگاه زینب از نوادگان امام مجتبی«ع»، بارگاه فاطمه النبویه، بارگاه سکینه دختر امام حسین«ع»، دختر امام صادق«ع»، رقیه دختر امام کاظم«ع» و سیده نفیسه اشاره کرد. درباره علاقه وافر مصریان به اهل بیت پیامبر، کتابهای زیادی نوشته شده و بزرگان زیادی بر آن تأکید ورزیدهاند. بعضی از این کتابها عبارتند از: النجوم الزاهره فی ملوک مصر و قاهره ابن تقری بردی، المواعظ الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، مقریزی، سفرنامه ناصرخسرو، شیعه در مصر صالح الوردانی، الکامل فی التاریخ ابن اثیر، معجم البلدان یاقوت حموی و تاریخ شیعه علامه محمدحسین مظفر. مصر از دوره فاطمیها جنبه مرکزیت مذهبی پیدا کرد. الازهر کانون مهم فقه، کلامی و ادبی بخش بزرگی از جهان اسلام بود. مصر این موقعیت را تا امروز حفظ کرده است. مصریها از نظر مشرب کلامی و فقهی به مدارای مذهبی شهره بوده و هستند و از این رو در الازهر همواره کرسی دروس فقهی مختلف از همه مذاهب اسلامی برقرار بوده است و از این نظر همواره در نقطه مقابل حجاز و مدینه شناخته شده است. در عین حال ارتباط خاص امروزی الازهر با حکومت تا حد زیادی از قدرت این نهاد کاسته است. در گذشته تعیین ریاست و هیأت امنای الازهر با «شورای علمای الازهر» بود ولی از دوره جمال عبدالناصر نصب شیخ الازهر و رئیس الازهر به دست رئیسجمهور مصر افتاد. یک بار اواخر ریاستجمهوری مبارک و پس از مرگ «شیخ محمد سید طنطاوی»، علمای الازهر زمزمهای را مبنی بر انتخاب شیخ توسط شورای علما مطرح کردند ولی مبارک با انتخاب «احمد طیب» تلاش آنان را ناکام کرد. مصر از منظر ژئوپلتیک هم دارای موقعیت ویژهای است. این کشور از طریق مدیترانه به اروپا و از طریق دو استان سینای شمالی و سینای جنوبی به آسیا متصل است و کشوری آفریقایی-آسیایی به حساب میآید. در عین حال، اشراف مصر بر دریای سرخ و به خصوص در اختیار داشتن کانال سوئز در کنار اشراف بر بخش وسیعی از مدیترانه به این کشور موقعیت ویژهای بخشیده است. مصر از نظر جمعیت (با نزدیک به 90 میلیون نفر) پرجمعیتترین کشور عرب به حساب میآید و یکی از چند کشور بسیار بزرگ افریقاست و در عین حال مؤثرترین کشور آفریقایی هم به حساب میآید. مصر در عرصه ارتش و نیروی نظامی یکی از چند کشور مقتدر منطقه به حساب میآید. همجواری مصر با رژیم صهیونیستی حساسیتهای امنیتی این کشور را به شدت بالا برده است. نقش مصر در پرونده فلسطین بسیار حائز اهمیت است. مصر در فاصله سالهای 1327 (زمان اعلام موجودیت رژیم غاصب) تا 1350 (زمان آخرین جنگ مصر با صهیونیستها)، بیشترین نقش را در مبارزه با این رژیم داشت و بعد از سازش ذلتبار انورسادات با این رژیم در کمپ دیوید (1357) مصر نقش محوری در مذاکرات سازش داشت و تا پایان دوره مبارک، کانون رایزنی عربی-غربی درباره فلسطین بود. امروز هم در بحث فلسطین چشمها به سمت قاهره دوخته شده است چون همه میدانند مصر در هر طرف که بایستد آن طرف شانس موفقیت بیشتری خواهد داشت. در پی وقوع حرکت انقلابی در تونس همه چشمها به سمت مصر دوخته شد و پس از سقوط بنعلی طولی نکشید که شعلههای قیام به مصر رسید، اگرچه در فرم ظاهری، مصر حرکت خود را از پنجم بهمنماه 89 -11 روز پس از فرار بن علی- آغاز کرد، اما واقعیت این است که مصر هیچگاه خاموش نبود و مانند آبی که در پشت صخرهای در انتظار روزنی برای فوران بماند، انتظاری 35 ساله را سپری کرد و بالاخره انقلاب مصر، انتظارها را به سر آورد. وقوع انقلاب در مصر اهمیت بسیار زیادی دارد و با هیچ حرکت دیگری قابل مقایسه نیست. تجربه ثابت کرده که مصر به هر راهی که برود آفریقا و جهان عرب هم به همان راه خواهند رفت. مصر بجنگد یا صلح کند. «آفرایم سنیه» تحلیلگر اسرائیلی میگوید: «مصر 25 سال و در 5 جنگ با اسرائیل جنگیده و درنهایت با بالا بردن پرچم صلح هزینه بسیار سنگینی را پرداخت کرده است». مصر در دوره موسوم به صلح، دوستان و دشمنان مشترکی با رژیمی که به گفته «سنیه» 25 سال با آن جنگیده، پیدا کرد؛ ایران و امریکا دو دوست و دشمن مشترک مصر و اسرائیل در طول 33 سال گذشته بودهاند. به عبارت دقیقتر در این دوره مصر به نفع رژیم صهیونیستی مصادره شده است. حالا اگر این مصر جابهجا شود منطقه با آن جابهجا میشود، چرا؟ ایران کانون تحرک در منطقه و دارای موقعیتی الهامبخش میباشد و لذا هر حرکت انقلابی و اسلامی در خاورمیانه حتماً در جایی به انقلاب ایران میرسد، ولی به هر حال نمیتوانیم کتمان کنیم که حساسیتهایی هم درست یا غلط روی ما وجود دارد. تبلیغات 33 ساله غرب علیه ایران دلهایی را نگران کرده و خود ما هم در ارتباطگیری با مردم منطقه مشکلاتی داشتهایم. از سوی دیگر تابلو ایران اگرچه بسیار «خواستنی» است ولی در عین حال بسیار هم گران است و کم نیستند ملتهایی که موقعیت خود را در حدی نمیدانند که علناً از علاقه خود به این تابلو سخن بگویند. در این میان مصر میتواند تابلویی باشد با قیمت کمتر ولی با مشتری بیشتر. امروز غرب از این موضوع به شدت میترسد، تکثیر انقلاب ایران ولو به گونهای نه چندان کامل میتواند به بحران فراگیر برای غرب تبدیل شود. از این رو غرب در طول 30 سال گذشته همواره تلاش کرده است تا پیامدهای انقلاب ایران را بیش از هر چیز «امنیتی» نشان دهد و لذا تصویرسازی از ایرانی را شاهد هستیم که درصدد دست یافتن به سلاح کشتار جمعی است، ایرانی که به صدور تروریزم دست میزند، ایرانی که در حال ساخت جنگافزارهای قارهپیماست، و ایرانی که ترور دیپلماتها را نیز فراموش نمیکند. در حالی که ایران واقعی کشوری است که از سلاحهای کشتارجمعی آسیب دیده، در دو سطح مردم و مسئولان آماج حملات فراوان تروریستی بوده است، دشمنان شناخته شده او هر روز سلاح جدیدی را آزمایش میکنند و بارها دیپلماتهای او در کشورهای خارجی ترور و ربوده شدهاند. ما نمیتوانیم بگوییم هیچکس در جهان اسلام سخنان هر روزه شبکههای ضدایرانی را باور نکرده است. مصر در این میان وضع دیگری دارد، کشوری است سنی با یک جریان قوی سیاسی بنام اخوان المسلمین که در اکثر کشورهای اسلامی شاخه و شعبه دارد با اکثر حکومتهای منطقه ارتباط دارد و از نظر فقهی اکثریت مسلمانان را نمایندگی میکند و در همان حال اقتصاد آن به دلیل تک محصول نبودن کمتر آسیبپذیر است. لذا مصر میتواند حلقه فرهنگی و سیاسی ایران را در جهان اسلام پر کند. پیروزی اسلامگرایی در مصر نه برای ما و نه برای غرب غیرمنتظره نبود. اسلام از چندصد سال پیش به صورت یک «دریغ» و «تمنا» در ذهن و دل مصریان وجود داشته است و از این رو میبینیم که وقتی یک معلم ساده.(حسن البنا) در سال 1307 پرچم مقابله با سکولاریزاسیون را بلند میکند و به سراغ تودههای مردم میرود و به زودی با یک موج عظیم چند صد هزار نفر مواجه میگردد و صدای او در یک دوره کوتاه در همه کشورهای اسلامی طنینانداز میشود. بنابراین غرب میتوانست بفهمدکه اگر راه باز شود این فقط اسلامگراها هستند که جایگزین رژیم غربگرا میشدند. غرب به آثار و تبعات افتادن مصر به دست اسلامگراها کاملاً واقف است. مصر اسلامگرا قطعاً ژئوپلیتیک خاورمیانه و شمال آفریقا را تغییر میدهد. چنین چیزی جمعیت عظیم شافعی و مالکی منطقه حساس حجاز را به حرکت درمیآورد و به سرنگونی رژیم آلسعود منجر میشود کما اینکه این موضوع حکومت اردن را هم تحتتأثیر جدی قرار میدهد و جایی برای ادامه حیات رژیم صهیونیستی باقی نمیگذارد. غرب به خوبی میداند اسلامگرایی مصر لامحاله قاهره را به تهران پیوند میزند و دست آخر به ائتلاف منطقهای با ایران ختم میشود. چنین خاورمیانه و جهان اسلامی دیگر جایی برای غرب باقی نمیگذارد. غربیها اثر اسلامی شدن حکومت در مصر را در حوزه انرژی به خوبی میدانند، وقتی الحاق منطقهای اسلامگراها اتفاق بیفتد دیگر انرژی، یک کالای لااقتضا نیست همانگونه که الحاق غرب «انرژی اتمی» را از یک کالای لااقتضا به کالای راهبردی تبدیل کرده و سایه آن را بر سر همه مسایل پهن کرده است. غرب تاکنون با قاطعیت از رژیم غاصب و مسلمان کش صهیونیستی حمایت میکرد و در عین حال بدون حتی اندکی دردسر، نفت منطقه مسلمان را به قیمت اندک دریافت میکرد و همین غرب، فروش هر کالای استراتژیکی به مسلمانان را با «حفظ برتری امنیتی اسرائیل» پیوند زده است، مسلماً الحاق جهان اسلام به روابط یکجانبه غرب با جهان اسلام پایان خواهد داد. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 77 |