
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,254 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,542 |
ایران امروز؛ در موقعیت شعب ابیطالب یا بدر و خیبر؟ | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 367، تیر 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 04 اسفند 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
دکتر محمدحسین رجبی دوانی اشاره: رهبر معظم انقلاب چندی پیش، به مناسبت تهدیدات امریکا و رژیم صهیونیستی و نیز انفعال و خودباختگی برخی مسئولان ضعیفالنفس، موقعیت نظام مقدس جمهوری اسلامی را در اوج اقتدار، بمثابه موقعیت نظام نوبنیاد اسلامی عصر رسول الله «ص» به هنگام رویارویی بدر و خیبر و نه موقعیت آن وجود مقدس و پیروانش در شعب ابیطالب ترسیم فرمودند. این تشبیه و تطابق، گذشته از آنکه به رخ کشیدن پویایی و قدرت جمهوری اسلامی ایران بویژه مقام منیع ولایت فقیه در جنگ نرم و عملیات روانی با دشمنان اسلام و نظام است، نشاندهنده نوع عملکرد و واکنش نظام جمهوری اسلامی در قبال تهدیدات امنیتی و اقتصادی بر مبنای سیره تابناک نبوی«ص» نیز هست. آنچه درپی میآید مقایسهای است بین شرایط فعلی جمهوری اسلامی ایران با وضعیت حکومت اسلامی نبی اکرم«ص» در موقعیتهای شعب ابیطالب، بدر ، خیبر و خندق که توجه خوانندگان گرامی «پاسداراسلام» را به آن جلب میکنیم.
مقدمه پیش از ورود به بحث ذکر این نکته ضروری است که با نگاهی به تاریخ، جز در موارد استثنایی (و آن هم توسط اقوام وحشی و بیتمدن)، حکومتها و قدرتها در برابر حریف و دشمن خود اگرچه از نظر نیرو و امکانات برتری هم داشتهاند، اما ابتدا دست به جنگ سخت نمیزدند؛ بلکه میکوشیدند با جنگ نرم حریف را چنان تضعیف کنند که مرعوب و بدون جنگ تسلیم شود و یا آنکه وادار شود آنگونه که دشمن میخواهد عمل کند و تابع آن شود و یا چنان دچار تشتت شود که قدرت مقابله با جنگ سخت را از دست دهد و با یک هجوم، بسرعت شکست بخورد و از میان رود. در تاریخ معاصر جهان، جمهوری اسلامی ایران از این نظر استثناست؛ یعنی دشمن پیش از آنکه بخواهد یا بتواند با جنگ نرم، این نظام را براندازد یا وادار به تغییر رفتار کند، با تهدید سخت و جنگ سخت به میدان آمد و در آغاز انقلاب با تحریک و تجهیز باندهای جنایتکار تجزیهطلب در کردستان و خوزستان و... حرکت براندازی را شروع کرد و چون نتوانست از این راه به اهداف شوم خود برسد، جنگ سخت همهجانبه را در پوشش رژیم سفاک بعثی صدامی به ایران اسلامی تحمیل کرد و در خلال آن منافقین تروریست جنایتکار را برای از میان بردن امنیت داخلی کشور و ایجاد ارعاب در میان مردم و در نتیجه کنار کشیدن آنان از حمایت نظام به میدان آورد. با عنایات الهی و حضور مردم با بصیرت انقلابی در صحنه و اطاعت و حمایت کامل آنان از ولی فقیه، جنگ سخت دشمن ناکام ماند و جمهوری اسلامی سرافراز و سربلند دشمنان غدار را مأیوس ساخت. با پایان یافتن جنگ تحمیلی، اینبار دشمنان نظام و اسلام از یکسو با تشبث به بهانههای واهی و دروغین به منظور منزوی ساختن نظام در عرصه بینالملل و سرکش جلوه دادن آن و در نتیجه اقناع جامعه جهانی برای حمله به ایران و از سوی دیگر با سوءاستفاده از برخی سیاستهای داخلی که ممکن است به نارضایتی مردم بینجامد و با همراهی گروهی از سیاسیون منحرف و استحاله شده درون نظام، جنگ نرم همهجانبهای را با تمام توان برضد جمهوری اسلامی پدید آوردهاند تا مردم، نظام را عامل مشکلات و تهدید خویش قلمداد کنند و ضمن دست شستن از حمایت آن، خود به مقابله با آن برآیند. این بُعد از رویارویی استکبار جهانی و عوامل آن با جمهوری اسلامی تقریباً در تاریخ سابقه ندارد، اما نظام ما در برخی مقاطع، قابل قیاس با دورانهای مختلف رسالت نبیاکرم «صلیالله علیه و آله و سلم» است که در این مقاله به موقعیتهای شعب ابیطالب و بدر و خیبر که رهبر انقلاب بدان اشاره داشتند، میپردازیم. موقعیت شعب ابیطالب با ظهور دین مبین اسلام و آغاز دعوت رسول خدا«ص»، تا مدتی استکبار قریش ضمن آنکه از این دعوت ناخشنود بود، ولی نسبت به آن موضعی منفی نمیگرفت، زیرا از آن احساس خطر نمیکرد، اما با اسلام آوردن گروه قابل توجهی از مردم مکه بویژه شماری از فرزندان سران قریش و موالی و بردگان آنها و در نتیجه تهدید شدن نظام حاکم بر روابط اجتماعی و سیاسی مکه، مستکبران قریش از استمرار دعوت رسول خدا«ص» و نفوذ محبوبیت آن حضرت بیمناک شدند و مدارا با اسلام را کنار گذاشتند و به مقابله با پیامبر بزرگوار اسلام«ص» برخاستند. قریش در این مقطع، جنگ نرم حسابشدهای را بر ضد اسلام آغاز کرد و به تناسب شرایط و میزان توان و قدرت خویش سیاستهای گوناگونی را برای از پای درآوردن رسول خدا«ص» و از میان بردن دعوت اسلامی به اجرا گذاشت. این سیاستها با تدبیر و صبر و استقامت آن وجود مقدس یکی پس از دیگری ناکام شد تا آنکه سران مشرک قریش، مؤثرترین اقدام برای براندازی اسلام و از بین بردن استقامت رسول خدا«ص» را در تحریم همهجانبه آن حضرت و قبیلة او پنداشتند. باید دانست که بنیهاشم به عنوان عشیره رسول خدا«ص» و خویشان نزدیک آن حضرت بجز دو استثنا یعنی ابولهب و ابوسفیان بن حارث بن عبدالمطلب عموماً بر مبنای تعصب قبیلهای، حامی رسول خدا«ص» بودند با اینکه بخشی از آنان هنوز اسلام نیاورده بودند. استکبار قریش تصور میکرد پیامبر بزرگوار اسلام «صلیالله علیه و آله و سلم» به اعتبار این حمایت عشیرهای است که به دعوت خویش ادامه میدهد و از مقابله با آنها باکی ندارد. لذا سران قریش همة عشیره آن حضرت را (بجز آن دو استثنا) تحریم کردند، بدان امید که این تحریم و فشارهای آن موجب شود بنیهاشم طاقت نیاورد و از حمایت رسول خدا«ص» بازپس نشیند و حضرت با از دست دادن چنین پشتوانهای، وادار به تسلیم و یا تغییر در عملکرد خود شود، آنگونه که قریش میخواهد. بنیهاشم اعم از مسلمان و مشرک در یک اقدام ارزشمند، عوارض این تحریم را به جان خریدند و در شعب ابیطالب نزد رسول خدا«ص» گرد آمدند و از حمایت حضرتش دریغ نکردند. موارد تحریم بنی هاشم: در پیمان تحریم بنیهاشم این موارد لحاظ شده بود: 1ـ تحریم هرگونه معاملات و تبادلات اقتصادی با محمد«ص» و عشیره او. 2ـ تحریم ازدواج با بنیهاشم. 3ـ ممنوعیت ارتباط و معاشرت با بنیهاشم. 4ـ حمایت از مخالفان محمد«ص» در همه پیشامدها و حوادث. 5ـ عدم پذیرش هرگونه پیشنهاد صلح از سوی محمد«ص». قریش این تحریم همهجانبه را از سوی خود و ساکنان مکه بر ضد رسول خدا«ص» و عشیره آن حضرت وضع کرده بود و برای کسانی که قصد داشتند طرح تحریمها را بشکنند و به بنیهاشم کمک برسانند، مجازاتهایی درنظر گرفته بود. البته مستکبران قریش نمیتوانستند اجرای این تحریمها را از دیگر قبایل عرب انتظار داشته باشند. با این حال برای ممانعت از معاملات اقتصادی بنیهاشم با دیگر قبایل نیز تدبیری اندیشیده بودند. تحریم بنیهاشم در شعب ابیطالب، موجب شده بود که رسول خدا«ص» و عشیره او در صورت بیرون آمدن از شعب در معرض تهدیدات امنیتی و قتل واقع شوند. تنها در دو ماه رجب و ذیحجه که ماه حرام و موسم عمرهگذاری بود، آن حضرت و بنیهاشم از امنیت برخوردار بودند و میتوانستند از شعب خارج شوند و به مکه درآیند و حتی رسول خدا«ص» دعوت خویش را به زائران عرضه کند و بنیهاشم نیز با زائران و بازرگانان دیگر قبایل، معاملات و تبادلات اقتصادی و تجاری داشته باشند. قریش به رغم برنتابیدن این امر، به سبب حرمت ماه حرام و عدم سیطره بر اقوام و قبایل دیگر قادر به جلوگیری از آن نبود؛ اما برای مقابله با آن اولاً به زائران اعلام میکردند که محمد«ص» ساحر است و برای پیشگیری از مسحور شدن، در گوشهای خود پنبه بگذارید و ثانیاً قدرت خرید بنیهاشم را پایین میآوردند، به اینگونه که هنگام خرید کالایی توسط آنان، مشرکان قریش آن کالا را بالاتر از قیمت میخریدند. آوردهاند ابولهب در بازار مکه میگشت و فریاد میزد قیمت کالاها را بالا ببرید تا به این ترتیب حامیان رسول خدا«ص» قادر به معامله نباشند. پایداری رسول خدا«ص» و صبر و تحمل بنیهاشم در برابر سختی تحریمها سرانجام به نتیجه رسید و استکبار قریش به ناکارآمدی این تحریمها اذعان کرد و در پی آن بود با به دست آمدن توجیه و بهانهای، آبرومندانه از موضع سخت تحریم عقبنشینی و لغو آن را اعلام کند. با اعلام از میان رفتن متن پیمان تحریمها توسط موریانه، قریش نیز پایان تحریمها را پذیرفت و رسول خدا«ص» و بنیهاشم سربلند و سرافراز از شعب ابیطالب به خانه و کاشانه خویش در مکه بازگشتند.(1) نکته قابل تأمل در بحث تحریم رسول خدا«ص» و بنیهاشم اینکه هیچ گزارشی از تلاش مسلمانان غیرهاشمی (امثال ابوبکر، عمر، عثمان، سعدبن ابیوقاص، عبدالرحمان بن عوف، ابوعبیده جراح و...) که به هنگام محاصره بنیهاشم در شعب و اعمال تحریمها برضد آنان، از این سختیها معاف بودند، برای یاری رساندن به رسول خدا«ص» و عشیره تحت محاصره و تحریم آن حضرت وجود ندارد، حال آنکه برخی از مشرکان (مانند حکیم بن حزام و...) به دلیل برخورداری از روح جوانمردی و مروت و یا به دلایل عاطفی و غیر آن در چندین نوبت با نادیده گرفتن تحریمها اقدام به ارسال آذوقه برای بنیهاشم به شعب کردند که گاه موفق شدند و گاهی نیز مستکبران قریش با آگاهی از موضوع، ضمن ممانعت از ارسال کمکها، با عاملان آنها نیز درافتادند. موارد تحریم جمهوری اسلامی: در مقایسه وضعیت رسول خدا«ص» و بنیهاشم به هنگام محاصره و تحریم در شعب ابیطالب با موقعیت نظام جمهوری اسلامی و دشمنیها و اقدامات تحریمی و ایذایی استکبار جهانی باید گفت برخی مشابهتها در این باره وجود دارد و همچون پیمان اعمال تحریمها برضد بنیهاشم، از بدو تأسیس جمهوری اسلامی موارد زیر برضد این نظام مقدس اجرا شده است: 1ـ تحریم اقتصادی اعمالشده از سوی امریکا از سال 1358 و تحریمهای وضع شده در سالهای اخیر چه با صدور قطعنامههای سازمان ملل و چه تحریمهای یکجانبه امریکا و اتحادیه اروپا. 2ـ ممنوعیت سفر برخی مسئولان جمهوری اسلامی به غرب و بستن حسابهای بانکی آنها(!) 3ـ حمایت همهجانبه از تمام مخالفان نظام و اپوزیسیون خارج و داخل از منافقین تروریست گرفته تا سران فتنه سال 88 و اراذل و اوباش. 4ـ عدم پذیرش پیشنهادهای جمهوری اسلامی برای رفع تنشهای پیش آمده توسط استکبار در قضایای هستهای برای سرکش جلوه دادن نظام و از سوی دیگر تحریک شیوخ وابسته و امریکایی خلیج فارس به تشنجآفرینی بر ضد ایران. شرایط شعب ابوطالب و جمهوری اسلامی: با این حال، به دلایل زیر جمهوری اسلامی ایران بویژه در حال حاضر در موقعیت شعب ابیطالب نیست: 1ـ وجود مقدس پیامبر«ص» به هنگام رسالت خویش در مکه و پیروان آن حضرت در این دوران، اولاً نسبت به مشرکان قریش از حیث شمار و تعداد در اقلیت محض بودند. ثانیاً حاکمیت مکه کاملاً دراختیار قریش بود و رسول خدا«ص» در این زمان نه تنها بر ناحیهای سیطره نداشت تا بتواند حکومتی تشکیل دهد، بلکه به سبب شرایط سخت، امکان به دست گرفتن سلاح و مقابله فیزیکی با دشمن نیز برای مسلمانان و بنیهاشم فراهم نبود. از این رو مشرکان قریش برخی پیروان رسول خدا«ص» را در مقابل آن حضرت شکنجه میدادند، ولی برای رسول خدا«ص» امکان دفاع از آنان وجود نداشت. در حالی که نظام جمهوری اسلامی از بدو تأسیس بر سراسر کشور پهناور ایران اسلامی حاکمیت دارد و استکبار جهانی جرئت تجاوز به حریم حاکمیت این نظام مقدس را ندارد ، زیرا بخوبی میدانند در صورت هرگونه تعدی، با مقابلة دهها میلیون مشتاق شهادت مواجه خواهند شد. 2ـ تحریمهای اعمال شده سه ساله بر محاصرهشدگان شعب، اگرچه توسط بنیهاشم تحمل شد، اما نمیتوان فشارهای شدید و گرسنگی ساکنان شعب را نادیده گرفت، به گونهای که در اواخر دوران تحریم آه و ناله زنان و گریه و بیتابی کودکان گرسنه، حتی تأثر برخی از تحریمکنندگان را برانگیخته بود. حال آنکه به لطف الهی و به برکت وجود نظام ولایت و حکومت جمهوری اسلامی در ایران، تحریمهای سی ساله استکبار جهانی و بویژه تحریمهای سه سال اخیر هیچ تأثیر جدیی بر روند زندگی مردم ایران نداشته است و حتی طراحان آن به ناکارآمدی و بیتأثیر بودن این تحریمها بر جمهوری اسلامی و تغییر سیاستهای آن اعتراف دارند. 3ـ اگر مستکبران قریش با بالا بردن قیمت کالاهای مورد نیاز بنیهاشم مانع دستیابی آنان به حوایج خود و تحمیل فشار بر عشیره رسول خدا«ص» شدند، به گونهای که بنا به نقل تاریخ راه ورود آب و طعام را بر شعب بسته بودند و هر طعامی که در ماههای حرام از سوی مسافران در بازار مکه عرضه میشد، بسرعت میخریدند تا مانع از رسیدن آن به دست بنیهاشم شود، اما جمهوری اسلامی با دور زدن تحریمها و از راههای گوناگون، نیازهای خود را تأمین کرده و دشمن غدار را ناکام گذاشته است. علاوه بر آن، تحریمها موجب خودباوری ایرانیان و تولید بسیاری از نیازها در داخل کشور نیز شد و حکومت جمهوری اسلامی را از واردات آنها بینیاز ساخت. با مقایسه موقعیت رسول خدا«ص» و بنیهاشم در شعب ابیطالب با موقعیت جمهوری اسلامی درمییابیم که همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند، نظام مقدس جمهوری اسلامی در موقعیت شعب قرار ندارد و در موضع قدرت، استکبار جهانی را در جنگ نرم نه تنها به چالش کشیده، بلکه دچار سردرگمی کرده و به زانو درآورده است. مقایسه با موقعیت بدر اما باید دید موقعیت بدر و خیبر برای اسلام و رسول خدا«ص» چه ویژگیهایی داشت که رهبر انقلاب، نظام جمهوری اسلامی را در حال حاضر در آن موقعیت دانستند. جنگ بدر در سال دوم هجرت اتفاق افتاد و این هنگامی است که با اسلام آوردن مردم مدینه و دعوت آنان از رسول خدا«ص» و هجرت آن حضرت و مسلمانان مکه به این شهر، حکومت اسلامی بنیان نهاده شده و به سبب فراهم شدن شرایط (حتی در حداقل ممکن)، فریضه جهاد و جنگ با دشمنان اسلام چه به منظور نشر این آیین الهی و چه دفاع از دارالاسلام تشریع شده است. استکبار قریش که در نابودی اسلام و سلطه بر رسول خدا«ص» در مکه با وجود دراختیار داشتن قدرت کامل در شهر، ناکام شده بود، از تشکیل حکومت اسلامی در مدینه و پیوستن مردم این شهر به آن حضرت، بشدت در هراس افتاد. مشرکان قریش ضمن مصادره اموال و داراییهای مسلمانان مهاجر در مکه، در پی آن بودند تا با تهدیدات نظامی، دولت و بنیاد اسلامی را دچار معضلاتی کنند که درنهایت به فروپاشی آن بینجامد. قریش به این اکتفا نکرد و با ترساندن دیگر قبایل مشرک حجاز و نجد از حکومت اسلامی مدینه، آنان را نیز به دشمنی با اسلام برانگیخت و به رویارویی با مدینه کشانید. هنوز چند ماه از هجرت رسول خدا«ص» به مدینه و تأسیس حکومت اسلامی نگذشته بود که قریش دو نوبت با فاصله کمتر از یک ماه دستههایی نظامی را به حوالی مدینه اعزام داشت تا عکسالعمل مسلمانان را بسنجد. این تجاوزها با اقدام سریع رسول خدا«ص» در مقابله با مشرکان که نام سریه حمزه بن عبدالمطلب و سریه عبیةبن حارث بن عبدالمطلب به خود گرفت، پاسخ داده شد و اگرچه جنگی میان دو طرف درنگرفت ولی قریشیان دانستند که رسول خدا«ص» در برابر هرگونه تجاوز عکسالعمل سریع نشان خواهد داد، هر چند از حیث نیرو و امکانات از دشمن ضعیفتر باشند. رسول خدا«ص» پس از آنکه به دشمن نشان داد در برابر هرگونه تجاوز نظامی خواهد ایستاد، دولت اسلامی را از حالت پدافندی و انفعالی بیرون آورد و به دو دلیل به اقداماتی تهدیدکننده - که عمدتاً عملیات روانی بر ضد استکبار قریش بود- دست زد. اول آنکه قریش به تحریکات خود بر ضد اسلام ادامه میداد و دوم اینکه آنان با مصادره اموال مسلمانان در مکه و ممانعت از حضور مسلمین در آن شهر مقدس، منافع اقتصادی و ارزشهای مسلمانان را به خطر انداخته بود. از این رو به فرمان رسول خدا«ص»، مسلمانان در برابر رفتار دشمن، دست به مقابله به مثل زدند و آن حضرت دستور داد تا با حمله کاروانهای تجاری قریش و تلاش برای دستیابی و مصادره آنها، به قریش بفهمانند که مسلمانان در مقابل تهدید منافع اقتصادی دولت و ملت اسلام، ساکت نخواهند نشست. اوج اقدامات متقابل اسلام در این باره، قصد تصرف کاروان بزرگ تجاری قریش بود که با سرمایهای هنگفت از تمام سرمایهداران مکه به سرپرستی ابوسفیان از شام به مکه بازمیگشت. اگرچه مسلمانان با وجود تعقیب کاروان دشمن تا منطقه بدر، به آن دست نیافتند، اما قریش که از اقدامات تلافیجویانه مسلمانان، اعتبار خویش را در خطر میدید، به زعم خود تصمیم به نشان دادن ضرب شستی به دولت اسلامی مدینه گرفت تا مسلمانان با خوردن ضربهای سخت، فکر مقابله با قدرت بزرگ قریش را از سر بیرون کنند. از این رو با لشکری مجهز که به قصد جنگ تمام عیار آماده شده بود، به مصاف شماری از مسلمانان آمدند که نه به قصد جنگ با لشکر قریش، بلکه برای تصرف کاروان تجاری دشمن بیرون آمده بودند. ظواهر امر نشان از این داشت که قریش به سبب برتری مطلق در نیرو (حدود سه برابر شمار مسلمانان) و امکانات و تسلیحات نظامی، پیروز قطعی این رویارویی خواهد بود. اما مسلمانان با پیروی از رسول خدا«ص» و با عنایات الهی بر دشمن مستکبر و قدرتمند خویش پیروز شدند و این پیروزی نه تنها از بعد نظامی، بلکه در ابعاد مختلفی برای اسلام حاصل شد.(2) ویژگیهای موقعیت بدر: با عنایت به آنچه بیان شد، میتوان ویژگیهای موقعیت بدر را چنین تبیین کرد: 1ـ مسلمانان تشکیل حکومت دادهاند و برای دفاع از نظام اسلامی و پیشرفت اسلام، فریضه جهاد تشریع شده است. 2ـ منافع دولت اسلام و مسلمانان برای رسول خدا«ص» بسیار حائز اهمیت است و چون دشمن منافع مسلمانان را تهدید میکند و اموال آنان را مصادره کرده است، رسول خدا«ص» حق مقابله به مثل را برای خود محفوظ میدارد و با فراهم شدن زمینه، به منافع دشمن حمله میکند. 3ـ رسول خدا«ص» تنها قصد تصرف کاروان تجاری دشمن را در مقابله به مثل داشت و درصدد جنگ تمام عیار با قریش نبود، اما دشمن با وجود اینکه مسلمانان موفق به دستیابی به کاروان او نشده بودند، دولت اسلامی را ناخواسته به جنگ کشانید. پیامبر بزرگوار اسلام«ص» نیز با علم به نابرابری میان قوای خود و دشمن، از برتری نظامی قریش نهراسید و در برابر تهدید نظامی دشمن منفعل نشد و با همان امکانات اندک در برابر دشمن ایستاد. 4ـ خداوند وعده داده است چنانچه مسلمانان در مسیر رضای الهی و در دفاع از دین مبین اسلام از جان و مال خود بگذرند، آنان را در برابر دشمن یاری میکند که در بدر نیز همین امدادهای الهی، مسلمانان را پیروز کرد. 5ـ استکبار قریش که این جنگ را به منظور از پای درآوردن دولت اسلامی و نابودی امکانات دفاعی آن برپا کرد، نه تنها با شکست سخت و مفتضحانهای روبهرو شد که در تاریخ آن سابقه نداشت، بلکه منافع اقتصادی بسیاری را نیز از آن پس از دست داد. در پی پیروزی مسلمانان در بدر، دولت اسلامی راه بسیار مهم تجارتی شمال ـ جنوب قریش را بست و دشمن شکست خورده از ترس حملات مسلمانان جرئت فرستادن کاروانهای تجاری خود را به شمال نداشت و از آنجا که عمده تجارت سران مشرک مکه با شمال بود به مدت بیش از چهار سال متحمل خسارات و زیانهای سنگین اقتصادی تا انعقاد قرارداد صلح حدیبیه شد. 6ـ پیروزی اسلام در جنگ بدر، ظهور قدرت جدید در منطقه و اقتدار آن را نشان داد، اگرچه در سال بعد جنگ احد نیز به دولت اسلامی تحمیل شد و دشمن در آن نبرد پیروز شد، ولی اولاً پیروزی قریش نه به سبب برتری در جنگ، بلکه به دلیل کوتاهی گروهی از مسلمانان اتفاق افتاد و ثانیاً این پیروزی قابل مقایسه با پیروزی اسلام در جنگ بدر نبود و دشمن به اعتراف خود در احد نیز نتوانست انتقام بدر را بگیرد و با وجود اتحاد و ائتلاف احزاب شرک و کفر و نفاق در جنگ خندق، که به منظور انتقام بدر و براندازی اسلام صورت گرفت، نه تنها به آرزوی خود نرسیدند بلکه سال بعد، با انعقاد صلح حدیبیه، موجودیت نظام اسلامی را به رسمیت شناختند و کمتر از دو سال پس از صلح، حکومت اسلامی رسول خدا«ص» مکه را آزاد، استکبار قریش را مضمحل و مشرکان را وادار به تسلیم کامل در برابر اسلام کرد. اظهارات رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه ما در موقعیت بدر و خیبر قرار داریم، ضمن مقایسه کاملاً صحیح موقعیت امروزی جمهوری اسلامی در مقابل استکبار جهانی به سرکردگی امریکا با موقعیت حکومت اسلامی رسول خدا«ص» در برابر استکبار قریش، تصریح قاطعی است بر اینکه اگر سردمداران وحشی و عنانگسیخته امریکا و رژیم صهیونیستی بخواهند جنگی را به اتکای برتری ظاهری امکانات و تسلیحات خود به ایران اسلامی تحمیل کنند، نتیجه آن به حول و قوه الهی چیزی جز پیروزی بزرگ و مبهوتکننده جمهوری اسلامی و شکست و خفت امریکای جهانخوار و نابودی رژیم صهیونیستی نخواهد بود. شرایط موقعیت بدر و جمهوری اسلامی: موقعیت جمهوری اسلامی در برابر امریکا چون موقعیت بدر است، زیرا: 1ـ در ایران اسلامی، حکومت حقه جمهوری اسلامی بر مبنای ولایت فقیه و استمرار امامت امامان معصوم«ع»، برقرار است و رهبری آن در دست نایب امام عصر«عج» است. حفظ این نظام براساس اعتقادات دینی مردم، اوجب واجبات و دفاع از کیان نظام جمهوری اسلامی تکلیف شرعی همه مسلمانان است. در صورت بروز هرگونه خطری برای این نظام همه مسلمانان موظف به دفاع از آن هستند، بنابراین اگر جمهوری اسلامی ایران مورد حمله قرار گیرد جنگ به این سرزمین محدود نخواهد شد. 2ـ منافع نظام جمهوری اسلامی و صیانت از آن برای رهبری نظام، اهمیت بسیار دارد. اگر دشمن بخواهد با تحریمها و تعرض به منافع اقتصادی جمهوری اسلامی، مانع دستیابی ما به حقوق خود شود، این امر از جانب جمهوری اسلامی بی پاسخ نخواهد ماند و حق مقابله به مثل و تهدید منافع دشمن مستکبر برای نظام ما محفوظ خواهد بود و به محض فراهم شدن کمترین زمینه، به منافع دشمن حمله خواهیم برد. 3ـ جمهوری اسلامی ایران در این تقابل تنها مقابله به مثل خواهد کرد و در ازای تهدید منافعش، منافع دشمن را تهدید میکند و سر جنگ با استکبار را ندارد. چنانچه استکبار جهانی به اعتبار و اتکای برتری ظاهری قدرت نظامی و تجهیزات خود بخواهد در برابر مقابله به مثل نظام اسلامی، کشور ما را به جنگی ناخواسته بکشاند، جمهوری اسلامی، هرگز از قدرت مادی دشمن هراسی به خود راه نخواهد داد و با تمام وجود و همه قدرت پاسخ دشمن را خواهد داد. 4ـ امروز نظام مقدس جمهوری اسلامی پرچمدار حق و حقیقت و مانند نظام اسلامی رسول خدا«ص» در مدینه تنها نظام مشروع بر مبنای اسلام است و چون این نظام در مسیر الهی و در دفاع از اسلام راستین مقابل استکبار ایستاده است، در صورت وقوع جنگ، طبق سنت الهی خداوند به یاری این نظام و رهبری آن خواهد آمد و به لطف و عنایت خداوندی، پیروزی قطعاً از آن جمهوری اسلامی خواهد بود. 5ـ همانگونه که در بدر، حکومت اسلامی برغم نابرابری نیرو و تجهیزات با دشمن، با امدادهای الهی و پایداری مسلمانان پیروز شد، در صورت کشاندن نظام جمهوری اسلامی به جنگ، به حول و قوه الهی چنان شکست سخت و خفتباری بر امریکای مستکبر زورگو وارد خواهد شد که حماسه ویتنام به فراموشی سپرده خواهد شد و نه تنها این پیروزی در بعد نظامی خواهد بود، بلکه در ابعاد سیاسی، اقتصادی و... نیز امریکا و همپالکیهایش را چنان مفتضح خواهد ساخت که حداقل آن اخراج سرافکنده آنان از منطقه و قطع ارسال نفت از خلیج فارس به سوی غرب تا هنگامی است که جمهوری اسلامی اراده کند. 6ـ در صورت تحمیل جنگ از سوی استکبار غرب به جمهوری اسلامی، همچون بدر با پیروزی حتمی نظام حقه جمهوری اسلامی، قدرت بزرگ اسلام در سرزمین امام زمانی ما به رخ جهانیان کشیده خواهد شد و با توجه به بیداری اسلامی در منطقه با عنایت الهی زمینه ایجاد اتحاد بزرگ ممالک اسلامی به محوریت و رهبری جمهوری اسلامی فراهم خواهد شد که نتیجة آن اضمحلال استکبار جهانی و پیشتازی حکومت اسلامی و نظام ولایت خواهد بود. در خصوص آمادگی نظام جمهوری اسلامی برای مقابله به مثل در تهدید منافع ملی و اقتصادیش و آمادگی برای تقابل در جنگ احتمالی تحمیلی از سوی استکبار و یقین به پیروزی که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید داشتند، باید گفت که در بحبوحه دفاع مقدس و هنگامی که رژیم جنایتکار امریکا در حمایت علنی از عامل پلید خود صدام، به ناو ایرانی حمله کرد و هواپیمای مسافربری ما را سرنگون ساخت، امام خمینی «ره» بر طبق همین منطق دستور حمله به نیروهای امریکایی حاضر در خلیج فارس را صادر فرمود، اما متأسفانه برخی از دستاندرکاران وقت کشور و جنگ که درک صحیحی از ولایت نداشتند و آنچه را امام میدید درک نمیکردند، عدم توازن قوا میان کشورمان و دشمن را بهانه کردند و اجرای فرمان امام سرپیچی کردند. اگر در آن مقطع طبق رهنمود حضرت امام عمل میشد، براساس سنت الهی قطعاً دشمن مقهور اسلام میشد و گستاخیهای خود را تا امروز ادامه نمیداد. حضرت آیت الله خامنهای نیز همچون حضرت امام خمینی با اتکال به خداوند متعال و بهرهگیری از سیره نورانی پیامبر عظیمالشأن اسلام«ص» و با اعتماد و اعتقاد کامل و راسخ به قطعی بودن سنت الهی، در برابر تهدید دشمن، تهدید متقابل میکند و بدون مرعوب شدن در برابر ماشین جنگی دشمنان اسلام با ایمان به پیروزی حق در مصاف باطل تأکید دارد که ضربهای که دشمن متجاوز خواهد خورد بمراتب بیش از آن است که به جبهه حق وارد میشود. مقایسه با موقعیت خیبر اما درباره موقعیت خیبر در صدر اسلام و به هنگام رسالت رسولاکرم«ص» باید گفت که گروهی از یهودیان بنینضیر پس از شکستن پیمان همزیستی با اسلام در مدینه که منجر به اخراج این دشمن لجوج و کینهتوز از شهر شد، به خیبر رفتند و پس از مدتی حاکمیت این ناحیه یهودینشین را به دست گرفتند، گروهی از آنان نیز موجبات پدید آمدن اجماعی از شرک و کفر بر ضد اسلام را فراهم کردند که به جنگ خندق منتهی شد. از آنجا که این معاندان یهودی، کینه شدید اسلام و رسول خدا«ص» را در دل داشتند، تلاش وسیعی به عمل آوردند تا دیگر یهودیان ساکن در حجاز را به محوریت خیبر بر ضد اسلام سازماندهی کنند و موجودیت نظام اسلامی حاکم در مدینه را به خطر افکنند و یا در صورت امکان از میان بردارند. رسول اکرم«ص» پس از چند اقدام به منظور خنثیسازی توطئههای یهود در خیبر از جمله اعزام سریع امیرمؤمنان «ع» با گروهی از رزمندگان اسلام به فدک برای ممانعت از یاری رساندن یهود آن منطقه به یهود خیبر بر ضد کیان اسلامی، چون خطر یهود را جدی دید و دریافت خیبریان در صورت فراهم شدن شرایط قطعاً به دارالاسلام یورش خواهند آورد، پیشدستی کرد و با یک لشکرکشی برقآسا و غافلگیرانه چنان به سوی خیبر شتافت که دشمن و عوامل اطلاعاتی و خبرگیری آن تا محاصره قلعههای یهود توسط سپاه اسلام، از تحرکات نظامی آن حضرت آگاه نشدند. چون رسول خدا«ص» با پیشدستی و غافلگیری به سوی دشمن در خیبر شتافت، یهودیان مقهور اقتدار اسلام شدند و پس از سقوط پیدرپی قلعههای آنان، آخرین و مستحکمترین قلعه نیز با دلاوریهای بیمانند حیدر کرّار امیرمؤمنان «علیه الصلاة و السلام» فتح شد و بدین ترتیب حاکمیت یهود در جزیرةالعرب برای همیشه از میان رفت.(3) شرایط خیبر و جمهوری اسلامی: اشاره قاطع و معنیدار ولی امر مسلمین به قرار داشتن نظام جمهوری اسلامی در موقعیت خیبر نیز پاسخ به تهدیدات رژیم جعلی و جنایتکار صهیونیستی است. در ماههای اخیر، سران سفاک رژیم صهیونیستی بارها جمهوری اسلامی ایران را تهدید به حمله نظامی کردهاند. رهبر معظم انقلاب در مقابله این رژیم پلید با نظام مقدس جمهوری اسلامی، موقعیت خیبر را ترسیم میکنند که طی آن با اقدام سریع و پیشدستانه رسول خدا«ص» نه تنها تهدیدات یهود برای همیشه از میان رفت، بلکه حاکمیت یهود در منطقه بکلی مضمحل شد و آنان تحت سیطره کامل اسلام درآمدند. ولی امر مسلمین، با این مقایسه به دشمن پلید اخطار دادند چنانچه توطئهچینیها و تهدیدات بخواهد خطری متوجه جمهوری اسلامی کند، واکنش نظام مقدس ما چنان سریع و کوبنده و کارساز خواهد بود که قدرت هرگونه عملی را از رژیم صهیونیستی سلب خواهد کرد و در آن صورت نام این رژیم از جغرافیای سیاسی جهان حذف خواهد شد. ان شاء الله.
پینوشتها: 1ـ نگاه کنید به: ابنهشام، السیرة النبویه، ج 1، صص 375 تا 380 و ابن واضح یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج 2، صص 31 تا 33 و طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج 2، صص 335 و 336 و ابن الجوزی، المنتظم، ج 2، ص 387. 2ـ نگاه کنید به: ابن هشام،پیشین، ج 2، صص 240 تا 300 و واقدی، مغازی، ج1، صص 6 تا 95 و یعقوبی، ج 2، صص 45 تا 47 و طبری، ج 2، صص 421 تا 479 و ابنالجوزی، ج 3، صص 88 تا 127. 3ـ نگاه کنید به: ابنهشام، پیشین، ج 3، صص 342 تا 352، واقدی، ج 2، صص 425 تا 431 و 481 تا 533 و یعقوبی، ج 2، صص 56 تا 58 و طبری، ج 3، صص 9 تا 17 و ابنالجوزی، ج 3، صص 260 و 293 تا 297.
منابع: ـ ابن الجوزی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، ( چاپ اول، بیروت: دارالکتب العلمیه، 1412 ق). ـ ابن واضح یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، (بیروت: داربیروت، بیتا). ـ ابنهشام، السیره النبویه، تحقیق مصطفی سقا و همکاران، (بیروت: دارالقلم، بیتا). ـ واقدی، محمدبن عمر، مغازی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، (چاپ دوم، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1369 ش).
سوتیترها: * با اسلام آوردن گروه قابل توجهی از مردم مکه بویژه شماری از فرزندان سران قریش و موالی و بردگان آنها و در نتیجه تهدید شدن نظام حاکم بر روابط اجتماعی و سیاسی مکه، مستکبران قریش از استمرار دعوت رسولالله«ص» و نفوذ محبوبیت آن حضرت بیمناک شدند و مدارا با اسلام را کنار گذاشتند و به مقابله با پیامبر برخاستند.
* استکبار قریش تصور میکرد پیامبر اسلام«ص» به اعتبار حمایت عشیرهای است که به دعوت ادامه میدهد و از مقابله با آنها باکی ندارد. لذا سران قریش همة عشیره آن حضرت را (بجز آن دو استثنا) تحریم کردند، بدان امید که این تحریم و فشارهای آن موجب شود بنیهاشم طاقت نیاورد و از حمایت رسول خدا«ص» بازپس نشیند و حضرت با از دست دادن چنین پشتوانهای، وادار به تسلیم و یا تغییر شود.
* قریش تحریم همهجانبه اقتصادی و ارتباطی را از سوی خود و ساکنان مکه بر ضد رسول خدا«ص» و عشیره آن حضرت وضع کرده بود و برای کسانی که قصد داشتند طرح تحریمها را بشکنند و به بنیهاشم کمک برسانند، مجازاتهایی درنظر گرفته بود.
* پایداری رسول خدا«ص» و صبر و تحمل بنیهاشم در برابر سختی تحریمها سرانجام به نتیجه رسید و استکبار قریش به ناکارآمدی این تحریمها اذعان کرد و در پی آن بود با به دست آمدن توجیه و بهانهای، آبرومندانه از موضع سخت تحریم عقبنشینی و لغو آن را اعلام کند.
*وجود مقدس پیامبر«ص» به هنگام رسالت خویش در مکه و پیروان آن حضرت در این دوران، اولاً نسبت به مشرکان قریش از حیث شمار و تعداد در اقلیت محض بودند. ثانیاً حاکمیت مکه کاملاً دراختیار قریش بود و رسول خدا«ص» در این زمان نه تنها بر ناحیهای سیطره نداشت تا بتواند حکومتی تشکیل دهد.
* اگر مستکبران قریش با بالا بردن قیمت کالاهای مورد نیاز بنیهاشم مانع دستیابی آنان به حوایج خود و تحمیل فشار بر عشیره رسول خدا«ص» شدند، اما جمهوری اسلامی با دور زدن تحریمها و از راههای گوناگون از جمله ایجاد اختلاف میان استکبار جهانی و برخی کشورها، نیازهای خود را تأمین کرده و دشمن غدار را ناکام گذاشته است.
*در موقعیت بدر، مسلمانان تشکیل حکومت دادهاند و برای دفاع از نظام اسلامی و پیشرفت اسلام، فریضه جهاد تشریع شده است.همچنین منافع دولت اسلام و مسلمانان برای رسول خدا«ص» بسیار حائز اهمیت است و چون دشمن منافع مسلمانان را تهدید میکند و اموال آنان را مصادره کرده است، پیامبر حق مقابله به مثل را برای خود محفوظ میدارد و با فراهم شدن زمینه، به منافع دشمن حمله میکند.
* ظواهر امر نشان از این داشت که قریش به سبب برتری مطلق در نیرو (حدود سه برابر شمار مسلمانان) و امکانات و تسلیحات نظامی، پیروز قطعی رویارویی بدر خواهد بود. اما مسلمانان با پیروی از رسول خدا«ص» و با عنایات الهی بر دشمن مستکبر و قدرتمند پیروز شدند که این پیروزی علاوه بر بعد نظامی، در ابعاد دیگر نیز حاصل شد.
* اشاره قاطع و معنیدار ولی امر مسلمین به قرار داشتن جمهوری اسلامی در موقعیت خیبر پاسخ به تهدیدات اخیر رژیم صهیونیستی است. ایشان در مقابله این رژیم پلید با جمهوری اسلامی، موقعیت خیبر را ترسیم میکنند که طی آن با اقدام سریع و پیشدستانه رسول خدا«ص» نه تنها تهدیدات یهود برای همیشه از میان رفت، بلکه حاکمیت یهود در منطقه بکلی مضمحل شد و آنان تحت سیطره کامل اسلام درآمدند.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 241 |