
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,190 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,529 |
نگاه از نوع دیگر | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 370، مهر 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 04 اسفند 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
حجت الاسلام والمسلمین جواد محدثی «نگاه اول» وقتی خدای متعال، از کسانی یاد میکند که چشم دارند، ولی نمیبینند: «لهم اعین لا یبصرون بها»،(1) معلوم میشود که بعضیها با داشتن «چشم سر»، کورند، یعنی «چشم بصیرت» آنان نابیناست و «چشم دل» آنان نمیبیند. آن چشم و آن نگاه، دیدنیهای دیگری را به انسان نشان میدهد که با چشم سر، قابل دیدن نیستند. بیجهت نیست که «هاتف اصفهانی» میگوید: چشم دل باز کن که جان بینی آنچه نادیدنی است، آن بینی بسیاری مفتون جلوههای فریبنده دنیا میشوند و چهره اصلی دنیا را که بسیار زشت است، نمیبینند. برای دیدن آن روی دنیا که قرآن و نهجالبلاغه و احادیث و ادعیه، آن همه از آن نکوهش کردهاند، «چشم دل» و چشم بصیرت لازم است و بدون آن، دنیا که «عجوزهای زشت» است، به نظر ظاهربینان و سطحینگران، «عروسی زیبا» جلوه خواهد کرد.
«نگاه دوم» جهان و آنچه در آن است، «آیه» است. عالم هستی پر از «آیات» است. هر نشانهای ما را به چیز دیگری رهنمون میشود. اگر یک تابلو، نشانه ورود ممنوع است، اگر رنگ قرمز، نشانه خطر است، اگر تب، نشانه عفونت درونی است، اگر دروغ، نشانه ضعف شخصیت است، اگر دورویی، نشان از نوعی نفاق دارد، اگر رد پا، نشان میدهد که کسی از اینجا گذشته است، اگر جوانهزدن درختان، نشانه فرا رسیدن بهار است، پس باید از هر نشانهای به چیز دیگری رسید. جهان نشانه چیست؟ آفریده های عالم گواه چه مطلبی هستند؟ قرآن کریم، بارها و بارها از «آیات» یاد و مصادیقی از آنها را بیان کرده است تا نیروی فکر را برانگیزد و به کار اندازد: «لعلهم یتفکرون». خدا از چشمهای «آیهبین» و «آیهشناس» خوشش میآید. چرا عدهای چشم بر این همه نشانهها میبندند؟ با صد هزار جلوه برون آمدی که من با صد هزار دیده، تماشا کنم تو را اگر برای نیوتن، سقوط یک سیب از درخت «آیه»ای است برای وجود مغناطیس و جاذبه زمین، از اینگونه نشانهها فراوانند. باید حس نیوتنی داشت تا از آیات به صاحب آیات پی برد. سعدی چه زیبا گفته است: این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود هر که فکرت نکند، نقش بود بر دیوار
«نگاه سوم» نگاه بعضیها سطحی است و برخی عمیق. نگاه بعضیها محدود است و برخی گسترده. نگاه بعضیها تنها به پیش پاست و نگاه برخی به افقهای دورتر. نگاه بعضیها تنها به «امروز» است و نگاه برخی به «فردا» و فرداهای دیگر. نگاه بعضیها غلط است و نگاه برخی صحیح و واقعی. پس وقتی نگاهها متفاوت است، برداشتها، ارزیابیها، قضاوتها و عملها هم متفاوت خواهند بود. میارزد که ما بخش مهمی از وقت و سرمایه و فکر و فهم خود را معطوف به این کنیم که به «نگاه بهتر»ی برسیم، یعنی نگاهی عمیق، گسترده، دورنگر، دروننگر، آیندهنگر، درست، دقیق! قرآن کریم از کسانی نکوهش میکند که: «فیعلمون ظاهراً من الحیاة الدنیا و هم عن الاخرة هم غافلون»(3) ظاهری از زندگی دنیا را میدانند و از آخرت غافلاند. تقابل دنیا و آخرت که در این آیه آمده است، نشاندهنده نگاه و دید و فهم و شناختی دیگر است که بعضی از آن برخوردارند و برخی محروم! خوشا آنان که نگاه نافذشان از ظاهر میگذرد و به عمق میرسد. دردا که فریب نفس خوردیم، افسوس در خارج راه، ره سپردیم افسوس عمری به مقدمات، مشغول شدیم و از سطح به عمق، ره نبردیم افسوس(4)
«نگاه چهارم» آیا «مرگ»، پایان زندگی است؟ آیا پس از دنیا، دیگر خبری نیست؟ آن سوی دیوارة مرگ چه خبر است؟ اینجا هم «نگاه»، حرف آخر را میزند. امیرمؤمنان میفرماید: «انما الدنیا منتهی بصر الاعمی...»(5) دنیا، نهایت دید نابیناست و پس از آن و در ورای آن چیزی را نمیبیند، لکن بصیر، نگاهش را نفوذ میدهد و با عبور از دنیا، میداند که خانه اصلی پس از این دنیاست. پس بعضی نگاهها «دنیابین» هستند و برخی «آخرتبین»، بسته به این است که چه عینکی به چشمان زده و چه دیدی داشته باشیم. این نگاه، در نحوه عمل ما هم تأثیر میگذارد. هر کس به اندازة «دید» خود، از جهان هستی شناخت پیدا میکند و به تناسب دید و نگاهش عمل میکند. این است راز تفاوت انسانها. انبیای الهی از سوی خدا آمدهاند تا به چشم ما عینکی بزنند و به ما دیدی بدهند که عالم هستی را، خود را، خدا را، زمان را، جهان آخرت را، عملها و عکسالعملها را، آن طور که هستند ببینیم و بشناسیم. بعضی عینکها و لنزها و عدسیها، اشیاء را کوچک نشان میدهند، یا بزرگتر، یا دورتر، یا نزدیکتر، یا رنگیتر یا بیرنگتر، یا روشنتر و یا تیرهتر؛ ولی... عینک توحیدی و انبیایی، به ما دید و بینشی واقعی میدهد، تا هستی را همان طور که هست ببینیم و بشناسیم. آخرت هم بخشی از همین هستی گسترده است. «عینک آخرتبینی»، نگاه ما را تصحیح میکند. در چشمانداز این عینک و نگاه، آخرت و بهشت و جهنم و ثواب و عقاب هم قرار دارند. آخرتی که عکسبرگردان و فتوکپی عمل ما در دنیاست. بهشت و جهنمی که با اعمالمان آن را برای خود میسازیم و این همان عرفان واقعی است. انبیا مأمورند به ما «عینک آخرتبین» بدهند. دستشان را کوتاه نکنیم و به این لطف آسمانی بیاعتنا نباشیم.
«نگاه پنجم» هان ای دل عبرتبین، از دیده نظر کن، هان ایوان مدائن را، آیینه عبرت دان(6) و این یعنی «نگاه عبرتبین»، یعنی از کنار حادثهها، بیخیال و بیپند گرفتن نگذشتن، یعنی نگاه پندآموز داشتن. «عبرت» آن است که انسان از سطح و ظاهر عبور کند و به عمق و پیام یک حادثه برسد. هر حادثهای پیامی دارد. هر فتح یا شکستی، هر عروج و سقوطی، هر موفقیت یا ناکامیای، در خود درس و پیام و پند دارد. تجربه و عبرت، شنیدن صدای پدیدهها و پندهای حوادث است. دیدار تیرهروزی نابینا عبرت بس است مردم بینا را امام علی(ع) میفرماید: فانقبلوا بعادالله بالعبر النواقع، ای بندگان خدا: از عبرتهای سودمند پند بگیرید. آنکه نگاه عبرتبین نداشته باشد، پیوسته آسیب میبیند و زیان میبرد و شکست میخورد، زیانها و آسیبهایی که قابل پیشگیری هستند. یکی از این پندها و عبرتها، ناپایداری و گذرا بودن دنیاست و درسش آن است که به آن دل نبندیم. در همان شعر «آیینه عبرت« خاقانی که به بیتی از آن اشارت رفت، میخوانیم: دندانۀ هر قصری، پندی دهدت نو نو پند سرِ دندانه، بشنو ز بُن دندان گوید که تو از خاکی، ما خاک توییم اکنون گامی دو سه بر ما نه، اشکی دو سه هم بفشان بگذریم. پس «چشم»، تنها چشم سر نیست. «نگاه» هم تنها به محسوسات و دیدنیها نیست. «چشم دل»، نادیدنیها را نشانمان میدهد، چشم آیهبین، درس توحید میآموزد، نگاه درست و عمیق، ما را به اسرار و حقایق هستی رهنمون میشود، نگاه آخرتبین، ما را از افق تنگ و محدود دنیا میرهاند و نگاه عبرتبین، درسهای تاریخ و حیات را به ما میآموزد.
پینوشتها 1ـ اعراف، آیه 179 . 2ـ به این آیات مراجعه شود: بقره، 219؛ آلعمران، 191؛ یونس، 24؛ رعد، 3؛ نحل، 3 تا 17 و دهها آیه دیگر. 3ـ نحل، آیه 66 . 4ـ از نویسنده، برگ و بار، ص 293 . 5ـ نهجالبلاغه، خطبه 133. 6ـ خاقانی. 7ـ نهجالبلاغه، خطبه 85.
سوتیترها:
1. امام علی(ع) میفرماید: فانقبلوا بعادالله بالعبر النواقع، ای بندگان خدا: از عبرتهای سودمند پند بگیرید. آنکه نگاه عبرتبین نداشته باشد، پیوسته آسیب میبیند و زیان میبرد و شکست میخورد، زیانها و آسیبهایی که قابل پیشگیری هستند. یکی از این پندها و عبرتها، ناپایداری و گذرا بودن دنیاست و درسش آن است که به آن دل نبندیم.
2. «چشم»، تنها چشم سر نیست. «نگاه» هم تنها به محسوسات و دیدنیها نیست. «چشم دل»، نادیدنیها را نشانمان میدهد، چشم آیهبین، درس توحید میآموزد، نگاه درست و عمیق، ما را به اسرار و حقایق هستی رهنمون میشود، نگاه آخرتبین، ما را از افق تنگ و محدود دنیا میرهاند و نگاه عبرتبین، درسهای تاریخ و حیات را به ما میآموزد. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 86 |