
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,506 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,563 |
از سیاست تا دیانت! | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 370، مهر 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 04 اسفند 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
محمد صالح * سهم ما از سینما دبیر جشنواره فیلم فجر در سال 90 و از چهرههای نزدیک به معاونت سینمایی وزارت ارشاد اسلامی در مصاحبه با روزنامه جوان (20/6/91) : در چند سال اخیر تمسخر و استهزاء ارزشهای دفاع مقدس در سینمای ایران رایج شده و این روزها میرود که تمسخر و استهزاء ارزشهای دینی هم در سینما رایج شود ! کسی از مسئولین به فکر نیست و برای مقابله با این مشکل راهی پیموده نشده است. 1. گویند از نزدیکان و عزیزان وزیر ارشاد و ریاست سازمان سینمایی است و قولش حجت است و هنوز هم مشغول همکاری با وزارت ارشاد است و این یعنی: اقرار العقلا علی انفسهم نافذ ( او جائز ) 2. منظور گوینده دوران اصلاحات نبوده که توپ را به زمین "مهاجرانی" علیه ما علیه بیندازیم! منظور چند سال اخیر بوده است! 3. و البته صحیح فرموده که کسی از مسئولین ارشاد به فکر مقابله با این وضعیت نیست! (چون اگر به فکر بودند که اجازه شیوع جسارت و اهانت و تمسخر را نمیدادند!) 4. با این مقدمات نتیجه میگیریم که: برای مقابله،لازم است روحانیت،حاملان ارزشهای دفاع مقدس (رزمندگان، جانبازان، آزادگان و خانوادههای آنان )و متدینان مملکت، خود وارد صحنه شوند و بیش از این اجازه اهانت و تمسخر ارزشهای اسلامی و انقلابی را به بیهنران بیتعهدی که سینمای ایران را غصب کردهاند،ندهند! 5. و یادمان باشد که این سینما میتواند در صورت تصدی هنرمندان مومن و انقلابی،جایگاه ترویج دین و ارزشهای اسلامی و انقلابی باشد! ( البته تا حدودی و نه به صورت نامحدود! ) 6. قدم اول آن است که برای نهی از این منکرات،ائمه محترم جمعه و جماعات و اساتید حوزههای علمیه و ایثارگران در حرکتی هماهنگ،وضع فعلی سینما را به چالش کشیده و از وزیر ارشاد در این خصوص توضیح بخواهند! (مگر مسئول کسی نیست که باید از او سئوال کرد؟ ) 7. قدم دوم مطالبه از نمایندگان مجلس ( بویژه اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس ) است که در جهت اصلاح سینما وارد عمل شده و برای حاکمیت شرع و اخلاق بر سینما و مجازات اهانت و تمسخر ارزشهای اسلامی و انقلابی در سینما طرحی را تهیه و به تصویب برسانند،آنهم با فوریت! 8 . و البته بماند که تقصیر خودمان است! اگر کار را رها نمیکردیم و به مسئولین فعلی و قبلی اعتماد بیجا نمی فرمودیم و اوضاع فرهنگی مملکت را مراقبت و رصد میکردیم، کار به اینجا نمیرسید که مرده شور هم از فرط سختی مصیبت به گریه و ناله بیفتد!
* ظرفیت مسجد - لابد شنیدهاید که مسجدی در یکی از محلات تهران با همکاری امام جماعت و هیئت امناء و اعضای بسیج، طرح جمعآوری داوطلبانه گیرندههای ماهواره، قلیان و... را در چند نوبت اجرا کرده و هر بار مردم محله با استقبال از این طرح، خودشان آمده و گیرندههای ماهواره و قلیان و آلات متعلقه را به مسجد تحول دادهاند! و البته باید شنیده باشید که تنها ابزار مسجدیان برای تشویق مردم به تحویل ادوات ممنوعه و مکروهه، زبان خوش، قول لیّن و اطلاعرسانی دقیق بوده است! (البته جوایزی هم به ملت دادهاند که دست خالی از خانه خدا بیرون نروند!) 1ـ آیا ما به قدرت مسجد واقفیم؟ 2ـ و آیا باور داریم که مسجد سنگر است؟ 3ـ فرض کنید که از مجموع 50 هزار مسجد مملکت (عدد بیشتر از اینهاست!) نصف یا یک پنجمشان اهل فعالیت اینجوری (همان جوری که در بالا گفتیم) باشند! آن وقت اوضاع فرهنگی مملکت چه جوری خواهد بود؟ 4ـ چرا اکثر مساجد ما اینجوری نیستند؟ (چه هستند؟ بماند!!)
- یک مسجدی است در غرب تهران (حوالی خیابان استاد معین) که قبل از انقلاب، یک کلاس نویسندگی در آن برپا بوده! آن هم به ابتکار دو جوان متدین و علاقمند و همکاری امام جماعت و با بودجه صفر تومان! دهها نفر از نویسندگان مشهور ادبیات داستانی پس از انقلاب (که به انقلاب و اسلام وفادار ماندهاند)، محصول همان کلاس کوچک داستاننویسی آن مسجدند! 1ـ اگر هزار تا مسجد اینجوری داشتیم، آن وقت دیگر کمبودی از بابت نویسنده و شاعر و هنرمند متدین و انقلابی احساس میکردیم؟ 2ـ مگر این مسجد چه داشته که بقیه مساجد ندارند؟ (لازم به ذکر است که این مسجد بسیار معمولی و حتی مستضعفی بوده و هست! و فاقد محراب و گنبد میلیونی و میلیاردی!) 3ـ چرا بقیه مساجد ما اینجوری نیستند؟ 4ـ آیا مساجد واقعاً سنگرند؟ آیا سنگرها را حفظ کردهایم؟
* رسانهها، سیاست، غوره و مویز! چند دستهاند که با یک غوره سردیشان میکند و با یک مویز گرمیشان! دسته اول: آدمهایی که خیلی کوچکند! دسته دوم: آنهایی که بسیار کمظرفیتند! دسته سوم: کسانی که بیش از حد احساساتیاند! دسته چهارم: صدا و سیما و اغلب رسانهها و سیاسیون مملکت ما! مثال 1: یک روز اردوغان و مقامات ترکیه میروند توی شکم رژیم صهیونیستی و اکثر رسانهها و سیاسیون ما یک دفعه عاشق برادر ارزشی جناب اردوغان میشوند و دورش میگردند و برایش میمیرند و... چند روز بعد همان برادر اردوغان و مقامات ترکیه به صورت همزمان میروند در آغوش امریکا و رژیم صهیونیستی و توی شکم سوریه! این بار صدا و سیما و رسانهها و فعالان سیاسی ما پس از طی یک دوره از گیجی از اردوغان و رفقایش متنفر میشوند و اردوغان میشود مزدور امریکا و اروپا و صهیونیسم و...! مثال 2: یک زمان محمد مرسی ستاره رسانهها و صدا و سیمای ماست و حلوا حلوا میشود و دیدارش با متعلقه بیلکلینتون یکجوری ماستمالی میشود و زمانی دیگر پس از نطق در اجلاس سران، از چشم میافتد و...! ـ پرسش بنیادین: چرا بیشتر رسانهها و صدا و سیما و اهل سیاست مملکت ما اینجوریاند؟ از کوچکی است یا از کمظرفیتی یا از احساساتی بودن بیش از حد مجاز یا دلیل دیگری دارد؟ ـ جواب بنیادین: 1ـ چون رسانهها و سیاسیون ما به جای عقل، عاطفهشان فعالیت میکند! 2ـ چون سرد و گرم روزگار را نچشیدهاند! 3ـ چون سواد سیاسی ندارند! 4ـ چون این کاره نیستند! ـ توصیه بنیادین: در اینگونه مواقع آدم مؤمن و عاقل: 1ـ از افراط و تفریط خودداری میکند! 2ـ سعی میکند از موضعگیری سریع خودداری کند. 3ـ مسیر را طوری طی میکند که امکان بازگشت برایش مهیا باشد. 4ـ از قطعی حرف زدن تا آنجا که میشود خودداری میکند (مگر در تبیین اصول) 5ـ تعریف و تمجید یا تقبیح را متوجه رفتارها و فعلها میکند نه فاعلها! 6ـ اصراری بر موضعگیری الزامی ندارد! (تا لازم نباشد موضعگیری نخواهد کرد)
* ادعاسنجی از آنجا که این دنیا، دنیای سنجش است و هر چیزی باید سنجیده شود و امور هر چه مهمتر باشند، باید سنجش بیشتری روی آنها صورت بگیرد، لذا چند شاخص جهت سنجش بعضی جاها و بعضی چیزها را به عنوان نمونه تقدیم میکنیم: 1ـ برای سنجش وزارت ارشاد و عملکرد آن، به مدرک دکترای فقه و اصول وزیر نگاه نکنید! بلکه ببینید که وزارتخانه به چه فیلمها و تئاترهایی مجوز ساخت و پخش میدهد! 2ـ برای سنجش شهرداری تهران به سوابق و لواحق شهردار کاری نداشته باشید! بلکه تبلیغات پرحجم فلان شرکت خارجی را ببینید که در سال تولید، زینتبخش خیابانهای تهران شدهاند! 3ـ برای اندازهگیری اهتمام مدیران مترو به دین و احکام آن، جزوههای تبلیغی معاونت فرهنگی مترو را بیخیال شوید! بلکه عدم اهتمام مدیران مترو به تفکیک زن و مرد در قطارها و اختلاط زننده محرم و نامحرم در واگنهای مثلاً مردانه مترو را مورد توجه قرار دهید! 4ـ مراقب باشید تا ادا و اطوارهای مثلاً مذهبی صدا و سیما، فیلمتان نکند! برای سنجش تقید سازمان و مدیران و برنامهسازان آن به دین و شریعت، رفتار مجریان و بازیگران زن و مرد و آرایش و پوشش آنها و مضمون و محتوای برنامهها را بسنجید! 5ـ ملاک سادهزیستی خوردن نان و پنیر آن هم در سه وعده، آن هم مقابل دوربین نیست! سادهزیستی را در میزان هزینههایی که یک مدیر و زیردستانش به مجموعه تحت مدیریت تحمیل میکنند، جستجو کنید! 6ـ ادعاها و رفتارهای اول کار رؤسای جمهور ملاک دقیقی برای سنجش آنها نیست! رفتار و کردار و گفتار رؤسای جمهور در یکی دو سال آخر کار ملاک دقیقتری برای ارزیابی آنهاست! به هر حال، شمردنها را باید آخر پاییز شمرد و نه اول بهار! 7ـ اگر وزیر بهداشت و درمانی پیدا شد که ممنوعیت استفاده از چادر برای دختران دانشجوی پزشکی، پرستاری، دندانپزشکی و... در بخشهای بیمارستانی را ملغی کرد، آنگاه بدانید که طرف چقدر برای اعتقادات مردم ارزش قائل است و به آنها ایمان دارد! (لابد میدانید که الان سالهای سال است که دختران متدین رشتههای پزشکی، پرستاری و... در بخشهای بیمارستانی به دلایل واهی و غیرعلمی اجازه استفاده از چادر را ندارند!)
* قرآن و سیاست بعضی ها آمدند سیاست را دینی کنند، دین را سیاسی کردند! بعضیها آمدند سیاست را عین دیانتشان کنند، دیانتشان عین سیاستشان شد ! جماعتی آمدند تا در سیاستشان، دینی عمل کنند، اما در دیانتشان سیاسیکاری کردند! چرا ؟ 1 - چون دین را نمیشناختند ! 2 – چون قدرت و طمع چشمشان را کور کرده بود ! 3– چون معنویت را برای بعد گذاشتند و به کارهای واجبتری مثل کسب قدرت مشغول شدند! 4 – چون از فرط بیسوادی به جهل مرکبشان مغرور شدند! چاره کار: برای این جماعت قرائت مکرر و توام با تدبر سوره مبارکه حجرات توصیه شده است، البته اگر هنوز قطره ای از فطرتشان بیدار مانده باشد!
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 74 |