تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,344 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,298 |
کربلای مکرر و تداوم محرم و صفر رمز پیروزی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 372، آذر 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
غلامرضا گلیزواره
الهام از عاشورای کربلا در سال 61 هجری به برکت قیام امام حسین(ع)، شور شهادت مسیر تاریخ بشریت را خونرنگ کرد و طنین عاشورا که در گنبد افلاک افکنده شد، چشمۀ جوشان حماسه، مقاومت و عدالتطلبی را در سرزمین کربلا جاری نمود که جویبارهای آن مناطق گوناگون گیتی را تحت تأثیر خود قرار داد؛ چراکه در این مکان طی واقعهای جانگداز اما توأم با افتخار، صلابت و پیروزی جاوید، امام حسین(ع) و یاران باوفایش با تقدیم جان خویش در راه احیای حق و تثبیت ارزشهای معنوی و فضایل متعالی اسوهای شد برای تمامی پویندگان صراط حق و پیکارگران با پلیدی. عاشورای کربلا، الهامبخش انقلاب سترگی است که در روزگار ما با راهبری امام خمینی(ره) به پیروزی رسید؛ آری بزرگمردی از سلالۀ خاندان طهارت، در شبِ سیاه ستم، مشعل فروزان شهادت برگرفت؛ بیرقهای قیام برافراشت و ننگ خاموشی و ذلت از دامن مطهر طلایهداران تشیع حسینی زدود و شعار شعورآفرین هیهات منا الذلة و پیروزی خون بر شمشیر را در عصر حاکمیت استکبار با مدرنترین سلاحها به محرومان صالح و مؤمنان مبارز آموزش داد و سرانجام به همت شیعیانی که سالیان متمادی در مجالس و محافل گوناگون یاد حادثۀ عزتآفرین عاشورا را نسلاندرنسل با اشک و ماتم و اخلاص، در ذهنها و دلها زنده نگه داشته بودند، حکومت ستمگران و جفاکاران را سرنگون کرد. امام خمینی(ره) با پیریزی و اجرای انقلاب اسلامی، فرهنگ طاغوتی و جاهلی را از ایران برکند و اسلام ناب محمدی را در تمامی ابعادش مطرح کرد. آنچه که این حرکت را نسبتبه قیامهای مشابه ممتاز میکند، اقتدای ایشان به نهضت حسینی برای ایجاد تحولی عظیم و دگرگونی عمیق نهتنها در بنیان جامعۀ ایران، بلکه در سطح جهان است و بر این باور بود که این حرکت همچون بارانی با برکت بر دیگر سرزمینها میبارد و انسانها را برای مبارزه با استکبار و استبداد بیدار میکند که اکنون شاهد تحقق این فرمایش امام خمینی(ره) هستیم.
از مدینه تا کربلا به باور امام خمینی(ره) وقتی امام حسین(ع) مشاهده کرد بنیامیه در فرهنگ اسلامی انحراف و بدعت بهوجود آوردهاند و درصدد بودند با این امکاناتی که از طریق باطل دراختیار گرفتهاند رژیمی مبتذل، ستمکار و دچار خلاف و فساد را تشکیلاتی اسلامی معرفی کنند، تعالیم وحی و ارزشها را به انزوا بکشانند و از حکومت عدل اسلامی و مروج فضیلت و معرفت، رژیمی شاهنشاهی، سلطنتی و موروثی بسازند، ناگهان در برابر آنان قیام کرد و با فداکاری بینظیری و نهضت الهی خود واقعهای بزرگ، فراموشنشدنی و جاوید را به وجود آوردند.(1) بدیهی است امام حسین(ع) برای اقامۀ معروف و مبارزه با منکرات و تحریفات دیگر نمیتوانست در مدینه بماند. از اینرو به سوی مکه مهاجرت کرد و از این حرم امن الهی به سرزمین کربلا آمد: «...اگر او هم سرجای خودش مینشست و در مدینه وقتی که مردک [ولیدبنعتبة حاکم مدینه] میآمد [و] میگفت بیعت کن، میگفت بسیار خوب سلمهالله تعالی! نعوذ بالله اگر یک همچو چیزی میگفت، از خدا میخواستند، خیلی هم احترامش میکردند، دستش را هم میبوسیدند [چون] پسر پیغمبر بود...».(2) امام خمینی تأکید میکند مسلمان در برابر جامعۀ اسلامی مسئولیت دارد و احساس تکلیف اجازه نمیدهد او یک زندگی فردی را برگزیند و به عبارات و اعمال دینی شخصی اکتفا کند: «[اگر] ما هم کنار بنشینیم، تماشا کنیم و [بگوییم] چه کاری به این کارها [خلافها و فسادها] ما میرویم نمازمان را میخوانیم و روزهمان را میگیریم و تمام شد! تکلیف همین است؟! سیدالشهدا، اگر این فکر را میکرد که نمیرفت به کربلا با یک عدۀ معدودی؛ [اما او] این فکر را نمیکرد، این فکر غلط ما در ذهن او نبود...».(3) امام در جای دیگر متذکر شدهاند: «اگر وضع تفکر سیدالشهدا مثل بعضی مقدسان زمان خودش بود، آنها طرحشان این بود که بماند همان در جوار حضرت رسول سلامالله علیه و عبادت کند. اگر وضع تفکر مولا هم اینطور بود کربلایی پیش نمیآمد، یک راحتطلبی بود و کنارهگیری از جامعه و دعا و ذکر بود. لکن وضع تفکر جور دیگری بود، همچو نبود که اینها یک مردم عادی باشند که همین بنشینند و درسی بخوانند و درسی بگویند و مطالعهای بکنند و عبادت خدا را بکنند و در جوار [حرم] رسول خدا(ص) عبادت کنند. اگر طرز افکار آنها هم این بود مذهبی که در مقابل ظلم در طول تاریخ واقع شده است، نبود...».(4)
کربلا یادآور ستمستیزی و عزتآفرینی از نظر دید ظاهری و نبردهای فیزیکی در قیام کربلا شکست دیده میشود، اما این حرکت مقدس در باطن خود پیروزی پایدار و عزتی عالمگیر را بههمراه داشت و اصولاً برای انسانی که برای دفاع از حق، جان خود را سپر قرار میدهد نمیتوان شکستی تصور کرد. امام حسین(ع) با قامتی استوار، هدفی پاک و مقدس را اعلام و بر آن پافشاری کرد و در نتیجه طلوع نور و غروب تباهی را نوید داد. امام خمینی(ره) فرموده است: «سلام بر حسینبنعلی(ع) که با یاران محدود خویش برای برچیدن بساط ظلم غاصبان خلافت به پاخاست و از ناچیزبودن عِده و عُده به خود خیال سازش با ستمگر را راه نداد و کربلا را قتلگاه خود و فرزندان و اصحاب معدودش قرار داد و فریاد هیهات منا الذلةاش را به گوش حقطلبان رساند.(5) «سیدالشهدا برای تقویت اسلام و مخالفت با ظلم قیام کرد و با عدۀ قلیل غلبه کرد بر این دستگاه ظلم و شکست داد آنها را...، قضیۀ کربلا، قضیه مقابلۀ یک دستۀ کوچک، اما با ایمان بزرگ در مقابل یک رژیم طاغوتی بزرگ [است]...».(6) به باور امام خمینی(ره) در ورای این شکست ظاهری و کشتهشدنها و اسارتها برای انسانها در اعصار گوناگون حیاتی فراگیر دیده میشود: «حضرت سیدالشهدا در کربلا تشریف آوردند و جنگ بین یک عدۀ کم با گروههای زیاد که به قتل ایشان و اسارت اهل بیت ایشان و به شکست منتهی شد، لکن درعینحال یزید را شکست داد، این یزید در دنیا مفتضح شد بهطوریکه دیگر نشد باقی بماند برای اینکه مکتب محفوظ بود.(7) سیدالشهدا هم شکست خورد در کربلا، اما شکست نبود این، [بلکه] کشته شد و زنده کرد یک عالمی را.»(8)
کربلا جغرافیایی به وسعت جهان امام خمینی(ره) با روشنکردن انگیزههای نهضت امام حسین(ع)، عاشورا را به یک برنامۀ کاملاً سیاسی تبدیل کرد و از آن به بهترین وجه برای پیشبرد نهضت بهره برد. امام بر عبارت کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا که در واقع بیانیۀ حرکت و حضور هر مسلمان در صحنۀ تقابل حق و باطل است تأکید کرد و حماسههای کربلا و حرکت پرشور ناشی از آن بهعنوان محوریترین موضوع مذهب تشیع و مکتب اسلام تحرک انقلابی مردم را شعلهورتر کرد.(9) امام خمینی(ره) انقلاب اسلامی را ادامه و تابع حماسۀ کربلا تلقی میکرد و در تفسیر کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا میفرمود: «دستور است به اینکه هرروز و در همهجا باید همان نهضت را ادامه بدهید. امام حسین(ع) با عدۀ کم همهچیزش را فدای اسلام کرد. مقابل یک امپراتوری بزرگ ایستاد و نه گفت. هر روز باید در همهجا این نه محفوظ بماند و این مجالسی که هست، بهدنبال همین است که این نه را محفوظ بدارد.»(10) امام تأکید کرد باید ذهنها را از تلقی نادرست دربارۀ عبارت «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» اصلاح کرد و جنبۀ آموزندگی آن را در نبرد با تبهکاران و ستمگران گوشزد کرد: «... [حوادث] کربلا چون برای خدا بود، آسان بود و همانطوریکه خواندید «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»، این یک عبارت آموزنده است، نه معنایش این است که هرروز کربلاست، هر روز بنشینید گریه کنید [بلکه] ببینید چه کرده، کربلا چه صحنهای بوده، هر روز این صحنه باید باشد، مقابلۀ اسلام با کفر، مقابلۀ عدل با ظلم، مقابلۀ عدد کم با ایمان زیاد در مقابل عدد زیاد با بیایمانی...».(11) «...این کلمۀ «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»، یک کلمۀ بزرگی است که اشتباهی میفهمند، آنها خیال میکنند یعنی هرروز باید گریه کرد! لکن این محتوایش غیر از این است، کربلا چه کرد؟ ارض کربلا در روز عاشورا چه نقشی را بازی کرد؟، همۀ زمینها باید آنطور باشند. نقش کربلا این بود که سیدالشهدا با چند نفر جمعیت و عدد معدود آمدند کربلا و ایستادند در مقابل ظلم یزید و در مقابل دولت جبار، در مقابل امپراتور زمان ایستادند و فداکاری کردند و کشته شدند، لکن ظلم را قبول نکردند و شکست دادند یزید را، همهجا باید اینطور باشد. همهروز هم باید اینطور باشد، همهروز باید ملت ما این معنا را داشته باشد که امروز روز عاشورا است و ما باید مقابل ظلم بایستیم و همینجا هم کربلاست و باید نقش کربلا را پیاده کنیم. انحصار به یک زمین نداشته، انحصار به یک فرد نداشته، قضیۀ کربلا منحصر به یک جمعیت هفتاد و چند نفری و یک زمین کربلا نبوده، همۀ زمینها باید این نقشه را اجرا کنند و همۀ روزها غفلت نکنند...».(12) امام خمینی(ره) بر این موضوع اصرار دارد که مجالس سوگ و ماتم برای پیوستگی به نهضت امام حسین(ع) است و عملیکردن برنامههای آن حضرت در هر مکان و زمانی: «این نهضت [انقلاب اسلامی] شعاعی است از آن نهضت، نمیدانند که گریهکردن بر عزای امام حسین(ع) زنده نگهداشتن نهضت و زنده نگهداشتن همین معنا [است] که یک جمعیت کمی در مقابل یک امپراتوری بزرگ ایستاد، دستور است آن دستور عمل امام حسین سلامالله، دستور است برای همه؛ کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا، دستور است به اینکه هرروز و در همهجا باید همه، نهضت را ادامه بدهید همان برنامه را...».(13) در سال 1341 ش امام خمینی(ره) و دیگر علمای قم در برابر لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی که از سوی دولت اسدالله علم در شانزده مهر این سال تصویب شده بود مقاومت کردند و آن را حرکتی ضددیانت و مبارزه با سنتهای مذهبی تلقی کردند، بهدنبال این مخالفتها که با حمایت مردمی توأم شده بود و دولت وقت دستگاه ستم را به هراس و درماندگی وادار کرد، لایحۀ مذکور لغو شد.(14) اما رژیم پهلوی از حرکتهای ناروای خود دست برنداشت و در دیماه همین سال زمزمۀ رفراندوم و بازی انقلاب شاه و ملت به گوش علما و مردم رسید و ششم بهمن که خواستند دربارۀ انقلاب سفید و لوایح آن از مردم رأیگیری کنند، اهالی قم، تهران و مشهد و بسیاری از مناطق دیگر در اعتراض به این برنامۀ ساختگی رژیم مراکز کسبوکار و بازار را تعطیل کردند و به سوگ نشستند. رفتهرفته عید نوروز فرا رسید و چون این ایام با سالروز شهادت امام صادق(ع) مصادف بود، علما جلوس متداول سالهای قبل را نداشتند و در عوض بدینمناسبت مجلس سوگ و ماتم تشکیل دادند. در مدرسۀ فیضیه بهوسیلۀ آیتالله گلپایگانی چنین مراسمی تشکیل یافته بود که عصر آن روز به این مکان آموزشی از سوی کماندوهای نظام شاهنشاهی یورشی وحشیانه شد و طی آن عدهای از طلاب و مردم مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. تنی چند از روحانیان مجروح و کشته و عدهای دستگیر شدند. قرآن و کتابهای حدیث و منابع دین پارهپاره و مورد هتک حرمت واقع شد.(15) امام خمینی(ره) دربارۀ این جنایات و حوادث اسفباری که در مدرسۀ فیضیه رخ داد، واکنش شدیدی از خود بروز داد و در بیاناتی فرمود: «عیب است برای کسانی که ادعای پیروی از امام حسین(ع) را دارند، در برابر این نوع اعمال رسوا و فضاحتآمیز دستگاه حاکمه، خود را ببازند. دستگاه حاکمه با ارتکاب این جنایت خود را رسوا و مفتضح ساخت و ماهیت چنگیزی خود را بهخوبی نشان داد. دستگاه جبار با دستزدن به این فاجعه، شکست و نابودی خود را حتمی ساخت...».(16) امام در پاسخ به تلگرافی که برای اظهار همدردی در این فاجعه ارسال شده بود خاطرنشان کرد: «در این فاجعۀ عظیمه که واقعۀ طف (کربلا) را بهخاطر میآورد دولت با قوای انتظامی اسلام و قرآن را کوبید و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون...(17)».(18) و در جواب تلگرافی دیگر فرمود: «از اظهار همدردی در این فاجعۀ عظیمه که واقعۀ شهدای کربلا را به نظر میآورد متشکرم. قوای دولتی با بیرحمی اولاد روحانی و جسمانی پیغمبر اکرم(ص) را سرکوب کرد و قلب امام زمان(عج) را جریحهدار نمود».(19) امام خمینی(ره) در نهم خرداد 1342، ششم محرمالحرام 1383 هجری در جمع بازاریان تهران در قم، پیوستگی مبارزات را با عاشورا و کربلاییشدن نبرد با ستم را مورد توجه قرار داد: «ما افتخار میکنیم که مانند سیدالشهدا روز عاشورا کشته شویم و بچههای ما را اسیر کنند و اموالمان را غارت نمایند، اولاً کار اینها با [برنامۀ] یزید هیچ فرقی نمیکند، ثانیاً اگر بخواهند چنین عملی [حمله به دستههای سوگواریهای محرم در قم] را انجام دهند و بخواهند دستجات ما را بکوبند و مردم را به قتل برسانند ما نیز از هماکنون مانند حسین(ع) اعلام میکنیم هرکه با ماست به طرف ما بیاید و هرکس با ما نیست به سمت لشکر یزید برود. یکی از کسانی که بایستی در راه حضرت سیدالشهدا آغشته به خون خود شود خمینی است. حال که چنین است باید ما روز عاشورا را در قم کربلای حسین قرار دهیم تا یک کربلای ثانی درست کنیم، چه افتخاری بالاتر از اینکه در راه دین، در راه حسین کشته شویم. سازمان امنیت قم از مرکز درخواست کرده که برای عاشورا در حدود ششصد نفر از لاتها را مسلح به قم بفرستند، ولی من نمیگذارم رئیس سازمان امنیت (بدیعی) و رئیس شهربانی قم (سیدحسین پرتو) هرکاری که دلشان خواست انجام دهند. روزی که وقتش برسد میدانم با این[ها] چگونه رفتار کنم و چطور آن[ها] را گردن بزنم! اینها بودند که قم را خراب کردند و واقعۀ مدرسۀ فیضیه را بهوجود آوردند...».(20) صبح روز عاشورا در حالی که صدها نفر در منزل امام خمینی در قم گرد آمده و مشغول عزاداری برای سیدالشهدا بودند، فردی ذکر مصیبت میخواند و امام در جمع نشسته بودند که یکی از مأموران ساواک خود را به ایشان رسانید و پس از معرفی خود گفت: من از جانب اعلیحضرت مأمورم به شما ابلاغ کنم که اگر بخواهید در مدرسۀ فیضیه سخنرانی کنید کماندوها را به مدرسه میریزیم و آنجا را به آتش و خون میکشیم. امام بدون واهمه پاسخ داد: ما هم به قوای خود فرمان میدهیم فرستادگان شاه را تأدیب نمایند.(21) در روز عاشورا سیل جمعیت به قم سرازیر شده بود، ازدحام طلاب و مردم در مدرسۀ فیضیه نسبتبه سالهای قبل افزونتر بود، چون مردم میدانستند طبق وعدۀ قبل در این روز نطق مهمی ایراد خواهد شد. امام خمینی ساعت پنج بعدازظهر روز عاشورا در فیضیه بر فراز منبر رفت و بیانات تاریخی خود را که طی آن شخص شاه را مورد حملات و انتقادهای تندی قرار داده بود، ایراد کرد. مطالب افشاگرانۀ امام رژیم را در هراسی سخت فرو برد و ابعاد ماجرا آنقدر وسیع بود که نمیتوانست با تهدید، وعده و وعید با آن مقابله کند.(22) امام خمینی در صدر این بیانات پیوستگی نهضت اسلامی ایران را با انقلاب عاشورا مورد توجه حضار قرار داد: «... الان عصر عاشوراست، گاهی که وقایع روز عاشورا را از نظر میگذرانیم این سؤال برایم پیش میآید که اگر بنیامیه تنها با حسین(ع) سر جنگ داشتند، آن رفتار وحشیانه و خلاف انسانی چه بود که در روز عاشورا با زنهای بیپناه و اطفال بیگناه مرتکب شدند. آنها با اساس سروکار داشتند. نمیخواستند شجرۀ طیبه باشد. همین فکر در ایران [وجود] داشت. اینها با بچههای ما چکار داشتند؟ سید شانزده، هفدهساله (سیدیونس رودباری از شهدای نوجوان فیضیه) با شاه چه کرده بود؟ لکن این فکر پیش میآید که اینها با اساس مخالفند...».(23) امام(ره) که قبلاً در خنثیکردن توطئههای رژیم، پیروز شده و با پیگیریهای وی و علما لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی لغو شده و با تحریم رفراندوم شاه، مردم از رأیگیری دربارۀ انقلاب سفید استقبالی نکرده بودند، اکنون با این بیانات، شخص شاه را هدف قرار داده بود و او را بهعنوان منشأ مفاسد و گرفتاریهای ایران معرفی کرد. شاه دیگر آنچنان عصبانی شده بود که به سیاست سرکوب و خشونت روی آورد و فرمان بازداشت امام خمینی را صادر کرد. در پی دستگیری امام و انتقال ایشان به قیطریه تهران، قیام خونین 15 خرداد 1342 ش در قم، تهران و دیگر مناطق ایران رقم خورد.(24) امام از این نهضت که طلیعۀ انقلاب اسلامی بود چنین یاد میکند: «نهضت دوازده محرم و پانزده خرداد در مقابل کاخ شاه ظالم و اجانب به پیروی از نهضت مقدس حسینی، چنان سازنده و کوبنده بود که مردانی مجاهد و فداکار تحویل جامعه داد که با تحرک و فداکاری روزگار را بر ستمکاران و خائنان سیاه کردند و ملت بزرگ را چنان هوشیار و متحرک و پیوسته کرد که خواب را از چشم بیگانه و بیگانهپرستان ربود و حوزههای علمیه و دانشگاه و بازار را بهصورت دژ مدافع از عدالتخواهی و از اسلام و مذهب مقدس درآورد».(25) در 15 خرداد 1361 ش، 12 شعبان 1402، امام به مناسبت سالروز قیام 15 خرداد در بیاناتی فرمود: «سالروز خرداد 1342 ش، خمیرمایۀ نهضت مبارک ملت بزرگ ایران و روز بذر انقلاب بزرگ اسلامی ماست. ملت عزیز باید این بذر پربرکت را در عصر عاشورای 1383 هجری جستوجو کند. عصر عاشورای مصادف با ساعات شهادت نصرتآفرین سیدمظلومان و سرور شهیدان، عصر عاشورایی که خون مطهر ثاراله و ابنثاره به زمین گرم کربلا ریخت و ریشۀ انقلابات اسلامی را آبیاری کرد. ملت عظیمالشأن در سالروز این فاجعه با الهام از عاشورا آن قیام کوبنده را بهبار آورد. اگر عاشورا و گرمی و شور انفجاری آن نبود، معلوم نبود چنین قیامی بدون سابقه و سازماندهی واقع میشد. واقعۀ عظیم عاشورا در هر مقطع انقلابساز است. آن روز یزیدیان با دست جنایتکاران گور خود را کندند و تا ابد هلاکت خویش و رژیم ستمگر خویش را به ثبت رساندند و در 15 خرداد 1342 ش پهلویان و هواداران و سردمداران جنایتکارانشان با دست ستمشاهی خود گور خود را کندند و سقوط و ننگ ابدی را برای خویش به جای گذاشتند...».(26)
پینوشتها: 1. تبیان، دفتر سوم (قیام عاشورا در کلام و پیام امام خمینی)، ص 30ـ29. 2. فرازی از سخنرانی امام خمینی در مسجد شیخ انصاری نجف اشرف، اول تیر 1350 ش، 28 ربیع الثانی 1391 هجری به مناسبت برگزاری جشنهای 2500سالۀ شاهنشاهی در حضور طلاب و روحانیان، صحیفۀ امام خمینی، ج 2، ص 373. 3. صحیفۀ امام، ج 19، ص 140ـ139. 4. همان، ج 14، ص 521. 5. همان، ج 20، ص 87. 6. همان، ج 10، ص 314. 7. همان، ج 10، ص 107. 8. همان، ج 12، ص 350. 9. مجموعه مقالات کنگرۀ بینالمللی امام خمینی و فرهنگ عاشورا، دفتر دوم، ص 235. 10. صحیفۀ نور، ج 10، ص 31؛ مأخذ قبل، ص 236؛ صحیفۀ امام، ج 10، ص 315. 11. صحیفۀ امام، ج 10، ص 8. 12. همان، ج 10، ص 123ـ122. 13. همان، ج 10، ص 315. 14. زندگینامۀ سیاسی امام خمینی، محمد رجبی، ص 175، پابهپای آفتاب، ج اول، ص 32؛ بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ج اول، ص 36ـ35؛ فرازهای فروزان، ص 402ـ400. 15. نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، ج 3 و 4، ص 189ـ182. 16. صحیفۀ امام، ج اول، ص 166. 17. بخشی از آیۀ 227، سورۀ شعرا. 18. صحیفۀ امام، ج اول، ص 171. 19. همان، ص 174. 20. همان، ص 241ـ240. 21. نهضت روحانیون ایران، ج 403، ص 347ـ346. 22. تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دوران پهلوی، علیرضا امینی، ص 282. 23. صحیفۀ امام، ج اول، ص 243. 24. صحیفۀ دل، ص 37؛ بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ص 473ـ472؛ فرازهای فروزان، ص 407ـ406. 25. تبیان، دفتر سوم، ص 60ـ59. 26. صحیفۀ امام، ح 16، ص 290.
سوتیتر1: عاشورای کربلا، الهامبخش انقلاب سترگی است که در روزگار ما با راهبری امام خمینی(ره) به پیروزی رسید و پیروزی خون بر شمشیر را در عصر حاکمیت استکبار با مدرنترین سلاحها به محرومان صالح و مؤمنان مبارز آموزش داد سوتیتر2: امامخمینی: سیدالشهدا برای تقویت اسلام و مخالفت با ظلم قیام کرد و با عدۀ قلیل غلبه کرد بر این دستگاه ظلم و شکست داد آنها را... سوتیتر3: امامخمینی: دستور است به اینکه هرروز و در همهجا باید همان نهضت را ادامه بدهید. امام حسین(ع) با عدۀ کم همهچیزش را فدای اسلام کرد. مقابل یک امپراتوری بزرگ ایستاد و نه گفت. هر روز باید در همهجا این نه محفوظ بماند | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 76 |