تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,143 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,059 |
حزبالله و تعیین شاخصهای اصلی تضاد | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 372، آذر 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
حسین رویوران اقدام اخیر حزبالله در بهپرواز درآوردن بهپاد ایوب بر فراز سرزمینهای اشغالی فلسطین، تحولی بزرگ در معادلة رویارویی با رژیم صهیونیستی پدید آورد. اهمیت این موضوع در این است که این اقدام زمانی صورت گرفت که رژیم صهیونیستی با استقرار سامانههای دفاعی گنبد آهنین و موشکهای آمریکایی ضدموشکی پاتریوت در سرزمینهای اشغالی، احساس قدرت میکرد و هل من مبارز میطلبید و همزمان ایران، حزبالله و غزه را تهدید به حملة نظامی میکرد و مدعی بود توان مهار واکنش ایران، در صورت حمله به این کشور را دارد و تلفات حملة احتمالی ایران به این رژیم از 200 نفر تجاوز نخواهد کرد. همچنین رژیم صهیونیستی با برگزاری مانور مشترک یکماهه با آمریکا در زمینة مقابله با هرگونه موشک هوایی بر ضد این رژیم، میرفت تا مصونیت کامل خود را در مقابل هرگونه حملة نظامی اعلام کند و تهدید کشورهای منطقه را توسعه دهد. پرواز بهپاد ایوب حزبالله لبنان بر فراز سرزمین اشغالی فلسطین در چنین شرایطی پیامدهای سیاسی و امنیتی بسیاری را بهدنبال داشت که به بخشی از آنها خواهیم پرداخت. این پرواز که با چشم غیرمسلح کشف و در نزدیکی نیروگاه اتمی دیمونای اسرائیل سرنگون شد، نشان داد که رادارهای سامانة گنبد آهنین آنگونه که رژیم صهیونیستی مدعی بود قادر به کشف اینگونه هواپیماها نیست و این مسئله میزان آسیبپذیری نظام رژیم صهیونیستی در برابر سلاح دستِ چندم ایران را کاملاً آشکار میکند. رژیم صهیونیستی پس از این واقعه نهتنها در این زمینه سکوت اختیار کرد که حملة نظامی به ایران را نیز مسکوت گذاشت و یکبار دیگر دست به دامان آمریکا شد تا برای تهدیدهای امنیتی این رژیم چارهاندیشی کند! رژیم صهیونیستی از زمان جنگ 33روزة 1385 تاکنون درگیر بحران نظامی شده و میکوشد از این بحران خارج شود. این رژیم از هنگام تأسیس، نقش وظیفهای در خدمت به قدرتهای سلطهگر غربی داشته و دارد و این نقش متکی به توان این رژیم در انجام مأموریتهای جنگی است و از زمان شکست نظامی اسرائیل در جنگ با حزبالله، عملاً غرب نسبتبه توان این رژیم شک و تردیدهای بسیاری پیدا کرده است. رژیم صهیونیستی در سال 1335 زمانی که در مصر، جمال عبدالناصر کانال سوئز را ملی اعلام کرد، اسرائیل به نمایندگی از سهامداران غربی این کانال، به مصر حمله و بخشهایی از آن را اشغال کرد و در سال 1346 زمانی که ناسیونالیزم عرب (ناصریزم) خطر جدی برای منافع غرب در منطقة عربی پدید آورد، با حمله به کشورهای عربی و شکست آنها موفق شد ناسیونالیزم عرب را دچار بحران سیاسی سازد و در سال 1361 زمانی که الگوی مبارزه مسلحانه و رهاییبخش مکاتب چپ در جهان گسترش یافت و منافع غرب را در همهجا تهدید میکرد، به لبنان حمله کرد و مراکز همة این سازمانها را که به دلیل جنگ داخلی در لبنان و هرجومرج در این کشور در آنجا استقرار داشتند یکجا منهدم کرد. این موارد نشان میدهد که رژیم صهیونیستی نقشی وظیفهای در خدمت به منافع غرب ایفا میکند و این نقش متکی به توان و برتری نظامی این رژیم است، ولی از زمانی که رژیم صهیونیستی در جنگ 33روزه شکست سختی متحمل شد، غرب دربارة توان این رژیم در ادامة نقش قبلی دچار تردید شده و حتی برخی از مراکز مطالعات سیاسی غربی از رژیم صهیونیستی، بهعنوان سربار یاد کردهاند. رژیم صهیونیستی در چند سال اخیر با طرحهای مختلف میکوشد تا شرایط اخیر را تغییر داده و یکبار دیگر اعتماد اربابان غربی خود را جلب کند، ولی هرگاه که رژیم صهیونیستی طرحی را بهاجرا گذاشت، حزبالله با ابتکاری جدید آن را خنثی کرده است. حزبالله لبنان علاوهبر اینکه بحران امنیتی دشمن صهیونیستی را تشدید کرد، موفق شد جهتگیریهای تضاد گروههای سیاسی لبنان و منطقه را یکبار دیگر بهسوی دشمن اصلی یعنی اسرائیل نشانه رود. در حال حاضر آمریکا، اسرائیل و عوامل وابستة منطقهای آنها میکوشند، دستهبندی در منطقه را از حالت سیاسی به مذهبی برده و فتنة واگرایی در منطقة اسلامی را پدید آورند و نقش حزبالله و دیگر نیروهای انقلابی و اسلامی در این مرحله این است که جهتگیریهای انحرافی را شناسایی کرده و با اقدامات خود تلاش کنند که همة ظرفیتها بهسوی دشمن اصلی و نه دشمن الغایی و جعلیشده سوق دهند. بهعنوان نمونه در حال حاضر نیروهای سیاسی لبنان با تأثیرپذیری از بحران سوریه و جنگ رسانهای که میکوشد اولویتهای واقعی را تغییر دهد، دچار دودستگی شده و بهجای صفآرایی در برابر دشمن صهیونیستی، در برابر یکدیگر قرار گرفتند و یک جنگ تمامعیار سیاسی میان دو ائتلاف 8 مارس و 14 مارس برپاست. اقدام اخیر حزبالله در بهپرواز درآوردن پهباد، توجه همة لبنانیها را بهسوی دشمن برده که در مرزهای جنوبی لبنان عربده میکشد و هر روز لبنان را به جنگی تازه تهدید میکند. ترور ژنرال و سامالحسن فرماندة اطلاعات نیروی انتظامی لبنان، پس از چند روز از این واقعه و بهاجراگذاشتن سناریوی ازپیش طراحیشده متهمکردن سوریه و حزبالله به این ترور و بسیج و رژة نیروهای شبهنظامی جریان المستقبل در خیابانهای بیروت، طرابلس و صیدا و تلاش برای درگیرکردن حزبالله و مقاومت در داخل، بدون شک و شبههای نقش اسرائیل در این جنایت را آشکار میکند. رژیم صهیونیستی با این اقدام جنایتکارانه میکوشد نیروهای مقاومت را در داخل لبنان درگیر کند و از میزان تهدید این رژیم بکاهد. واکنش مسئولان لبنانی در خنثیسازی این توطئه و ریشهکنکردن عوامل فتنه نشان میدهد که این جامعه از رشد سیاسی بالندهای برخوردار است. جامعة لبنانی از سال 1354 (1975) تا 1368 (1989) درگیر جنگ داخلی بوده و در این آزمون سخت و ویرانگر دریافت که بسیاری از اختلافاتی که موجب جنگ شد از سوی دشمن القا شده بود و واقعیت میدانی ندارد و به همین دلیل گروههای سیاسی این جامعه تصمیم به آشتی ملی در طائف گرفتند و صفحة تاریک جنگ داخلی را برای همیشه ورق زدند. شیوههای جدید دشمن صهیونیستی برای تفرقهافکنی و واگرایی داخلی و درنهایت بردن جامعة لبنان به جنگ فرقهای برای این مردم ناآشنا نیست و شاید به همین سبب همه پس از حادثة ترور، دنبال یافتن این شاخصها بودند و براساس درایت و هوشیاری و تجربة گرانقیمت، از این فتنه بهسرعت عبور کردند. جامعة لبنانی اکنون با عبور از این دام میکوشد خود را برای انتخابات پارلمانی آماده کند که در چند ماه دیگر برگزار خواهد شد و براساس نتیجة انتخابات اکثریت، دولت جدید تشکیل دهد و مدیریت جامعه را بهدست گیرد.
سوتیتر: رژیم صهیونیستی نقشی وظیفهای در خدمت به منافع غرب ایفا میکند و این نقش متکی به توان و برتری نظامی این رژیم است | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 67 |