تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,299 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,229 |
مروری بر مسأله حجاب در ادیان و اسلام | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 372، آذر 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
بررسی انواع حجاب در ادیان مختلف با دین اسلام و روایات معصومان(ع)
دکتر مرضیه مختاریپور درآمد: نظر ادیان الهى دربارۀ حجاب و پوشش زن چیست؟ آیا آنان نیز حجاب را لازم میدانند؟ پوشش و عفاف از آن جهت که یک امر فطرى است و براى حیات اجتماعی انسان ضرورت دارد، در ادیان و مذاهب جایگاه خاصى دارد. تمام ادیان آسمانى، حجاب و پوشش را واجب و لازم شمردهاند و جامعۀ بشرى را بهسوى آن فراخواندهاند؛ زیرا حیا و لزوم پوشش بهطور طبیعى در انسان به ودیعت نهاده شده و احکام و دستورهاى ادیان الهى هماهنگ و همسو با فطرت انسانى تشریع شده است. در این مقاله بر آنیم تا انواع حجاب (گفتاری، رفتاری، حجاب در نگاه، رعایت عفت، پوشیدن زینت از نامحرم و...) را در دین مقدس اسلام و ضرورت آن را توضیح دهیم.
حجاب در دین یهود همه مؤرخان، از حجاب سخت زنان یهودى سخن گفتهاند. ویل دورانت مىگوید: گفتوگوى علنى میان ذکور و اُناث، حتّى بین زن و شوهر از طرف فقهاى دین ممنوع شده بود و زنان را به مدرسه نمىفرستادند و در خصوص آنها کسب اندکى علم را خطرناک مىشمردند. با اینهمه، تدریس خصوصى براى اُناث مجاز بود. نپوشاندن موى سر، خلافى بود که مرتکب آن را مستوجب طلاق مىکرد. زندگى جنسى آنان، علیرغمِ تعدد زوجات، بهطرز شایان توجه، منزّه از خطایا بود. زنان آنان، دوشیزگانى محجوب، همسرانى کوشا، مادرانى پُرزا و امین بودند و از آنجا که زود وصلت مىکردند، فحشا به حداقل تخفیف پیدا مىکرد ( بىحجابى سبب نزول عذاب معرفى شده است. خداوند مىگوید: از این جهت که زنان صهیون متکبرند و با گردن افراشته و غمزات چشم راه مىروند و بهناز مىخرامند و به پاىهاى خویش خلخالها را بهصدا مىآورند، خداوند فَرْق سر زنان صهیون را کَلْ خواهد کرد و خداوند عورت ایشان را برهنه خواهد نمود و در آن روز، خداوند زینت خلخالها و پیشانىبندها و هلالها را دور خواهد کرد و گوشوارها و دستبندها و روبندها را و دستارها و زنجیرها و کمربندها و عطردانها و تعویذها را و انگشترها و حلقههاى بینى را و زخوت نفیسه و رداها و شالها و کیسهها را و آینهها و کتان نازک و عمامهها و برقعها را و واقع مىشود که بهعوض عطریّات، عفونت خواهد شد و بهعوض کمربند، ریسمان و به عوض موىهاى بافته، کَلى و بهعوض سینهبند، زنّار پلاس و بهعوض زیبایى، سوختگى خواهد بود. مردانت به شمشیر و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد و دروازههاى وى، ناله و ماتم خواهند کرد و او خراب شده، بر زمین خواهد نشست (تورات، کتاب اشعیاء نبى، باب سوم، فقرۀ 16 - 26).
حجاب در دین مسیحیت از دیدگاه مسیحیت قرون اولیه، تجرّد، مقدس شمرده مىشد. شایان یادآوری است که اکنون مسیحیت، ازدواج را براى تمام مسیحیان مقدس مىشمرد و تنها آن را براى پاپ و اسقفهاى کلیسا ممنوع مىداند. بنابراین مسیحیت، براى ازبینبردن زمینۀ هرگونه تحریک و تهییج، زنان را بهصورت شدیدترى به رعایت کامل پوشش و دورى از هرگونه آرایش و تزیین فراخواند. برابر متون تاریخى، چادر و روبند، براى همگان حتى براى خاتونهاى اشراف ضرورى بود و در اعیاد نیز کسى آن را کنار نمىگذاشت، بلکه با طلا و نقره و پارچههاى زربفت آن را تزیین مىکردند و حتى براى تفریح نیز باحجب و حیاى کامل در مجالس انس یا گردشهایى دور از چشم نامحرمان، شرکت مىجستند. افزون بر موارد پیشین، «عهد جدید» نیز لزوم پوشاندن موى سر، بهویژه در مراسم عبادى (انجیل، رسالۀ اول پولس رسول به قرنتیان، باب یازدهم، فقرۀ 1 - 17)، لزوم سکوت بهویژه در کلیسا (همان، باب چهاردهم، فقرۀ 36ـ34)، باوقار و امینبودن زن (انجیل، رسالۀ پولس رسول به تیموتاؤس، باب سوم، فقرۀ 11) و نهى از نگاه ناپاک به بیگانگان را خاطرنشان کرده، مىگوید: کسى که به زنى نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا کرده است. پس اگر چشم راستت، تو را بلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز؛ زیرا تو را بهتر آن است که عضوى از اعضایت تباه شود، از آنکه تمام بدنت در جهنم افکنده شود (انجیل متى، باب اول، فقرۀ 28 – 30 و باب هجدهم، فقرۀ 8 - 10).
حجاب در دین زرتشت در زمان بعثت زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانى از حجابى کامل برخوردار بودهاند. برابر متون تاریخى، در همۀ آن زمانها پوشاندن موى سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر رایج بوده است و زنان هرچند با آزادى در محیط بیرون خانه رفتوآمد مىکردند و همپاى مردان بهکار مىپرداختند، ولى این امور با حجاب کامل و پرهیز شدید از اختلاطهاى فسادانگیز همراه بوده است. جایگاه فرهنگى پوشش در میان زنان نجیب ایرانزمین بهگونهاى است که در دوران سلطۀ کامل شاهان، هنگامى که خشایارشاه به ملکه وشى دستور داد که بدون پوشش به بزم بیاید تا حاضران، زیبایى اندام او را بنگرند، وى امتناع کرد و از انجام فرمان پادشاه سرباز زد و بهخاطر این سرپیچى به حکم دادوَران، عنوان ملکۀ ایران را از دست داد (قائممقامى، 1356، ص106).
حجاب در دین اسلام اسلام قوانین خود را براساس فطرت و طبیعت بشر وضع کرده است، از اینرو رعایت عفت برای زن و مرد و حفظ حدود و حریم محرم و نامحرم از اهمیتی خاص برخوردار است؛ تا جایی که حجاب در برابر مردان بیگانه از ضروریات دین شمرده شده است. درعینحال اسلام با احکام خود هرگونه افراط و تفریط در ایجاد حریم را تعدیل کرده، بهطوری که نه تَرک مطلق میل جنسی تجویز میشود و نه زیادهروی در آن و نیز از بیبندوباری و برهنگی زنان جلوگیری میشود. آیات حجاب در طول ده سال حکومت اسلامی در مدینه و پس از هجرت نازل شد و روایات بسیاری از قول پیامبر اکرم(ص) و سپس ائمۀ معصومین(ع) دربارۀ اهمیت رعایت عفت و حجاب و حدود آن بیان شده است. در زیر به برخی از آیات مربوط به حجاب در ابعاد مختلف میپردازیم: 1. رعایت عفت: «و قَرْنَ فی بُیُوتِکُنّ وَ لاتَبرّجْنَ تَبرُّجَ الْجَهلیّةِ الاُولی» (سورۀ احزاب، آیۀ ۳۳) و در خانههایتان بنشینید و آرام گیرید (و بیحاجت و ضرورت از منزل بیرون نروید) و مانند دورۀ جاهلیت پیشین آرایش و خودآرایی مکنید. (قرن) از مادۀ وقار بهمعنی سنگینی است و کنایه از قرارگرفتن در خانهها است. تبرج بهمعنی آشکارشدن در برابر مردم است و از مادۀ برج گرفته شده که در برابر دیدگان همه ظاهر است. اما اینکه منظور از جاهلیت اولی چیست؟، ظاهراً همان جاهلیتی است که مقارن عصر پیامبر(ص) بوده و بهطوریکه در تواریخ آمده، در آن موقع زنان حجاب درستی نداشتند و دنبالۀ روسریهای خود را به پشت سر میانداختند، بهطوریکه گلو و قسمتی از سینه و گردنبند و گوشوارههای آنها نمایان بود و به این ترتیب قرآن همسران پیامبر(ص) را از اینگونه اعمال بازمیدارد (طباطبایی،1382، تفسیرالمیزان، ج2). «وَ الْقَوَعِدُ مِنَ النّسَاءِ الّتی لَایَرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنّ جُنَاحٌ أن یَضَعْنَ ثِیَابَهُنّ غَیْرَ مُتَبَرّجَتِ بزینَةٍ وَ أن یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لّهُنّ وَاللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» (سورۀ نور، آیۀ ۶۰). و زنان سالخورده که از ولادت و عادت بازنشستهاند و امید ازدواج و نکاح ندارند بر آنان باکی نیست اگر اظهار تجملات و زینت خود کنند که جامههای خود را از تن نزد نامحرمان برگیرند واگر باز هم عفت و تقوی بیشتر گزینند (جامه برنگیرند) بر آنان (در دین و دنیا) بهتر است و خدا به سخنان خلق شنوا (به اغراض و نیات آنها) آگاه است. 2. حجاب در نگاه: «قُل لّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أبْصَرهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أزْکَی لَهُمْ إنّ اللّهَ خَبیرُ بمَا یَصْنَعُونَ» (سورۀ نور،آیۀ30) «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (سورۀ نور، آیۀ 31). ای رسول ما، مردان مؤمن را بگو تا چشمها (از نگاه ناروا) بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند که این بر پاکیزگی شما اصلح است و البته خدا به هرچه کنید کاملاً آگاه است. ای رسول! زنان مؤمنه را بگو تا چشمها (از نگاه ناروا) بپوشند و فروج و اندامشان را (از عمل زشت) محفوظ دارند و زینت و آرایش خود جز آنچه قهراً ظاهر میشود بر بیگانه آشکار نسازند و باید سینه و دوش خود را به مقنعه بپوشانند و زینت و جمال خود را آشکار نسازند جز برای شوهران خود و پدران شوهر و پسران خود و پسران شوهر و برادران خود و پسران برادر و خواهران خود و زنان خود (یعنی زنان مسلمه) و کنیزان ملکی خویش و اتباع (کسانی که رغبت به زنان ندارند) از مرد و طفلی که هنوز بر عورت و محارم زنان آگاه نیستند (و از غیر این اشخاص یادشده احتجاب و احتراز کنند) و آنطور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود و ای اهل ایمان همه به درگاه خدا توبه کنید، باشد که رستگار شوید. در کتاب کافی در شأن نزول نخستین آیه از آیات بالا از امام باقر(ع) چنین نقل شده است که جوانی از انصار در مسیر خود با زنی روبهرو شد (و در آن روز زنان مقنعۀ خود را در پشت گوشها قرار میدادند و طبعاً گردن و مقداری از سینۀ آنها نمایان میشد) چهرۀ آن زن نظر آن جوان را به خود جلب کرد و چشم خود را به او دوخت هنگامی که زن گذشت جوان همچنان با چشمان خود او را بدرقه میکرد درحالیکه راه خود را ادامه میداد تا اینکه وارد کوچۀ تنگی شد و باز همچنان به پشت سر خود نگاه میکرد. ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزی استخوان یا قطعۀ شیشهای که در دیوار بود صورتش را شکافت! هنگامی که زن گذشت جوان به خود آمد و دید خون از صورتش جاری است و به لباس و سینهاش ریخته! سخت ناراحت شد و با خود گفت: به خدا سوگند من خدمت پیامبر میروم و این ماجرا را بازگو میکنم، هنگامی که چشم رسول خدا(ص) به او افتاد، فرمود چه شده است؟ و جوان ماجرا را نقل کرد، در این هنگام جبرئیل، پیک وحی خدا، نازل شد و آیۀ بالا را فرو آورد (طباطبایی، 1382، تفسیر المیزان، ج 15، ص155). 3. حجاب در گفتار: نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است. «ینسَاءَ النّبیِّ لَسْتُنّ کَأحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ إنِ اتّقَیْتُنّ فَلَاتَخْضَعْنَ بالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الّذِی فِی قَلْبهِء مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مّعْرُوفًا (سورۀ احزاب، آیۀ 32). ای زنان پیغمبر شما مانند دیگر زنان نیستید (بلکه مقامتان رفیعتر است) اگر خدا ترس و پرهیزکار باشید! پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن مگویید مبادا آنکه دلش بیمار است به طمع افتد و درست و نیکو سخن گویید. در این آیه میفرماید: ای همسران پیامبر(ص) شما همچون یکی از زنان عادی نیستید اگر تقوا پیشه کنید. شما به خاطر انتسابتان به پیامبر(ص) از یکسو و قرار گرفتنتان در کانون وحی و شنیدن آیات قرآن و تعلیمات اسلام از سوی دیگر، موقعیت خاصی دارید که میتوانید سرمشقی برای همۀ زنان باشید. بنابراین به گونههای هوسانگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، بلکه به هنگام سخنگفتن، جدی و خشک و بهطور معمولی سخن بگویید، تعبیر به «الذی فی قلبه مرض» کسی که در دل او بیماری است، تعبیر بسیار گویا و رسایی است از این حقیقت که غریزۀ جنسی در حد تعادل و مشروع عین سلامت است، اما هنگامی که از این حد بگذرد، نوعی بیماری خواهد بود تا آنجا که گاه به سرحد جنون میرسد که از آن تعبیر به جنون جنسی میکنند. در پایان آیه، دومین دستور را به اینگونه شرح میدهد: شما درست و نیکو سخن گویید. در حقیقت جملۀ «لاتخضعن بالقول» اشاره به کیفیت سخنگفتن دارد و جملۀ «قلن قولاً معروفاً» اشاره به محتوای سخن؛ البته قول معروف (گفتار نیک و شایسته) معنی وسیعی دارد که علاوهبر آنچه گفته شد، هرگونه گفتار باطل و بیهوده و گناهآلود و مخالف حق را نفی میکند (طباطبایی،1382، تفسیرالمیزان، ج2). 4. حجاب در رفتار: نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. «یَأََََایهَا النَّبیُّ قُل لاَزْوَجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنّ مِن جَلَبیبهِنّ ذَلِکَ أدْنَی أن یُعْرَفْنَ فَلَایُؤْذَیْنَ وَ کَانَ اللّهُ غَفُورًا رّحِیمًا» (سورۀ احزاب، آیۀ ۵۹ ). ای پیغمبر (گرامی) با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فروپوشند که این کار برای اینکه آنها شناخته شوند تا از تعریض و جسارت (هوسرانان) آزار نکشند بر آنان بسیار بهتر است و خدا آمرزنده و مهربان است. در تفسیر علیبنابراهیم در شأن نزول این آیه چنین آمده است: آن ایام زنان مسلمان به مسجد میرفتند و پشت سر پیامبر(ص) نماز میگزاردند.، هنگام شب موقعی که برای نماز مغرب و عشا میرفتند بعضی از جوانان هرزه و اوباش بر سر راه آنها مینشستند و با مزاح و سخنان ناروا آنها را آزار میدادند و مزاحم آنان میشدند، آیۀ بالا نازل شد و به آنها دستور داد حجاب خود را بهطور کامل رعایت کنند تا به خوبی شناخته شوند و کسی بهانۀ مزاحمت پیدا نکند (طباطبایی،1382، تفسیرالمیزان، ج2). و آیهای دیگر در اینباره: «فجَاءَتْهُ إحْدَیهُمَا تَمْشی عَلی استِحْیَاء...» (سورۀ قصص، آیۀ ۲۵). و موسی هنوز لب از دعا نبسته بود دید که یکی از آن دو زن با کمال حیا باز آمد. با توجه به دو آیۀ قبل از این آیه هنگامی که حضرت موسی به چاه آبی در مدین نزدیک شد مشاهده کرد که چوپانان مشغول آبدادن به گوسفندان خود هستند و دو زن دورتر از آنها مراقب گوسفندان خود و منتظر خلوتشدن اطراف چاه هستند. موسی که نمیتوانست این بیعدالتی را تحمل کند با قصد کمک به آنها، گوسفندانشان را سیراب کرد و به زیر سایهای رفت که بعد از مدتی ملاحظه کرد یکی از آن دو زن که با نهایت حیا گام برمیداشت و پیدا بود از سخنگفتن با یک جوان بیگانه شرم دارد. بهسراغ او آمد و تنها این جمله را گفت: پدرم از تو دعوت میکند تا پاداش و مزد آبی را که از چاه برای گوسفندان ما کشیدی به تو بدهد. طبق بعضی از روایات، زن برای راهنمایی از پیش رو حرکت میکرد و موسی از پشت سرش، باد بر لباس زن میوزید و ممکن بود لباس را از اندام او کنار زند، حیا و عفت موسی(ع) اجازه نمیداد چنین شود، به زن گفت: من از جلو میروم، بر سر دوراهیها و چندراهیها مرا راهنمایی کن.
حجاب در روایات از رسول خدا(ص) پرسیدند: آیا در تنهایی میتوانیم کشف عورت کنیم؟ حضرت جواب دادند: خداوند بیش از مردم سزاوار است که از او شرم شود. (سنن ابن ماجه). در روایاتى از سوى رسول خدا«ص» محدودۀ حجاب بیان شده است. بهعنوان نمونه در روایتى آمده است که نمایانکردن تمام بدن براى زوج رواست و سروگردن را میتوان در برابر پسر و برادر آشکار کرد، اما در برابر نامحرم باید از چهار پوشش استفاده کرد: پیراهن (درع)، روسرى (خمار)، پوششى وسیعتر از روسرى که بر روى سینه میافتد (جلباب) و چادر (ازار) (طبرسى،1415، جامعالبیان عن تأویل القرآن: طریحی، 1403، مجمعالبحرین، ج 7، ص 271). همچنین در روایتى آمده است که پیامبر(ص) با جابربن عبدالله انصارى به خانۀ فاطمه(س) رفتند. پیامبر اجازۀ ورود خواست و فرمود من و کسى که همراه من است وارد شویم. فاطمه فرمود: روسرى بر سر ندارم پیامبر«ص» فرمود: قسمت اضافۀ روپوش خود را بر سر خود بگیر و بعد پیامبر(ص) و جابر بر حضرت زهرا وارد شدند (به نقل از جمشیدی، 1384). یکی از اصحاب پیامبر میگوید روزی نشسته بودم و لباسم کنار رفت و ران پایم پیدا شد. پیامبر که در حال عبور بودند، به من گفتند: ران خود را بپوشان که جزء عورت است (الشیبانى، 241، مسند احمدبن حنبل). عبداللهبنحسن، نوۀ امام حسن مجتبی(ع) از پدران خود نقل میکند، هنگامی که مسئلۀ غصب فدک رخ داد و این خبر به حضرت زهرا(س) رسید، در این هنگام حضرت زهرا(س) تصمیم گرفت به مسجد برود و در آنجا برای حمایت از حق، سخنرانی کند. چگونگی حرکت حضرت زهرا(س) در متن عبارت چنین آمده: حضرت زهرا(س) روسری خود را بر سرش پیچید و عبای خود را (که روپوشی وسیع بود) به سر نمود و میان گروهی از یاران و زنان خویشاوندش (به سوی مسجد) حرکت کرد. آن حضرت هنگام راهرفتن بر اثر شتاب یا بلندی لباس به قسمت پایین لباسش پا میگذاشت (در نهایت پوشیدگی راه میرفت). شیوۀ راهرفتن او (در متانت و وقار) همچون شیوۀ راهرفتن رسول خدا(ص) بود تا اینکه بر ابوبکر وارد شد. ابوبکر در میان ازدحام مسلمانان قرار گرفته بود. در این هنگام میان آن حضرت و مردم پردهای نصب شد، حضرت زهرا(س) نشست، سپس نالۀ جانسوزی کرد که بر اثر آن صدای همۀ حاضران به گریه بلند شد؛ به گونهای که گویی از صدای گریه، مسجد به لرزه درآمد. سپس حضرت زهرا(س) اندکی سکوت کرد تا مردم آرام شدند و جوشوخروش ایشان بر اثر گریه فرو نشست. آنگاه خطبه را شروع کرد (طبرسی، احتجاج طبرسی، ج1، ص131 و 132). امام على(ع») فرمودهاند: پوشیده و محفوظداشتن زن مایۀ آسایش بیشتر و دوام زیبایى اوست (انصارى و آمدی، غررالحکم و دررالکلم، 1386، ح 5820). همچنین فرمودند: وقتی کسی عریان شود، شیطان به او نظر میاندازد و در او طمع میکند، پس خود را بپوشانید (طوسی،1341، تهذیبالاحکام).
نتیجهگیری دین اسلام زیباست و زیبایی ظاهر و باطن را در نظر دارد. عفاف نیز یک حالت روحی است که برای زیبایی باطن به آن نیاز است. عفاف، آراستگی بههمراه میآورد که باارزشتر از آراستگی ظاهر است که چیزی جز آراستگی روح انسان نیست. گرچه عفاف، خصلت هرانسان با فضیلتی است، اما وجود آن در زنان جلوهای زیباتر دارد؛ چون زن آیت جمال خلقت است. این زیبایی در ظاهر و باطن او وجود دارد و احساس لطیف زن است که با محبت خود محیطی گرم و دلنشین در بین افراد خانواده ایجاد میکند. از طرفی زن کانون عفاف خانواده است و او همواره سعی در پاکی و پاکدامنی دارد و باید گوهر زیبای وجودش را از نگاه نااهلان بپوشاند تا روح بلندش تحقیر نشود. حجاب و عفت در اصل، معنای منع و امتناع مشترکاند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است، چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به اینکه تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر یکی از ویژگیهای عمومی انسان است، بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است. بدینترتیب است که هر چه حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیۀ باطنی و درونی عفت، تأثیر بیشتری دارد و برعکس هرچه عفت درونی و باطنی بیشتر باشد، باعث حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم میشود. بنابراین تفاوت اساسى حجاب اسلامى با حجاب ادیان گذشته، در این است که اسلام وجوب پوشش زنان را متناسب با شئونات انسان با نظم مناسب دانسته و بهدور از افراط و تفریط، سهلانگارى مضر یا سختگیرى بىمورد به جامعۀ بشرى ارزانى داشته است.
منابع ابن ماجه، محمدحافظ أبوعبدالله محمدبن یزید بن ماجة الربعی القزوینی، سنن ابن ماجه، بیروت. الشیبانى، ابوعبداللّه احمدبن محمد بن حنبل (241)، مسند احمد بن حنبل، دارالنشر: مؤسسه قرطبة، مصر. انجیل، رسالۀ اول پولس رسول به قرنتیان، باب یازدهم، فقره 1 - 17، باب چهاردهم، فقره 36ـ34. انجیل متى، باب اول، فقره 28 – 30 و باب هجدهم، فقره 8 – 10، باب 5/31/27. انصارى، محمدعلی؛ آمدی، عبدالواحد محمد (1386)، غررالحکم و دررالکلم: کلمات قصار امیرالمومنین(ع)، انتشارات امام عصر(عج). تورات، کتاب اشعیاء نبى، باب سوم، فقره 16 – 26، باب 47، فقره 1و 2. جمشیدی، اسدالله (1384)، شماره سوم تاریخچه حجاب در اسلام. فصلنامۀ تاریخ در آینۀ پژوهش. طباطبایی، محمدحسین (1382)، تفسیرالمیزان، ترجمۀ سیدمحمدباقر موسوی، چاپ پنجم، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. ج2، ج 15، ص 155، 160. طبرسی، ابوعلی فضلبن الحسن (1415)، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، (گردآوردنده محمدرضا ضمیری)، بیروت: مؤسسه اعلمی، ج7، چاپ اول. طبرسی، ابومنصور شیخ احمدبن علی، احتجاج طبرسی (الاحتجاج علی اهل اللجاج)، انتشارت اسوه، ج1، ص131 و 132. طریحی، فخرالدین بن محمدبن علی بن احمد (1403)، مجمعالبحرین. بیروت: دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم. ج 7، ص 271. طوسی. ابوجعفر محمدبن حسن بن علی (1341)، تهذیبالاحکام. (ترجمۀ جواد مصطفوی)، مشهد: بینا. قائممقامى، فرهت (1356)، آزادى یا اسارت، چاپ پنجم، نشر جاویدان، ص 106.
سوتیتر1: در دین یهود بىحجابى سبب نزول عذاب معرفى شده است و نپوشاندن موى سر، خلافى بود که مرتکب آن را مستوجب طلاق مىکرد سوتیتر2: مسیحیت، براى ازبینبردن زمینۀ هرگونه تحریک و تهییج، زنان را بهصورت شدیدترى به رعایت کامل پوشش و دورى از هرگونه آرایش و تزیین فراخواند و چادر و روبند، براى همگان حتى براى خاتونهاى اشراف ضرورى بود سوتیتر 3: حجاب در برابر مردان بیگانه از ضروریات دین اسلام است، ولی درعینحال هرگونه افراط و تفریط در ایجاد حریم را تعدیل میکند، بهطوری که نه تَرک مطلق میل جنسی تجویز میشود و نه زیادهروی در آن | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 339 |