تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,180 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,105 |
بیپرده با تاریخ(آذر 1357 | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 372، آذر 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
محرم آمد و کمر شاه شکست سیدروحاله امینآبادی آذرماه سال 1357 با ماه محرم، ماه پیروزی خون بر شمشیر همزمان شد. در آغاز این ماه امام خمینی(ره) با انتشار پیامی از ملت خواستند از دادن مالیات به دولت نظامی خودداری کرده و نیز از هرچه به رژیم طاغوت کمک میکند سرپیچی کنند. همچنین رهبر انقلاب در روز 11 آذر، همزمان با نخستین روز محرم، در پیامی از سربازان سراسر کشور خواستند که از سربازخانهها فرار کنند. ایشان همچنین تأکید کردند «من آنان را که با سکوت و احیاناً با اعمال خود از شاه خیانتکار پشتیبانی میکنند نصیحت میکنم که به ملت مظلوم که برای اسلام خون میدهند و فداکاری میکنند، بپیوندند». تاسوعا و عاشورای سال 57 فرا رسید و مردم در اطاعت از فرمان امام به خیابانها ریختند. مردم تهران در روز تاسوعا [19آذر] بزرگترین راهپیمایی ضدرژیم را برپا کردند. بهگفتۀ حسین فردوست، در این روز شاه با مشاهدۀ حضور میلیونی مردم از هلیکوپتر تصمیم به فرار از کشور گرفت. یک روز بعد و در روز عاشورا مردم به خیابانها ریختند و دستجات عزاداری تبدیل به راهپیمایی بزرگ ضدرژیم شد. حضور گستردۀ مردم در روزهای تاسوعا و عاشورا شکل مبارزه را وارد مرحلۀ تازهای کرد و سرنگونی رژیم شاه را برای ناظران سیاسی حتمی کرد.
به دولت نظامی مالیات ندهید امام خمینی در نخستین روز آذر به مناسبت نزدیکی ماه محرم پیامی فرستاده و تأکید کردند: «با حلول ماه محرم، ماه حماسه و شجاعت و فداکارى آغاز شد، ماهى که خون بر شمشیر پیروز شد... خطباى محترم و گویندگان عزیز، بیش از پیش به تکلیف الهى خود که افشاگرى جرایم رژیم است عمل فرمایند». رهبر انقلاب در این پیام تأکید کردند: «دولت نظامى، دولت یاغى و برخلاف قانون و شرع است و بر عموم است که با آن مخالفت کنند و از اعانت به آن احتراز نمایند و از دادن مالیات و آنچه به این دستگاه ظلم و طغیان کمک مىکند سرپیچى نمایند و بر کارمندان و کارکنان شرکت نفت است که از خروج این ثروت حیاتبخش جلوگیرى نمایند».
حرم امام رضا(ع) رنگ خون گرفت در دومین روز آذرماه سال 1357دولت ازهاری از مجلس سنا رأی اعتماد گرفت. نخستوزیر جدید در نطق خود تأکید کرد که دولت وی یک دولت موقت است و بهمحض برقراری نظم جای خود را به دولت غیرنظامی میدهد. در همین روز در مشهد مقدس تظاهرات مردم سرکوب شد و مأموران بهسوی پناهندگان در حرم شلیک کردند. درگیری هنگامی آغاز شد که جمعیت در اطراف صحن حضرت امام رضا(ع) مشغول راهپیمایی بودند. مردم به حرم پناه بردند، اما مأموران آنها را تعقیب کرده و به روی آنها آتش گشودند. با شدتیافتن تیراندازی، صحن مطهر خونین شد و عدهای به شهادت رسیده یا زخمی شدند. امام خمینی(ره) به همین مناسبت با انتشار پیامی تأکید کردند: «تظاهرات مردم در مشهد سرکوب شد. درگیری هنگامی آغاز شد که جمعیت در اطراف صحن حضرت امام رضا(ع) مشغول راهپیمایی بودند. مردم به حرم پناه بردند، اما مأموران آنها را تعقیب کرده و به روی آنها آتش گشودند. با شدتیافتن تیراندازی، صحن مطهر خونین شد و عدهای به شهادت رسیده یا زخمی شدند». امام خمینی به همین مناسبت روز یکشنبه 5 آذرماه 57 مصادف با 25 ذیالحجه را روز عزای عمومی اعلام کردند. سومین روز این ماه نیز آیات عظام تقلید به مناسبت کشتار در حرم امام رضا(ع) اعلامیه دادند و متذکر شدند بهمنظور اعتراض به این عمل ظالمانه روز پنجم آذر عزای عمومی خواهد بود و تعطیل عمومی اعلام میشود. روز 5 آذر که فرا رسید به مناسبت پیام امام خمینی و نیز مراجع عظام تقلید تمام مغازهها، بازار، کلاسهای درس و بسیاری از بانکها و ادارات که کارمندان آنها در محل کار خود حضور نیافته بودند، تعطیل شد. بر سر در خانهها، مساجد و کوچهها به نشانۀ عزاداری برای شهیدان حرم امام رضا(ع)، پرچمهای سیاه نصب شده بود. مردم در مساجد، دانشگاهها و میدانهای اصلی شهرها، برای اعتراض جنایت دولت نظامی اجتماع کرده بودند.
محرم آمد با فرا رسیدن ماه محرم، دولت نظامی اجتماعات و مراسم عزاداری در معابر عمومی و رفتوآمد در خیابانها را از ساعت 9 بعدازظهر، ممنوع اعلام کرد. امام خمینی نیز، روز 11 آذر اعلامیهای به مناسبت فرارسیدن ماه محرم صادر کرد. نکته بسیار مهمی که در این پیام به آن اشاره شده بود نفی هرگونه سازش با نظام طاغوت بود. عدهای با نامهای گوناگون و با این عنوان که باید نظام طاغوت را گامبهگام به شکست و اضمحلال کشید، طرح شاه سلطنت کند، نه حکومت را پیگیری میکردند؛ طرحی که امام با تأکید بر اینکه هر سیاستمداری بخواهد با وجود شاه بر کرسی بنشیند باید مطرود شود آن را با شکست مواجه کردند. امام این عده را فرصتطلبانی دانستند که جایگاهی در میان مردم ندارند و باید سرجای خود بنشینند. با انتشار این پیام، سربازان بسیاری از پادگانها گریختند و همین امر موجب تضعیف هرچه بیشتر ارتش شد.
الله اکبر در نخستین شب ماه محرم، مردم تهران و دیگر شهرها بر بام منازل خود رفتند و با سردادن شعارهای سیاسی و بانگ «الله اکبر» بهشکل تازهای اعتراض خود را نشان دادند. در تهران هزاران تن زن و مرد، ساعات منع عبور را نادیده گرفتند و در خیابانها به تظاهرات پرداختند. نظامیان در مقابله با تظاهرکنندگان، نخست با مسلسل و تفنگ شلیک هوایی کردند و سپس مردم را به گلوله بستند.. روز بعد، دولت اعلام کرد که هفت تن در جریان حوادث شب پیش کشته و 24 تن زخمی شدهاند، ولی به گفتۀ سفیر انگلیس، تعداد مقتولان آن شب، حدود پانصد تن بود.
باز هم بگو نواره ارتشبد ازهاری در سخنرانی خویش دربارۀ تظاهرات شبانۀ مردم گفت: «من با دوربینی که مخصوص دید در شب است همهجا را نگاه کردم هیچکس بالای پشت بامها نبود. دوربین را به دخترم دادم او هم چیزی ندید. یک عدۀ معدودی نوار شعار الله اکبر را پشت بلندگوهای قوی میگذارند و از بالای بامها پخش میکنند. رنگ قرمز در جوی خیابان میریزند و شایع میکنند که جوی خون راه افتاده...» این سخنان سبب شد تا مردم در روزهای بعد ازهاری را مسخره کنند و با این شعار به سخنان وی پاسخ دهند ؛ ازهاری گوساله، بازهم بگو نواره، نوار که پا نداره!
تاسوعا و عاشورای حماسی در روز 19 آذر جامعۀ روحانیت مبارز، آیتاله طالقانی و جمعیت ایرانی دفاع از حقوق بشر بهوسیلۀ اعلامیههایی از مردم دعوت کردند تا در راهپیمایی روز تاسوعا و عاشورا شرکت کنند. آیتاله طالقانی گفت: «در ساعت نه صبح روز تاسوعا از مقابل منزل خود در پیچشمیران حرکت خواهد کرد». درحالیکه مطبوعات در اعتصاب بهسر میبردند و رادیو و تلویزیون در دست دولت نظامی بود، نوع تازهای از اطلاعرسانی در ایران تجربه شد: اعلامیهها، دیوارنوشتهها و هزاران جوان و نوجوانی که خبر را روی مقواهایی نوشته و در شهر میگرداندند. خبر به شهرستانها هم رسید و صبح عاشورا در تمام ایران، عزاداری مردم به تظاهرات ضددولتی تبدیل شد. دولت نظامی اعلام کرد برپایی عزاداری در تاسوعا و عاشورا آزاد است و یک ساعت نیز از ساعات منع عبور و مرور کم کرد، اما مردم که بهجای علموکتل هزاران پلاکارد با جملههایی تند علیه حکومت و هزاران عکس از دشمنان تاریخی شاه و مبارزان و شهدا را حمل میکردند، هرلحظه منتظر وقوع حادثهای تازه یا آغاز درگیری یا تیراندازی بودند. آنها اسم، نشانی و گروه خون خود و کودکانشان را نوشته و در جیب لباسهایشان گذاشته بودند تا در صورت درگیری یا شهادت، قابل شناسایی باشند. مسیر اصلی راهپیمایی در تهران از پیچشمیران تا میدان -شهیاد که مردم آن را آزادی مینامیدند- بود. راه طولانی بود و راهپیمایی ساعتها طول می کشید. به همین خاطر خانههای سر راه از مردم با آب و شربت و ساندویچ پذیرایی میکردند. چند مینیبوس در کنار جمعیت بهسختی حرکت می کرد تا کودکان و سالمندانی که خسته بودند، بتوانند سوار شوند و چنددقیقهای استراحت کنند. کمیتۀ تظاهرات برای هماهنگکردن شعارها با صدها بلندگو تمام مسیر را پوشش داده بود. شعارهای آن روز همچون نوحههای عزاداری ماه محرم بیشتر آهنگین و سرودگونه بود و هنگامی که از دهان میلیونها نفر، همزمان و هماهنگ بر میآمد، شکوهی افسانهای مییافت. صدها عکاس، خبرنگار و تصویربردار روی سقف ماشینهایی که بهسختی میان جمعیت حرکت میکردند، ایستاده بودند و برخی نیزاز پشتبام خانههای مشرف بر خیابان، این راهپیمایی تاریخی را ضبط میکردند. آنچه در این راهپیمایی جلوهای ویژه داشت، حضور صدها زندانی سیاسی آزاد شدهبود که در صف اول راهپیمایان حرکت میکردند. هنگام بازگشت از این تظاهرات، مردم قرار راهپیمایی فردا را گذاشتند. رژیم بهسرعت دست به اقدامات امنیتی زد.
راهپیمایی عاشورا، انبوهتر از روز پیش دستههای عزادار از گوشهوکنار شهرها به مسیر اصلی راهپیمایی میپیوستند و با یاد شهدای کربلا، سنت عزاداری مذهبی خود را به حرکتی حسابشده علیه رژیم شاه تبدیل کردند. بهرغم شایعۀ آمادگی ارتش برای سرکوب مردم، آن روز هزارانبار در فضای ایران شعار «مرگ بر شاه» تکرار شد. همصدایی میلیونها نفر در خواندن سرودهایی کموبیش طولانی و آهنگین، از زیباترین جلوههای راهپیمایی آن روز بود. جوانانی با بازوبند سفید رنگ «انتظامات»، دستهایشان را به هم زنجیر کرده و دور جمعیت حلقه زده بودند. چند هلیکوپتر بالای سر مردم پرواز میکردند. میان مردم شایع شد که یکی از آنها «شاهین» هلیکوپتر سفید و آبیرنگ شخصی شاه است. هر بار با ظاهرشدن این هلیکوپتر صدای مرگ بر شاه جمعیت بلندتر میشد. چادرهای کمکهای اولیه با حضور پزشکان داوطلب در چند نقطه از مسیر برپا شده بود. پخش آب و خوراکی میان مردم -که دیگر بهصورت سنت راهپیماییهای بزرگ درآمده بود- حمل پلاکاردها و عکسهای مبارزانی که به مخالفت با شاه شهره بودند، درست مثل راهپیماییهای گذشته بهچشم میخورد. ظهر وقتی ابتدای جمعیت در میدان آزادی بود و انتهایش آن سوی میدان فوزیه (امام حسین(ع)) و دستههای کوچکتر نیز از خیابانهای اطراف بهسوی این مسیر در حرکت بودند، مردم عملاً سرجای خودشان ایستاده بودند و حرکتی نداشتند. تمام راه یکپارچه از جمعیت سیاه بود. قطعنامۀ این راهپیمایی در 17 بند قرائت شد. این قطعنامه که تقریباً تمام اهداف قیام و خواستهای ملی، مذهبی، مادی و معنوی مردم را در خود داشت، به قانون یا منشور انقلاب معروف شد. در بند اول این قطعنامه آمده بود: «آیتاله العظمی خمینی، رهبر است و خواستههای ایشان خواست عموم ملت است و این راهپیمایی رأی اعتمادی است که از جان و دل و برای چندمینبار به ایشان داده میشود و قدردانی صمیمانهای است که ملت مسلمان و مبارز ایران از رهبری ارزشمند مراجع عالیقدر دارند». در مادۀ دوم، سقوط و برچیدهشدن نظام شاهنشاهی و در سومین ماده «برقراری حکومت عدل اسلامی براساس آرای مردم و حفظ و پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی کشور و تأمین آزادیهای فردی و اجتماعی با معیارهای اسلامی» خواسته شده بود. در مادۀ چهارم، با اشاره به همزمانی این روز با روز جهانی حقوق بشر تأکید شده بود: «نهتنها تأمین حقوق فطری و طبیعی بشر از اساسیترین هدفهای جنبش ماست، بلکه اسلام خود مبتکر حقوق بشر است.» پس از قرائت هر بند بیش از سه میلیون زن و مرد با فریاد «صحیح است صحیح است» این قطعنامه را تأیید کردند. در پایان مراسم، خبری میان مردم دهانبهدهان چرخید؛ ساواکیها از پنجرۀ خانههای اطراف از جمعیت فیلمبرداری میکنند تا با شناسایی آنها اقدام به دستگیری و حبس آنان کنند. ترسی که نام «ساواک» در دلها ایجاد میکرد، بعضی را به هراس انداخت، اما جوانان با شعار کوتاهی که بسیار سریع ساختند و تکرار کردند، جواب این شایعه را دادند: «چه ترسی، چه باکی، گور پدر ساواکی». راهپیمایی عاشورا در شهرهای دیگر هم بهخصوص تبریز، مشهد و قم با وسعت بیسابقهای برگزار شد. در تمام شهرها و روستاها عزاداری به مراسمی برای ابراز تنفر به رژیم شاهنشاهی تبدیل شد. در اصفهان، تیراندازی هلیکوپترها به روی مردم، چند شهید بر جای گذاشت و بسیاری را زخمی کرد.
روز خونین پادگان لویزان در روز عاشورا هنگامی که مردم در خیابان اصلی شهر علیه رژیم طاغوت در حال تظاهرات بودند در آن سوی شهر -در پادگان لویزان و محل گارد شاهنشاهی- یک افسر، دو درجهدار و دو سرباز پس از نوشتن وصیتنامههای خود به ناهارخوری افسران رفتند و به روی مطمئنترین نیروهای حامی شاه تیراندازی کردند. رادیوهای خارجی، تعداد کشتهشدگان را 30 نفر و مجروحان را بیش از صد نفر اعلام کردند.
تأمین معاش روزنامهنگاران اعتصابی به دستور امام در روز 5 آذر کارکنان مطبوعات که از زمان تشکیل کابینۀ ارتشبد ازهاری در اعتصاب بهسر میبردند، با پخش یک اعلامیه از مردم تقاضای کمک مالی کردند. مردم نیز به حساب بانکی آنها پول واریز کردند تا هزاران کارمند و کارگر این تشکیلات بزرگ بتوانند به اعتصاب خود ادامه دهند. در روز دوازدهم آذر سال 1357 ناشران هفت روزنامۀ بزرگ تهران اعلام کردند که دیگر قادر به پرداخت حقوق کارکنان اعتصابی خود نیستند و تصمیم گرفتهاند که از کار کنارهگیری کنند. یک روز پس از اعلام این موضوع از سوی ناشران به دستور امام خمینی بازاریهای تهران و دیگر بازاریان مخالف شاه مکلف شدند که به تأمین معاش روزنامهنگاران اعتصابی کمک کنند. همچنین امام خمینی دستور داد تا از صندوق ویژهای که در اختیار دارد برای پرداخت حقوق به روزنامهنگاران اعتصابی کمک گرفته شود.
حمایت آمریکا از شاه در اوج قیام با گسترش قیام مردم ایران در آذرماه که در تظاهرات و راهپیماییهای میلیونی تاسوعا و عاشورا تجلی پیدا کرد، دولت کارتر در آمریکا حمایت خود از رژیم شاه را بیشتر و عیانتر کرد. شاه متحد استراتژیک آمریکا در منطقه بود و کارتر نمیخواست این متحد را در منطقهای که جزیرۀ ثباتش خوانده بود از دست بدهد. در نهمین روز آذرماه سال 57 کارتر در یک مصاحبۀ مطبوعاتی گفت به شاه اعتماد دارد و از وی در مبارزه با مخالفان حمایت میکند. درعینحال کارتر تأکید کرد قصد دخالت در امور داخلی ایران را ندارد! در هفدهمین روز این ماه نیز فورد رئیسجمهور سابق آمریکا گفت: در جهت منافع حیاتی آمریکا است که شاه در قدرت باقی بماند. هنری کیسنجر نیز در 20 آذر طی مصاحبهای در حمایت از شاه گفت: آنچه در ایران پیش میآید یک تراژدی برای غرب است.
منابع: 1. اقلی، دکتر باقر، روزشمار تاریخ ایران، جلد 2. 2. طاهرخانی، رضا، روزنگار جامع ایران پس از انقلاب اسلامی. 3. صحیفۀ امام.
سوتیتر1: حضور گستردۀ مردم در روزهای تاسوعا و عاشورا سال 57 شکل مبارزه را وارد مرحلۀ تازهای کرد و سرنگونی رژیم شاه را برای ناظران سیاسی حتمی کرد سوتیتر2: در نخستین شب ماه محرم، مردم تهران و دیگر شهرها بر بام منازل خود رفتند و با سردادن شعارهای سیاسی و بانگ «الله اکبر» بهشکل تازهای اعتراض خود را نشان دادند سوتیتر3: آنچه در این راهپیماییها جلوهای ویژه داشت، حضور صدها زندانی سیاسی آزاد شده بود که در صف اول راهپیمایان حرکت میکردند | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 139 |