تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,344 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,295 |
مشترکات قرآن و امام حسین(ع)(2) | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 373، دی 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
عزتبخشی، نوردهی و شفابخشی حجت الاسلام سید جواد حسینی
الف) عزت و نفوذناپذیری عزیز یعنی نفوذناپذیر و «ارضٌ عزیزة» یعنی زمینی که آب در آن نفوذ نکند. خداوند، خود عزیز است و قرآن نیز عزیز است؛ چنان که میخوانیم: «ان الذین کفروا بالذکر لمّا جاءهم و انه لکتب عزیز»؛(1) البته کسانی که به این قرآنی که برایشان آمده است، کافر شدند [نیز بر ما پوشیده نیستند] و به یقین این کتابی شکستناپذیر است. یکی از خصوصیات عالی امام حسین(ع) ذلتناپذیری و نستوهی اوست. او فریاد زد: «واله اعطیکم بیدی اعطاء الذلیل و لا افرُّ فرار العبید»(2) به خدا سوگند! نه به شما دست ذلت میدهم و نه همچون بردگان فرار خواهم کرد. آن حضرت در روز عاشورا نیز در جواب درخواست ابنزیاد برای تسلیمشدن فرمود: «هیهات منا الذلة»؛(3) ذلت از ما دور است. ابن أبی الحدید میگوید: «بزرگ و پیشوای ستمناپذیران جهان که درس غیرت و برگزیدن مرگ در سایة شمشیرها را بر ذلت و خواری به مردم جهان داد، حسین بن علی(ع) بود. بر او و یارانش امان عرضه کردن،د؛ ولی آنان تن به ذلت ندادند.»(4) در اینباره شاعر عرب، چه زیبا میگوید: قد غیّرَ الطَّعنُ مِنهُم کُلَّ جارِحَةٍ اِلّا المکارم فی امنٍ مِنَ الغَیْرِ(5) یعنی ضربهها [ی نیزه و شمشیر]، تمام بدن آنان را دگرگون ساخت، ولی عظمت روحی و بزرگواری آنان را هرگز دستخوش تغییر نکرد.
ب) شفاعت قرآن چون باعث هدایت انسانهای فراوانی شده است، در آخرت نیز نقش شفیع را ایفا میکند؛ به این سبب رسول اکرم(ص)فرمود: «نِعْمَ الشّفیعُ الْقرآن لِصاحبِهِ یَوْمَ الْقیامة»؛(6) قرآن برای کسی که همراهیاش کند، در قیامت بهترین شفاعتکننده است. علی(ع) نیز فرمود: «وَاَعْلَموا اَنَّهُ شافِعُ مُشَفَّعٌ... وَ اَنَّهُ مَنْ شَفَعَ لَهُ الْقُرآن یَومَ الْقیامةِ شُفِّعَ فِیهِ»(7) بدانید قرآن شفاعتگر شفاعتپذیر است و کسی که قرآن برای او در روز قیامت شفاعت کند، قطعاً شفاعتش پذیرفته میشود. امام حسین(ع) نیز چون بعد از نهضت عاشورا، عامل هدایت انسانهای بیشماری شده است، حق شفاعت دارد؛ گذشته از اینکه به عنوان وارث و وصی بهحق پیامبر اکرم(ص)، حق شفاعت دارد. به این سبب در زیارت عاشورا از خداوند چنین میخواهیم: «و ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود»(8) و [خدایا] شفاعت حسین(ع) را در روز قیامت روزی من کن. در اینباره در زیارتنامة مطلقه آن حضرت میخوانیم: «و اِنّی اَستشفِعُ بِکَ الی الله ربی و ربِّکَ مِن جمیعِ ذنوبی»(9) من بهوسیلة تو از تمام گناهانم نزد پروردگارم و پروردگارت طلب شفاعت میکنم. در بخش دیگر میخوانیم: «فَکُنْ لی یا سَیدی! سکناً و شفیعاً و کُنْ بی رَحیماً و کُنْ لِی مُنجیاً یَومَ لا تنفعُ الشَّفاعةُ عندهُ الا لِمَنِ ارْتضی یومَ لا تنفعُ شفاعةُ الشّافعینَ، وَ یومَ یقولُ اهلُ الضَّلالةِ ما لنا مِنْ شافعینَ وَلا صدیقٍ حمیمٍ»(10) پس ای آقای من! آرامبخش و شفاعتکننده و رحمکننده و نجاتدهندهام باش در روزی که شفاعت نزد او منفعت نمیدهد، مگر برای کسی که رضایت دهد؛ روزی که شفاعت شفاعتگران نفع ندهد؛ روزی که اهل گمراهی میگوید: ما نه شفیعی داریم و نه دوست دلسوزی.
ج) نوربودن قرآن نور است و هر کس از فرامین این کتاب الهی پیروی و به آن عمل کند، نورانی خواهد شد: «قد جاءکم مِنَ اللهِ نورٌ و کَتِبَ مُبینٌ * یهدی بِهِ اللهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضوانَهُ سُبُلَ السَّلَمِ و یُخْرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إلی النُّور بِإِذنِهِ»(11) از جانب خدا، نور و کتاب روشنگری برای شما آمده است که خداوند به برکت آن، کسانی را که خشنودی او را دنبال کنند، به راههای سلامت هدایت میکند و به فرمان خود، آنها را از تاریکیها به نور میبرد. در زیارتنامة امام حسین(ع) میخوانیم: «کُنتَ نوراً فی الْاَصْلابِ الشّامِخَةِ و نوراً فی ظلمات الارضِ، و نوراً فی الْهواءِ، و نوراً فی السّمواتِ الْعُلی، کُنتَ فیها نوراً ساطعاً لایطغی»(12) تو نوری در صلبهای والا و نوری در تاریکیهای زمین و نوری در فضا و نوری در آسمانهای بالا بودی؛ نور روشنی که خاموشی ندارد. هالهای بر چهره از نور خدا دارد، حسین جلوهای از پنج تن آلعبا دارد، حسین چنانکه اطاعت و پیروی از قرآن باعث نورانیت انسان میشود، زیارت و پیروی از امام حسین(ع) نیز نورانیت میآورد؛ از اینرو حضرت صادق(ع) فرمود: «مَنْ سَرَّهُ اَنْ یَکونَ علی مَوائدَ نُورٍ یَوْمَ الْقیامةِ فَلْیَکَُنْ مِنْ زُوّارِ الْحُسَینِ بْنِ عَلیٍّ»(13) هر کس دوست دارد روز قیامت در کنار سفرههای نور [الهی] بنشیند باید از زائران حسین بن علی «علیهماالسلام» باشد.
د) مهیمنبودن قرآن بر کتب آسمانی پیشین «هیمنه» و احاطه دارد. آنچه از مطالب و معارف بلند و عمیق در کتب قبلی آمده است، بهصورت کاملتر و پیشرفتهتر در قرآن نیز گرد آمده است، ضمن اینکه مطالبی بیش از آنها نیز دارد: «وَ انزَلنا إِلیکَ الْکَتِابَ بِالحقِ مُصدِّقاً لِمَا بَیْنَ یدیْهِ مِنَ الْکَتِابَ و مُهَیْمِناً عَلَیهِ فَاحْکُم بَیْنَهُم بِما أَنزَلَ اللهُ»؛(14)و این کتاب [قرآن] را بهحق بر تو نازل کردیم، در حالی که مؤید کتب پیشین و حافظ و نگاهبان [و محیط بر] آنهاست. پس طبق احکامی که خدا نازل کرده است، در میان آنها حکم کن. مرحوم علامه میگوید: «مهیمن از مادة «هیمنه» گرفته شده و بهطوریکه از موارد استعمال آن برمیآید، معنای هیمنۀ چیزی بر چیز دیگر، این است که آن شیء مهیمن، بر آن شیء دیگر، تسلط [داشته] باشد؛ البته هر تسلطی را هیمنه نمیگویند، بلکه هیمنه، تسلط در حفظ و مراقبت آن شیء و تسلط در انواع تصرف در آن است و حال، قرآن که خدای تعالی در این آیه در مقام توصیف آن است، نسبتبه دیگر کتب آسمانی، همین حال است؛ چون خدای تعالی در جای دیگر قرآن فرموده است که قرآن «تِبیاناً لِکلِّ شَیءٍ» (بیانگر هر چیزی) است. آری، قرآن از کتابهای آسمانی است که جنبة زیربنا دارد و قابل تغییر نیست گرفته و فروع قابل نسخ را نسخ کرده... و پارهای دیگر را تکمیل کرده است.»(15) امام حسین(ع) نیز وارث تمامی پیامبران و علوم کتب آسمانی گذشتگان، نزد او موجود است. در زیارتنامههای آن حضرت، مکرر به این جملات برمیخوریم: «السلام علیک یا سفیر الله و ابن سفیره، السلام علیک یا خازن الکتاب المسطور، السلام علیک یا وارث التورات و الانجیل و الزبور»(16) سلام بر تو ای نماینده و سفیر خدا و فرزند سفیر خدا! سلام بر تو ای مخزندار کتاب نوشتهشده! سلام بر تو ای وارث تورات و انجیل و زبور. در جای دیگر میخوانیم: «اللهم صل علی الحسین بن علی عبدِکَ وابن اخی رسولک و الدلیل علی من بعثت برسالاتک و دیّانِ الدّینِ بِعدلک و فصل قضائک بین خلقک، والمهیمن علی ذلک کله»(17) خدایا! درود و سلام فرست بر حسین فرزند علی بندهات و پسر برادر رسولت و راهنمای هر کسی که به رسالت مبعوث کردی، و برپا دارندة عادلانة دین و بیانکنندة داوری تو در بین خلق و احاطه و سلطه دارنده بر همة آنها.
آمر به معروف و ناهی از منکر قرآن کریم بارها و بارها به معروف فرمان داده و از منکر نهی کرده است. از اینرو، علی(ع) در نهجالبلاغه در وصف قرآن میفرماید: «فَالْقرآن آمرٌ و زاجِرٌ و صامِتٌ ناطقٌ حُجَّةُ اللهِ علی خَلقِهِ»(18) قرآن فرمانده و بازدارنده و ساکتی گویا و حجت خدا بر مخلوقات است. امام حسین(ع) نیز به عنوان پیشوای مردم، عمر شریفش را در راه امر به معروف و نهی از منکر سپری کرد و بهشدت آن را دوست میداشت و یکی از بزرگترین اهداف قیام خود را اقامه امر به معروف و نهی از منکر دانست. در وصیت خود به برادرش محمد حنفیه با صراحت اعلام داشت: «انّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْاِصلاحِ فی اُمَّةِ جدّی اُریدَ اَنْ آمر بالمعروفِ و اَنهی عَنِ المنکرِ و اَسیرُ بِسِیرةَ جَدّی و اَبِی عَلّی بْنِ ابیطالبٍ»(19) من تنها به انگیزة اصلاح در امت جدم بهپا خاستم. میخواهم امر به معروف و نهی از منکر و به روش جد و پدرم علیبن ابیطالب رفتار کنم. حضرت مسلم بن عقیل، سفیر امام حسین(ع) نیز در جواب ابنزیاد که او را متهم به فتنهانگیزی کرد، فرمود: «ما لهذا آتَیْتُ و لَکِنَّکُمْ اَظْهَرْتُمُ المنکرَ، و دَفَنْتُمُ الْمعروفَ... فَاَتَیْناهُمْ لِنَأمُرَهُمْ بِالْمَعْروفِ و نَنْهاهُمْ عَنِ المنکرِ»(20) من برای این [چیزهایی که میگویی به کوفه] نیامدم، بلکه شما منکر را ظاهر، و معروف را دفن کردهاید... . پس ما (من و حسین(ع) و...) آمدهایم تا مردم را به معروف امر و از منکر نهی کنیم. در زیارت وارث هم میخوانیم: «اشهدُ انَّکَ قد اَقمْتَ الصَّلوة و آتیْتَ الزکاةَ و اَمَرْتَ بِالمعروفِ و نَهَیْتَ عَنِ المنکر»(21) شهادت میدهم که تو نماز را بهپا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی». ه) جاودانگی همانگونه که قرآن کریم معجزة جاویدان و ماندگار الهی است که برای تمام تاریخ و همه بشر نازل شده و هیچگاه کهنه نمیشود، امام حسین(ع) نیز شهید جاوید و ماندگاری است که هرگز یاد او و اهداف و قیام او نهتنها فراموش نخواهد شد، بلکه هر روز زندهتر هم میشود. امام صادق(ع) در پاسخ به این پرسش که چرا قرآن بر اثر نشر و گذشت زمان تازهتر میشود، فرمود: «ما بالُ الْقرآنُ لا یَزدادُ عَلَی النشر و الَّدرسِ الّا غَضاضةً فقال ان الله تبارک و تعالی لم یجعلْهُ لِزمانٍ دونَ زمانٍ و لا لناسٍ دون ناسٍ فهوَ فی کلِّ زمانٍ جدیدٌ و عِندَ کلِّ قَوْمٍ غَضٌّ اِلَی یَوْمِ الْقیامةِ»(22) خداوند تعالی قرآن را برای زمان خاص قرار نداده و برای مردم خاص نفرستاده است؛ پس در هر زمان، جدید و نزد هر گروهی تازه است تا روز قیامت. دربارة امام حسین(ع) نیز میخوانیم: «لا یَدْرُسُ اَثَرُهُ و لا یُمْحَی رَسْمُهُ»(23) اثرش کهنه و رسمش محو نمیشود. پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «اِنَّ لِقَتلِ الْحُسَیْنِ حَرارةٌ فی قُلوبِ الْمؤمنینَ لا تَبْرُدُ ابداً»(24) از شهادت امام حسین(ع) حرارت [و عشقی] در دلهای مؤمنان است که هیچگاه سرد نمیشود. هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما
و) مبارکبودن قرآن کریم، کتاب مبارکی است: «کِتَابٌ أنزَلْناهُ إلَیْکَ مُبَارَکٌ لِّیَدَّبَّرُوا»؛(25) این کتاب مبارکی است که بهسوی تو نازل کردیم تا در آیات آن تدبر کنند. این تعبیر در سه آیة دیگر نیز آمده است. شهادت سالار شهیدان نیز برای عالم اسلام، بهویژه تشیع، عامل برکات فراوان شده است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «اللهمَّ فَبارِکْ لی فی قَتْلِهِ»(26) خدایا! شهادت او را برای من مبارک فرما. حضرت ادامه میدهد: «و لا تُبارِک فی قاتِلِه»؛ خدایا! در قاتلش برکت قرار مده. به یقین، شهادت امام حسین(ع) منشأ برکات بسیاری برای اسلام شده است. انقلاب حضرت اباعبداله(ع) عامل بسیاری از انقلابها، شهادتطلبیها، آگاهیها و ظلمستیزیها در طول تاریخ در عالم اسلام و حتی در غیر عالم اسلام (همچون هندوستان و...) شده است. درحالیکه هیچ اثری از بنیامیه و قاتلان حضرت دیده نمیشود. ز) شفادادن دربارة قرآن میخوانیم: «و نُنزِلُ من القرآنِ ما هو شِفاءٌ و رحمةٌ لِلمؤمنین»؛(27) و از قرآن شفا و رحمت برای مؤمنان نازل میکنیم. مرحوم علامه در اینباره میگوید: «اگر قرآن را شفا نامیده با در نظر داشتن اینکه شفا باید حتماً مسبوق به مرضی باشد، خود افاده میکند که دلهای بشر احوال و کیفیاتی دارد که اگر قرآن را با آن احوال مقایسه کنیم خواهیم دید که همان نسبتی را دارد که یک داوری معالج با مرض دارد. این معنا از اینکه دین حق را فطری دانسته نیز استفاده میشود.»(28) همچنین این آیه نیز مؤید ویژگی شفادهندگی قرآن است: «اِنَّ هذ الْقرآن هو حبلُ الله... و الشِّفاءُ النافِعُ»(29) یعنی این قرآن، ریسمان الهی و شفادهندة مفیدی است. حضرت علی(ع) فرموده است: «و لا لِاَحَدٍ قَبلَ القرآنِ مِنْ غنیً فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ اَدْوائِکُمْ وَاسْتعینُوا بِهِ عَلَی لَأوائِکم فَاِنَّ فِیهِ دَوَاءٌ مِنْ اَکْبَرِ الدّائِ و هُو الْکُفْرُ و النِّفاقُ و الْغَیُّ وَ الضَّلالُ»(30) پیش از قرآن برای کسی بینیازی نیست. پس آن را وسیلة شفای دردهای خود قرار دهید و با آن در سختیها کمک بگیرید. بهراستی در آن (قرآن) دوای بزرگترین دردها مانند کفر، نفاق، سرکشی و گمراهی است. حضرت در جای دیگر فرمود: «فیهِ شِفاءُ الْمُستشْفی و کِفایَةُ الْمکْتفی»(31)شفای درمانخواهان و بسندة بینیازیطلبان در قرآن است. خداوند در تربت امام حسین(ع) نیز شفا قرار داده است. امام موسی بن جعفر(ع) میفرماید: «لا تأخذُوا مِنْ تُربتی شَیئاً لِتَبَرَّکُوا بِهِ، فَانَّ کُلَّ تُربَةٍ لَنا مُحَرَّمَةٌ اِلّا تَرْبَةُ جَدّی الْحسین بن علیّ «علیهما السلام» فَاِنَّ الله عَزَّ و جَلَّ جَعَلَها شِفاءً لِشیعَتِنا و اَولِیائِنا»(32) از تربت من چیزی برای تبرّک برندارید؛ زیرا [خوردن] همة تربتها جز تربت جدم امام حسین (ع) برایمان حرام است. پس خدای عزیز و جلیل آن را برای شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است. در جای دیگر میخوانیم: «طینُ قَبْرِ الْحُسینِ شِفاءٌ مِنْ کُلِّ داءٍ»(33) خاک قبر حسین، شفای هر دردی است.
پینوشتها: 1. سورة فصلت، 41. 2. ارشاد، شیخ مفید، (اول، تهران: اسلامیه، 1380 ش)، ص 450. 3. احتجاج، طبرسی، (سوم، قم: اسوه، 1424 ق)، ج 2، ص 99. 4. شرح نهجالبلاغه، ابن أبی الحدید، (قم: دارالکتب العلمیة)، ج 3، ص 249. 5. عاشورا، ریشهها...، ص 27. 6. کنز العمال، مقتی هندی، مؤسسة الرسالة، ج 1، ص 540، نهجالفصاحة، جمله 633، والمصنّف، ابن أبی شیبه، ج 7، ص 171. 7. مستدرک الوسائل، میرزاحسین نوری، ج 4، ص 239. 8. مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا. 9. بحارالانوار، ج 98، ص 182. 10. همان، ص 183. 11. سورة مائده، 15 و 16. 12. بحارالانوار، ج 98، ص 178، و کامل الزیارات، ص 230. 13. بحارالانوار، ج 98، ص 72 ، ح 19، و وسائل الشیعه، حر عاملی، پیشین، ج 10، ص 330، ح 38. 14. سورة مائده، 48. 15. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ترجمه موسوی همدانی، (قم: جامعه المدرسین)، ج 5، ص 71. 16. بحارالانوار، ج 98، ص 336، ح 1 و مفاتیحالجنان، ص 801. 17. همان، ص 180. 18. همان، ج 89، ص 20، باب 1، فضل القرآن. 19ـ همان، ج 44، ص 328 و فتوح، ج 5، ص 33. 20ـ فتوح، همان، ج 5، ص 101 و لهوف، ص 71. 21ـ مفاتیح الجنان، زیارت وارث. 22ـ بحارالانوار، ج 2، ص 280، باب 33 و سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج 2، ص 413. 23ـ مقتل، مقرّم، بیروت، دارالکتاب، ص 397. 24ـ مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، ج 10، ص 318، باب 49. 25ـ سورة صاد، 29. 26ـ بحارالانوار، ج 44، ص 247، باب 30. 27ـ سورة اسرا، 82. 28ـ المیزان، ج 13، ص 252. 29ـ بحارالانوار، ج 89، ص 17، باب 1. 30ـ مستدرک الوسائل، ج 4، ص 239؛ اعلامالدین، ص 105 و نهجالبلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص 332. 31ـ نهجالبلاغه، ترجمه محمد دشتی، خ 151، ف 28. 32ـ بحارالانوار، ج 98، ص 118، وسائلالشیعه، حر عاملی، ج 10، ص 414، ح 2. 33ـ من لا یحضره الفقیه، صدوق، ج 2، ص 446.
سوتیترها: 1: چنانکه اطاعت و پیروی از قرآن باعث نورانیت انسان میشود، زیارت و پیروی از امام حسین(ع) نیز نورانیت میآورد
2: پس ای آقای من! آرامبخش و شفاعتکننده و رحمکننده و نجاتدهندهام باش در روزی که شفاعت نزد او منفعت نمیدهد، مگر برای کسی که رضایت دهد؛ روزی که شفاعت شفاعتگران نفع ندهد | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 185 |