
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,517 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,565 |
حق وباطل | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 374، بهمن 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 04 اسفند 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
امام صادق «ع»: لَیْسَ مِنْ باطِلٍ یَقومُ بِاِزاءِ
الْحَقِّ اِلاّ غَلَبَ الْحَقُّ الْباطِلَ وَ ذلِکَ قَولُهُ: «بَلْ نَقْذِفُ
بِالْحَقِّ عَلَى الباطِلِ فَیَدْمَغُهُ...»؛
امیرالمؤمنین علی«ع» خطاب به ابوذر فرمود: ...لَوْ أَنَّ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرَضِینَ کَانَتَا عَلَى عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اِتَّقَى اَللَّهَ لَجَعَلَ اَللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً لاَ یُؤْنِسَنَّکَ إِلاَّ اَلْحَقُّ وَ لاَ یُوحِشَنَّکَ إِلاَّ اَلْبَاطِل... ...اگر آسمانها و زمینها بر روى بندهاى
بسته شود پس او خدا ترس باشد، خداوند برایش از آنها راهى خواهد گشود. پس، جز حق
تو را مونسى نباشد و چیزى جز باطل تو را به وحشت نیفکند...
امام على علیهالسلام: قَلیلُ الْحَقِّ یَدْفَعُ کَثیرَ الباطِلِ کَما اَنَّ الْقَلیلَ مِنَ النّارِ یُحْرِقُ کَثیرَ الْحَطَب؛ اندکى حقّ، بسیارى باطل را نابود مىکند، همچنان که اندکى آتش، هیزمهاى فراوانى را مىسوزاند... (غررالحکم، ح 6735)
امام على علیه السلام: اِصْبِرْ عَلى مَرارَه الْحَقِّ وَ ایّاکَ اَنْ تَنْخَدِعَ لِحَلاوَه الباطِلِ؛ تلخى حق را تحمل کن، و مبادا که فریب شیرینى باطل را بخوری... (غررالحکم، ح 2472)
امام صادق علیه السلام: اِنَّ الْقَلْبَ لَیَـتَجَلْجَلُ فِى الْجَوْفِ یَطْلُبُ الحَقَّ فَاِذا اَصابَهُ اطْمَاَنَّ وَ قَرَّ؛ به راستى که دل در درون سینه بیقرار است و به دنبال حق مىگردد و چون به آن رسید، آرام و قرار میگیرد. (کافى، ج 2، ص 421)
امام صادق علیه السلام: لَنْ تَبْقَى الاَرْضُ اِلاّ وَ فیها عالِمٌ یَعْرِفُ الْحَقَّ مِنَ الباطِلِ؛ هرگز زمین باقى نمىماند مگر آنکه در آن دانشمندى وجود دارد که حق را از باطل مىشناسد. (محاسن، ج 1، ص 234) امام صادق علیه السلام : اِنَّ مِنْ حَقیقَه الاْیمانِ اَنْ
تُؤْثِرَ الْحَقَّ وَ اِنْ ضَرَّکَ عَلَى الْباطِلِ وَ اِنْ نَفَعَکَ
امام صادق «ع»: لا یَتَکلَّمُ الرَّجُلُ بِکلَمَةِ حَقٍّ یُؤخَذُ بِهَا إِلا کانَ لَهُ مِثلُ أَجرِ مَن أَخَذَ بِهَا وَ لا یَتَکلَّمُ بِکلَمَةِ ضَلالٍ یُؤخَذ بِهَا کانَ عَلَیهِ مِثلُ وِزرَ مَن أَخَذَ بِهَا. هیچ فردی نیست که کلمه حقی را به زبان بیاورد و دیگران مطابق آن عمل کنند،مگر آنکه برای او همان پاداشی است که برای انجامدهنده آن است و اگر کلمه باطلی به زبان آورد که دیگران مطابق آن عمل کردند،گناهی را که برای انجامدهنده آن کار نوشتهاند برای او نیز مینویسند. (بحارالأنوار، ج 2، ص ۱۶)
وَ قِیلَ إِنَّ الحَارِثَ بنَ حُوطٍ أَتَاهُ عَلَیْهِ السَّلَامُ فَقَالَ أَ تُرَانِی أَظُنُّ أَصحَابَ الجَمَلِ کَانُوا عَلَى ضَلَالَةٍ فَقَالَ علیه السلام یَا حَارِثُ إِنَّکَ نَظَرتَ تَحتَکَ وَ لَم تَنظُر فَوقَکَ فَجُرتَ إِنَّکَ لَم تَعرِفِ الحَقَّ فَتَعرِفَ أَهلَهُ وَ لَم تَعرِفِ البَاطِلَ فَتَعرِفَ مَن أَتَاهُ فَقَالَ الحَارِثُ فَإِنِّی أَعتَزِلُ مَعَ سَعدِ بنِ مَالِکٍ وَ عَبْدِ اللَّهِ بنِ عُمَرَ فَقَالَ علیه السلام إِنَّ سَعداً وَ عَبدَ اللَّهِ بنَ عُمَرَ لَم یَنصُرَا الْحَقَّ وَ لَم یَخْذُلَا البَاطِلَ (حکمت 254 نهج البلاغه) گویند «حارث بن حوط» به امام عرض کرد: آیا پنداری که من اصحاب جمل را گمراه میبینم حضرت فرمود: ای حارث، تو کوته بینی و از دوراندیشی و بلندنظری دور، از این رو حق را وانهادی تو حق را نشناختی تا اهلش را بشناسی، و از شناخت باطل نیز درماندی، پس باطل گرایان را هم نشناختی. حارث گفت: من به همراه «سعد بن ابی وقّاص» و «عبداللّه عمر» کناره گرفتم. امام فرمود: آن دو هم حق را یاری نکردند و باطل را خوار نساختند.
امام علی(ع): إِنَّمَا بَدءُ وُقُوعِ الفِتَنِ أَهوَاءٌ تُتَّبَعُ، وَأَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ، یُخَالَفُ فِیهَا کِتابُ اللهِ، وَیَتَوَلَّى عَلَیهَا رِجَالٌ رِجَالاً، عَلَى غَیرِ دِینِ اللهِ، فَلَو أَنَّ البَاطِلَ خَلَصَ مِن مِزَاجِ الحَقِّ لَم یَخفَ عَلَى المُرتَادِینَ وَلَو أَنَّ الحقَّ خَلَصَ مِن لَبسِ البَاطِلِ انقَطَعَت عَنهُ أَلسُنُ المُعَانِدِینَ؛ وَلکِن یُؤخَذُ مِن هذَا ضِغثٌ وَمِن هذَا ضِغثٌ، فَیُمزَجَانِ! فَهُنَالِکَ یَستَولی الشَّیطَانُ عَلَى أَولِیَائِهِ، وَیَنجُو الَّذِینَ سَبَقَت لَهُم مِنَ اللهِ الحُسنَى همواره آغاز پیدایش فتنهها، پیروى ازهوسهاى آلوده واحکام و قوانین مجعول واختراعى است، احکامى که با کتاب خدا مخالفت دارد، و جمعى بر خلاف آئین حق به حمایت از آن برمىخیزند. اگر باطل از حق کاملاً جدا مىگردید برآنان که پى جوى حقیقتند پوشیده نمىماند، و چنانچه حق از باطل خالص مىشد، زبان معاندان از آن قطع مىگردید،ولى قسمتى ازحق و قسمتى از باطل را مىگیرند و به هم مىآمیزند. اینجا است که شیطان بر دوستان خود چیره مىشود و تنها آنان که مورد رحمت خدا بودهاند نجات مىیابند. (خطبه 50 نهج البلاغه)
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 84 |