تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,392 |
تعداد مقالات | 34,404 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,104,526 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,775,914 |
بهرهوری از روزی حلال و شکر نعمتهای خدا | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 374، بهمن 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 25 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
حضرت آیت الله جوادی آملی تدوین: حجت الاسلام والمسلمین مصطفیپور
مقدمه خدای سبحان، کامل مطلق است و از اسماء الحسنی و صفات علیا برخوردار. یکی از آن اسماء الحسنی حکیم بودن است. خداوند حکیم است، یعنی به همه حقایق اشیاء عالم است. نظام آفرینش را متقن و مستحکم آفریده است. جهان هستی را زیبا آفریده و در آن هیچ گونه نارسایی و زشتی وجود ندارد، چون آن را بحق خلق کرده است: «ان الله خلق السموات و الارض بالحق»؛ خداوند سبحان آسمانها و زمین را بحق آفریده است.(1) و از این رو مجموعه جهان هستی و در میان آن آفریدههای آن، انسان نیز بحق و برای هدفی آفریده شده است، از همین روست که پروردگار عالمیان به انسان میفرماید: «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون» فتعالی الله الملک الحق لااله الا هو رب العرش الکریم؛(2) آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریدهایم و شما به سوی ما بازگشت نمیکنید؟ خداوندی که فرمانروای هستی است و هیچ امری را جز بحق مقرر نمیکند، والاتر از آن است که شما را بیهوده بیافریند. هیچ معبودی جز او شایسته پرستش نیست. اوست پروردگار ارجمند و زمام همه امور به دست اوست و از این روست که همگان در صراط مستقیم قرار دارند: «ما من دابه الا هو آخذ بناصیتها ان ربی علی صراط مستقیم؛(3) هیچ جنبندهای نیست مگر این که او پیشانیاش را گرفته است و بر آن تسلط کامل دارد. براستی پروردگارش او را در راه مستقیم قرار داد، راه راست و مستقیمی که راه خداست(4) و این صراط مستقیم که در جهان هستی قرار دارد، در زندگی انسان در قالب عبودیت الهی تجلی میکند و لذا فرمود: «و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم»(5) مرا بپرستید و از من اطاعت کنید که این راهی راست و صراط مستقیم است. بنا بر آنچه تا کنون گفته شد، روشن میشود که چون خدا حق است، همه موجودات بحق آفریده شدهاند، زیرا از حق جز حق صادر نمیشود و انسان نیز در مجموعه جهان هستی بحق و برای هدفی آفریده شده و آن حرکت در صراط مستقیم است که همان عبودیت الهی و اطاعت پروردگار است. از این رو، در سوره ذاریات فرمود: «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون، ما ارید منهم من رزق و ما ارید ان یطعمون، انالله هو الرزاق ذوالقوه المتین»(6) من جنیان و آدمیان را جز برای این که مرا بپرستند نیافریدم، نه از آنان رزقی میطلبم و نه میخواهم مرا غذا دهند، زیرا خدا خود روزیدهنده و مقتدر و نیرومند است. از این آیه استفاده میشود که در آفرینش انسان غرض و هدفی وجود دارد که همانا عبادت خداست. سئوال این است که این عبادت چگونه تحقق پیدا میکند؟ آیا عبادت تنها به اعمال و کارهایی مانند نماز و روزه و مانند آن منحصر است که قبولی آنها بر نیت تقرب الهی متوقف است یا آدمی که بنده خداست همه اعمال و رفتارهای خود را بر اساس برنامههای الهی تنظیم میکند و همه کارها را به نیت و انگیزه الهی انجام میدهد؟ با توجه به آیات قرآن، عبادت معنای عامی دارد و همه اعمال و رفتار و اندیشه و نیتها را دربرمیگیرد. از این رو، در قرآن خطاب به مؤمنان فرمود: «یا ایهاالذین آمنوا کلوا من طیبات ما رزقناکم و اشکروالله ان کنتم ایاه تعبدون»(7) ای کسانی که ایمان آوردهاید از آنچه که روزی شما کردهایم که همه پاک و پاکیزه است بخورید و خدا را سپاسگزاری کنید، اگر فقط او را میپرستید. در این آیه میفرماید انسانی که فقط خدا را عبادت میکند، هم روزی پاک و پاکیزه را مصرف و از خوراکیها ناپاک و آلوده پرهیز و هم نعمت خدا را سپاسگزاری میکند. بر این اساس دو برنامه از برنامههای الهی در این آیه به عنوان مصداق عبادت الهی مطرح شدهاند: 1ـ استفاده از خوردنیهای پاکیزه و حلال 2ـ سپاسگزاری در برابر نعمتهای الهی.
استفاده از روزی حلال لازمه عبادت آدمی به استناد آموزههای دینی مأمور است که روزی حلال و پاکیزه استفاده و از خوراکیهای حرام پرهیز کند. منشأ حلیت و حرمت اکل، حلیت و حرمت مأکول و خوردنی است که خود اقسامی دارد: 1ـ خوردن برخی چیزها فی نفسه حرام است، مانند خباثت و حیوانات حرام گوشت مانند حشرات و سگ و خوک و مانند آن. 2ـ گاه چیزی حرمت ذاتی ندارد، بلکه فی نفسه حلال است، لکن چون با خورنده ارتباط صحیح و مشروعی ندارد و از آن وی نیست، تصرف و خوردن آن حرام است. تصرف غاصبانه از مال دیگران حرام است، خواه آن دیگری شخصیت حقیقی باشد یا شخصیت حقوقی باشد، از جمله تصرف در اموال وقفی که مالک آنها و منافعشان، شخصیت حقوقی موقوف علیه است. جامع همه چیزهایی که خوردن آنها به حکم ثانوی حرام است مانند خوردن مال ربوی، مال موقوفه، خوردن مال به باطل و مانند آن غصب است؛ یعنی چون این اموال از راه غیرمشروع تحت تصرف درمیآیند و در واقع مال دیگری را غاصبانه تصرف کرده است، از این رو، از جهت غصب حرام است. 3ـ گاه چیزی خود به خود حرام نیست، اما چون انسان در مصرف آن اسراف میکند، حرام میشود، از این رو قرآن فرمود: «کلوا واشربوا ولاتسرفوا انه لا یحب المسرفین»(8) بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید که خدا اسرافکنندهها را دوست ندارد، یعنی انسان در چیزهایی هم که حلالند و خود او مالک آنهاست، نباید از حد متعارف تجاوز و بیش از اندازه مصرف کند. 4ـ گاه خوردنی فی حد نفسه حلال است و مالک از راه مشروع آن را به دست آورده است و در مصرف آن هم اسراف و زیادهروی نمیکند، اما برای مصرفکننده ضرر دارد. در این صورت نیز خوردن مال حرام است. از موارد فوق که بگذریم استفاده از آنچه که خدا روزی انسان کرده است، حلال است و انسان میتواند از آنها استفاده کند، زیرا آن مالها طیب و پاکیزهاند.
رزق تشریعی نبودن حرام یکی از اوصاف فعلیه خدای سبحان رازق و رزاق است. هر چه در جهان تکوین یافت میشود، تکویناً مخلوق و رزق خداست و تصرف در آن به اذن اوست؛ یعنی آنچه را خدای سبحان آفریده، رزق و روزی به معنای عام است، ولی شرعاً نمیتوان حرام و معصیت را به آن استناد داد، از این رو، کالای حرام، همچون مال دزدی را نمیتوان روزی خود دانست و چنین گفت که خدا آن را روزی من کرده است. در آیه میگوید، آنچه که در دسترس جامعه و دراختیار مردم است، رزق خداست، اما انسان تنها مجاز به استفاده از مال حلال و طیبات روزی خداست.
فرمان خداوند طیب به بهرهوری از طیبات خدای سبحان، منزه از هر عیب و مبرای از هر نوع نقص است و لذا فرمان او نیز حق و طیب و پاکیزه است، زیرا دستور، ظهور وصف دستوردهنده است. پیامبر گرامی اسلام فرمود: «ان الله طیب لایقبل الا طیبا و ان الله امر المؤمنین بما امر به المرسلین فقال یا ایها الرسول کلوا من الطیبات و اعملوا صالحاً انی بما تعلمون به علیه و قال یا ایهاالذین آمنوا کلوا من طیبات ما رزقناکم ثم ذکر الرجل یطیل السفر اشعث اغبر یمد یدیه الی السماء یا رب یا رب و مطعمه حرام و مشربه حرام و ملبسه حرام و غذی بالحرام فانی یستجاب ذلک»(9) خدای سبحان پاکیزه است و جز پاکیزه را نمیپذیرد و امر کرده است مؤمنان را به آنچه که پیامبران را به آن فرمان داده است و به آنان فرمود؛ ای پیامبران از پاکیزهها بخورید و کار شایسته انجام دهید که من به آنچه انجام میدهید آگاهم و فرمود؛ ای مؤمنان از پاکیزهها و آنچه روزی کردیم بخورید. سپس از مردی نام برد که سفری طولانی را پشت سر گذاشت و دستهایش را به سوی آسمان بلند و دعا کرد، در حالی که خوراک و نوشیدنی و لباس و غذایش حرام بود و انتظار استجابت دعا هم داشت. بدیهی است که چنین دعائی به استجابت نمیرسد، زیرا یکی از شرایط دعا آن است که غذای دعاکننده حلال باشد، از این رو وقتی سعد وقاص از پیامبر درخواست کرد که دعا کن تا خدا دعای مرا استجابت کند، حضرت فرمود: ای سعد غذایت حلال باشد، دعایت استجابت میشود.(10) از این روایت استفاده میشود که اولاً خدا پاکیزه است و ثانیاً دستور او به چیزهای پاکیزه تعلق میگیرد، زیرا دستور، ظهور وصف دستوردهنده است. وصف خدا طیب و لذا دستور او نیز طیب است. ثالثاً مؤمنان پیروان پیامبران الهیاند. از این رو، پیامبر و امت او دستور انحصاری بهرهوری از طیبها را یافتند.
شکرگزاری، لازمه عبادت قرآن عابدان را به شکرگزاری خداوند فرمان داده و فرموده است: «اگر فقط خدا را عبادت میکنید، باید شاکر او باشید.» وجوب شکر نعمتدهنده به حکم برهان و حکمت به دریافتکننده نعمت بهطور مطلق واجب است و بر موحد که خدای متعال را ولینعمت میشناسد و او را میپرستد لازم.
انواع شکرها شگرگزاری خدا به این است که انسان نعمتها را آن طور که باید مصرف کند و این شکر به سهگونه قابل تحقق است: 1ـ شکر قلبی، یعنی اعتقاد به این که نعمت از خدای سبحان است 2ـ شکر جوارحی، یعنی صرف نعمت در جای مناسب خود 3ـ شکر زبانی، یعنی با زبان سپاس خدای را به جای آورد. هر چند شکر الهی گونهای از عبادت خداست، چنان که عبادت خدا را میتوان مصداق شکر او دانست و چون عبادت برای غیرخدا روا نیست، این گونه از شکر نیز برای غیر خدا روا نیست و اگر شکر مخلوق وظیفه برخورداری از نعمت قرار داده شد، بازگشت چنین شکری به اطاعت از خداست که دستور سپاسگزاری از نعمتدهندگان بشری را صادر کرده است.
رضای خدا از بندگان سپاسگزار هر اطاعتی موجب رضای خداست، چنان که هر معصیتی میتواند زمینه سخط الهی را فراهم کند. سپاس خداوند پس از بهرهوری از نعمت وی، اطاعت اوست، پس ستایش خداوند مایه خشنودی اوست. از این رو، خدای سبحان فرمود: «وان تشکروا یرضه لکم»(11) اگر او را سپاسگزاری کنید آن را برای شما میپسندد. پیامبر اکرم«ص» فرمود: «ان الله لیرضی عن العبران یأکل الاکله و یشرب الشرب فلیحمدالله علیها»(12) خدا از بندهای خشنود است که با خوردن غذا و نوشیدن آب او را ستایش کند.
شکر نعمتها در پرتو طاعت و پذیرش ولایت معصومان ولایت از بارزترین مصداقهای نعمات خداست، چنان که در جریان غدیرخم و اعطای کوثر ولایت فرمود: «واتممت علکیم نعمتی»(13) من نعمت خود را بر شما تمام کردم که از نعمتهای معنوی و رزق حسن است و چون شکر هر نعمتی مناسب با آن نعمت است، چنان که رضای الهی در برابر هر شکر و طاعتی مناسب همان خواهد بود، ولایتمداری، معرفت عدل قرآن یعنی اهل بیت، حمایت و دفاع از آن و تبیین ضرورت رعایت آن در همه شئون فردی، اجتماعی امت اسلامی از مصادیق روشن سپاس این نعمت عظیم خداست. از این رو در تفسیر آیه امام معصوم فرمود: «یا ایهاالذین آمنوا» بتوحید الله نبوه محمد رسولالله و بامامه علی ولیالله (کلوا من طیبات ما رزقناکم واشکروالله) علی ما رزقکم من منها بالمقام علی ولایه محمد و علی لیقیکم الله تعالی بذلک شرور الشیاطین المتمرده علی ربها عزوجل فاشکروا نعمه الله بطاعه بن امرکم بطاعه من محمد و علی و خلفائهم الطیبین؛(14) ای کسانی که به توحید خدا و نبوت محمد«ص» فرستاده خدا و به امامت علی ولی خدا ایمان آوردهاید، از پاکیزههای آنچه که روزی کردهایم بخورید و خدا را سپاسگزاری کنید، یعنی سپاسگزاری کنید بر مقام ولایتی که خدا به محمد و علی«ع» روزی کرد تا شما را با آن از شرور شیطانهای سرکش حفظ کند و سپاسگزاری در برابر این نعمت به اطاعت پیامبر و علی«ع» و جانشینان آنهاست. از این روایت استفاده میشود که شکر نعمت ولایت به اطاعت از صاحبان ولایت است و اطاعت به معرفت آنها است.
نتیجهگیری از مجموعه مطالب این مقاله استفاده میشود که اولاً هدف خلقت انسان، عبادت خداست و ثانیاً عبادت خدا به پیمودن صراط مستقیم است و ثالثاً انسان مؤمن در صراط مستقیم حرکت میکند و ظهور عبادت خدا در زندگی مؤمن به ظهور برنامههای وی در همه شئون و اجتماعی است و این ظهور به بهرهوری از روزی پاکیزه و حلال و شکر نعمتهای الهی است که از جمله آن نعمت ولایت است و شکر این نعمت به معرف و اطاعت و دفاع از آنهاست.
پینوشتها 1ـ ابراهیم، 19و حجر، 85 و نحل، 3 و عنکبوت، 44 و روم، 8 و زمر، 5 و جاثیه، 22 و احقاف، 3. 2ـ مؤمنون 115 و 116. 3ـ هود، 56. 4ـ شوری، 53. 5ـ یس، 61. 6ـ ذاریات، 58ـ56. 7ـ بقره، 172. 8ـ اعراف، 31. 9ـ الدرالمنشور، ج 1، ص 407ـ406. 10ـ کشف الاسرار، ج 1، ص 456. 11ـ زمر، 7. 12ـ الدرالمنشور، ج 1، ص 407ـ406. 13ـ مائده، 3. 14ـ التفسیر المنسوب الی الامام العسکری، ص 459. سوتیترها: 1. گاه چیزی خود به خود حرام نیست، اما چون انسان در مصرف آن اسراف میکند، حرام میشود، از این رو قرآن فرمود: بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید که خدا اسرافکنندهها را دوست ندارد، یعنی انسان در چیزهایی هم که حلالند و خود او مالک آنهاست، نباید از حد متعارف تجاوز و بیش از اندازه مصرف کند.
2. یکی از شرایط دعا آن است که غذای دعاکننده حلال باشد، از این رو وقتی سعد وقاص از پیامبر درخواست کرد که دعا کن تا خدا دعای مرا استجابت کند، حضرت فرمود: ای سعد غذایت حلال باشد، دعایت استجابت میشود.
3. ولایت از بارزترین مصداقهای نعمات خداست و چون شکر هر نعمتی مناسب با آن نعمت است، ولایتمداری، معرفت عدل قرآن یعنی اهل بیت، حمایت و دفاع از آن و تبیین ضرورت رعایت آن در همه شئون فردی، اجتماعی امت اسلامی، از مصادیق روشن سپاس این نعمت عظیم خداست.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 244 |