
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,441 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,560 |
امامان چراغ راه هدایت | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 374، بهمن 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 04 اسفند 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
آیتالله سیداحمد خاتمی شرح و تفسیر زیارت جامعه کبیره موضوع سلسله مقالات در آستان امامان«ع» بود، زیارتی که جامعترین متن امامشناسی شیعی است. در این مقاله نیز به تفسیر چند فراز از این زیارت میپردازیم.
امامان پناهنگاه پناهندگان «و امن من لجأ الیکم: در امان ماند هر کس که به شما پناه آورد». انسان موجودی است ضعیف و ناتوان «... و خلق الانسان ضعیفا؛(1) و انسان ضعیف آفریده شده است». این ضعف، هم در عرصه جسمی است و هم در عرصه روحی و ارزشی. در عرصه جسمی روشن است که حیواناتی به مراتب قویتر، تنومندتر از انسان هستند و در عرصه روحی و ارزشی، انسان استعداد برترین مخلوقات خدا شدن را دارد: «... و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفصیله...؛(2) بنیآدم را بر بسیاری از مخلوقات برتری بخشیدیم و هم پستتر از حیوان شدن را: «...اولئک کالانعام بل هم اضل؛(3) آنان مانند چهارپایانند، بلکه بدتر». در این عرصه، ضعف انسان بیشتر است. انسان غیرمهذب: «خوک میشود در آزمندی، سگ میشود در گیرندگی، مورچه میشود در جمعآوری و تلاش، موش میشود در دزدی، روباه میشود در نیرنگ، میمون میشود در تقلید، الاغ میشود در نفهمی، گاو میشود در خشونت و بدخلقی و...».(4) این انسان در برابر طوفان غرائز، ناتوان است و قدرت صبر و بردباری را از دست میدهد. بر این اساس است که این انسان ضعیف نیاز به پناهگاه دارد و پناهگاه، اهل بیت عصمت و طهارتاند «و امن من لجأ الیکم: در امان ماند هر کس به شما پناه آورد» و در امان ماندن مترادف است با اطمینان و آرامش. «لجوء» به معنای پناه بردن و ملجأ به معنای پناهگاه است. پناه بردن به اهلبیت«ع» تنها شعار نیست، بلکه عمل است، آن چنان که استعاذه و پناه بردن به خداوند عمل است. پناه بردن به اهلبیت«ع» یعنی با بینش آنها زندگی کردن و رفتار آنها را الگو قرار دادن. این پناهگاه است که در برابر قدرتمندترین قدرتهای عالم، یک انسان مؤمن را توان مقاومت و ایستادگی میدهد. تحقیقاً مقاومت 34 ساله ملت ایران در برابر طوفان حوادث کمرشکنی چون جنگ تحمیلی 8 ساله و فشار اقتصادی مدیون همین پناهگاه است. ملت بزرگ ایران که اهل بیت«ع» را الگوی خود قرار داده، ایستادگی و شجاعت را از این مکتب آموختهاند، در عرصه فضائل اخلاقی هم بیتردید به این انوار تابناک که میتواند رذائل و پلیدیهای اخلاقی را بزداید و موجب آراستگی به ارزشهای والای اخلاقی گردد، تأسی خواهند جست. این حقیقت را اهلبیت«ع»، فراتر از آنچه گفته شد تفسیر کرده و فرمودهاند که اهلبیت«ع» عامل امنیت برای زمینیان هستند، آن چنان که ستارگان امان برای آسمانیان هستند. امام صادق«ع» فرمودند: «ان الکواکب جعلت فی السماء اماناً لاهل السماء فاذا ذهبت نجوم السماء جاء اهل السماء ماکانو یوعدون و قال رسولالله جعل اهل بیتی اماناً لامتی فاذا ذهب اهل بیتی جاء امتی ما کانوا یوعدون؛(5): ستارگان در آسمان امان آسمانیان هستند و آن گاه که آنها از بین بروند، قیامت آنان برپا میشود.» و نبیاکرم«ص» فرمودند: «اهل بیت من موجب امنیت امت منند، آن گاه که اهلبیتم بروند، آنچه وعده داده شده بر سرشان خواهد آمد.» (قیامت برپا میشود).
تصدیق امامان و سلامت «و سلم من صدقکم: و سالم ماند هر که تصدیقتان کرد». راز و رمز زیست سالم در عرصه معنوی، تصدیق اعتقادی و عملی اهلبیت «ع» است. مفهوم این سخن این است که باور نکردن اهلبیت«ع» یعنی به بیراهه رفتن و سقوط انسان و باور کردن اهلبیت«ع» هم تصدیق اعتقادی است و هم تصدیق عملی. تصدیق اعتقادی یعنی اعتقاد به آن که بعد از پیامبر اکرم«ص»، اهلبیت«ع» علمداران هدایتند. آنان تنها مصداق اولیالامرند که قرآن کریم دستور اطاعت از آنان را در کنار اطاعت خدا و رسول داده است: «یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولیالامر منکم(6) : ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا اطاعت کنید، از رسول و اولیالامر اطاعت کنید». در روایات فراوان آمده است که مصداق منحصر اولیالامر آنان هستند.(7) پس همان گونه که موظف به اطاعت خداوند و رسولش هستیم، باید از اولیالامر هم اطاعت کنیم. در آیه دیگری نیز میخوانیم: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین(8) : ای کسانی که ایمان آوردهاید تقوا پیشه کنید و با صادقین باشید». نکته قابل توجه این است که آیه شریفه نمیگوید «من الصادقین» از راستگویان باشید، بلکه میگوید «مع الصادقین» یعنی نظر به این دارد که شما رهرو راه صادقان باشید و آنها طبق روایات فراوان اهلبیت«ع» هستند.(9) پس در عرصه اعتقادی ما موظف به پذیرش و اطاعت از امامان معصوم هستیم. اما تصدیق عملی عبارت است از الگو گرفتن از این انوار تابناک. بر این اساس است که در روایات آمده است که باید در عمل مطیع امامان بود. در روایتی آمده است که حضرت امام صادق«ع» فرمودند: «لیس من شیعتنا من وافقنا بلسانه و خالفنا فی اعمالنا و آثارنا(10) : از شیعیان ما نیست آن کس که با زبانش با ما موافق باشد و در اعمال و رفتار با ما مخالفت کند». تصدیق عملی، زیست اهلبیتی است. این زیست، در گردابهای فکری، اخلاقی مایه سلامت انسان میگردد.
همراهی با امامان و هدایت «و هدی من اعتصم بکم: و هدایت میشود هر کس که به شما بپیوندد». انسان چه بخواهد چه نخواهد، در حرکت است و بیش از دو مسیر پیش روی انسان نیست، یا راه راست و یا بیراهه. بیراهه رفتن مساوی است با گمگشتگی و سقوط به دره هلاکت. چراغ این راه، اهل بیت«ع» هستند. در جایی که خطر گمگشتی هست، اگر انسان همراه راهنما باشد، رسیدن به مقصد قطعی است، این است معنای جمله فوق. آنان که چنگ به دامن اهل بیت«ع» میزنند و این راه را با این علمداران طی میکنند، بیتردید به مقصد میرسند: طی این مرحله بیهمرهی خضر مکن ظلمات است بترس از خطر گمراهی اهلبیت«ع» مصداق بارز «حبلالله»اند و ما مأمور چنگ زدن به دامن آنان هستیم: «واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولا تفرقوا...(11) : همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید». آن که در قعر چاه است، برای بالا آمدن راهی جز گرفتن ریسمانی که از بالا محکم گرفته باشند، ندارد؛ یعنی باید دست به دامن «حبلالله» شد تا بتوان از قعر دره طبیعت و چاه تاریک غرائز سرکش و رذائل اخلاقی، جهل و نادانی به درآمد. در روایات فراوانی آمده است که امامان معصوم«ع» حبلاللهاند. در روایتی جابر از امام باقر«ع» نقل میکند که «آلمحمد هم حبلالله الذی امر بالاعتصام به فقال «واعتصموا بحبلالله جمیعاً و لا تفرقوا (12) : آلمحمد حبل الهیاند که قرآن دستور چنگ زدن به آنان را داده است». در اینجا نیز سخن از «اعتصام» است که به معنای چنگ زدن و پیوستگی عملی است نه تنها شعاری، یعنی باید شعار در این عرصه، همراه با عمل باشد و تنها در این صورت، نجات حتمی است و انسان زندگی بهشتی خواهد داشت.
اطاعت امامان و بهشت «من اتبعکم فالجنه مأواه و من خالفکم فالنار مثواه : هر کسی از شما پیروی کند بهشت جایگاه اوست و هر کس با شما مخالفت کند آتش دوزخ جایگاه اوست.» در اینجا نیز سخن از «اتباع» است، یعنی رهروی دین. آن که رهرو راه اهلبیت«ع» است، قطعاً بهشتی است و آن کسی که در گفتار و عمل با آنان مخالفت کند، قطعاً جهنمی است. در اینجا سئوالی مطرح میشود: «آیا شیعه گناهکار هم بهشتی است؟» پاسخ آن است که آن کسی که بنایش بر رهروی است با خود قرار گذاشته است که همراه باشد و اگر لغزشی از او سر زد، توفیق توبه مییابد و یا در قیامت مشمول شفاعت اهل بیت«ع» میگردد. در این عرصه برخی از نویسندگان ادعا کردهاند که روایات متواتر، بلکه این از ضروریات مذهب است.(13) شایان ذکر است که به هر حال بین کسی که گناه نمیکند و کسی که گناه و سپس توبه میکند، تفاوت وجود دارد. مَثَل اولی مثل کسی است که لباس نو پوشیده و مَثَل دومی مثل کسی است که لباسش کثیف شده و آن را شسته است، لذا در روایات آمده است که: «التائب من الذنب کمک لا ذنب له؛(14) آن کس که از گناه توبه کند، مانند کسی است که گناه نکرده است». بدیهی است که این سخن نباید سبب غرور و ارتکاب معصیت گردد. نقل میکنند که شاعری به نام حاجب، شعری به این مضمون سرود: حاجب اگر معامله حشر با علی است من ضامنم که هر چه بخواهی گناه کن شب هنگام، امیرالمؤمنین علی«ع» را عصبانی و خشمگین در خواب میبیند که میفرمایند: «شعر خوبی نگفتی!» عرض میکند: «چه بگویم؟» میفرمایند: «شعرت را این چنین اصلاح کن»: حاجب اگر معامله حشر با علی است شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن(15)
هدایتپذیری از امامان«ع» مخالفت با امامان و جهنم در عرصه مخالفت با امامان و زمینهسازی برای وارد شدن به جهنم، قرآن کریم سه گروه را جهنمی میداند: 1ـ کافران: «الیس فی جهنم مثوی للکافرین(16) : آیا جای کافران در جهنم نیست». 2ـ متکبران: «الیس فی جهنم مثوی للمتکبرین(17) : آیا جای سرکشان در جهنم نیست». 3ـ ستمگران: «و مأوایهم النار و بئس مثوی الظالمین(18) : و جایگاهشان آتش است و چه بد است جایگاه مستکبران». آنان که با اهل بیت «ع» به عناد و مخالفت برمیخیزند، در زمره یکی از این سه گروهند.
پینوشتها: 1ـ نساء، 28. 2ـ اسراء، 70. 3ـ اعراف، 179. 4ـ فلسفه خلقت انسان، صص 55ـ54. 5ـ بحارالانوار، ج 27، ص 309. 6ـ نساء، 59. 7ـ اصول کافی، ج 1، صص 187، 189، 276، 286، ج 2، ص 21. بحارالانوار، ج 22، ص 282 به بعد «باب وجوب طاعتهم و انهم المعنی بالملک العظیم و انهم اولوالامر از منابع اهل سنت: البحر المحیط ج 3/378 شواهد التنزیل حاکم معانی، ج 1، ص 190. 8ـ توبه، 119. 9ـ تفسیر برهان و نورالثقلین، ذیل آیه. 10ـ مشکاه الانوار، ص 70. 11ـ آل عمران، 103. 12ـ کنز الدقائق، ج 3، ص 185. 13ـ الشموس الطالعه، ص 343. 14ـ میزان الحکمه کلمه توبه. 15ـ تفسیر نمونه، ج 13، ص 334. 16ـ عنکبوت، 68. 17ـ زمر، 60. 18ـ آلعمران، 151.
سوتیترها: 1. ملت بزرگ ایران که اهل بیت«ع» را الگوی خود قرار داده، ایستادگی و شجاعت را از این مکتب آموختهاند، در عرصه فضائل اخلاقی هم بیتردید به این انوار تابناک که میتواند رذائل و پلیدیهای اخلاقی را بزداید و موجب آراستگی به ارزشهای والای اخلاقی گردد، تأسی خواهند جست.
2. انسان چه بخواهد چه نخواهد، در حرکت است و بیش از دو مسیر پیش روی انسان نیست، یا راه راست و یا بیراهه. بیراهه رفتن مساوی است با گمگشتگی و سقوط به دره هلاکت. چراغ این راه، اهل بیت«ع» هستند و آنان که چنگ به دامن اهل بیت«ع» میزنند و این راه را با این علمداران طی میکنند، بیتردید به مقصد میرسند. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 334 |