تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,437 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,379 |
فروغی از اندیشههای قرآنی امام صادق«ع» | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 374، بهمن 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
حجت الاسلام سید جواد حسینی تمام فرقههای اسلامی اتفاقنظر دارند که امام صادق«ع» در بسیاری از علوم از کلام و اعتقادات اعم از فقه و تفسیر و... پیشتاز بودند. شیخ مفید میگوید: «راویان حدیث، اصحاب مورد اطمینان حضرت صادق«ع» را با همه اختلافاتی که داشتند تا 4000 تن شماره کردهاند.(1) و بیش از چهارصد اثر به ایشان و شاگردانشان منسوب است.(2) . امام صادق«ع» نکات کلیدی و مهمی را درباره ایات قرآن بیان فرمودهاند که در اینجا به نمونههائی اشاره میکنیم.
قرآن، جامع علوم آیا قرآن تمام علوم بشری را در خود جای داده است؟ از ظاهر آیات قرآن فهمیده میشود که قرآن بیانگر هر تری و خشکی (لا رطبٍ ولا یابسٍ)(3) و تبیان هر چیزی است.(4) علامه طباطبایی میگوید: «مراد از «هر چیزی» امور مربوط به هدایت بشر است؛ یعنی معارف حقیقی مربوط به دنیا، مبدأ و معاد، اخلاق فاصله، شرایع الهی، قصهها و مواعظ».(5) در تفسیر نمونه میخوانیم: «با توجه به وسعت مفهوم «کل شیءٍ»، به خوبی میتوان استدلال کرد که قرآن بیان همه چیز است، ولی از این نکته که قرآن کتاب تربیتی و انسانسازی است که برای تکامل فرد و جامعه در همه جنبههای معنوی و مادی نازل شده است، روشن میشود که منظور از «همه چیز» تمام اموری است که برای پیمودن این راه لازم است، نه اینکه قرآن دائره المعارف بزرگی است که تمام جزئیات علم ریاضی، جغرافیایی، شیمی، فیزیک و مانند آن درآن آمده است. البته قرآن دعوت کلی به کسب همه علوم و دانشها کرده و تمام دانشها مشمول این دعوت کلی است. به علاوه، گاهگاهی به تناسب بحثهای توحیدی و تربیتی، پرده از روی قسمتهای حساسی از علوم و دانشها برداشته است، ولی با این حال آنچه قرآن برای آن نازل نشده و هدف اصلی و نهایی قرآن را تشکیل میدهد، همان مسئله انسانسازی است و در این زمینه چیزی را فروگذار نکرده است.»(6) تمام این سخنان به نوعی برگرفته از سخنان امامان، خصوصاً حضرت صادق«ع» در ذیل این آیه است. آن حضرت فرمود: «ان الله تبارک و تعالی انزل فی القرآن تبیان کل شیءٍ(7) حتی والله ما ترک الله شیئا یحتاج الیه العباد، حتی لا یستطیع عبد ان یقول: لو کالن هذا انزل فی القرآن، الا و قد انزل الله فیه؛(8) خداوند تبارک و تعالی در قرآن هر چیزی را بیان کرده است. به خدا سوگند، چیزی که مورد نیاز مردم بوده است، کم نگذارده است، تا کسی نگوید اگر فلان مطلب درست بود، در قرآن نازل میشد، مگر اینکه در قرآن نازل شده است. حضرت امام باقر«ع» نیز فرمود: «خداوند متعال چیزی را که مورد نیاز این امت است، در کتابش فروگذار نکرده است و برای رسولش تبیین کرده است و برای هر چیزی حدی قرار داده و دلیل روشنی برای آن نهاده و برای هر کسی که از این حد تجاوز کند، حد و مجازاتی قرار داده است.»(9) معلّی بن خیس از امام صادق «ع» نقل کرده است که فرمود: «هیچ امری نیست که دو نفر با هم در آن اختلاف کنند، مگر آنکه اصلی [برای حل آن] در قرآن وجود دارد، ولی عقول مردان به آن نمیرسد.(10) بن اعین میگوید: از امام صادق «ع» شنیدم: «من کتاب خدا را میدانم. در آن آغاز خلقت و آنچه تا قیامت خواهد بود، آمده است. در آن خبر آسمان و زمین، خبر بهشت و جهنم و خبر گذشته و حال وجود دارد و من این را به گونهای که به کف دستم نگاه میکنم، میدانم. براستی خداوند فرمود: فیه تبیان کل شیءٍ؛ در قرآن بیان همه چیز است.»(11) در حدیث دیگری فرمود: «براستی میدانم آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است. میدانم آنچه در بهشت است و میدانم آنچه در آتش است و میدانم آنچه تا قیامت خواهد بود». آنگاه لحظهای ساکت شد. سپس احساس کرد که شنوندگان تعجب کرده و این سخن بر ایشان گران آمده است، بنابراین فرمود: همه اینها را از کتاب خدای عزوجل میدانم؛ زیرا خدای تعالی درباره کتابش میفرماید: تبیاناً لکل شیءٍ».(12) ابواسامه میگوید: «در محضر امام صادق «ع» بودم و در نزد او مردی از مغیریّه(13) هم حضور داشت که از سنتها و مستحبات پرسش کرد، حضرت فرمود: هیچ چیزی نیست که فرزند آدم به آن محتاج باشد، مگر اینکه از طرف خداوند و رسولش رسیده است. اگر چنین نبود، خداوند به وسیله ما احتجاج نمیکرد به آنچه احتجاج کرده است. مغیری پرسید: به چه احتجاج کرده است؟ حضرت صادق«ع» فرمود: امروز دین شما را کامل و نعمت را بر شما تمام کردم».(14) از این سخن معلوم میشود که خداوند با طرح امامت دین را کامل و حجت را بر مردم تمام کرده است.»(15)
تازگی قرآن از حضرت صادق«ع» سئوال شد که چگونه قرآن با وجود انتشار یافتن و گذشتن زمان، جز تازگی چیزی بر آن اضافه نمیشود؟ فرمود: «لأن الله تبارک و تعالی لم یجعله لزمان دون زمان ولا لناس دون ناس فهو فی کل زمان جدید، و عند کل قوم غض الی یوم القیامه؛(16) برای اینکه خدای بلندمرتبه آن را برای زمان خاص و مردمی خاص قرار نداده است، از این رو، قرآن در هر زمانی تازه و در نزد هر قومی جدید است تا روز قیامت».
آموختن قرآن حضرت صادق«ع» فرمود: «ینبغی أن لا یموت المؤمن حتی یتعلم القرآن او یکون فی تعلمه؛ سزاوار است که مؤمن نمیرد، مگر آنکه قرآن را فرا گرفته باشد یا در حال فراگیری آن باشد.» ظاهراً مراد از تعلّم، صرف روخوانی نیست، بلکه فراگیری مضامین قرآن و آشنایی با دستورهای آن و در نتیجه، عمل کردن به آن است. شاهد این مدعا تفسیری است که حضرت در ذیل این آیه بیان کرده است؛ آنجا که در باره سخن خداوند: «الذین آتیناهم الکتاب یتلونه حق تلاوته»(17) فرمود: «آیات قرآن را با ترتیل میخوانند، معانی آن را میفهمند، به احکام قرآن عمل میکنند و به وعدهاش امید میبندند، از عذابهای آن میترسند، به قصههای آن تمثل میجویند، از مثلهای آن عبرت میگیرند، اوامر آن را انجام میدهند و از نواهی آن دوری میکنند. به خدا سوگند که تلاوت فقط حفظ آیات قرآن و بیان حروف و تلاوت سورههای آن نیست... مردم حروف قرآن را حفظ کردند (و زیبا خواندند)، ولی حدود آن را تباه کردند، بلکه (هدف از تلاوت) تدبر در آیات قرآن است که خداوند فرمود: کتاب مبارکی بر تو نازل کردیم تا در آن تدبر کنند.»(18) وقتی که تلاوت فقط خواندن نباشد و همراه با فهم و تدبر و عمل باشد، به طریق اولی تعلم آن نیز باید توأم با درک و عمل باشد.(19)
پناه بردن به قرآن و گوش دادن به آن قرآن کریم میفرماید: «فاذا قرأت القرآن فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم»؛(20) «هرگاه قرآن خواندی، پس به خدا از شیطان رجیم پناه ببر». از امام صادق«ع» درباره استعاذه و پناه بردن به خداوند در آغاز هر سوره سئوال شد، فرمود: «نعم فنعوذ بالله من الشیطان الرجیم و ذکر ان الرجیم اخبث الشیاطین؛ بلی، پس از شیطان رانده شده به خدا پناه ببر و یاد کرد که رجیم، خبیثترین شیاطین است».(21) و همچنین آن حضرت درباره لزوم گوش دادن به قرآن به هنگام تلاوت آن به وسیله دیگران فرمود: «نعم، فإذا قری القرآن عندک فقد وجت علیک الاستماع و الانصات؛(22) : وقتی قرآن در نزد شما خوانده میشود، واجب و لازم است که گوش کنید و ساکت باشید».
منع تفسیر به رأی از انحرافات خطرناکی که در جامعه بعد از پیامبر اکرم«ص» به وجود آمد و تا امروز ادامه داشته است، تفسیر به رأی و تحمیل آراء غیر بر قرآن است. پیامبر اکرم«ص» فرمود: «قال الله جل و جلاله: ما آمن بی من فسرّ برأیه کلامی؛ خداوند جلیل فرموده است: به من ایمان نیاورده است کسی که کلام مرا (قرآن) تفسیر به رأی کند». امام صادق«ع» نیز بر این امر به عنوان امر کلیدی تأکید ورزیده است؛ از جمله فرموده: «من فسرّ القرآن برأیه فأصاب لم یؤجر و إن أخطأ کان إثمه علیه؛ کسی که قرآن را تفسیر به رأی کند و به واقع هم برسد، اجر ندارد و اگر خطا کند، گناهکار است».(23) مردی نصاری از امام صادق«ع» پرسید گروهی از مردم روایت کردهاند که رسول خدا فرمود: «ان اختلاف امتی رحمه؛ اختلاف امت من رحمت است»، حضرت فرمود: راست میگویند. عرض کردم: اگر اختلاف آنها رحمت است، پس اجتماع و اتفاقشان عذاب است؟ حضرت فرمود: مقصود چیزی نیست که تو رفتهای و دیگران رفتهاند. این که خداوند فرمود: «فلو لا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رحبوا الیهم...؛(24) چرا از هر طایفه، گروهی کوچ نمیکنند تا در دین تفقه کنند و بعد از برگشتن، قومشان را از عذاب الهی بترسانند»، پس خداوند به مردم امر کرده است که به سوی رسول خدا بکوچند و نزد او رفت و آمد کنند تا بیاموزند، آنگاه به سوی قوم خویش برگردند و آنها را (از مسایل دینی) آگاه سازند. همانا مقصود پیامبر (از اختلاف)، رفت و آمد به شهرها (ی دور و نزدیک) است، نه اختلاف در دین؛ زیرا دین یکی است، همانا دین یکی است».(25) با تفسیر امام، دو شبهه مهم حل میشود: مراد از «خلاف امتی» اختلاف نزاع امت نیست، بلکه مقصود رفت و آمد مردم از شهرهای دور و نزدیک به محضر پیامبر اکرم«ص» برای فراگیری مسائل دینی است. شبهه دوم این است که فقط به انذار و ترساندن اشاره شده؛ در حالی که علما در کنار انذار، بشارت هم میدهند و چنان که پیامبر اکرم«ص» «بشیر و نذیر» بود، علما نیز وارث همان پیامبرند. امام صادق«ع» این شبهه را این گونه حل میکند که مراد از «لینذروهم»، «یعلموهم» است و در تعلیم، هم انذار وجود دارد، هم بشیر، هم بیان اوامر خداوند است همراه با پاداشهای آن و هم بیان نواهی است که ارتکاب آن مستوجب عذاب است. امام صادق«ع» فرمود: «همانا اهل جهنم در جهنم خالد و جاوداناند، چون که نیات آنها در دنیا این بود که اگر دنیا ابدی بود، تا ابد خدا را عصیان کنند و همانا اهل بهشت در آن مخلدند؛ چون نیات آنها در دنیا این بود که اگر در دنیا باقی بمانند، همیشه خدا را اطاعت کنند. براساس نیت است که هر دو گروه مخلدند». سپس آن حضرت این آیه را تلاوت کرد: «قل کل یعمل علی شاکلته»، قال: علی نیته؛ اینکه هر کس بر شاکلهاش عمل میکند، یعنی براساس نیتش عمل میکند».(26) با این تفسیر روایاتی که نیت را اساس کارها میداند، روشن میشود؛ از جمله: «انما الاعمال بالنیات؛ همانا اعمال براساس نیات است» و «النیه اساس العمل».(27)
پینوشتها 1ـ الارشاد، شیخ مفید، قم، مکتبه بصیرتی، ص 271؛ مناقب آل ابیطالب، زینالدین محمدبن علیبن شهر آشوب، انتشارات ذویالقربی، ج 4، ص 269. 2ـ سیر حدیث در اسلام، سیداحمد میرخانی، تهران، 1361، صص 204ـ109. 3ـ انعام، 59. 4ـ نحل، 89. 5ـ علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چهارم، 1361، ج 12، ص 247ـ246. 6ـ تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، 1370، ج 11، ص 363. 7ـ آیه 89، نحل. 8ـ اصول کافی، ج 1، ص 59، باب 2، باب الرد الی کتاب الله، حدیث 1، تفسیر نمونه، ج 11، ص 362، نورالثقلین، ج 3، ص 740. 9ـ تفسیر نمونه، ج 11، ص 362؛ نورالثقلین، ج 3، ص 75. 10ـ اصول کافی، ج 1، ص 60، ج 6، اعلام الهدایه، مجمع جهانی اهل بیت«ع». 11ـ اصول کافی، ج 1، ص 61، ب 20، باب الرّد الی الکتاب، حدیث 8. 12ـ همان، ج 1، ص 201، حدیث 2. 13ـ گروهی از غلات، پیرو مغیره بن سعید عجل هستند. ر.ک: معارف و معاریف، سیدمصطفی حسینی، مؤسسه فرهنگی آرایه، ج 5، ص 467، بحارالانوار ج 46. 14ـ مائده، 2. 15ـ بحارالانوار، بیروت مؤسسه الوفا، ج 2، ص 169، حدیث 3. 16ـ بحارالانوار، ج 92، ص 15، حدث 8 ، منتخب میزان الحکمه، ص 416، حدیث 5168. 17ـ «کسانی که کتاب به آنان دادیم، آن را چنان که حق تلاوتش است، تلاوت میکنند»، بقره، 121. 18ـ ص، 29. 19ـ تنبیه الخواطر، ج 2، ص 236، به نقل از منتخب میزان الحکمه، ص 418، حدیث 5192. 20ـ نحل، 98. 21ـ تفسیر عیاشی، ج 2، ص 270، حدیث 68، به نقل از منتخب میزان الحکمه، ص 418. 22ـ بحارالانوار، ج 86، ص 151، ج 87، ص 78، ج 89، ص 221، وسائل الشیعه، ص 215، ص 26. 23ـ بحارالانوار، ج 92، ص 110، حدیث 11، منتخب میزانالحکمه، ص 419، حدیث 5208. 24ـ توبه، 122. 25ـ اعلام الهدایه، ج 4، ص 239، معانی الاخبار، صدوق، ص 157، حدیث 1، ص 154، حدیث 1. 26ـ کافی، ج 2، ص 58، منتخب میزان الحکمه، ص 114، حدیث 1287. 27ـ منتخب میزان الحکمه، ص 519.
سوتیترها: 1. امام باقر«ع» فرمود: «خداوند متعال چیزی را که مورد نیاز این امت است، در کتابش فروگذار نکرده است و برای رسولش تبیین کرده است و برای هر چیزی حدی قرار داده و دلیل روشنی برای آن نهاده و برای هر کسی که از این حد تجاوز کند، حد و مجازاتی قرار داده است.» 2. امام صادق فرمود: به خدا سوگند که تلاوت فقط حفظ آیات قرآن و بیان حروف و تلاوت سورههای آن نیست... مردم حروف قرآن را حفظ کردند (و زیبا خواندند)، ولی حدود آن را تباه کردند، بلکه (هدف از تلاوت) تدبر در آیات قرآن است که خداوند فرمود: کتاب مبارکی بر تو نازل کردیم تا در آن تدبر کنند | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 88 |