
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,209 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,536 |
اهمیت خانواده در آینده فرزندان | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 374، بهمن 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 04 اسفند 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
دکتر مرضیه مختاریپور مقدمه خانواده به عنوان رکن اساسی تربیت، نقش بسیار مهمی در کمک به رشد و تربیت کودکان ایفا میکند، این امر بهویژه در نخستین سالهای زندگی که تجربههای اولیه کودک در حال شکلگیری است، از اهمیت شایان توجهی برخوردار است. غالب رفتارهای انسان براساس یادگیری است و نخستین و مهمترین پایگاه یادگیری، کانون خانواده است. بسیاری از مهارتها در نخستین سالهای زندگی فراگرفته میشوند. در اصل، خانه و خانواده پایههای اجتماعیشدن و ساختار شخصیت کودک را بنیان میگذارند. ایفای نقش پدر و مادر به عنوان عامل پرورشی در چهارچوب خانواده شرط استقرار شخصیت سالم کودک خواهد بود. از خانه و خانواده است که میتوان پیرامون محورِ روانی کودکان نخستین نصفالنهارهای شخصیت را ترسیم کرد؛ زیرا شکلدهی و شکلگیری انسان در دوران کودکی بسیار آسانتر از زمان بزرگسالی است. طبع لطیف و زمینه مساعدی که کودک در محیط خانواده دارد، بهترین شرایط است که میتوان شایستهترین بذرهای تربیتی را پرورش داد. حضرت علی(ع) میفرماید: «صفحة دل کودک همچون زمین مستعدی است که هیچ گیاهی در آن نروییده و آماده هر نوع بذرافشانی است». در این مقاله به بررسی انواع خانواده از نظر تربیت، تربیت دینی از منظر قرآن کریم و روایات، شاخصهای تربیت اسلامی در قرآن و روشهای نوین تربیت در عصر حاضر میپردازیم.
خانواده و عملکرد آن در تربیت دینی تربیت دینی از جایگاه رفیعی برخوردار است. تحقیقات انجامشده نشان میدهد که تربیت دینی از سوی خانوادهها نقش اساسی در سلامت روان و سازگاری اجتماعی دارد. میتوان گفت تربیت دینی فرایندی است دوسویه میان مربی و متربّی که ضمن آن مربی با بهرهگیری از مجموعه عقاید، قوانین و مقررات دینی تلاش میکند تا شرایطی فراهم آورد که متربی آزادانه در جهت رشد و شکوفایی استعدادهای خود گام بردارد و بهسوی هدفهای مطلوب رهنمون شود.(1) یادگیری در تربیت دینی دارای سه بعدِ شناختی، عاطفی و رفتاری است که خانوادهها باید در هر بُعد وظایف خاصی را بهکار گیرند که در اینجا به دو نمونه از این ابعاد اشاره میکنیم. 1. بعد شناختی: نخست خانوادهها باید به کودکان اندیشیدن را بیاموزند. این هدف بهدست نمیآید، مگر آنکه مقدمات آن فراهم آمده باشد. فکر، نخست با احساس آغاز میشود. از ترکیب تأثرات حسی، عقل حسی و مفاهیم و از ترکیب مفاهیم، ادراک عقلانی حاصل میشود. ابتدا خانواده باید آموزش را از آشنایی کودک با طبیعت آغاز کند؛ بدین معنا که دربارة نظم و زیبایی سخن گوید، سپس رابطه طبیعت را با خدا تبیین کند. بهتدریج که کودک رشد میکند میتوان مفاهیم دینی را به او آموخت. باید به کودک آموخت که تصور خداوند در هر حالت و هر شکل باید همراه با تقدیس و تکریم باشد. باید مراقب بود تا والدین و دیگر اعضای خانواده بیجهت نام مقدس خداوند را به زبان نیاورند؛ زیرا دیده شده که بهخاطر هر چیز بیارزشی بهنام خدا قسم میخورند و با این کار قداست نام خدا را کمرنگ میکنند و کودکان نیز به تبعیت از خانواده بهطور مکرر و بیجهت نام خدا را به زبان میآورند. 2. بعد رفتاری: مربی در خانواده، چه در جایگاه پدر و مادر و چه در جایگاه خواهر و برادر باید سعی کند تا فضایل اخلاقی در کودک به ملکات اخلاقی مبدل شود. برخی از فلاسفه معتقدند که باید فضایل اخلاقی چنان در روح آدمی رسوخ کند که حتی در خواب هم به عمل خلاف نیندیشد و این ممکن نیست مگر آنکه عادات نیک از کودکی در وی پرورش یابد. یکی از راههایی که کودک میتواند بهوسیلة آن صاحب عاداتی نیک و رفتاری پسندیده شود، داشتن الگوی مناسب است. بهترین الگو برای کودک، خانواده و در خانواده پدر و مادر در رتبه نخست قرار دارند. کودکان از سالهای نخستین زندگی خود از راه الگوپذیری به یادگیری میپردازند. والدین که عامل اصلی تربیت او هستند و مهمترین نقش را در پرورش وی ایفا میکنند؛ آنها از یکسو عامل وراثت هستند و از سوی دیگر عامل محیطی. در جنبة وراثت خصایص بسیاری را از خود و اجداد خود به فرزندان منتقل میکنند و در جنبه محیط نیز دامان والدین نخستین مدرسه برای کودک است که در آن همتهای بلند، ارزشهای عالی، خلقوخوی نیکو و آزادگی یا بهعکس پستیها، توسریخوریها، کجخلقیها و انزواطلبیها را میآموزد. برای اینکه این الگوپذیری کودک از والدین در خانواده به نحو احسن صورت گیرد، مهمترین عامل یکسانبودن و هماهنگیِ کردار و گفتار در خانواده است. آنچه پدر و مادر میگویند و بدان عمل میکنند برای کودک به منزلة حجت تلقی شده و از اعتبار خاصی برخوردار است؛ بنابراین همخوانی کردار و گفتار، تأییدی است بر آنچه والدین، کودک خود را به آن ترغیب میکنند. ناهماهنگی میان گفتار و رفتار ایشان، نهتنها نصایح آنان را بیاثر میکند، بلکه موجب میشود تا شخصیت پدر و مادر نزد فرزند کمرنگ و بیرونق شود و در موارد دیگر نیز خود را ملزم به اطاعت از پدر و مادر نبیند. پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «کل مولود یولد علی الفطره حتی تکون ابواه یهودانه و ینصرانه»؛ (هر نوزادی به فطرت (اسلام و توحید) متولد میشود، آنگاه پدر و مادر او را به یهودیت و نصرانیت گرایش میدهند و از راه فطرت منحرف میکنند).(2) غریزة تقلید یکی از غرایز نیرومند و ریشهدار انسان است. اگر این غریزه نبود کودک چگونه میتوانست بسیاری از رسوم زندگی، آداب معاشرت، غذاخوردن و... را فرا گیرد؟ خانواده و بهخصوص والدین باید از غریزة تقلید، کمال بهره را بگیرند و تربیت دینی را به این روش به کودک خود بیاموزند. والدین نمیتوانند تنها با توسل به گفتار، کودکان خود را به رفتار نیک رهنمون شوند، مگر آنکه با رفتار و عمل، گفتار خود را تأیید کنند.(3) امام صادق (ع) میفرماید: «کونوا دعاه الناس باعمالکم و لا تکونوا دعاه بالسنتکم»؛ (مردم را با رفتار و عمل خود به حق رهبری کنید، نه با زبان خویش). قرآن این حقیقت را به زیباترین لفظ و معنی در آیة 2 سورة صف بیان میکند: «یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون»؛ (ای ایمانآورندگان، چرا میگویید آنچه را که عمل نمیکنید). در خانواده والدین بهعنوان اصلیترین عضو آن باید در تربیت دینی کودکان تلاش کنند تا متربی از سر شوق و اشتیاق به تجارب درونی دست یابد؛ بهنحوی که خود بتواند فطرت خداجوی خود را کشف کند و تجربة دینی را بهطور حضوری شهود کند، این ممکن نخواهد شد جز با عشق. عشق کلید تربیت دینی است. کسب فضایل اخلاقی باید بهواسطة عشق به خداوند حاصل شود. انسان کامل کسی است که بتواند گرایشهای والای انسانی، همچون کمالطلبی، حقیقتجویی، خداجویی، علمطلبی، عدالتخواهی و... را در خود کشف کند و بپروراند.
اهمیت تربیت در خانواده از دیدگاه قرآن و روایات خداوند متعال در آیة 74 سورة فرقان یکی از ویژگیهای بندگان راستین را توجه خاص به تربیت فرزند و خانواده خویش میداند تا آنجا که در برابر آنها احساس مسئولیت فوقالعادهای میکنند، چنانکه میفرماید: «و آنان هستند که هنگام دعا با خدای خود گویند پروردگارا! ما را از جفتمان فرزندان مرحمت فرما که خلف صالح و مایة چشمروشنی ما باشند و ما را (سر خیل پاکان) و پیشوای اهل تقوی قرار ده». مسلماً چنین افرادی آنچه در توان دارند در تربیت فرزندان و همسران و آشنایی آنها به اصول و فروع اسلام و راههای حق و عدالت، فروگذار نمیکنند و در آنجا که دستشان نمیرسد، دست به دامن لطف پروردگار میزنند و دعا میکنند. همچنین در آیة 6 سورة تحریم، خیرخواهی برای اعضای خانواده و تربیت دینی آنان را تکلیفی بایسته برعهده مؤمنان دانسته و میفرماید: «ای کسانی که به خدا ایمان آوردهاید! خود و خانوادة خویش را از آتش دوزخ نگاه دارید، چنان آتشی که مردم کافر و سنگ خارا آتشافروز اوست و بر آن دوزخ فرشتگانی بسیار دلسخت مأمورند که هرگز نافرمانی خدا را نخواهند کرد و آنچه به آنها حکم شود فوراً انجام دهند». در حدیثی میخوانیم: «هنگامی که آیة فوق نازل شد، کسی از یاران پیامبر (ص) سؤال کرد: چگونه خانوادة خود را از آتش دوزخ حفظ کنم؟ حضرت (ص) فرمود: آنها را امر به معروف و نهی از منکر میکنی، اگر از تو پذیرفتند آنها را از آتش دوزخ حفظ کردهای و اگر نپذیرفتند وظیفة خود را انجام دادهای». امیرمؤمنان علی (ع) نیز در تفسیر آیه یادشده فرمود: «منظور این است که خود و خانواده خویش را نیکی بیاموزید و آنها را ادب کنید.» همچنین امام سجاد (ع) در رسالة حقوق خود، تربیت نیکو در فرزندان را از وظایف والدین برمیشمارند و فرمودهاند: «و اما حق فرزندت آن است که بدانی او از توست و خیر و شر او در همین دنیا به تو نسبت داده میشود و تو نسبت به تربیت شایسته او و راهنماییاش بهسمت و سوی خدا و کمک به خداپرستیاش، مسئولی و در اینباره، پاداش یا کیفر داده خواهی شد. پس در کار تربیت فرزند، چنان رفتار کن که اگر در این دنیا آثار خوب داشت، مایة آراستگی و زینت تو باشد و با رسیدگی شایستهای که نسبت به او داشتهای، نزد پروردگارت عذر و حجت داشته باشی!»(4)
شاخصهای تربیت دینی در قرآن با استناد به آیات نورانی و هدایتگر قرآن کریم، شاخصهای اساسی تربیت اسلامی دو بعد دارد: 1. معرفت: خلقت جن و انس برای عبادت بوده است، حقیقت این عبادت، بدون معرفت تحقق نخواهد یافت. پیامبر اسلام (ص) از سوی خدا مأمور میشود، صریحاً اعلام کند که حرکت او و پیروانش بر مبنای بصیرت و روشنبینی است. 2. عبادت: عبادت به معنی قرآنی، از اصلیترین شاخصهای تربیت اسلامی است؛ چنانکه آیات 63 تا پایان سورة فرقان، «عباد الرحمن» را توصیف میکند، بسیاری شاخصها و معیارهای تربیت اسلامی، در همین عنصر ممتاز و برجسته نهفته است که متکی بر عناصر بینشی و اعتقادی و ارزشهای فردی و اجتماعی است. تواضع، انفاق، شب زندهداری و مناجات با خدا، وفق و مدارا، برخورد کریمانه با افراد نادان، عفت و پاکدامنی، رعایت حق حیات انسانها، توجه به هدفهای تربیتی در خانواده و این قبیل ارزشها، خصوصیات و صفات عابدان است.(5)
وظایف تربیتی والدین 1. انتخاب نام شایسته: انتخاب نام خوب برای کودک امری بسیار مهم و حساس است که تأثیر زیادی بر شخصیت و روح و روان او دارد. نام زیبا و شایسته، نماد هویت و شخصیت آینده هر فرد و مایة افتخار و مباهات وی خواهد بود. رسول خدا (ص) انتخاب نام نیک را از حقوق فرزند بر گردن پدر میدانست و میفرماید: «فرزندانتان را به نام انبیا اسمگذاری کنید.»(6) 2. مهر و محبت: محبت اساس موفقیت خانواده و از مؤثرترین روشهای تربیتی است که در فرهنگ اسلامی به آن توجه خاصی شده است. اسلام دستور داده که پدر و مادر باید براساس محبت فرزندان را تربیت کنند. کودک بیش از هرکس تشنة محبت والدین خود است. کودکی که در کانون مهر و محبت والدین خود پرورش یافته است دارای آرامش روانی، امنیت خاطر، اعتماد به نفس، اعتماد به والدین، الگوگیری در مهرورزی به دیگران و پیشگیری از انحرافات است و بهتر میتواند با مشکلات و حوادث سهمگین دوران بلوغ و تغییرات جسمی و روانی روبهرو شود و با آرامش و اطمینان قدم به عرصه اجتماع گذارد. خداوند در سورة توبه آیة 128 قرآن کریم، خطاب به پیامبرش میفرماید: «بهخاطر رحمت خدا بود که تو با آنان ارتباط صمیمی و مهرآمیزی پیدا کردی، اگر خشن بودی، هیچکس در کنار تو جمع نمیشد.» در این میان والدین بسیاری هستند که به فرزندان خود محبت فراوان دارند، اما آن را ابراز نمیکنند. محبت وقتی سازنده و تأثیرگذار خواهد بود که فرد مورد محبت از آن آگاهی یابد. این نیاز را میتوان به شکلهای گوناگون از جمله بوسیدن کودک، در آغوشگرفتن، گفتن جملات زیبا و محبتآمیز، خریدن هدیه و اسباببازی و... برآورده کرد. از نکات بسیار مهمی که والدین باید در این زمینه به آن توجه داشته باشند این است که از زیادهروی و افراط در محبت بپرهیزند که این خود نیز مشکلاتی را بهدنبال خواهد داشت.(7) خداوند در آیة 9 سورة منافقون مسلمانان را از محبت و علاقه زیاد به مال و فرزند که سبب غفلت از یاد خدا میشود، برحذر میدارد و میفرماید: «الا ای اهل ایمان! مبادا هرگز مال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل کند و البته کسانی که به امور دنیا از یاد خدا غافل شوند، آنها به حقیقت زیانکاران عالمند.» محبت زیاد و بیجا، موجب نازپروردگی، لوس بارآمدن و از خود راضیشدن کودک میشود و بهسبب وابستگی شدید کودک به والدین، فرزندان را از کسب استقلال باز میدارد و در حقیقت زمینه ضعف و سستی کودک و عدم شکیبایی و پایداری او در مقابل مشکلات را فراهم میکند. امام باقر (ع) در اینباره میفرماید: «بدترین پدر کسی است که در نیکی از حد اعتدال خارج شود و به زیادهروی بگراید و بدترین فرزندان، فرزندی است که در اثر کوتاهی، به عاق والدین دچار شود.».(8) 3. سالمسازی محیط رشد فرزندان: پرورش صحیح فرزندان بدون توجه به ایجاد فضای سالم و مناسب و آرام میسر نمیشود. در روایات بسیاری به موضوع حسن خلق در خانواده اشاره شده است و این دلیل بر آن است که خوشرفتاری اعضای خانواده با یکدیگر تأثیرات مثبتی بر زندگی فرزندان میگذارد. امام باقر (ع) در زمینه اهمیت خوشرفتاری در کانون خانواده میفرماید: «هرکس احسان و نیکی به خانوادهاش کند، عمرش طولانی میشود».(9) حضرت لقمان در آیات 18 و 19 سورة لقمان چند نکته اخلاقی مهم را به فرزندش گوشزد کرده است؛ نخست به فرزند خود تواضع، فروتنی و خوشرویی را توصیه کرده و میگوید: «و هرگز به تکبر و ناز از مردم (اهل نیاز) رخ متاب و در زمین با غرور قدم برمدار که خدا هرگز مردم متکبر را دوست نمیدارد. در رفتارت میانهروی اختیار کن، سخن آرام گو، نه با فریاد بلند که منکر و زشتترین صداها، صوت الاغ است». 4. بازی و همراهی با کودکان: بازی از مهمترین فعالیتهای کودک بهشمار میرود که تأثیر مثبتی در روحیه و شخصیت او میگذارد و موجب شکوفایی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت در وی میشود. والدین باید به بازی کودکان اهمیت دهند و شرایط سالم برای بازی آنها فراهم کنند و خود به عنوان همبازی در آن شرکت داشته باشند. آنان باید کاری کنند که بازی بهصورت تجربهای لذتبخش در ذهن کودک باقی بماند؛ زیرا زندگی او در بازی، شکل واقعی به خود میگیرد. در بازی با کودک، والدین نباید خواست و اراده خود را به کودک تحمیل کنند. آنان باید همپا و همردیف او قرار بگیرند. در شیوة تربیت دینی نیز بر این مسئله تأکید فراوان شده است تا جایی که رسول خدا (ص) میفرمایند: «هرکس کودکی پیش اوست، باید برای او کودکی کند».(10) 5. تکریم و احترام به کودک: احترام و تکریم شخصیت انسان یکی از شیوههای تربیتی آیین حیاتبخش اسلام است و آموزههای قرآنی بر پایه و اصول احترام به انسان و کرامت انسانی بنا نهاده شده است. خداوند متعال در سورة اسراء آیة 70 قرآن کریم انسان را مورد تکریم و ستایش خود قرار داده، میفرماید: «ما فرزندان آدمی را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا بر مرکبهای راهوار سوار کردیم و از انواع غذاهای پاکیزه به آنان روزی دادیم و بر بسیاری از مخلوقات برتری بخشیدیم.» والدین در این خصوص وظیفه مهم و خطیری برعهده دارند. آنان باید شخصیت کودک را مورد توجه قرار دهند و براساس اصل کرامت و حرمت انسان با او رفتار کنند. امیرالمؤمنین علی (ع) میفرمایند: «با بچههایتان بهگونهای برخورد کنید که آنها خودشان را کریم و با شخصیت بدانند».(11) تکریم کودک سبب بهوجودآمدن احساس شخصیت و عزت نفس، پذیرش سخنان و آموزشهای والدین و همچنین جلوگیری از سقوط در ورطه بزهکاری و گناه، جلوگیری از احساس خود کمبینی و جلوگیری از نفاق و دورویی در وی میشود. سلامکردن به کودکان از سنن پیامبر اکرم (ص) و یکی از مصادیق تکریم فرزندان است که موجب بهوجودآمدن شخصیت و ایجاد استقلال در آنان میشود. کودکی که بزرگسالان به او سلام کنند و بدینوسیله به او احترام گذارند، لیاقت و شایستگی خود را باور میکند.(12) امام رضا (ع) از پیامبر خدا (ص) نقل فرمودند: «پنج چیز است که تا لحظة مرگ آنها را ترک نمیکنم؛ یکی از آنها سلامگفتن به کودکان است و در انجام این عمل مراقبت میکنم».(13) کودکانی که از همان کودکی با تربیتی اسلامی و با ایمان به خدا تربیت میشوند، دارای ایمانی قوی و روحیه و ارادهای نیرومند خواهند شد. آگاهی جوان از دین، در تربیت او نقشی مهم دارد. 6. رعایت عدالت و مساوات بین فرزندان: از جمله وظایف تربیتی والدین اجرای عدالت میان فرزندان است. کودک انتظار دارد که پدر و مادر در زندگی با وی به عدالت رفتار کنند و از هرگونه تبعیض و تفاوت نابجا در مورد فرزندان پرهیز کنند. در آموزههای اسلامی بر رعایت عدالت و مساوات در برخورد عاطفی با فرزندان تأکید و سفارش فراوان شده است. پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «میان فرزندانتان عدالت را رعایت کنید، چنانکه دوست دارید آنان در احسان و لطف به شما به عدالت رفتار کنند.» 7. ازدواج بهموقع: ازدواج گامی محکم و مقدس برای تشکیل نهاد خانواده است که مایة آرامش زن و مرد است و سبب کرامت و شرافت انسان میشود. نقش والدین در این زمینه و برای پیشگیری از انحرافات اخلاقی جوانان، نقش مهم و اساسی است. آنها میتوانند با اقدام بهموقع برای ازدواج فرزندانشان زمینة مناسب و لازم را فراهم کرده و به مسئولیت دینی و اخلاقی خود در برابر فرزندان، عمل کنند.(14)
پینوشتها: 1. واحدی، 1390. 2. سیدرضی، 1374، ترجمه و شرح نهجالبلاغه، نامه 31. 3. واحدی،1390. 4. یثربی کاشانی، 1384. 5. ذوعلم،1390. 6. کلینی، 1365، الکافی، ج6، ص 18. 7. ترکمندی،1390. 8. آمدی، 1337، غررالحکم و دررالکلم، ص317. 9. مجیدی، 1379، نهجالفصاحه، حدیث 112، ص44. 10. مجیدی، 1379، نهجالفصاحه. 11ـ آمدی، 1337، غررالحکم و دررالکلم. 12ـ ترکمندی،1390. 13. محمدی ریشهری، 1377، میزان الحکمه، ج4، ص38. 14. ترکمندی، 1390. سوتیتر 1: یکی از راههایی که کودک میتواند بهوسیلة آن صاحب عاداتی نیک و رفتاری پسندیده شود، داشتن الگوی مناسب است. بهترین الگو برای کودک، خانواده و در خانواده پدر و مادر در رتبه نخست قرار دارند سوتیتر 2: غریزة تقلید یکی از غرایز نیرومند و ریشهدار انسان است که خانواده و بهخصوص والدین باید از آن، کمال بهره را بگیرند و تربیت دینی را به این روش به کودک خود بیاموزند سوتیتر 3: عشق کلید تربیت دینی است. کسب فضایل اخلاقی باید بهواسطة عشق به خداوند حاصل شود. انسان کامل کسی است که بتواند گرایشهای والای انسانی، همچون کمالطلبی، حقیقتجویی، خداجویی، علمطلبی، عدالتخواهی و... را در خود کشف کند و بپروراند | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 707 |