تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,463 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,414 |
«روحانیت، خدمت و مظلومیت»! | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 374، بهمن 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
پاسداری از ارزشهای اسلام و انقلاب حجتالاسلاموالمسلمین محمدتقی رهبر «در هر نهضت و انقلاب الهی و مردمی، علمای اسلام نخستین کسانی بودهاند که بر تارک جبینشان خون و شهادت نقش بسته است. کدام انقلاب مردمی ـ اسلامی را سراغ داریم که در آن حوزه و روحانیت پیشکسوت شهادت نبودهاند و بر بالای دار نرفتهاند و اجساد مطهرشان بر سنگفرشهای حوادث خونین شهادت نبودهاند؟ در پانزده خرداد و در حوادث قبل و بعد از پیروزی، شهدای نخستین از کدام قشر بودهاند؟ خدا را سپاس داریم که از دیوارهای فیضیه گرفته تا سلولهای مخوف و انفرادی رژیم شاه و از کوچه و خیابانها تا مسجد و محراب امامت جمعه و جماعات و از دفاتر کار و محل خدمت تا خطوط مقدم جبههها و میادین مین، خون پاک شهدای حوزه و روحانیت افق فقاهت را گلگون کرده است. در پایان افتخارآمیز جنگ تحمیلی نیز رقم شهدا و جانبازان و مفقودان حوزهها نسبت به قشرهای دیگر بیشتر بود. بیش از 250 هزار نفر از طلاب علوم دینیه در سراسر ایران در جنگ تحمیلی شهید شدهاند و این رقم نشان میدهد که روحانیت برای دفاع از اسلام و کشور اسلامی ایران تا چه حد مهیا بوده است». امام خمینی (ره)، صحیفه نور، ج 21، ص 89 مردم دیندار و انقلابی ما با وجود مشکلاتی که پیش رو دارند و فشارهایی که از خارج و گاهی عملکرد داخل بر آنها تحمیل شده و تضیقاتی که در اقتصاد و معیشت آنان به وجود آمده دم نمیزنند و صبورانه تحمل میکنند که دشمنان نظام را شاد نکنند، اما نسبت به استحاله تدریجی ارزشهای فرهنگی و مسئولیتنشناسیهای برخی دستاندرکاران حساس و نگرانند؛ زیرا همانگونه که بنیانگذار نظام، حضرت امامخمینی(ره) میفرمود: ما برای دنیا و رفاه انقلاب نکردیم و شهید ندادیم، بلکه برای اسلام و احیای ارزشهای اسلامی بهپا خاستیم، هر چند رفاه و معیشت نیز یکی از مسائل حیاتی است و باید برای حل آن تلاش کرد، اما آنچه اصل و هدف راهبردی است اسلام و حاکمیت دین در همه عرصههای زندگی اعم از فردی، اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است که اگر اینها بهتدریج به فراموشی سپرده شود و انحراف تدریجی از مسیر انقلاب اسلامی رخ دهد و فرهنگ اسلامی تحتالشعاع مسائل سیاسی و حتی اقتصادی و معیشتی قرار گیرد، از هدف اصلی انقلاب و چشمانداز فرهنگی و اجتماعی که مسئله راهبردی است دور افتادهایم و این همان چیزی است که دشمنان ما میخواهند. اگر عملکردها، سیاستزدگیها، خودمحوریها و کاسبکاریهای جناحی و گروهی و خطی که عدهای غافل را به خود سرگرم کرده است، مجال تفکر به اصول و ارزشهای اسلام و انقلاب را از آنان بگیرد، نهتنها اعتماد مردم نسبتبه حاکمیت آسیبپذیر میشود، بلکه برای برخی افراد ضعیف موجب دلسردی و سست اعتقادی خواهد بود که خسارت عظیم و غیرقابل جبرانی است. به علاوه آنکه به دشمنان نظام مجال میدهد با سوءاستفاده از این فضا حملات خود را موفق و توطئههای خود را کامیاب ببینند. بهعبارت دیگر عملکردهای نسنجیده چه در عرصههای فرهنگی اجتماعی و چه اقتصادی یا سیاسی نهتنها خیانت به نظام است، بلکه ضربه نابخشودنی به دین و معتقدات مردم است که به هیچوجه قابل جبران نیست و این چیزی است که این روزها در میان برخی اقشار که از اصالت اعتقادی و نیات کافی برخوردار نیستند و اغراضی را دنبال میکنند، مشاهده میشود. نمونه آن برخورد نامناسب پارهای افراد در کوچه و خیابان نسبتبه روحانیت و زهرچشم به نیروهای انقلابی است که با اهداف خاص و دیکتهشده از سوی ستون پنجم و اپوزسیون ضدانقلاب شکل میگیرد. در این میان مخدوششدن چهره روحانیت خسارت کوچکی نیست که بتوان از کنار آن گذشت. روحانیت نهاد اسلام و فرهنگ تشیع است که در طول تاریخ هزارساله بیشترین درد و رنج و محرومیت را کشیده و همواره چون استوانهای شکستناپذیر توفان حوادث را بهجان خریده و از سر گذرانده و با شهادت، اسارت، زندان و خدمت بیدریغ و خالصانه به دین و ملت با سربلندی زیسته و امید و تکیهگاه مردم بوده و خواهد بود. آحاد مردم از لحظه تولد تا مرگ به روحانیت نیاز دارند، از نامگذاری کودکانشان تا ازدواج و خانواده و عروسی و عزا و تا نماز مردگانشان و جمعه و جماعتشان و احکام دین و نماز و روزه و حج و غیره تا برسد به مسائل سیاسی اجتماعی، در همۀ این موارد و دیگر موارد روحانیت مرجع و ملجأ مردم بوده و هست در عین حال همین روحانیت از نظر معیشتی در سطح اقشار متوسط و حتی طبقات محروم جامعه در شهر و روستا زندگی کرده و سنگ صبور غم و شادی مردم بوده است. این اعتبار و آبرو ارزان بهدست نیامده است به فرموده حضرت امام خمینی (اعلی الله مقامه): «در ترویج روحانیت و فقاهت نه زور سر نیزه بوده است، نه سرمایه پولپرستان و ثروتمندان، بلکه هنر و صداقت و تعهد خود آنان بوده است که مردم آنان را برگزیدهاند... خصوصیات بزرگی چون قناعت و شجاعت و صبر و زهد و طلب علم و عدم وابستگی به قدرتها و مهمتر از همه احساس مسئولیت در برابر تودهها روحانیت را زنده و پایدار و محبوب ساخته است و چه عزتی بالاتر از اینکه روحانیت با کمی امکانات تفکر اسلام ناب را بر سرزمین افطار و اندیشه مسلمانان جاری ساخته است و نهاد مقدس فقاهت در گلستان حیات و معنویت هزاران محقق به شکوفه نشسته است. راستی اگر فکر کنید که استعمار روحانیت را با این همه مجد و عظمت و نفوذ تعقیب نکرده و نمیکند سادهاندیشی نیست؟» صحیفه نور، ج 21، ص 90 حضرت امام خمینی ـ قدساله روحه ـ در جای دیگر طی نامهای که به مناسبت شهادت علامه عارف حسینی به علمای پاکستان نوشتهاند. به بیان انگیزه و عامل کوبیدن روحانیت و شهادت و ترور آنان پرداخته و در بخشی از نامه ضمن مقایسه روحانیت متعهد شیعه و دیگران چنین میفرمایند: «تا به حال یک آخوند درباری یا یک روحانی وهابی را ندیدهایم که در برابر ظلم و شرکت و کفر خصوصاً در مقابل شوروی متجاوز و آمریکای جهانخوار ایستاده باشد. همانگونه که یک روحانی وارسته عاشق خدمت به خدا و خلق خدا را ندیدهایم که برای یاری پابرهنگان زمین لحظهای آرام و قرار داشته باشد و تا سر منزل جانان علیه کفر و شرک مبارزه نکرده باشد و عارف حسینی اینگونه بود و ملتهای اسلامی حتماً دلیل این واقعه را دریافتهاند که چرا در ایران مطهریها و بهشتیها و شهدای محراب و سایر روحانیون عزیز و در عراق صدرها و حکیمها و در لبنان راغب حرب و کریمها و در پاکستان عارفحسینیها و در تمام کشورها روحانیون دردآشنای اسلام ناب محمدی ـ صلیاله علیه و آله و سلم ـ هدف توطئه و ترور میشوند». صحیفه نور، ج 21، ص 7 و اینها بخشی از درد و رنجها و در عین حال افتخارات روحانیت است. اگر به گذشته تاریخ و هزاران شهید راه فضیلت و زندانی و تبعیدی از علمای اسلام و روحانیت شیعه بنگریم، تاریخی پرماجرا از زندان و شکنجه و سوختن و ساختن را مجسم خواهیم دید و اگر به شهدای جنگ تحمیلی و دههاهزار روحانی و طلبه را خواهیم دید و اینها نباید بر تاریخ مجاهدات دین و ملت پوشیده و نادیده بماند. از سوی دیگر، از نظر معیشت و رفاه مادی در زندگی روحانیت و طلبههای حوزهها و ائمه جماعات و جمعه و دیگر روحانیان، اینها در سطح پایینتر از متوسط و گاه با ریاضت و مشقت زندگیشان را گذرانده و انگشتشمارند روحانیانی که در وضع مطلوب و معیشت مرفه باشند. اینها را مردم میبینند و قضاوت میکنند که آیا روحانیت در انقلاب اسلامی کدام دستاورد مادی را داشته است با این وجود آیا بیانصافی نیست که موج حملات متوجه این قشر خدوم و زحمتکش باشد؟ و غرامت دیگران را روحانیت بپردازد؟! و مقام و منزلت را دیگران تصاحب کنند؟! اما یک مسئله وجود دارد که نباید از آن غفلت کرد: به هر صورت روحانیت پرچمدار این انقلاب بوده و معالأسف هر کجا خبط و خطا یا تخلف و قصور یا تقصیر و سوءاستفادهای رخ دهد یا هر فشاری بر مردم وارد شود، مردم روحانیت را میشناسند؛ چه به مسئولانِ دیگر کمتر دسترسی دارند. آنها اکثراً با ماشینهای زرهی و دودی و با محافظ و گروه امنیتی میآیند و میروند و مردم نمیتوانند از نزدیک درد و رنج خود را برای آنها بازگو کنند. منابع اقتصادی، بودجه و بانک و درآمدها در خزانههایی است که کلید آن در دست مسئولان است، نه روحانیت و آنها باید مدیریت کنند و مصالح تودهها را منظور دارند. و بالاخره روحانیت در این میان مظلوم واقع شده و ناسزاها و زخمزبانها را به ناحق نوش جان میکند! عدهای مغرض و بسیار هم، از این فضا سوءاستفاده کرده و عقدههای خود را بر دل روحانیت خالی میکنند! هدف دشمنان خارجی و داخلی شکستن قداست و حرمت روحانیت، یعنی این دژ امن دینی و ملی است که بدون سپاه و لشگر حریم امنیت و حرمت جامعه را پاسداری میکند. اینجاست که باید گفت: در این نظام که برآمده از اعتقاد دست پاک ملت به پرچمداری روحانیت و البته مددکاری دیگر خادمان دین و ملت است، هیچ فردی در هیچ رتبه و جایگاهی، بهویژه در منصب مسئولیت اعم از روحانی یا غیرروحانی بههیچوجه حق ندارد غفلت و اشتباه کند؛ زیرا این غفلت یا بدعملکردن و خودسری خسارتی بهبار میآورد و اصول را مخدوش میکند، اعتقادات را سست میکند، به کمربند امنیتی و اخلاقی و انسانی جامعه آسیب میرساند که جبران آن مشکل یا غیرممکن است؛ آن هم در شرایطی که چشم جهانیان به ایران اسلامی دوخته شده و برآنند تا از تجربه انقلاب اسلامی و حکومت دینی برای رهایی ملتهای تحت ستم الگو بگیرند. در نظام اسلامی ما که محور اصلی خدا و دین و معنویت و خدمت به مردم است، نباید به وساوس شیطانی و نفسانی تن داد و به مقاصد خناسان که از دین و روحانیت نردبانی برای بالا رفتن بسازند، آنگاه همهچیز را فراموش کنند و حذف روحانیت و خطرناکتر از آن بیاعتبارکردن سنگرداران دین را در دستور کار خود قرار دهند و چوب حراج به ارزشها بزنند. همانگونه که روحانیت نیز باید با کمال هوشیاری و بصیرت و آگاهی و صراحت و قاطعیت نقشههای خناسان را بخواند و نقش بر آب کند و به مسئولیت الهی خویش عمل کند. وظیفه سخنوران، نویسندگان، رسانهها بهویژه رسانه ملی است که در ترسیم چهره روحانیت و مجاهدت و نقش آنان در دین و دنیای مردم به مسئولیت خود عمل کنند.
سوتیتر1: امام خمینی (ره): در ترویج روحانیت و فقاهت نه زور سر نیزه بوده است، نه سرمایه پولپرستان و ثروتمندان، بلکه هنر و صداقت و تعهد خود آنان بوده است که مردم آنان را برگزیدهاند... سوتیتر 2: روحانیت پرچمدار این انقلاب بوده و معالأسف هر کجا خبط و خطا یا تخلف و قصور یا تقصیر و سوءاستفادهای رخ دهد یا هر فشاری بر مردم وارد شود، مردم روحانیت را میشناسند؛ زیرا به مسئولانِ دیگر کمتر دسترسی دارند | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 89 |