تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,370 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,313 |
پاسخ به شبهات تاریخی اشغال فلسطین | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 374، بهمن 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
مجید صفاتاج
سؤال: برنامۀ «بال» چیست و چه تأثیری در غصب فلسطین توسط صهیونیستها داشت؟ هنگامی که «تئودور هرتزل»، بنیانگذار جنبش صهیونیسم در سال 1895 میلادی کتاب خود را تحت عنوان «دولت یهود» منتشر کرد و دو سال بعد (1897) در کنگرۀ بال سوئیس تشکیل دولت اسرائیل را در سرزمین فلسطین وعده داد، کمتر کسی تصور میکرد که این وعده پس از گذشت پنجاه سال عملی شود. هرتزل در ضمن مباحثی که در کنگره بال داشت بهطور صریح و روشن از تشکیل «دولت یهودی» یا «وطن ملی یهود» در فلسطین حمایت کرد. بعد از کنگره نیز در روزنامۀ خود «دیولت» (Diewelt) در سوم سپتامبر 1897 در وین چنین نوشت: «اگر بنا باشد نتایج کنگرۀ بال را خلاصه کنم، از این قرار است که در بال من دولت یهود را پایهگذاری کردم. اگر آن را امروز اظهار میکنم، دنیایی را بهخنده درآوردهام و پنج سال دیگر شاید، اما در پنجاه سال دیگر تمام جهانیان آن را خواهند دید. دولت یهود اکنون به طور اساسی تشکیل شده است، زیرا ایجاد یک دولت منوط به اراده یک ملت است.»(1) بدین ترتیب، نخستین خطوط، طرحها و برنامههای سازمانیافته برای تشکیل دولتی صهیونیستی در فلسطین و ایجاد بدترین سلطۀ استعمارگری در تاریخ نوین را کسانی در اروپا تدوین کردند که اصلاً فلسطین را ندیده و به آن پا نگذاشته بودند. از این زمان به بعد تلاش سازمانیافته جنبش صهیونیسم ـ به عنوان جنبشی سیاسی که هدف آن تبدیل «دین یهود» به «ملت یهود» و سرانجام تشکیل «دولت یهود» است ـ آغاز شد تا تمامی یهودیان جهان را در یک وطن ملی خاص (فلسطین) گرد هم آورد. بر این اساس برنامه عمومی استعماری صهیونیستی در فلسطین از چهار بخش عمدۀ زیر تشکیل شد: 1. سازماندهی جنبش صهیونیسم جهانی؛ 2. برنامهریزی برای استعمار صهیونیستی در فلسطین؛ 3. سرمایهگذاری و نظارت بر آن؛ 4. برقراری ارتباط و گفتوگوهای سیاسی بهمنظور تأمین پشتیبانی سیاسی جهانی و تحقق این هدفها.(2) این برنام/ عمومی که بعدها به برنامه «بال» معروف شد، برای رسیدن به اهداف جنبش صهیونیسم، چهار روش زیر را در نظر قرار داد: 1. آمادهکردن اوضاع و شرایط و نیز لوازم مناسب برای اسکان کشاورزان، کارگران و صنعتگران یهودی در سرزمین فلسطین؛ 2. سازماندهی یهودیان جهان از طریق هیئتهای منطقهای و جهانی، هماهنگ با قوانین حاکم بر کشورهای گوناگون؛ 3. تحریک و تقویت حس ملیگرایی یهودیان و تلاش برای سازماندهی آنها؛ 4. آمادهکردن ویژگیهایی برای کسب موافقت دولتها با هدفهای صهیونیسم.(3) سپس جنبش صهیونیسم، روند سیاسی درازمدتی را ـ که تأییدکنندۀ اندیشۀ وطن ملی یهود باشد ـ بهدنبال تلاش سازمانیافته خویش آغاز کرد. اما تا زمان آغاز جنگ جهانی اول نتوانست در هیچ عرصهای از برنامههای تدوینیافته استعماری کنگره «بال» موفقیتی کسب کند؛ زیرا غالب یهودیان با این فراخوانی مخالف بودند و دولت عثمانی نیز علیرغم اینکه چشمان خویش را در برابر انتقال پنهانی یهودیان اروپا به فلسطین بست، از پذیرش پیشنهاد هرتزل مبتنی بر فروش فلسطین به صهیونیستها امتناع ورزید. اما با شروع جنگ جهانی اول جنبش صهیونیسم که مصالح و مقاصد استعمار انگلیس را میشناخت درک کرد که استعمار انگلیس، تنها نیروی آماده و تکیهگاه مطمئن برای صهیونیسم برای تشکیل وطن ملی یهود در فلسطین است. از اینرو بهسوی انگلیس روی آورد و پیوسته به دولت آن تأکید میکرد که یهودیان در فلسطین بخش جداییناپذیر امپراتوری انگلیس خواهند بود. سرانجام دولت انگلیس تسلیم خواستههای جنبش صهیونیسم شد و در سال 1917 اعلامیۀ معروف «بالفور» را در حمایت از یهودیان و تشکیل وطن ملی یهود در فلسطین صادر کرد. پس از صدور اعلامیه بالفور، تلاش صهیونیسم بهشکل جدیتری دنبال شد تا اینکه بر اساس سند قیمومیت انگلیس بر فلسطین که در تاریخ 22 ژوئیه 1922 به تصویب رسید، انگلیس موظف شد مقدمات و زمینههای تشکیل «وطن ملی یهود» و انتقال یهودیان به فلسطین و نیز رسمیتدادن به زبان عبری را فراهم کند. در این راستا کمیسر عالی انگلستان در فلسطین که فردی یهودی بهنام «هربرت ساموئل» بود، شورای قانونگذاری برای صهیونیستها را بهوجود آورد که از سال 1929 به بعد با نام «آژانس یهود» (بنگاه هماهنگی مسائل یهود) خوانده شد و برنامۀ کاری آن عبارت بود از: 1. انتقال یهودیان به فلسطین؛ 2. تأمین نیازهای یهودیان؛ 3. توسعۀ فرهنگ یهود؛ 4. خرید سهام و استفاده از کارگران یهودی. در سایۀ دولت قیمومیت انگلیس که امضای «جامعۀ ملل» را نیز در پای داشت، جنبش صهیونیسم روند ایجاد اسرائیل را همساز با نقشه فراگیر و بررسیشدۀ خود شروع کرد. به همین سبب برای اینکه یهودیان بیشتری در فلسطین ساکن باشند تا اندیشه نظری «وطن ملی یهود» و برپایی عملی رژیم صهیونیستی توجیهپذیر و عملی باشد با هماهنگی استعمار انگلیس، اقدام به انتقال غیرقانونی یهودیان به فلسطین کرد. درحالیکه شمار مهاجران یهودی در طول 25 سال پیش از حکومت قیمومیت انگلیس بر فلسطین، از 25هزار یهودی بیشتر نبود، تنها در چهار سال اول قیمومیت، بیش از 16 هزار یهودی به کمک آژانس وارد فلسطین شدند. این عده ده سال پس از قیمومیت به 100هزار تن و 17 سال بعد به 250هزار تن رسید. استعمار انگلیس در حالی وارد فلسطین شد که تنها 56 هزار یهودی در آن سرزمین به سر میبردند. اما پس از ترک فلسطین، 700هزار یهودی را پشت سر خود گذاشت؛ یعنی شمار یهودیان در خلال سلطه انگلیسیها 12برابر شد.»(4) جنبش صهیونیسم پس از انتقال یهودیان به فلسطین به منظور اسکان آنان در این سرزمین پاک با کمک انگلیس سیاست تهدید و فشار بر فلسطینیان را به اجرا گذاشت، اما بهرغم این تلاشها، پیشرفت مالکیت یهودیان افزایش نیافت مگر به میزان 5/3 درصد؛ بهطوریکه در سال 1948 یهودیان تنها 6 درصد از مجموع زمینهای فلسطین را مالک بودند.(5) پس از شکست صهیونیستها در تملک بیشتر زمینهای فلسطینیان، آنان فشارهای زیادی را بر انگلیس و آمریکا برای تقسیم فلسطین و تشکیل وطن ملی یهود وارد کردند. در پی این فشارها، سازمان ملل متحد، تحت نفوذ این قدرت استعماری، در 29 نوامبر 1947، قطعنامۀ «تقسیم فلسطین» را صادر کرد و بدین ترتیب تدارک بخش پایانی و جنایت سازمانیافته صهیونیسم آغاز شد. این قطعنامه طبق توافق کامل میان انگلیس و صهیونیسم تدوین شد. در پی صدور این قطعنامه نیروهای انگلیس در مناطق عربی باقی ماندند، اما از مناطق یهودینشین خارجشدند تا صهیونیستها بتوانند بر بیشترین مقدار زمینهای فلسطین چیره شوند. ابزارهای عمدۀ صهیونیستها برای تسلط بیشتر بر زمینهای فلسطین، خشونت و عملیات تروریستی مسلحانه و کشتار فلسطینیان بود. بدینسان فلسطین شاهد کشتارهای هولناکی شد که صهیونیستها به قصد واردکردن فلسطینیان برای گریختن به کشورهای همسایه انجام میدادند. سرانجام، در 15 می 1948، در پی اعلام پایان دوران قیمومیت انگلیس بر فلسطین، «دیوید بنگورین» درحالیکه هنوز مسئله فلسطین در سازمان ملل متحد مطالعه و بررسی نشده بود، اعلامیه استقلال را خواند و برای اولینبار تشکیل دولت اسرائیل را در تلآویو اعلام کرد.(6) بدین ترتیب صهیونیستها پس از تلاش فراوان سازمانیافته و تبانی با استعمار غرب توانستند تشکیل دولت یهود را بر روی سرزمین یک ملت و تمدن دیگر جامه عمل بپوشانند و با آوارهکردن ملت فلسطین از سرزمین آبا و اجدادی خود، موجودیتی کاملاً بیگانه از فرهنگ منطقه، همراه با خصومتی وصفناپذیر دربارۀ کل منطقه خاورمیانه بهوجود آوردند. استعمار جهانی نیز بر روی این جنایت صحه گذاشت و در مِی 1949 رژیم اسرائیل به عضویت سازمان ملل متحد پذیرفته شد و فلسطین مرحلۀ نوینی از تراژدی اندوهگین و مبارزه خود را آغاز کرد.
پینوشتها 1. الهی، حسین، مسئله فلسطین، انتشارات عطایی، تهران 1348، ص38 (به نقل از: لوئی، حبیب: تاریخ یهود، کتابفروشی یهودا بروخیم، چاپ اول، تهران 1339). 2. نشریه خبری وفا، ارگان سفارت فلسطین در تهران، شماره 1265. 3. الموسوعة الفلسطینیه، بازل، جلد اول، 1984، ص345. 4. صفاتاج، مجید، ماجرای فلسطین و اسرائیل، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران 1380، ص 70. 5. پیشین. 6. صفاتاج، مجید، ماجرای فلسطین و اسرائیل، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران 1380، ص 74.
سوتیتر1: تنها در چهار سال اول قیمومیت، بیش از 16 هزار یهودی به کمک آژانس وارد فلسطین شدند. این عده ده سال پس از قیمومیت به 100هزار تن و 17 سال بعد به 250هزار تن رسید | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 81 |