تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,282 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,195 |
بی پرده با تاریخ/ بهمن 1357 | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 374، بهمن 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
بهمن خونین، جاویدان
روح الله امین آبادی در بهمن ماه سال 1357مبارزات ملت ایران نتیجه داد و رژیم 2500 ساله طاغوت به زبالهدادن تاریخ پیوست؛ انقلابی که از خرداد 42 شعلههای آن زبانه کشیده و با تبعید امام امت تبدیل به آتش زیر خاکستر شده بود، از اواخر سال 56 دوباره و با قدرت هر چه تمام شعلهور شد و هیچ چیز نتوانست ملت را از راهی که در پیش گرفته بود، بازدارد. شاه در 26 دی 57 از ایران رفت و امام امت در 12 بهمن به وطن بازگشت و مورد استقبال میلیونی مردمی قرار گرفت که سالها چشم به راهش بودند. استعفای رئیس شورای سلطنت در نخستین روز بهمن 1357 سید جلالالدین تهرانی از ریاست شورای سلطنت استعفا داد و ضمن آن متذکر شد که شورای سلطنت غیرقانونی است و سپس با امام خمینی دیدار و گفتوگو کرد. تلاش برای ممانعت از ورود امام به وطن با نزدیک شدن سفر تاریخی امام امت، کشور شور و حال دیگری پیدا کرد. در 3 بهمن، کمیته استقبال برای ورود امام تشکیل شد. بختیار در 4 بهمن دستور داد از پرواز هواپیمای امام از پاریس به تهران جلوگیری شود و تانکها فرودگاه مهرآباد را محاصره کردند. به تمام شرکتهای هواپیمایی دنیا هم اعلام شد به تهران پرواز نکنند. به دنبال انتشار این خبر دهها هزار تن در اطراف مهرآباد تجمع کردند. یک روز بعد دولت اعلام کرد همه فرودگاههای کشور به مدت سه روز بستهاند و بازگشت امام سه روز دیگر به تعویق افتاد. آسوشیتدپرس از نامه بختیار به امام خبر داد. در این نامه او از رهبر انقلاب خواسته بود سفر خود را به ایران سه هفته به تعویق اندازند تا او بتواند بدون نقض قانون اساسی امنیت امام را تضمین و ارتش را آرام کند، اما با وجود همه تلاشهای بختیار، امام تصمیم جدی داشتند به وطن بازگردند. بختیار در 6 بهمن در گفتوگویی با رادیو فرانسه گفت: «بازگشت آیتالله خمینی به ایران هنوز خیلی زود است، آیتالله باید به من فرصت دهند تا برای ورود ایشان و تضمین امنیت این کار برنامهریزی کنم و ما برای فراهم آوردن امکانات بازگشت آیتالله با وی در حال مذاکره هستیم». امام بیدرنگ این ادعا را تکذیب کردند و فرمودند: «تا استعفا ندهد، او را نمیپذیرم چون او را قانونی نمیدانم». با این همه، بختیار در روز 7 بهمن اعلام کرد قصد دارد به پاریس برود و با امام ملاقات کند. سفر امام به تهران بار دیگر به تعویق افتاد و حدود 40 نفر از روحانیون مبارز تهران برای اعتراض به جلوگیری از بازگشت رهبر انقلاب به ایران، در مسجد دانشگاه تهران دست به تحصن نامحدود زدند. در این تحصن بزرگانی چون آیتالله مطهری و بهشتی شرکت داشتند. دامنه این تحصن بتدریج به 400 نفر رسید. بختیار تسلیم شد و در روز 9 بهمن اعلام کرد: «فرودگاهها باز هستند و آیتالله خمینی میتواند به ایران بازگردد.» امام هم اعلام کردند: « من در اولین فرصتی که پیدا کنم به ایران میروم و در اولین قدم، دولتی مبتنی بر رأی مردم را اعلام میکنم». سرانجام در روز 11 بهمن اعلام شد که امام در ساعت 5/3 بعد از نیمه شب به وقت تهران پرواز میکنند و بین ساعت 9 تا 5/9 صبح به تهران میرسند.
دیو چو بیرون رود فرشته درآید از نخستین ساعات بامداد 12 بهمن، مردم به سوی مسیر اعلام شده توسط کمیتة استقبال حرکت کردند. شب پیش، هزاران نفر بدون اعتنا به حکومت نظامی، در اطراف میدان آزادی و بهشتزهرا«س» خوابیده بودند تا از نزدیکترین محل بتوانند امام خمینی را پس از سالها زیارت کنند. سرانجام طبق برنامه پیشبینی شده، هواپیمای ایرفرانس حامل امام خمینی در ساعت 9 و 27 دقیقه صبح روز 12 بهمن در حالی که سه هواپیمای جنگی فانتوم آن را از ابتدای مرز هوایی کشور همراهی میکردند، وارد ایران شد. رهبر انقلاب پس از ورود به کشور ضمن سخنرانی کوتاهی در فرودگاه از مردم تشکر کردند و آنان را به وحدت کلمه فراخواندند(1) و سپس به سوی بهشت زهرا حرکت کردند. گزارش مستقیم ورود امام از تلویزیون پخش میشد که ناگهان برنامه قطع شد و جای آن را سرود شاهنشاهی و تصویری از شاه گرفت. مردمی که به امید دیدن گزارش پای گیرندههای خود نشسته بودند، به خیابانها ریختند و جمعیتی بیشتر از روز تاسوعا و عاشورا و عید فطر، خیابانها را پر کرد. خودروی حامل امام خمینی به سبب ازدحام جمعیت عملاً بیحرکت ماند و تا مسافتی طولانی روی دستهای مردم حمل شد. سرانجام امام خمینی سخنرانی تاریخی خود را در حضور میلیونها شنوندة مشتاق در بهشت زهرا(س)ایراد فرمودند. اهم بیانات امام در این گردهمایی تاریخی عبارتند از: 1ـ این سلطنت پهلوی از اول که پایهگذاری شد برخلاف قوانین بود... این سلطنت از اول یک امر باطلی بود؛ بلکه اصل رژیم سلطنتی از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلی است و خلاف حقوق بشر است. 2ـ من دولت تعیین میکنم! من توی دهن این دولت میزنم! من دولت تعیین میکنم! من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم! من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد ... 3ـ [بختیار] میگوید که در یک مملکت که دو تا دولت نمیشود! خوب، واضح است این؛ یک مملکت دو تا دولت ندارد، لکن دولت غیرقانونی باید برود. تو غیرقانونی هستی! دولتی که ما میگوییم، دولتی است که متکی به آرای ملت است؛ متکی به حکم خداست. تو باید یا خدا را انکار کنی یا ملت را! باید سر جایش بنشیند این آدم!(2) سخنرانی امام مشخص کرد که شورای انقلاب بزودی دولت موقت را تعیین خواهد کرد و این دولت عهدهدار تشکیل مجلس مؤسسان و ریاستجمهوری خواهد بود.
تشکیل دولت موقت با فرمان امام در شامگاه 14 بهمن جلسه مهمی با حضور اعضای شورای انقلاب اسلامی در اقامتگاه امام در دبستان علوی شماره 2 در خیابان عینالدوله ایران برگزار شد و تا ساعت 11 شب ادامه یافت. در این جلسه مهندس بازرگان به عنوان نخستوزیر تعیین شد و حکم او در 15 بهمن صادر شد. در روز 16بهمن مراسمی در آمفی تئاتر مدرسه علوی برگزار و حکم نخستوزیری به او اعطا شد.(3) در بخشی از متن حکم نخستوزیری بازرگان آمده بود: «بنا به پیشنهاد شورای انقلاب، بر حَسَب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است و به موجب اعتمادی که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعی که از سوابقتان در مبارزات اسلامی و ملی دارم، جنابعالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص، مأمور تشکیل دولت موقت مینمایم». وظایف دولت موقت در ادامه حکم امام این گونه تبیین شده است: «شما را مأمور تشکیل دولت موقت مینمایم تا ترتیب اداره امور مملکت و خصوصاً انجام رفراندوم و رجوع به آرای عمومی ملت در باره تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی و تشکیل مجلس مؤسسان از منتخبین مردم جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید و انتخاب مجلس نمایندگان ملت بر طبق قانون اساسی جدید را بدهید.»(4)
طراحی یک کودتا در حالی که مردم هر لحظه به پیروزی امیدوارتر میشدند، هشت تن از تیمساران ارتش پس از ساعتها مذاکره در مورد طرح یک کودتا به نام «کورتاژ» متحد شدند. در پادگان لویزان، مرکز این افسران نیروی ویژه و گارد جاویدان، ستاد عملیات مخفیای تدارک دیده شده بود. اصول این طرح بمباران مراکز انقلاب در تهران، کنترل شهرها توسط نظامیان، دستگیری و اعدام افراد مشهور به مخالفت با شاه، اشغال رادیو و تلویزیون و... بود. این گروه که موفق نشده بودند طرح خود را مستقیماً با شاه مطرح کنند، از طریق اردشیر زاهدی مطمئن شده بودند که شاه و آمریکا پشتیبان آنها خواهند بود. آنها موفق شده بودند پنج پست ضدهوایی را که از یک سال پیش برای حفاظت از کاخهای سلطنتی بر بلندیهای شمال تهران برپا شده بود، فعال و در هر یک از آنها توپهای قوی و حساسی را مستقر کنند که با دقت بسیار زیاد میتوانست نقاط حساس را هدفگیری کند. از جمله اهداف مشخص شده در این طرح، مدرسه علوی اقامتگاه امام بود. فهرستی از اسامی، محل اقامت و مشخصات بیش از دو هزار نفر تهیه شده بود تا با یک اقدام ناگهانی ربوده و به یکی از جزایر دورافتاده خلیج فارس فرستاده شوند. یک هلیکوپتر توپدار نیز پیشبینی شده بود تا در صورت شورش و مقاومت مردم، از آن استفاده شود. یکی از افسران ارشد کودتا نیز مسئولیت یافتن فرماندهان مطمئن در شهرستانها و هماهنگیهای لازم را به عهده گرفته بود. اعضای شورای انقلاب، آیتالله شهید دکتر بهشتی، شهید استاد مطهری و مهندس بازرگان با تماسهای مداوم با فرماندهان ارتش سعی میکردند به آنها نزدیک شوند و ارتش را بدون خونریزی متحد ملت کنند.(5)
همافران در مقابل امام رژه رفتند از اولین ساعات روز 19 بهمن در تمام ایران به طور همزمان، راهپیمایی بزرگی برای تأیید دولت مهندس مهدی بازرگان بر پا شد و مردم یکپارچه، همبستگی و اطاعت خود را از دولت موقت ابراز داشتند. به دستور بختیار، سربازان فرمانداری نظامی جلوی مردم را نگرفتند، اما در بعضی نقاط به سوی مردم تیراندازی شد. در این روز عدة زیادی از همافران و افراد نیروی هوایی در لباسهای نظامی و پلاکاردهای متعددی که روی آنها نوشته بودند: «لطفاً عکس نگیرید»، در میان شادی و حیرت مردمی که از این رژة نظامی غافلگیر شده بودند، به اقامتگاه امام رفتند و به سخنان کوتاه ایشان گوش دادند. امام فرمودند: «همان طور که گفتید تا حالا در اطاعت طاغوت بودید، حالا به قرآن پیوستید. قرآن حافظ شماست. امیدوارم با کمک شما بتوانیم در اینجا حکومت عدل اسلامی را برقرار کنیم.»(6) خبر این دیدار عصر همان روز در روزنامه کیهان همراه با عکسی که همافران را از پشت سر و امام را از روبهرو نشان میداد، چاپ شد.(7) به محض انتشار این روزنامه، مردم هر جا که ارتشیان را میدیدند، آنها را در آغوش میکشیدند و آنها را بر شانههای خود بلند میکردند و تصاویر رهبرشان را بر ماشینها و تانکهای نظامی میچسباندند. سپهبد بدرهای فرمانده نیروی زمینی از بختیار خواست دستور بدهد تمام افسرانی را که در آن رژه شرکت کرده بودند، دستگیر کنند، اما مأموران امنیتی که برای بازداشت آنها اعزام شدند، هیچ یک از آنان را در محل کار و زندگیشان نیافتند، چون همگی توسط نزدیکان امام در محلهای امن پنهان شده بودند و تنها تعداد 4 افسر و 12 درجهدار دستگیرشدند. خبرگزاریها، عکس و خبر مربوط به این واقعه را به سراسر جهان مخابره کردند. بختیار که در موضع ضعف قرار گرفته بود، بیعت همافران را با امام تکذیب کرد و عکس را مونتاژ شده دانست. دو روز بعد از انتشار تصویر بیعت همافران با امام در صفحه نخست روزنامه کیهان، این روزنامه به نقل از رهبر انقلاب صحت و اصالت تصویر را تایید کرد.(8)
و سرانجام 22 بهمن فرا رسید 22 بهمن ماه در حالی شروع شد که فرمانداری نظامی تهران از ساعت 4 بعد از ظهر روز 21 بهمن با اعلام مقررات منع آمد و شد فضای رعب و وحشت را به وجود آورده بود. در ساعت 2 بعدازظهر 21 بهمن اعلامیه فرمانداری نظامی تهران از رادیو پخش و ساعات منع عبور و مرور از ساعت 30/16 تا 5 بامداد اعلام و در اعلامیه بعد این زمان تا 12 ظهر 22 بهمن تمدید شد.(9) امام خمینی در اطلاعیهای، اعلامیه حکومت نظامی را خدعه و خلاف شرع خواندند و به مردم تأکید کردند به مقررات منع عبور و مرور توجه نکنند. امام در این اطلاعیه به مسئولان کشتارهای اخیر هشدار دادند جلوی تعدیات و وحشیگریها را بگیرند، و گر نه دستور جهاد خواهند داد.(10) این اعلامیه سرنوشت روز 22 بهمن را رقم زد.
بیطرفی ارتش و بیانیه امام در صبح 22 بهمن 1357 فرماندهان ارتش آماده شدند تا در جلسه شورای عالی ارتش در ستاد کل بزرگ ارتشتاران حاضر شوند. مهمترین افراد حاضر در این جلسه عبارت بودند از: عباس قرهباغی، جعفر شفقت، حسین فردوست، هوشنگ حاتم، ناصر مقدم، احمدعلی محققی، امیرحسین ربیعی، کمال حبیباللهی و عبدالعلی بدرهای. فرماندهان نظامی بعد از گزارش وضعیت به این نتیجه رسیدند که مقاومت بیهوده است و ارتش باید اعلام بیطرفی کند. متن اعلامیه بیطرفی ارتش از اخبار ساعت 13 و سپس 14 رادیو(11) منتشر شد. فرمانداری نظامی تهران طی اعلامیه شماره 43 از نظامیان خواست به پادگانها برگردند. در این اعلامیه آتشسوزیها، تخریبها و نیز تیراندازیهای صورت گرفته به سوی مردم به عوامل خارجی آموزش دیده نسبت داده شد.(12) امام خمینی با اطلاع از عقبنشینی ارتش بیانیه بسیار مهمی صادر کردند و نکاتی را به ارتش و ملت تذکر دادند: 1ـ ملت عزیز و شجاع با کمال مراقبت از اوضاع و در عین حفظ آمادگی برای دفاع احتمالی، در صورتی که نیروی ارتش به پادگانهای خود رفتهاند، آرامش و نظم را حفظ نمایند. 2ـ اگر اخلالگران بخواهند با آتشسوزی و خرابکاری فاجعه به بار آورند، آنان را به وظیفۀ شرعی و انسانیشان آگاه گردانند و نگذارند این قبیل کارها موجب هتک حرمت ملت شود. 3ـ به سفارتخانهها حمله نکنند و اگر خدای ناخواسته ارتش باز به میدان آمد، واجب است آنان را با شدیدترین وجه دفع کرده با تمام نیرو و قدرت از خود دفاع نمایند. 4ـ به امرای ارتش اعلام میکنم که در صورت جلوگیری از تجاوز ارتش و پیوستن آنان به ملت و دولت قانونی ملی اسلامی، ما آنان را از ملت و ملت را از آنان میدانیم و مانند برادران با آنان رفتار مینماییم.(13) هشدار امام به مردم مبنی بر اینکه به سفارتخانهها حمله نکنند، نشان از نگرانی ایشان داشت. عصر آن روز تعدادی با هجوم به سفارت انگلیس و خلع سلاح مأموران محافظ، وارد محل سفارت شدند.(14) رهبر انقلاب تلاش میکردند با کمک مردم از هرج و مرج جلوگیری کند. سقوط پادگانها و آزادی زندانیهادر این روز به ترتیب زندان اوین، ساواک، سلطنتآباد، مجلسین سنا و شورای ملی، شهربانی، ژاندارمری و ساختمان زندان کمیته مشترک به تصرف مردم درآمد. در تسخیر شهربانی سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران توسط مردم دستگیر شد. پادگان باغشاه و دانشکده افسری، دبیرستان نظام، زندان جمشیدیه، پادگان عشرتآباد و پادگان عباسآباد یکی پس از دیگری تسلیم شدند. آخرین مرکزی که به تصرف درآمد رادیو و تلویزیون بود. با تصرف رادیو و تلویزیون دیگر امیدی به بقای رژیم 2500 ساله نیست. بالاخره ساعت موعود فرا رسید. رادیو تهران که از ساعت 11 ظهر 22 بهمن در محاصره نیروهای مردمی بود، در ساعت 2 بعدازظهر کاملاً در اختیار آنان قرار گرفت.(15) آیتالله محلاتی نخستین بیانیه انقلاب را قرائت میکند. «توجه بفرمایید، توجه بفرمایید. اینجا تهران، صدای راستین ملت ایران، صدای انقلاب است».
پینوشتها 1ـ صحیفه امام، جلد 6، صفحه 8 . 2ـ صحیفه امام، جلد 6، صفحه 10. 3ـ انتصاب مهندس بازرگان به نخستوزیری دولت موقت، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. 4ـ صحیفه امام، جلد 6، صفحه 54. 5ـ ر.ک. طرح عملیات نجات یا کورتاژ در ۲۱ بهمن ۱۳۵۷، خبرآنلاین، 25بهمن 1389. 6ـ صحیفه امام، جلد 6، صفحه 101. 7ـ کیهان، 19 بهمن 1357، صفحه 1. 8ـ کیهان، 21 بهمن 1357، صفحه 1. 9ـ روزنامه اطلاعات، 22 بهمن 1357، صفحه 2. 10ـ صحیفه نور، جلد 6، صفحه 122. 11ـ آخرین تصمیم سران ارتش شاهنشاهی در صبح 22 بهمن 57، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 21 بهمن 1386. 12ـ کیهان، 22 بهمن 1357، صفحه 2. 13ـ صحیفه نور، جلد 6، صفحه 124. 14ـ کیهان به نقل از رادیو لندن، 23 بهمن 1357، صفحه 2. 15ـ اطلاعات، 22 بهمن 1357، ص 8 .
سوتیترها: 1.
22 بهمن ماه در حالی شروع شد که فرمانداری نظامی تهران از ساعت 4 بعد از ظهر روز 21 بهمن با اعلام مقررات منع آمد و شد فضای رعب و وحشت را به وجود آورده بود. در ساعت 2 بعدازظهر 21 بهمن اعلامیه فرمانداری نظامی تهران از رادیو پخش و ساعات منع عبور و مرور از ساعت 30/16 تا 5 بامداد اعلام و در اعلامیه بعد این زمان تا 12 ظهر 22 بهمن تمدید شد.
2. امام خمینی در اطلاعیهای، اعلامیه حکومت نظامی را خدعه و خلاف شرع خواندند و به مردم تأکید کردند به مقررات منع عبور و مرور توجه نکنند. امام در این اطلاعیه به مسئولان کشتارهای اخیر هشدار دادند جلوی تعدیات و وحشیگریها را بگیرند، و گر نه دستور جهاد خواهند داد. این اعلامیه سرنوشت روز 22 بهمن را رقم زد.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 94 |