تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,361 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,304 |
مسئولیت نخبگان در تعامل فرهنگ و انتخابات | ||||
پاسدار اسلام | ||||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 375، اسفند 1391 | ||||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||||
اصل مقاله | ||||
دکتر حسن بنیانیان مقدمه گستردگی داده و ستاد برگزاری انتخابات ایران با نظام اعتقادات، ارزشها و الگوهای رفتاری مردم جامعة ما میطلبد که در چهارچوبی جامع، اجزای این داده و ستاد احصاءشود و برای بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی جامعه و همچنین بهبود و ارتقای آثار و برکات برگزاری یک انتخابات مطلوب در فرهنگ جامعه، چارهاندیشی شود. شاید الگوی عمومی که برای تدوین پیوست فرهنگی طرحهای مهم تهیه شده است، الگوی خوبی برای این منظور باشد. در این الگو پنج پرسش کلیدی مطرح میشود تا با پاسخ آن، تعامل هر طرح و فعالیت مهم اجرایی با فرهنگ شناسایی شود. این سؤالات برای فعالیت حساس و تعیینکنندهای چون انتخابات میتواند شامل موارد زیر باشد: پرسش اول: چه فرصتهای فرهنگی در جامعه وجود دارد که میتوان با شناسایی، تقویت و بهرهگیری از آنها، انتخابات مطلوبی را برگزار کرد؟ پرسش دوم: چه موانع و محدودیتهای در فرهنگ عمومی جامعه ما، سبب کاهش کیفیت انتخابات میشود و چگونه میتوان آنها را حذف یا کاهش داد؟ پرسش سوم: با برگزاری یک انتخابات مطلوب و باکیفیت، چه آثار مثبت و سازندهای در فرهنگ جامعه به جای خواهد ماند؟ و چگونه میتوان آن را افزایش داد؟ پرسش چهارم: اختلافات، کاستیها و ضعفهای موجود در انتخابات، چه پیامدهای مخربی برای فرهنگ جامعه دارد؟ و چگونه میتوان آن را برطرف کرد؟ پرسش پنجم: مسئولیتهای نخبگان جامعه در افزایش آثار مثبت و کاهش پیامدهای منفی انتخابات چیست؟
بهطور طبیعی برای خواننده، این پرسش قابل طرح است که با چه مبنایی پدیدههای فرهنگی مرتبط با انتخابات به خوب یا بد، مثبت یا منفی، مطلوب و نامطلوب تقسیمبندی میشوند؟ در پاسخ به این پرسش میتوان گفت، مبنای استقرار نظام جمهوری اسلامی در این نکته نهفته است که در جامعة ما هر تصمیم کلان و خردی که گرفته میشود، باید بتواند علاوهبر تحقق هدف اولیة تصمیم، زمینه را برای تقویت اعتقادات، ارزشها، الگوهای اخلاقی و رفتاری مورد تأیید دین مبین اسلام فراهم کند و نقشی سازنده در شکلگیری فرهنگ اسلامی داشته باشد. برگزاری انتخابات نیز از این امر مستثنی نیست و باید براساس مختصات فرهنگ ناب اسلامی، انتخابات مطلوبی را که بتواند تقویتکننده فرهنگ اسلامی باشد مشخص کرد تا بتوان براساس آن، آثار و پیامدهای فرهنگی این فعالیت گستردة ملی را طبقهبندی کرد؛ بنابراین الگوی عمومی مطالعه اجمالی این مقاله بهصورت زیر قابل ارائه است:
انتخابات مطلوب چیست؟ گام نخست در مطالعات مرتبط به شناخت تعامل فرهنگ با انتخابات، شناخت مبانی نظری اسلامی از یک انتخابات مطلوب است تا از این رهگذر، حتیالمقدور از تأثیر گرایشات سیاسی افراد در قضاوتها کاسته شود. با توجه به ضرورت خلاصهنویسی در این مقاله، بهتر است در این رابطه، نظرات حضرت امام (ره) معمار نظام مقدس جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری را مبنا قرار دهیم. نگاه امام (ره) به انتخابات مطلوب که ریشه در جامعیت و نظاممندبودن دیدگاههای ایشان نسبتبه اسلام دارد دو وجه پیوسته با هم دارد؛ یک وجه آن الزامیبودن مراجعه به آرای مردم برای تشکیل حکومت و دنبالکردن خواست مردم از سوی افراد انتخابشده و وجه دیگر آن، مأموریت اصلی حکومت مبتنیبر اندیشههای دینی، در فراهمکردن شرایط برای رشد و تعالی معنوی همین مردمی است که در انتخابات شرکت کردهاند. برای توجه دقیق به این دو وجه، لازم است به متن رهنمودهای این بزرگان مراجعه کنیم.
حضرت امام (ره) میفرمایند: «میزان رأی ملت است».(۱) «ما بنای بر این نداریم که یک تحمیلی به ملتمان بکنیم و اسلام به ما اجازه نداده است که دیکتاتوری بکنیم، ما تابع آرای ملت هستیم».(۲) «حکومت متکی به آرای ملت باشد، بهگونهای که تمام آحاد ملت در انتخابات فرد یا افرادی که باید مسئولیت و زمام امور را در دست بگیرند، شرکت داشته باشند...». «در این حکومت بهطور قطع باید زمامداران امور دائماً با نمایندگان ملت در تصمیمگیریها مشورت کنند و اگر نمایندگان موافقت نکنند نمیتوانند بهتنهایی تصمیمگیرنده باشند».(۳)
نظر حضرت امام (ره) در خصوص مسئولیتهای حکومت «حکومت در نظر مجتهد واقعی، نشاندهندۀ جنبة عملی فقه است و فقه در تمام زوایای زندگی بشریت است. حکومت نشاندهندۀ جنبه عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است.»(۴) در جای دیگری میفرمایند: «از غیبت صغری تاکنون که بیش از هزار سال میگذرد و ممکن است صدهزار سال دیگر بگذرد و مصلحت اقتضا نکند که حضرت تشریف بیاورد، در طول این مدت مدید، احکام اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود؟... قوانینی که پیغمبر اسلام در راه بیان و تبلیغ و نشر و اجرای آن 23 سال زحمت طاقتفرسا کشید، فقط برای مدت محدودی بود؟ آیا خدا اجرای احکامش را محدود کرد به 200 سال؟ و پس از غیبت صغری، اسلام دیگر همهچیزش را رها کرده است؟»(۵) «فقه، تئوری واقعی و کامل اداره انسان و اجتماع از گهواره تا گور است».(۶) همانطور که ملاحظه میکنید از نظر حضرت امام (ره) انتخابات و مردمسالاری، جلب مشارکت مردم در شکلگیری نظام سیاسی، وقتی مطلوب است که مقدمهای باشد برای احیای دین الهی در روابط جامعه. مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در اینباره میفرمایند: نظام اسلامی باید تضمین کند که ارزشهای الهی حاکم باشد. آیة مبارکة «الذین ان مکناهم فیالارض اقاموا الصلاه و آتوا الزکات و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر ولله عاقبه الامور»(۷) ناظر به همین معنا است. چون اگر در محیطی، حکام، فرمانروایان و زمامداران مردم را به نیکی امر کردند و از بدی بازداشتند و نماز را اقامه کردند، در آن محیط ارزشها رشد میکند.(۸) این دو وجه مورد تأکید امام (ره) و مقام معظم رهبری، همان مفهوم مردمسالاری دینی است و وقتی میتواند محقق شود که در جامعه، نظام فرهنگساز قدرتمندی بهوجود آید که هم بتواند ناخالصیهای موجود در فرهنگ را اصلاح کند و هم نگذارد مفاسد جدید از فرهنگ بیگانه وارد کشور شود. به همین سبب انتخابات مطلوب از نگاه دینی، یعنی حضور حداکثری مردم برای انتخاب شخصی متدین، عالم و توانمند که بتواند امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی جامعه را بهنحوی سامان دهد که هر روز شاهد رشد اعتقادات، ارزشها، الگوهای رفتاری و اخلاقی اسلامی باشیم. برای آنکه بحث از کلیگویی خارج شود میتوان تصور کرد که بعد از برگزاری انتخابات روی اینگونه پرسشها تعمق کنیم: ۱. آیا انتخابات برگزارشده به افزایش وحدت جامعه میان اقشار و اقوام گوناگون کمک کرده است؟ ۲. آیا انتخابات برگزارشده به مشروعیت و مقبولیت نظام افزوده است؟ ۳. آیا انتخابات برگزارشده روحیۀ امیدواری به آینده را تقویت کرده است؟ ۴. آیا انتخابات برگزارشده علاقة مردم را به رهبری افزایش داده است؟ ۵. آیا انتخابات برگزارشده روحیة نخبگان را برای حضور مؤثرتر در سازندگی جامعه تقویت کرده است؟ ۶. آیا انتخابات برگزارشده محبوبیت نخبگان سیاسی کشور را ارتقا بخشیده است؟ با این مبنا و اینگونه پرسشهای کاربردی، میتوان به پاسخ نخستین سؤال پرداخت یعنی اینکه: ۱. چه فرصتهای فرهنگی در جامعه وجود دارد که میتوان با شناسایی و تقویت و بهرهمندی از آن، انتخابات مطلوب را برگزار کرد؟ قبل از ورود در پاسخ به این پرسش، لازم است این نکته توضیح داده شود که مفهومی از فرهنگ مورد نظر است که از جامعیت برخوردار بوده و آن عبارت است از: نظامی از اعتقادات بنیادین، ارزشها، هنجارها، الگوهای رفتاری پایدار و نمادهای مورد استفاده در تمامی ارتباطات جامعه.۹) بدینترتیب میتوان گفت: در شرایط موجود، برای برگزاری انتخابات مطلوب یک ظرفیت فرهنگی داخلی و یک ظرفیت فرهنگی خارجی داریم که بخش داخلی آن عبارت است از: الف) اعتقادات و ارزشهای دینی: آنچه بهعنوان اعتقادات و ارزشهای دینی در لایههای زیرین ذهنی مردم و در درون جامعه ما وجود دارد، برای حضور در انتخابات و انتخاب فرد شایسته، یک ظرفیت بالفعل و بالقوه مثبت است و به میزانی که نمیتوانیم از این ظرفیت استفاده کنیم، باید در پاسخ سؤال دوم، یعنی موانع و محدودیتها فرهنگی جامعه در جستوجوی دلایل آن باشیم. مبتنیبر وجود این اعتقادات و ارزشهای دینی است که حضور در انتخابات از آن جهت که انتخاب فرد مناسب به سلامت جامعه کمک میکند، وظیفة شرعی تلقی میشود و عدم حضور میتواند در منطق اسلامی گناه محسوب شود که البته این بحثی است که باید در حوزة اجتهاد مورد بحث و بررسی و اعلام نظر قرار گیرد. ب) علاقه به وطن: آنچه در فرهنگ جامعه ما بهعنوان عشق به وطن و علاقهمندی برای ارتقای ایران اسلامی وجود دارد، بخش دیگری از ظرفیتهای بالفعل و بالقوه فرهنگی ماست و اگر کسانی باشند که گرایشات دینی کمتری دارند، اما بهلحاظ علاقه به وطن و سربلندی کشور احساس مسئولیت میکنند، منطقاً باید در انتخاب بهترین فرد در نگاه خود، حضوری فعال داشته باشند و اگر بخشی از این افراد در این فرایند شرکت نمیکنند، باید در جستوجوی موانع فرهنگی در این بعد بود. ج) ظرفیتهای علمی و عقلانی: ظرفیتهای علمی و عقلانی جامعه، بخش دیگری از ظرفیتهای فرهنگی جامعه است؛ گرچه این مطلب روشن است که افراد متدین واقعی از دیدگاه اسلام، افرادی عقلانی و علمطلب و وطندوست هستند، اما بهطور مستقل هم باید توجه کرد که گاهی افراد تحصیلکرده که عادت به محاسبات عقلانی و ذهنی در تصمیمگیری خود دارند، بهواسطة در دسترس نداشتن اطلاعات کافی یا متأثر از موانع فرهنگی موجود، از ایفای نقش منطقی خود در انتخابات غافل میشوند و لازم است برای رفع موانع ذهنی این دسته هم، چارهاندیشی کرد.
فرصت فرهنگی در بعد خارجی در شرایط امروز نظام جمهوری اسلامی سرعت افزایش نفوذ و اقتدار نظام جمهوری اسلامی در روابط بینالمللی که به لطف صدور پیام انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی، بهوجود آمده است، یکی از امتیازات خاصی است که ایران اسلامی از آن برخوردار است و هرچقدر انتخابات نظام جمهوری اسلامی مطلوبتر برگزار شود، این نفود و اقتدار گستردهتر شده و متعاقب آن، بسیاری از موانع سیاسی، اقتصادی تحمیلی به نظام جمهوری اسلامی کاهش پیدا میکند. تبیین درست و کامل این ظرفیت در داخل، زمینهساز حضور بهتر و بیشتر مردم در انتخابات خواهد بود.
2. چه موانع و محدودیتهای فرهنگی در مسیر انتخابات مطلوب وجود دارد؟ این موانع را نیز میتوان به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم کرد و توجه به این معنا داشت که همچون فرصتهای مثبت فرهنگی، این دو همدیگر را تقویت میکنند.
۱. موانع فرهنگی داخلی این موانع را میتوان به چهار گروه تقسیم کرد، شامل: ۱ـ۱. موانع فرهنگی ریشهدار در فرهنگ بومی جامعه؛ 2ـ1. موانع فرهنگی حاصل از اشتباهات دوستان جاهل؛ 3ـ1. موانع فرهنگی حاصل از تلاشهای مخالفان داخلی؛ 4ـ1. موانع فرهنگی حاصل از پیامدهای مخرب فرهنگی فعالیتهای سیاسی ـ اقتصادی ـ اجتماعی که در فرایند سازندگی کشور صورت میگیرد. ۱. موانع فرهنگی ریشهدار در فرهنگ بومی جامعه الف) آثار تداوم حکومتهای استبدادی در تاریخ ایران امتداد حکومتهای استبدادی در طول هزاران سال در ایران در ناخودآگاه ذهن بعضی از ایرانیان نوعی فرار از حکومت را بهوجود آورده است که میتوان تجلی آن را در رفتار بعضی از روحانیان با اظهار مقدسیابی، که من کاری با حکومت ندارم یا در رفتار بعضی از هنرمندان در نقد غیرمنصفانه و ناعادلانه عملکرد حکومت یا در تحلیل روشنفکرنمایان جامعه با سیاهنمایی و تمرکز بر کاستیها و ضعفهای طبیعی یک جامعه در حال سازندگی مشاهده کرد. اینگونه اعتقادات و الگوهای رفتاری و انتشار آن در جامعه و اطرافیان این افراد، عامل بازدارندگی بخشی از مردم برای حضور در انتخابات میشود.
ب) تلقی محدود از مفهوم پیشرفت در افکار عمومی پیشرفت و توسعه در هر جامعهای، ترکیب پیچیدهای از تحولات نرمافزاری در اذهان، افکار، سازماندهیها و ساخت سختافزارهای جامعه است. وقتی پیشرفت پایدار و درونزا خواهد بود که تحولات در اذهان و افکار و اصلاح ساختارها و نظامهای درونی جامعه اولویت پیدا کند و نتایج آن در ساخت سختافزارهای مناسب ظاهر شود. متأسفانه در کشورهای عقب نگه داشته شده و از جمله از فرهنگ بهجامانده از دوران پهلوی در ایران امروز، هنوز بخش زیادی از مردم ما افرادی را مدیر موفق میدانند که توانسته باشند در ساخت سختافزارها و پدیدههایی که با چشم دیده میشود بیشترین موفقیت را داشته باشند و با این معیار در انتخابات شرکت میکنند، اما بهواسطة وجود فطرت پاک انسانی در آنها و پیوند این فطرت با مبانی دینی، در ناخودآگاه خود انتظار دارند این سازندگی مادی و سختافزاری با پیشرفت معنوی و اخلاقی جامعه همراه باشد و وقتی مردم با محاسبات نادرست ذهنی، احساس میکنند منتخبان قبلی آنها، اینگونه عمل نکردهاند و علیرغم آنکه هر روز اتوبانی، کارخانهای، تأسیساتی را افتتاح میکنند در کنار آن احساس میکنند، رفتن پای صندوق رأی و انتخاب افراد متدین تأثیری ندارد و هر کسی بیاید مجبور است با درآمدهای نفتی در اینگونه امور، صرف وقت کند. در عمل دچار سرخوردگی سیاسی میشوند، غافل از آنکه، این مشکل فرهنگی است که ریشه آن در افکار بخش قالب مردم جامعه است که در واکنشها و طرح انتظاراتشان تجلی یافته است و مدیران ارشد را دچار گمراهی کرده است.
ج) نارساییهای موجود در فرهنگ عمومی متأسفانه در فرهنگ جامعة ما آسیبهایی چون تعارف زیاد، ریا، تملق، چاپلوسی، دروغ، تنبلی، بینظمی، قانونگریزی در بخشهایی از جامعه، موجب یک سلسله نارسایی در روابط مردم با مسئولان میشود که از جمله آنها، افزایش بیرویه توقعات از دولتها، نبود صراحت در توضیح مسائل با مردم، بیتوجهی به اصلاحات فرهنگی در فرهنگ عمومی و اصلاح فرهنگهای سازمانی و فرهنگهای اقشار متخصص جامعه، سبب بروز فساد یا بداخلاقی در بخشهایی از نظام اجرایی، قضایی و مقننه شده است که اینگونه آثار فرهنگی، خود را در کاهش حضور مردم در انتخابات ظاهر میکند.
سوتیترها: 1. در جامعة ما هر تصمیم کلان و خردی که گرفته میشود، باید بتواند علاوهبر تحقق هدف اولیة تصمیم، زمینه را برای تقویت اعتقادات، ارزشها، الگوهای اخلاقی و رفتاری مورد تأیید دین مبین اسلام فراهم کند و نقشی سازنده در شکلگیری فرهنگ اسلامی داشته باشد
2. آنچه بهعنوان اعتقادات و ارزشهای دینی در لایههای زیرین ذهنی مردم و در درون جامعه ما وجود دارد، برای حضور در انتخابات و انتخاب فرد شایسته، یک ظرفیت بالفعل و بالقوه مثبت است
| ||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 158 |