تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,411 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,362 |
انقلابی به گستره تاریخ | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1391، شماره 375، اسفند 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
بیپرده با تاریخ اسفند 57 و فروردین 58 سید روحالله امینآبادی در پی پیروزی انقلاب، در حالی که نهادسازی به عنوان گام اول پس از پیروزی آغاز نشده بود، بحرانها یکی پس از دیگری آغاز و مرزهای شرقی و غربی کشور به فتنهای بزرگ گرفتار شدند. هر چند فقر موروثی از نظام طاغوت در سراسر کشور به خوبی دیده میشد، ولی استعمار پیر برای مرزها اولویت ویژهای قائل بود و در صدد بود بخشهایی از کشور را از میهن اسلامی جدا سازد. کردستان اولین منطقهای بود که دستخوش آشوب شد و ضدانقلاب تمام توان خود را در این منطقه به کار گرفت. ارتش در واپسین روزهای نظام طاغوت با پیوستن به انقلاب، کمر نظام 2500ساله را شکست و به انقلاب خدمت بزرگی کرد و این در حالی بود که گروههای چپ آمریکایی مسلک، در نخستین روزها و ماههای پس از پیروزی انقلاب، تمام تلاش خود را صرف انحلال ارتش کردند، نقشهای که با مقاومت امام خمینی(ره) همچون سایر توطئههای دشمن نقش بر آب شد. با مشخص شدن زمان برگزاری رفراندوم در 11فروردین 58 ، امام خمینی(ره) در اسفندماه سال 57 از مردم دعوت کردند تا در انتخابات به جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد رأی دهند. این رفراندوم در روزهای دهم و یازدهم فروردین سال 58 برگزار شد و بیش از 98 درصد مردم ایران به جمهوری اسلامی رأی دادند. از دیگر رویدادهای مهم فروردین ماه 58 صلح سادات با رژیم صهیونیستی با میانداری کارتر بود که اعتراضات گستردهای را در جهان اسلام به وجود آورد. دستگیری و آزادی فرزندان آیتالله طالقانی در روزهای پایانی فروردین ماه 58 و سوءاستفاده ضدانقلاب از این حادثه که میرفت به فتنهای بزرگ تبدیل شود، از دیگر حوادثی است که به آنها اشاره خواهد شد.
درخواست چپهای آمریکایی برای انحلال ارتش! خواسته انحلال ارتش، ترجیعبند خواستههای چریکها و منافقین در اسفندماه 57 بود. آنها با این ادعا که ارتش به رژیم گذشته تعلق دارد و با تصفیههای گسترده نیز نمیتوان غبار وابستگی را از چهره آن زدود، از رهبر انقلاب خواستند تا ارتش را منحل کند، خواستهای که امام قبلاً آن را بهشدت نفی کرده بود.(۱) در یکی از بیانیههای منافقین در این زمینه آمده بود: «امپریالیسم برای حفظ منافع خود با ایجاد ارتش ضدخلقی، سالهای متمادی کوشید توسط رژیم منحط پهلوی، استبداد و خفقان را بر ملت ما تحمیل کند. اینک استبداد رخت بر بسته است، اما تا انحلال ارتش ضدخلقی و برپایی ارتشی مردمی، این پیروزی از شکست محفوظ نیست، زیرا سیستم حاکم بر این ارتش سیستمی ضدخلقی و در جهت منافع امپریالیسم است». رجوی، سرکرده گروهک نفاق در مراسم سالگرد مصدق در 15 اسفند، نظر نهایی خود را در یک جمله این گونه بیان کرد: «ما به دنبال انهدام سیستم ارتش هستیم نه نفرات آن.»(۲) از سوی دیگر چریکهای فدایی خلق نیز در پایان یکی از تجمعات خود در محل دانشگاه تهران، قطعنامهای صادر و بر انحلال ارتش تأکید کردند. در بخشی از قطعنامه پایانی تجمع چریکهای به اصطلاح فدایی خلق با اشاره به این موضوع که تصفیه ارتش و جایگزینی امرای قبلی با فرماندهان جدید، چاره کار نیست آمده است: «ارتش و دستگاههای عریض و طویل اداری که ستونهای رژیم وابسته به امپریالیسم به شمار میروند باید هر چه زودتر منحل شوند و ارتش نوین خلقی و ارگانهای اداری نوین که پاسخگوی شرایط نوین هستند به وجود آیند.»(۳) امام بهشدت در مقابل این توطئهها مقاومت و شاکله ارتش را بهرغم تصفیه سران جنایتکار آن که در رژیم گذشته دستشان به خون مردم مستضعف ایران آلوده بود، حفظ کرد. رهبر انقلاب با اشاره به انتصابهای صورت گرفته در پادگانها، شهربانی و... خطاب به علما و روحانیون فرمودند: «یکی از کمکهایی که از آقایان ساخته است این است که در این پادگانهایی که کسی را میگذارند و در شهربانی، در کلانتریها که کسی را میگذارند، تأیید کنید. کارشکنی نکنید»(۴) پیروزی انقلاب و تجمعات مشکوکدر نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و در حالی که هنوز نهادهای ادارهکننده جامعه بهخوبی شکل نگرفته و کار خود را در تمامی سطوح آغاز نکرده بودند، گروههای مختلفی هر روز مردم را به ادامه تظاهرات و تحصن با عناوین مختلف دعوت میکردند. گروههای چپگرا از جمله کمونیستها و چریکهای فدایی خلق در پوشش حمایت از امام و انقلاب، از هواداران خود میخواستند به سمت مقر امام حرکت و تظاهرات کنند. در یکی از این موارد که چریکهای فدایی خلق اعلام کرده بودند در روز سوم اسفند به سمت مقر امام راهپیمایی خواهند کرد، دفتر تبلیغات امام با انتشار بیانیهای اعلام کرد این راهپیمایی از طرف کمونیستهاست و شرکت خواهران و برادران مسلمان در راهپیمایی روز پنجشنبه و هر روز دیگری جایز نیست.(۵) سالگرد مصدق در احمدآباد با حضور چپ و راستدر روز 14 اسفند 57 اولین سالگرد مصدق بعد از پیروزی انقلاب برگزار میشود. از چند روز قبل از آن برنامههای وسیعی از سوی نیروهای ملی مذهبی و بهویژه دولت موقت برای هرچه باشکوهتر برگزار شدن این مراسم ترتیب داده شده بود. آیتالله طالقانی هم در این مراسم به مدت نزدیک به یک ساعت سخنرانی کرد.(۶) ایشان به نزدیکانش گفته بود که برای جلوگیری از میدانداری این گروههای فرصتطلب در مراسم آن روز شرکت و سخنرانی خود را طولانی کرده بود. از مسعود رجوی که هواداران گروه خود را برای اولینبار پس از پیروزی انقلاب به یک اجتماع بزرگ دعوت کرده بود تا هدایت الله متین دفتری که این تجمع را وسیلهای برای اعلام موجودیت جبهه دموکراتیک ملی قرار داد، در این اجتماع حضور یافتند. آنان در کنار جبهه ملی، کمونیستهای افراطی و... قصد داشتند در برابر امام خمینی جبهه جدیدی را بگشایند. متین دفتری عضو فعال کانون وکلای دادگستری و از رابطان سفارت آمریکا در ماههای آخر سلطنت پهلوی بود. وی با تشکیل یک جبهه سیاسی از چپهای مارکسیست تا راستهای جبهه ملی میخواست خود را به عنوان یک شخصیت سیاسی محوری مطرح کند.(۷) انعکاس وسیع نظر امام در مورد حجاب اسلامیپس از سخنان امام مبنی بر اینکه زنها بایستی با حجاب در ادارات حاضر شوند، گروههای مختلفی به این سخنان واکنش نشان دادند. در حالی که برخی مخالفان حجاب هر روز به خیابانها میریختند تا مخالفت خود را نشان دهند، علیاصغر حاج سیدجوادی برادر وزیر کشور دولت موقت در مقالهای تحت عنوان «نه استالین، نه سلطان سعید بنتیمور» الزام به رعایت حکم الهی حجاب را موجب افزایش نارضایتیها و نیز سرخوردگی از انقلاب دانست و نوشت: «این دستور که زنها باید حجاب اسلامی بپوشند، به نتیجهای جز افزایش نارضایتی و سرخوردگی از انقلاب از طرف مردم و افزایش دیگری بین مردم و مأموران کمیتهها نمیرسد».(۸) این سخنان و نوشتههای مشابه در حالی مطرح میشدند که انقلاب ملت ایران الهام گرفته از اسلام و آیات قرآن بوده و مردم برای اجرای این احکام به شهادت رسیده و رنجها و سختیها را تحمل کرده بودند. در حالی که برخی گروههای منحرف تلاش میکردند از نظرات آیتالله طالقانی برای نفی ضرورت رعایت حجاب در سطح جامعه سوءاستفاده کنند، ایشان در یک گفتوگوی رادیو تلویزیونی این مطلب را که حجاب بهانهای است تا زنان را از ادارات برانند، مردود اعلام کرد و گفت: «حجاب اسلامی یعنی حجاب وقار، حجاب شخصیت، ساخته من و فقیه و اینها هم نیست، نص صریح قرآن است».(۹) از جمهوری اسلامی تا جمهوری خلق!یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در 29بهمن، شماری از برجستهترین شخصیتهای علمی، مذهبی و سیاسی کشور که در پیروزی انقلاب نقش مهمی داشتند و از یاران نزدیک امام محسوب میشدند، حزب جمهوری اسلامی را تأسیس کردند.(۱۰) به دنبال تشکیل حزب جمهوری اسلامی، حزب جمهوری خلق مسلمان ایران نیز اعلام موجودیت کرد. آیت الله شریعتمداری از مراجع تقلید از حامیان اصلی این حزب محسوب میشد.(۱۱) .و (۱۲) بسیاری از اعضای مؤسس این حزب از جمله سیدهادی خسروشاهی بهزودی و با روشن شدن مشی آمریکایی و ضد ملی خلق مسلمان از آن کناره گرفتند و اعلام برائت کردند. در ماههای آینده زیاد از این حزب خواهیم شنید. هرکسی مسلمان است باید طالب جمهوری اسلامی باشدیکی از مأموریتهای محوله به دولت موقت از سوی امام، زمینهچینی برای برگزاری رفراندومی بود که براساس رأی مردم، شکل نظام آینده کشور را مشخص میکرد. در روز9 اسفند 57 اعلام شد که رفراندوم قطعاً در روز جمعه 10 فروردین ماه سال آینده انجام خواهد شد.(۱۳) در حالی که گروههای مختلف از مردم میخواستند به جمهوری، جمهوری دموکراتیک، جمهوری دموکراتیک اسلامی و... رأی بدهند، امام خمینی بارها اعلام کردند مسلمانان باید به جمهوری اسلامی رأی دهند. در ادامه به برخی از نظرات امام در این زمینه که در اسفند ماه 57 اعلام شدند، اشاره میشود: ـ آنکه ملت ما میخواهد جمهوری اسلامی است نه جمهوری فقط، نه جمهوری دمکراتیک، نه جمهوری دمکراتیک اسلامی؛ «جمهوری اسلامی» ـ رأی من حکومت جمهوری است، «جمهوری اسلامی» است. هر کسی که تبعیت از اسلام دارد، باید جمهوری اسلامی بخواهد. لکن، تمام مردم آزادند که آرای خودشان را بنویسند و بگویند که ما رژیم سلطنتی میخواهیم، بگویند که ما برگشت محمدرضا پهلوی را میخواهیم؛ آزادند! بگویند که ما رژیم غربی میخواهیم. جمهوری باشد، لکن اسلام نباشد.(۱۴) ـ آنهائی که در نوشتجاتشان از «جمهوری» دم میزنند ـ فقط جمهوری ـ یعنی اسلام نه. آنهایی که «جمهوری دمکراتیک» میگویند، یعنی جمهوری غربی، جمهوری اسلامی نه، آنها میخواهند باز همان مصایب را با فرم دیگر برای ما به بار بیاورند. آنها اصلاً در این نهضت دخالت نداشتند.(۱۵) ـ همۀ شما باید رأی بدهید. رأی به جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد.(۱۶) تحریمکنندگان اولین انتخاباتجبهه دموکراتیک ملی، چریکهای فدایی خلق و چند جمعیت دیگر از جمله گروههایی بودند که اولین انتخابات جمهوری اسلامی را تحریم کردند. جبهه دموکراتیک ملی طی بیانیهای نحوه برگزاری رفراندومی را که از سوی دولت در باره تعیین نوع رژیم آینده کشور اعلام شد، غیردموکراتیک خواند و اعلام داشت اگر رفراندوم به همین شیوه برگزار شود، نیروهای مترقی، از جمله ما در انتخابات شرکت نخواهیم کرد. سازمان چریکهای فدایی خلق ایران نیز طی بیانیهای اعلام کرد به دلیل اینکه طرح سئوال رفراندوم یکجانبه و مستبدانه است و دولت نیز قادر به تضمین آزادی برای همه نیروهای سیاسی نیست، این سازمان در رفراندوم شرکت نخواهد کرد. سرانجام در روزهای دهم و یازدهم فروردین 58 رفراندوم در سراسر کشور برگزار شد و بر اساس نتایج اعلام شده، حکومت ایران با رأی بیش از 20 میلیون ایرانی «جمهوری اسلامی» شد. حداقل سن رأیدهندگان در این انتخابات 16سال بود و 2/98 درصد از شرکتکنندگان به جمهوری اسلامی رأی دادند. تجزیهطلبی تحت نام خودمختاریبه دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در گوشه کنار کشور، از سیستان و بلوچستان گرفته تا کردستان و روز بعد خلق عرب، زمزمههای تجزیهطلبی و خودمختاری بلند شد. اگر چه در اعلامیههای رسمی و سخنرانیها سخنی از تجزیهطلبی به میان نمیآمد، ولی روشن بود که عدهای دنبال جدا شدن مرزنشینان ایران از کشور هستند. در اسفندماه 57 اعضای جامعه دفاع از آزادی و انقلاب که در سنندج تشکیل شده بود هشدار داد که سازمان امنیت ترکیه با همکاری سازمان جاسوسی آمریکا در حال توطئه برای به وجود آوردن اغتشاش در کردستان هستند. این کمیته تأکید داشت: «حوادثی که فعلاً در کردستان رخ میدهد معلول یک توطئه بینالمللی است که ریشههای گستردهای دارد و اگر در کردستان به نتیجه برسد در چهار گوشه ایران زمزمه تجزیهطلبی را بلند خواهند کرد.»(۱۷) در فروردین ماه سال بعد [1358] نیز گروهی از عربزبان خوزستان در ورزشگاه اهواز اجتماع کردند و خواستار خودمختاری شدند. محکومیت هر نوع اندیشه تجزیهطلبی، به رسمیت شناختن زبان عربی به عنوان زبان ملی خلق مسلمان عرب ایران و تدریس آن به عنوان زبان اول در تمام مراحل آموزشی همراه با زبان فارسی، ایجاد مدارس و آموزشگاهها در روستاها، تشکیل مجلس عربی برای تصویب قوانین محلی و نظارت بر قوانین و دایر کردن دادگاههای عربی ایرانی، مشارکت در مجلس مؤسسان نسبت به جمعیت خلق عرب ایران، اعطای حق اولویت برای تصدی پستهای عالی در بخشهای دولتی، خصوصی و شرکتها، انتخاب نمایندگان عرب در مجلس شورای ملی، اعتراف به ملیت خلق عرب مسلمان ایران از طریق جمهوری اسلامی، شرکت در ارتش ملی و نیروی هوایی و امکان نیل به درجات عالی افسری، نامگذاری شهرها و روستاها از تمام منطقه به نامهای تاریخی آن، وضع این مواد در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و در نهایت اعطای خودمختاری به خلق عرب همانند سایر خلقهای ایران از جمله خواستهای تجمعکنندگان بود.(۱۸) بهسادگی میشد دریلفت که این فتنه سر دراز دارد و امروز در کردستان و خوزستان و فردا در سیستان و بلوچستان و ترکمن صحرا علم خودمختاری برافراشته خواهد شد. تأسیس بنیاد مستضعفانامام خمینی در نهم اسفندماه همین سال طی حکمی فرمان تأسیس بنیاد مستضعفان را صادر کردند.(۱۹)در پی حکم امام خمینی مبنی بر مصادره اموال منقول و غیرمنقول خاندان پهلوی و کارگردانان اصلی رژیم سابق و صرف آن در امور رفاهی مستضعفان و محرومان، شورای انقلاب اقدام به ایجاد مؤسسهای به نام بنیاد مستضعفان کرد. وظیفه این بنیاد شناسایی و ضبط این اموال اعم از املاک و سپردههای بانکی و پول نقد و غیره و ایجاد واحدهای مسکونی برای محرومان بود.(۲۰) حکم تشکیل کمیته امدادامام خمینی در 14 اسفند 57 فرمان تشکیل کمیته امداد را صادر و طی حکمی خطاب به مهدی کروبی تأکید کردند: «به جنابعالی مأموریت داده میشود به اتفاق آقایان حاج حبیباللّه عسگراولادی و حاج حبیباللّه شفیق در تشکیل کمیتههای امداد در تهران و شهرستانها اقدام لازم را نموده و حسابی تحت همین عنوان امداد باز کرده و وجوهی را که تعیین شده، در حساب مزبور واریز نموده و با حُسن تدبیر، کمیتههای مزبور را سرپرستی کنید.»(۲۱)
شاه آواره! شاه مخلوع که از روز 26 دی ماه سال 57 کشور را ترک کرده بود، اینک پس از سقوط کامل رژیم سلطنتی در هیچ جایی احساس امنیت و آزادی نمیکرد. وی پس از شنیدن خبر اعدام هشت ژنرال که از دوستان نزدیک و قدیمی او بودند در حالت بهت و گیجی به سر میبرد. مقامهای دولت مغرب که قبلاً گفته بودند شاه میتواند تا هر وقت که بخواهد با همراهانش در قصر دارالسلام بماند، اما در عین حال رژیم جدید ایران را به رسمیت شناختند و بهطور خصوصی گفتند که از رفتن شاه به یک کشور دیگر بسیار شادمان خواهند شد.(۲۲) انگلیس نیز از طریق مجاری غیررسمی به شاه سابق ایران اطلاع داد که باید برنامهاش را برای اقامت دائم در انگلیس کنار بگذارد. دیلی تلگراف نوشت: «لندن باید این حقیقت را بپذیرد که شاه دیگر به ایران بازنخواهد گشت و انگلیس تا آنجا که ممکن است باید به روابط بازرگانی خود با رژیم جدید ایران ادامه دهد».(۲۳) روزنامه اسرائیلی معاریو نیز فاش کرد که شاه ایران از اسرائیل تقاضای کمک کرده بود، اما موشهدایان وزیرخارجه رژیم صهیونیستی این تقاضا را رد کرده بود. یک منبع موثق در وزارت خارجه اسرائیل در این زمینه گفته بود: « موشهدایان از شش هفته پیش از کنارهگیری اجباری شاه دریافته بود که پاسخ دادن به چنین تقاضایی بیهوده است و شاه روزهای آخرش را میگذراند».(۲۴) در این میان این تنها مصر بود که خواهان حضور شاه در آن کشور بود. گویا سادات نیز به دنبال سرنوشت شاه بود!
ضربهای که آمریکا از انقلاب ایران متحمل شد پیروزی انقلاب بزرگترین ضربه را به منافع آمریکا در منطقه وارد کرد. رسانههای داخلی و خارجی در اسفندماه 57 اخبار و تحلیلهایی را منتشر کردند که نشان از ضربهای داشت که آمریکا و غرب از انقلاب ایران متحمل شده بودند. به عنوان نمونه روزنامه هاآرتص چاپ بیتالمقدس از قول یک منبع دولتی نوشت: «قطع روابط اسرائیل با ایران یکی از شدیدترین ضربههایی است که اسرائیل در سالهای اخیر تحمل کرده است.»(۲۵) جیمی کارتر رئیسجمهور امریکا نیز اعلام کرد: «از دست ما برای جلوگیری از سقوط شاه کاری ساخته نبود، چون نمیتوانستیم در مقابل نیروهای پیچیده اجتماعی، سیاسی و مذهبیای که منجر به سقوط شاه شدند، مقاومت کنیم».(۲۶) یکی از بانکهای مهم آمریکایی نیز پیشبینی کرد: «ناآرامیهای ایران احتمالاً در سال جاری میلادی به قیمت 2 تا 3 میلیارد دلار (21 میلیارد تومان) جهت پرداخت بهای بیشتر نفت و از دست دادن صادرات برای آمریکا تمام خواهد شد».(۲۷) جرالد فورد رئیسجمهور پیشین آمریکا نیز گفت: «وجود ناهماهنگی در سیاست دولت کارتر نقش عمدهای در سقوط شاه سابق ایران داشت». جرالد فورد البته به این مسئله نیز اعتراف کرد که هماهنگی در دولت کارتر نیز نمیتوانست شاه را از سقوط نجات دهد، ولی این ناهماهنگی سقوط رژیم سابق ایران را سرعت بخشید.(۲۸) ویلیام کلبی رئیس پیشین سیا نیز بینظمی این سازمان را عامل سقوط شاه دانست. وی گفت: «سیا نتوانست سقوط شاه را پیشبینی کند و در نتیجه این بینظمی به سقوط رژیم سابق منجر شد».(۲۹) نیویورک تایمز نیز در یکی از شمارههای خود نوشت: «فقدان ایران به عنوان یک منبع اطلاعاتی در باره آزمایش موشکهای شوروی به آمریکا در مورد هماهنگ شدن به قرارداد سالت 2 لطمه خواهد زد».(۳۰) جرج بال معاون پیشین وزارت خارجه آمریکا نیز گفت: «غرب و متحدانش بایستی برای جلوگیری از وقوع اتفاقاتی نظیر آنچه که در ایران رخ داد، قاطعانه وارد عمل شوند».(۳۱) مؤسسه پیشبینیهای اقتصادی چیس اکونومتریک شعبه چیس مانهاتان بانک نیز پیشبینی کرد که پیامدهای حوادث ایران برای موازنه بازرگانی آمریکا به قیمت 5 میلیارد دلار تمام شده و از نرخ رشد اقتصادی در بسیاری از کشورها خواهد کاست.(۳۲)
صلح مصر و اسرائیل و پیام امام در فروردینماه 58 بهرغم مخالفت و انتقاد شدید اعراب و بسیاری از کشورهای اسلامی، احزاب و مطبوعات انور سادات و مناخیم بگین با حضور کارتر در کاخ سفید واشنگتن پیمان صلحی را امضا کردند و به این ترتیب مصر از مبارزه 30 ساله اعراب خارج شد. کارتر که معمار نزدیکی مصر با اسرائیل است برای شرکت در این مراسم دهها تن از رجال و شخصیتهای آمریکایی را به کاخ سفید دعوت کرده بود.(۳۳) به دنبال صلح انورسادات، رئیسجمهور وقت مصر با رژیم صهیونیستی در 5 فروردین ماه سال 58 ، امام خمینی در پیامی سران مصر را خائن نامیدند. در اطلاعیه رهبر انقلاب آمده بود: «سادات با قبول این صلح، وابستگى خود را به دولت استعمارگر امریکا آشکارتر کرد. از دوست شاه سابق ایران بیش از این نمىتوان انتظار داشت. ایران خود را با برادران مسلمان کشورهاى عربى همگام دانسته و خود را در تصمیمگیریهاى آنان شریک مىداند. ایران صلح سادات و اسرائیل را خیانت به اسلام و مسلمین و برادران عرب مىداند».(۳۴)
اعدام هویدا در 18 فروردین 58 امیرعباس هویدا نخستوزیر شاه در طول سالهای ۵۳-13۴۶ اعدام شد. امیرعباس هویدا به دلیل ارتکاب جرایمی چون افساد فیالارض، خیانت به ملت، شرکت مستقیم در فعالیتهای جاسوسی به نفع غرب و صهیونیسم، قیام علیه امنیت و استقلال کشور با تشکیل کابینههای دستنشانده آمریکا و انگلیس، پرداخت درآمدهای ملی حاصله از نفت به شاه، فرح و ممالک وابسته به غرب و شرکت مستقیم در قاچاق هروئین در فرانسه 18 فروردین 58 اعدام شد. هویدا در جلسه محاکمه خود در پاسخ به رئیس دادگاه با بیان این که من به وجود آورنده سیستم نبودم گفت: «اگر من این کارها را نمیکردم، دیگری انجام میداد.» نماینده دادستان در پاسخ به این بخش از اظهارات هویدا گفت: «پاسخ شما شبیه این است که بگوییم شمر گناهی نداشت، چون اگر او امام حسین را شهید نمیکرد کس دیگری این کار را میکرد!».
فتنهای که امام آن را مهار کرد دستگیری و آزادی فرزندان آیتالله طالقانی از دیگر حوادث مهم فروردین 58 بود. ابوالحسن و مجتبی دو نفر از فرزندان آیتالله طالقانی در نیمه شب 23 فروردین 58 پس از خروج از سفارت فلسطین، بازداشت و بعد از یک روز آزاد شدند. با دستگیری فرزندان آیتالله طالقانی گروههای چپ که در جریان رفراندوم نتوانسته بودند با سنگاندازی جلوی روند انتخابات، تحریم آن و تحریک مردم به هدف برسند، با آیتالله طالقانی و خانواده ایشان اظهار همدردی کردند و مردم را به تظاهرات و اعتراض فراخواندند. چریکهای فدایی خلق که در جریان حوادث گنبد از متهمان ردیف اول بودند، با سوءاستفاده از فرصت به وجود آمده و در بیانیهای که به مناسبت دستگیری فرزندان آیتالله طالقانی صادر کردند، سپاه پاسداران را متهم کردند که در گنبد آتش جنگ را برافروخته است.(۳۵) چند روز بعد از این ماجرا که به مدد تعدادی از احزاب ضد انقلاب میرفت تا به فتنهای بزرگ تبدیل شود، امام خمینی با اشاره به این حوادث فرمودند: «این مردمی که در مسئلۀ آقای طالقانی که مورد احترام همۀ ماست، این مردمی که جلو افتادند و این تظاهراتها را کردند، اینها برای خاطر آقای طالقانی این کار را کردند؟! یعنی اینها علاقه دارند به آقای طالقانی؟! آن کسی که خدا را قبول ندارد با آقای طالقانی که خدا را قبول دارد و شخصی روحانی و متعبد به اسلام است، برای او این کارها را کردند؟! یا برای اینکه نگذارند محیط سالم باشد؟» امام خمینی در ادامه سخنرانی بسیار مهم خود با اشاره به این نکته که در زمان شاه، رژیم پیش از ماههای رمضان و محرم با جریانسازیها اذهان عمومی را از جنایات رژیم به یک سری مسائل جزئی و بیاهمیت سوق میداد، به موضوع شریعتی و کتاب شهید جاوید اشاره کردند و فرمودند: «یک کسی را میگیرند، مثلاً احمد ما را میگیرند ـ ولو این که اگر احمد را بگیرند و بکُشند هم من حرفی نمیزنم، اما میخواهند اینها [غائله] درست بکنند.»(۳۶) و این گونه بود که به مدد رهبری امام، فتنه ضدانقلاب در ایجاد تقابل میان آیتالله طالقانی و امام و انقلاب شکست خورد.
پینوشتها ۱ـ صحیفه امام، جلد 6، صفحه 151. ۲ـ اطلاعات، 15 اسفند 1357، صفحه 7. ۳ـ اطلاعات، 5 اسفند 1357، صفحه 7. ۴ـ صحیفه امام، جلد 6، صفحه 248. ۵ـ اطلاعات، 2 اسفند 1357، صفحه 1 و 2. ۶ـ اطلاعات، 15 اسفند 1357، صفحه 8. ۷ـ کیهان، 18 بهمن 1390، صفحه 8. ۸ـ روزنامه اطلاعات، 20 اسفند 1357، صفحه 4. ۹ـ روزنامه اطلاعات، 20 اسفند 1357، صفحه 7. ۱۰ـ کیهان، 27 اسفند 1357، صفحه 8. ۱۱ـ کیهان، 6 اسفند 1357، صفحه 2. ۱۲ـ همان، صفحه 8. ۱۳ـ اطلاعات، 9 اسفند 1357، صفحه 7. ۱۴ـ صحیفه امام، جلد 6، صفحه 269. ۱۵ـ صحیفه امام، جلد 6، صفحه 350. ۱۶ـ صحیفه امام، جلد 6، صفحه 356. ۱۷ـ اطلاعات، 2 اسفند 1357، صفحه 1. ۱۸ـ اطلاعات، 6 فروردین 1357، صفحه 5. ۱۹ـ صحیفه امام، جلد 6، صفحه 267. ۲۰ـ کیهان، 22 اسفند 1357، صفحه 3. ۲۱ـ صحیفه امام، جلد 6، صفحه 367. ۲۲ـ اطلاعات، 5 اسفند 1357، صفحه 8. ۲۳ـ کیهان، 3 اسفند 1357، صفحه 8. ۲۴ـ همان. ۲۵ـ کیهان، 5 اسفند 1357، صفحه 8.۲۶ـ اطلاعات، 9 اسفند 1357، صفحه 2.۲۷ـ کیهان، 9 اسفند 1357، صفحه 2.۲۸ـ اطلاعات، 10 اسفند 1357، صفحه 8.۲۹ـ اطلاعات، 10 اسفند 1357، صفحه 8.۳۰ـ اطلاعات، 16 اسفند 1357، صفحه 8.۳۱ـ کیهان، 20 اسفند 1357، صفحه 8. ۳۲ـ اطلاعات،22 اسفند 1357، صفحه 8. ۳۳ـ اطلاعات، 6 فروردین 1358، صفحه 8 و اطلاعات، 7 فروردین 1358، صفحه 8. ۳۴ـ صحیفه امام، ج6، صفحه 410. ۳۵ـ اطلاعات، 25 فروردین 1358، صفحه 2. ۳۶ـ صحیفه امام، جلد 7، صفحه 35.
سوتیترها:
1.
در اسفندماه سال 57 از مردم دعوت کردند تا در انتخابات به جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد رأی دهند. این رفراندوم در روزهای دهم و یازدهم فروردین سال 58 برگزار شد و بیش از 98 درصد مردم ایران به جمهوری اسلامی رأی دادند.
2. جبهه دموکراتیک ملی، چریکهای فدایی خلق و چند جمعیت دیگر، اولین انتخابات جمهوری اسلامی را تحریم کردند. جبهه دموکراتیک ملی طی بیانیهای نحوه برگزاری رفراندومی را که از سوی دولت در باره تعیین نوع رژیم آینده کشور اعلام شد، غیردموکراتیک خواند و اعلام داشت اگر رفراندوم به همین شیوه برگزار شود، نیروهای مترقی، از جمله ما در انتخابات شرکت نخواهیم کرد.
3.
هویدا در جلسه محاکمه خود در پاسخ به رئیس دادگاه با بیان این که من به وجود آورنده سیستم نبودم گفت: «اگر من این کارها را نمیکردم، دیگری انجام میداد.» نماینده دادستان در پاسخ به این بخش از اظهارات هویدا گفت: «پاسخ شما شبیه این است که بگوییم شمر گناهی نداشت، چون اگر او امام حسین را شهید نمیکرد کس دیگری این کار را میکرد!».
4. با دستگیری فرزندان آیتالله طالقانی گروههای چپ که در جریان رفراندوم نتوانسته بودند با سنگاندازی جلوی روند انتخابات، تحریم آن و تحریک مردم به هدف برسند، با آیتالله طالقانی و خانواده ایشان اظهار همدردی کردند و مردم را به تظاهرات و اعتراض فراخواندند، اما به مدد رهبری امام، فتنه ضدانقلاب در ایجاد تقابل میان آیتالله طالقانی و امام و انقلاب شکست خورد.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 162 |