تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,239 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,147 |
ضرب المثل | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 1، دوره 19، 223-آبان -1387-، مهر 1387 | ||
نویسنده | ||
آملی سید محسن موسوی | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
آیا تا به حال شده که کاری را به شما واگذار کنند و شما از روی بیمیلی آن کار را انجام دهید؟ یا این که مجبورتان کنند به کاری که دوستش ندارید، مشغول شوید؟ مثلاً یک روز پدربزرگتان با چند سطل رنگ، فرچه و قلممو بیاید و بگوید: «پارساجان، دیوارهای حیاط خیلی کثیف شده، برای تغییر لباسش، دست شما را میبوسد! از فردا مشغول شو و آنها را رنگ بزن.» در حالی که شما از بوی رنگ متنفرید و دلتان نمیخواهد مجبور به تحمل بوی آن شوید. در این حال چه میکنید؟
یا اصلاً برایتان اتفاق افتاده که در حین انجام کاری متوجه شوید که خرابکاری کردید و به فکر آن بیفتید که یک جوری سر و ته قضیه را جمع کنید و طوری جلوه بدهید که اصلاً اتفاقی نیفتاده و کار را درست انجام دادید. آیا میدانید در فرهنگ عامیانهی ما ایرانیان در چنین مواردی چه گفته میشود؟ بله، به این کارها میگویند: «ماستمالی کردن».
اما چه ربطی میان این چیزهایی که گفتیم با ماست وجود دارد و با مالیدن ماست. چطور میتوان کاری را که خراب شده درست کرد و یک رنگ و لعاب فریبنده به آن داد؟
عبارت مَثَلی «ماستمالی کردن» در کتاب فرهنگ لغات عامیانه، یعنی: امری که ممکن است موجب مرافعه و نزاع شود لاپوشانی کردن و آن را مورد توجیه و تأویل قرار دادن، رفع و رجوع کردن، سر و ته کاری را به هم آوردن و ظاهر قضایا را به نحوی درست کردن است؛ به عبارت دیگر ماستمالی کردن یعنی چیزی را که موجب دعوا و درگیری است، توجیه کرده و به شکلی سر و ته کار را به هم آورده و ظاهراً قضایا را به نحوی درست کنند تا موجب خشم یا اختلاف نگردد.
دربارهی ریشهی پیدایش این مثل گفتهاند:
«هنگام عروسی محمدرضا پهلوی با همسر مصریاش فوزیه بود. میهمانان بسیاری را برای این جشن بزرگ دعوت کرده بودند. قرار بود که میهمانان مصری، همراهان و خانواده عروس با قطار و از طریق راهآهن جنوب تهران وارد شوند. از آنجایی که همواره حاشیهی ریل راهآهن، نمایی از چهرهی فقر بود و روستاها و محلاتی که در کنار ریل آهن بود نمای خوبی برای میهمانان عروسی ایجاد نمیکرد، از طرف دربار شاه و شهربانی دستور اکید صادر شده بود که دیوارهای تمام دهات طول راه و خانههای مجاور خط آهن را سفید کنند. مردم هر محله و دهی با ریاست کدخداها، دست به کار شدند و با گچ و آهک و چیزهای دیگر شروع به سفید کردن در و دیوار کردند. در یکی از دهات چون گچ در دسترس نبود به بخشدار منطقه خبر دادند تا راه چارهای پیدا کنند. بخشدار دستور میدهد که با کشک و ماست که در آن ده فراوان بود دیوارها را سفید نمایند، به این منظور بیش از یکهزار و دویست ریال بودجه تعیین شد. با این پول مقدار زیادی ماست خریداری شده و در و دیوار ده را ماستمالی کردند.»
آری، ماستمالی کردن یعنی قضیه را به صورت ظاهر خاتمهدادن، از آن موقع ورد زبان گردید و در موارد لازم و در جای مناسبش مورد استفاده و استناد قرار میگیرد.﷼
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 272 |