تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,100 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,034 |
کوچه روبرو | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 1، دوره 19، شماره 228، اسفند 1387 | ||
نویسنده | ||
فاطمه چاوشی | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
فائزه عالمی، جوان نسل سومی که با پشتکار خود توانست مدال برنز یازدهمین دورهی المپیاد زیست کشوری را برگردن بیندازد. اهل سیاست و سینما نیست. بسیار خوشاخلاق و خوش برخورد است. صبر زیادش را از آنجا فهمیدم که وقتی گفتم صدایت ضبط نشده است، آرام خندید. دوباره و با حوصلهی زیاد به سؤالهایم جواب داد. جوانی که خودش را باور کرد و خواست از تواناییهایش استفاده کند.
* خودتان را معرفی کنید.
- فائزه عالمی هستم. پدرم شغل آزاد دارند. ماردم خانهدار هستند. دانشآموز پیشدانشگاهی دبیرستان قم هستم.
* از چه زمانی علاقهمند به زیست شدی؟
- از اول دبیرستان بود که متوجه شدم واقعاً زیست را دوست دارم و بعد هم با گذشت زمان این علاقه افزونتر شد.
* چه چیزی این انگیزه را برایت ایجاد میکرد که به دنبال زیست بروی؟
- من همیشه به محیط اطرافم دقت داشتم. دلم میخواست علت هر پدیده را بدانم. وقتی کمی دربارهی آنها مطالعه میکردم، در آن غرق میشدم و رها کردن آن برایم مشکل بود. من به این کار علاقهی زیادی داشتم.
* آیا علاقه برای المپیاد کافی است؟
- علاقه و اراده با هم برای المپیاد لازم هستند. تلاش برای چیزی که میخواهیم رویای ما را به واقعیت تبدیل میکند.
* کسانی که میخواهند برای المپیاد مطالعه کنند از کجا شروع کنند.
- اوّل از همه باید علاقهی خودشان را پیدا کنند. بعد از آن باید از کتابهای مبتدی هر رشتهای که قصد شرکت در آن را دارند استفاده کنند و با مطالعهی این کتابها اطلاعات خودشان را افزایش دهند.
* از چه کتابهایی کمک گرفتید؟
- کتابی که با آن شروع کردم کمپبل بود. کمپبل کتابی است که مطالب ابتدایی را در تمام موضوعات دارد. بعد از آن متناسب با هر مبحث به کتابهای تخصصیتر مراجعه کردم؛ بیوشیمی لینجر و فیزیولوژی کایتون از این جملهاند.
* المپیاد در چند مرحله برگزار شد؟ سطح آن چطور بود؟
- در دو مرحله برگزار شد. شرکت برای تمام دانشآموزان در مرحلهی اول امکانپذیر بود، و این مرحله تستی برگزار شد. در این مرحله سطح سؤالها نسبتاً ساده بود و هر کس با خواندن دقیق کتب درسی میتوانست در مرحلهی اول، موفقیت نسبی خوبی را به دست آورد. مرحلهی دوم سؤالها تشریحی و سطح سؤالها تخصصیتر بود.
* هنگام پخش سؤالها چه حالی داشتی؟
- خیالم راحت بود؛ چون در حد توانم تلاشم را کرده بودم و نتیجهی آن را به خدا واگذار نمودم.
* کار تو سختتر بود یا داوطلبان کنکوری؟
- {کمی فکر میکند} کنکوریها؛ چون مجبور هستند درسهایی را مطالعه کنند که شاید آنها را دوست ندارند؛ امّا سطح کاری من شاید بیشتر از داوطلبان کنکوری بود؛ ولی با عشق و علاقه آن را مطالعه میکردم و اصلاً احساس خستگی نمیکردم.
* اصلاً کنکور را دوست داری؟
- بله، {میخندد}. هر چیزی که آدم را یک پله بالاتر ببرد دوست داشتنی است.
* مدرسه چه نقشی در موفقیتت داشت؟
- علاقهی من به المپیاد زیست از کلاسِ المپیادی بود که مدرسه برگزار میکرد. سال دوم دبیرستان اوّلین سالی بود که در این کلاسها شرکت کردم. در آن موقع کلاس المپیاد زیست مخصوص دانشآموران سوم دبیرستان بود؛ امّا من بهطور قاچاقی در کلاس وارد شدم. وقتی استاد تدریس میکرد، هیچچیز از صحبتهای استاد را متوجه نمیشدم. در آن کلاس استاد با دید دیگری به زیست نگاه میکرد و آن را تجزیه و تحلیل مینمود. برخلاف تصوّر دیگران که زیست را درسی حفظ کردنی میدانند، از آنجا تصمیم جدی برای شرکت در المپیاد زیست گرفتم.
* برنامهریزی درسیات چطور بود؟
- تا قبل از قبولی در مرحلهی اول با توجه به امتحان نهایی که داشتم، اولویت اولم با درسهای مدرسه بود. برای خواندن کتابهای المپیاد از وقت خواب و تفریحم میزدم؛ امّا پس از قبولی در مرحلهی دوم با توجه به حجم زیاد کارم، درسهای مدرسه را کنار گذاشتم و فقط برای المپیاد خواندم تا اردیبهشت که مرحلهی دوم را دادم، تنها برای کلاس ریاضی به مدرسه میآمدم.
* از درسهایت عقب نمیافتادی؟
- عقب افتادم؛ ولی بعد از اینکه مرحلهی دوم را دادم، شبانهروز درسهایم را خواندم تا برای امتحان نهایی آماده شدم.
* اهل جیمزدن از کلاس هم هستی؟
- خیلی زیاد {میخندد}. معاون مدرسه خیلی با ما همکاری کردند. معلمها هم شرایط ما را درک کرده بودند؛ حتی بعضی از دبیران که ما را در سالن مدرسه میدیدند به ما میگفتند: «شما اگر سؤالی دارید حتماً بیایید و بپرسید.»
* میکروسکوپ را به پیچ و آچار ترجیح میدهی؟
- من میکروسکوپ را بر همهی ابزارهای دیگر ترجیح میدهم؛ چون زیر میکروسکوپ یک دنیای متفاوت از این دنیا وجود دارد و هر چیزی را طور دیگر میتوان دید.
* آدمها چی؟ آنها را هم میکروسکوپی میبینی؟
- آدمها را سعی میکنم میکروسکوپی نبینم. میکروسکوپ جزئیات را خیلی دقیق و واضح نشان میدهد. اگر وارد جزئیات آدمها نشویم، دوستداشتنیتر به نظر میرسند.
* زیباترین نمونهای که زیر میکروسکوپ دیدی چه بود؟
- اپیدرم برگ کاهو {به من هم توصیه میکند تا حتماً آن را ببینم}.
* دوست داری در چه رشتهای ادامه تحصیل بدهی؟
- پزشکی را خیلی دوست دارم.
* الگوی علمیات کیست؟
- کسی که به هدفش عشق بورزد و برای دستیابی به آن تلاش کند، بهترین الگوی علمی است.
* رمز موفقیت خودت را چه میدانی؟
- اول لطف خداوند و بعد روحیهای که خانوادهام به من میدادند. همچنین کمک و همکاری استادان و معلمانم و در آخر هم علاقهی زیاد من به زیست و تلاشی که برای آن کردم.
* از تجربهی دیگران هم در کارهایت استفاده میکنی؟
- بله، تجربهی دیگران در موفقیت تأثیر زیادی دارد؛ چون وقت انسان آنقدرها هم زیاد نیست که همهچیز را امتحان کند.
* بزرگترین آرزویت؟
- شاید خیلی کلیشهای به نظر برسد؛ امّا من واقعاً دوست دارم که بتوانم در جامعه مفید باشم و به دیگران کمک کنم.
* آخرین فیلمی که دیدی؟
- {خیلی فکر میکند} آخرین فیلمی را که دیدم یادم نمیآید؛ امّا فکر کنم شنل قرمزی آخرین چیزی بود که دیدم. حقیقتش به فیلمهای تلویزیون علاقهای ندارم. فکر میکنم از اول دبیرستان شاید یک یا دو قسمت از سریالی را دیده باشم. {میخندد} تا الآن نتوانستم سریال را بهطور کامل دنبال کنم.
* بهترین کتابی که خواندی و همیشه یادت میماند؟
- کتاب رمان «من او» از آقای رضا امیرخانی.
* این امید را داشتی که بین این همه دانشآموز مدال کسب کنی؟
- اولش این باور را نداشتم که میتوانم موفق شوم؛ امّا پدرم به من بسیار روحیه میدادند. من و پدرم هر شب با هم صحبت میکردیم و این شروع خوبی بود برای اینکه من تواناییهای خودم را باور کنم و بعد هم تلاش زیادی برای هدفم انجام دادم.
* تاکنون ناامید هم شدهای؟
- خب گاهی پیش میآید؛ امّا سعی میکنم جلو آن را بگیرم؛چون بزرگترین بلاست. بعضی وقتها روی مسألهای شب تا صبح فکر میکردم و وقتی جواب مسأله را پیدا میکردم، آن را به استاد نشان میدادم. استاد میگفت نه، پاسخ این نیست. {میخندد} خب آن وقت اصلاً حال خوبی بهت دست نمیدهد.
* فائزه عالمی در ده سال آینده کجا و چطوری؟
- شاید دانشگاه و در حال خواند کتاب. {میخندد} البته امیدوارم.
* حرف آخر؟
- المپیاد چیزی نیست که برای آدمهای خارقالعاده باشد. هر آدمی میتواند با تلاش خود در آن موفق شود.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 160 |