تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,819 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,980 |
شعر | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 1، دوره 20، شماره 19، فروردین 1388 | ||
نویسنده | ||
هاشم اسلامى | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
مسافر
روزهای هفته هر کدام
یک مسافرند
جمع میشوند توی ایستگاه
توی ایستگاه ماه
جملهها، قطار میشوند
روزهای هفته پُشت هم
یکییکی سوار میشوند
توی جیبهایشان
عطر خاطرات ماست
میبَرند.
خاطرات دور میشوند
میپَرند.
****
مثل حافظ
سعدی و حافظ را
خواندهام چندین بار
عکس مولانا را
زدهام بر دیوار
*
هر کجا میگویند
شب شعری برپاست
حاضران میدانند
جای من هم آنجاست
*
شاعری آسان نیست
من خودم میدانم
گاهگاهی شعری
زیرلب میخوانم
*
«غزلی چون حافظ»
آرزویم این است
مثل حافظ بودن
واقعاً شیرین است!
*****
بهار
ساز میزد جویبار
غرق گل شد روزگار
سبز و زیبا میشدند
بوتههای زرد خار
یک به یک گل میشدند
غنچههای بیقرار
در کنار سنگها
پوست میانداخت مار
این شروع زندگیست:
اولین صبح بهار
******
تماشا
دست زیر چانه، پشت پنجره
خیرهام طرح غروب کوچه را
کوچهی کمرنگ ما زیبا شده
از غروب رنگها و لحظهها
*
با عبور ابرهای رهگذر
«باز باران با ترانه» میچکد
قطره قطره آسمان و ابرها
روی بام و توی خانه میچکد
*
حسی از شادابی و تازه شدن
خلوت قلب مرا پر میکند
چشم من از دیدن این منظره
از خدای خود تشکر میکند
*
روح من مثل پرنده میپرد
میشود قاطی میان منظره
من ولی تنها به کوچه خیرهام
دست زیر چانه، پشت پنجره
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 95 |