تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,743 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,961 |
کوچه دوستی | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 1، دوره 20، شماره 21، خرداد 1388 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
سلام آسمانه جان. خسته نباشید.
از این همه مطالب زیبایت ممنونم. واقعاً که شیرین هستی. برایت نامه و متنی نوشته بودم که چاپش کردی. خیلی خوشحال شدم. تو با آمدنت باعث خوشحالی همهی بچهها میشوی؛ امّا تو هم مثل من بیدقتی داری. سهچهارتا کلمه را ننوشته بودی و متنم مقداری خراب شده بود. لطفاً دقت کن که ناقص یا خراب نشوند. آسمانه، تو با چاپ کردن نوشتههای بچهها به آنها اعتماد به نفس میدهی، همانگونه که به من دادی و من برایت نامهای دیگر مینویسم. خوشحالم دوران خوش نوجوانی را با تو میگذرانم. برای همهی دوستانم که عضو مجلهی سلامبچهها هستند آرزوی موفقیت میکنم و به همهشان سلام برسان. دوستت دارم و برایت دعا میکنم.
زهرا شمسکلاهی- قم
و سلام نام اوست.
آسمانهی عزیز سلام! سال نو مبارک باشد! دقیقاً نمیدانم که چه کسی این نامه را میخواند. سلام گرم مرا پذیرا باشید. راستش مدّتی بود که به خاطر حجم زیاد درسها فرصت نکردهام نامهای برایتان بفرستم. امیدوارم این کوتاهی مرا ببخشید. چیزی که باعث شد بعد از مدّتها برایتان نامه بنویسم مطلبی بود که در نقد یکی از داستانهایم در مجله نوشته شده بود. امیدوارم جواب مرا به این دوست عزیز، خانم معصومه بخشینیا در مجلّه چاپ کنید. قبل از اینکه من 18 ساله شوم! (همیشه مطالبم را آنقدر دیر چاپ میکنید که سنّی که کنار اسمم نوشته میشود، اغلب اشتباه درمیآید!) حالا از اینها بگذریم. باز هم امیدوارم جواب من به این دوست خوب را چاپ بفرمایید.
خانم معصومه بخشینیا، دوست خوب نادیدهام سلام!
در جواب شما برای نقد داستانم، اول باید بگویم واقعاً خیلی ممنونم که گامی برداشتهاید در جهت پیشرفت من و مجله. خیلی خوب است که شما داستانهای دیگران را با دقّت میخوانید و نقد میکنید؛ چون این نقدها هستند که به نویسندهی اثر، ایرادهای کارش را نشان میدهند و کمک میکنند به او برای هر چه بهتر شدن. یکی از ایرادهایی که به داستان وارد کرده بودید این بود که چرا احساسات راوی را اینقدر سطحی و گذرا نشان دادهام. برای مثال (لطفاً بعد از شنیدن صدای بوق از دیوار بپرید بالا؛ چون من در را باز نمیکنم. باز داشت روی خط اعصابم راه میرفت...) شما گفته بودید چرا این جمله (روی خط اعصابم راه میرفت) را بیشتر بسط ندادید و دربارهاش صحبت نکردید. یکی از دلایل خلاصهگویی من در این داستان، مجال کم مجله برای گسترش بیشتر متن بود. من که داستان بلند نمینویسم. داستان کوتاه همین بدیها را هم دارد. آدم مجبور میشود بعضی از قسمتهای داستان را بزند تا مطلب توی 2 صفحه جا شود. در ضمن اعصاب راوی اینقدر هم خراب نبوده که به قول شما دستش را بگذارد روی زنگ و یکسره فشار دهد. هر کس شخصیت داستان را بهتر میشناسد. او فقط به دوباره زنگزدن اکتفا میکند و بعد خودش دنبال راهحل میگردد.
در جای دیگر اشاره کردید که چرا بالا رفتن از دیوار را اینقدر ساده و راحت نشان دادید. راستش راوی از دیوار خانهی خودشان بالا آمده که بالا آمدن از آن به همان راحتی بود که گفتم! مطمئناً میدانید که دیوار همهی خانهها یکجور نیست. من تا جایی که میتوانستم سعی کردم داستان شبیه خاطره نباشد و سیر داستان به گونهای نباشد که خواننده فکر کند دارد یک خاطرهی خندهدار یا هر چیز دیگر غیر از داستان را میخواند. در ضمن گمان نمیکنم که آسمانه خاطرات را در بخش داستان چاپ کند!
نمیدانم این نامه را میخوانی یا نه؟ فقط این را اضافه کنم که این دفاعیه نیست، تنها جوابیه است.
با تشکر از آسمانهی عزیز و خانم بخشینیا.
زهرا نقویان- 17 ساله- بابل
سلام آسمانه جان! امروز اتفاق خوبی برایم افتاد. در فکر این بودم که در دکهها سلامبچهها وجود ندارد که آن را بخوانم، که همان موقع آیفون به صدا درآمد. باور کن همان موقع پستچی بود که تو را با خودش آورده بود. دستت درد نکند!
از خواندن شمارهی اسفندماه خیلی لذت بردم. از صفحهی داستان بگیر تا یک حرف و دو حرف و آسمانه. در ضمن میخواستم از داستانهای بسیار زیبای خانم بابامرندی، بهخصوص داستان «من پر از آرزوهای مامان هستم» تشکر کنم. صفحهی سینما هم تا به اینجا جالب و مناسب است. پیشنهادی که دارم این است که در مورد کارگردانهای خارجی مثل «تیم برتون» هم بنویسید.
راستی، چرا موضوع جدولها بیشتر وزرشی است؟ آن را متنوعتر کنید.
و یک سؤال: «چرا برای آشنایی نوجوانان با تو، تبلیغ نمیکنی؟ خیلیها هستند که تا به حال اسم تو را نشنیدهاند و این اصلاً خوب نیست.»
نیلوفر شهسواریان- تهران
***
نیلوفر شهسواریان- تهران
بهچشم! سعی میکنیم موضوعات جدول را متنوع کنیم. مثلاً در فروردین هم همین کار را انجام دادیم که بیشتر سؤالها مربوط به عید و این حرفها بود. در مورد تبلیغ هم دلمان میخواهد این کار را انجام دهیم، امّا موانعی بر سر راه است. شما دوست عزیز به عنوان یکی از اعضای فعال و ثابت مجله میتوانی همین کار را انجام دهی. سلامبچهها را به دوستان خود معرفی کنی و از آنها بخواهی برای آسمانه نامه و مطلب بفرستند. مطمئن باش بیجواب نخواهند ماند.
حمیده دانشجو
از بابت مطالبی که فرستادی ممنونم. مطالب، جالب و خواندنی بود. خواهشی که دارم این است که لطف کن مطالبت را در یک طرف کاغذ بنویس تا راحتتر بتوانیم به نتیجه برسیم که مطلبت به چاپ برسد یا نه. در عینحال مطلب پرورش تفکر خلاق را برای چاپ انتخاب کردم تا دیگران هم با خواندنش پر از خلاقیت شوند. باز هم برایمان مطلب بفرست.
زهرا شمسکلاهی- قم
از لطفت به آسمانه و سلامبچهها ممنونم. با مطالب زیبای شما دوستان هم، آسمانه دنیای خوشی را سپری میکند. امیدوارم با تنوع در مطالبتان بتوانید پا به کوچههای دیگر آسمانه بگذارید.﷼
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 66 |