تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,780 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,973 |
زیباییشناسی کتاب آسمانی | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 1، دوره 20، شماره 22، فروردین 1388 | ||
نویسنده | ||
مرتضی دانشمند | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
زیباییشناسی کتاب آسمانی
توضیح:
این گفتار و آنچه به خواست خدواند در شمارههای دیگر خواهد آمد، به شناسایی یکی از چهرههای دلانگیز قرآن برای نوجوانان میپردازد. این چهرهی دلانگیز، زیباییهای نهفته در قلب این کتاب آسمانی است. زیباییهایی که گاه از گوشهای از آن با تعبیر زیبای «عروس قرآن»(1) یاد میکنند. چهرهای که هنرمندان هنرشناس را چنان شیفتهی خود ساخته است که آفرینشهای ادبی خویش را در برابر آفتاب آیههایش رنگباخته میبینند. مخاطب این گفتار نه تنها نوجوانان دین باور بلکه همهی کسانی هستند که در دنیای کلمه نفس میکشند و با زیباییهای کلام، چه نثر و چه شعر، آشنایی دارند. در این مسیر سرسبز و زیبا از آرایههای ادبی در علم بیان و بدیع نیز بهره خواهیم گرفت و به کمک آنها سفری در کرانههای این کتاب آسمانی خواهیم داشت. باز در این مسیر از تجربههای شخصی نویسنده و زبان و ذهنیت خود نوجوانان بهره خواهیم گرفت. به خواست خداوند!
بخش اوّل
حس زیباییشناسی:
اینطور فرض کن: روزی برای تفریح، کنار رودخانه یا باغی مصفا و یا صحرایی دلگشا بیرون رفتهای. در بین پدیدههای گوناگونی که در طبیعت میبینی، از آب و خاک و گِل گرفته تا گُل و سنبل و گیاه، گاهی چیزهایی را میبینی که در نگاه اول خود را نشان نمیدهد و چه بسا به چشم هم نمیآید. بگذار از تجربیات خودم بگویم:
روزی که هوا آفتابی بود، آسمان دلپذیر و طبیعت، دیدنی، با چند تن از دوستان کنار زایندهرود رفته بودیم. فرشی انداختیم و بساطی گشودیم و در اولین فرصت چایی رو به راه شد. نیم ساعتی گذشت. من در کنار خودم بر زمین و در میان علفهای سبز و خشک یکی از پدیدههای جالب عمرم را دیدم. رشتهی نسبتاً بلند و سیاهی که از کنار فرش میگذشت. این نخل بلند چیزی نبود بجز خطوط مواصلاتی مورچگان که به سرعت در حال رفت و آمد بودند. رگ کار آگاهیام گل کرد و به دوستانم گفتم: «من باید علت تجمع مورچگان را دریابم.» پس از اندکی وارسی متوجه ذرههای شکر شدم که بر زمین ریخته بود. از حس بویایی مورچگان مطالبی خوانده بودم؛ اما هیچگاه فکر نمیکردم در این فرصت کوتاه بوی شیرینی و شکر این چنین آنها را بیتاب کرده باشد و از لانه به اینجا کشیده باشد. اما این واقعیت داشت. بیگمان شما هم چیزهای فراوانی دربارهی حس بویایی مورچگان دیده یا خواندهاید. همانجا از خودم پرسیدم:
۱- چرا مورچگان به محض استشمام بوی شیرینی دور آن جمع میشوند؟
۲- چرا حشرات دیگر مثل سوسکها، با این سرعت جمع نمیشوند؟
نویسنده خود را فیزیولوژیست نمیداند؛ اما همهی ما میدانیم که مورچهها باید از سیستمی برخوردار باشند و یا در وجود آنها چیزی باشد که در حشرههای دیگر و از جمله سوسکها نیست. همان چیزی که در کوتاهترین مدت، مورچه را از لانه به سوی دانه هدایت میکند. میتوانی هر نامی بر آن بگذاری. اما اگر مایل باشی میتوانیم نام آن را «شاخکهای حسی» بگذاریم.
کار شاخکهای حسی چیست؟
همین شاخکها یا چیزی شبیه آن است که زنبور عسل را به سوی گلها دعوت میکند و مورچهها را به سوی دانه میکشاند.
تا دیر نشده همینجا بگویم شرط اول یا اصل اول برای درک جمال یا زیبایی، داشتن همین شاخکهای حسی است.
حس کند موری اگر طعم شکر
میرود سویش به صد خون جگر
تا بسازد کام خود شیرین از آن
شاخک حسی دهد ره را نشان
آیا همهی انسانها از شاخکهای حسی برخوردارند؟
خمیرمایهاش را بله؛ اما تا این خمیرمایه پرورده و نان پخته شود، کمی زمان میبرد و خون دلخوردن و دود چراغ خوردن میطلبد.
درست مثل استعداد خواندن و نوشتن که در هر آدمی هست؛ اما تا مدرسه نرود و درس نخواند، خواندن و نوشتن را یاد نمیگیرد.
همچو استعداد خواندن در بشر
میشود با کوشش او بارور
چگونه میتوان حس «زیباییشناختی» را پرورش داد؟
اولین گام برای رسیدن به درک زیبایی، چشیدن طعم زیبایی است.
توضیح: انسان از پنج حس ظاهری(حواس پنجگانه) برخوردار است. خداوند این ابزارهای ادراکی را به گونهای طراحی کرده که توانایی درک زیبا و زشت، هر دو را دارد. حس بویایی در ما بهگونهای است که هم میتواند عطرهای خوش و دلانگیز را احساس کند و هم رایحههای زشت و نفرتانگیز را. شنوایی ما به گونهای است که هم میتواند نغمههای دل نشین را درک کند و هم صداهای نکره و دلخراش را؛ هم آواز بلبل و قناری و آبشار را و هم بانگ بلند و ناخوشآیند درازگوشان را.
آن خداوندی که جانها را، سرشت
داده جان را درکی از زیبا و زشت
زشت و زیبا همچو دیو و دلبرند
هر یکی از اهل خود دل میبرند
آن یکی مدهوش صوت دلبران
این یکی گوشش پی صوت خران
شاهدی از شاعر شیراز
در روزگاران گذشته (منظورم قرن پنجم و ششم است که هنوز شامپو اختراع نشده بود) روزی سعدی به حمام اندر میشود (به قول خودمان به حمام میرود). دوست سعدی طبق معمول آن زمان برای شست و شوی سر، از گِل سرشوی استفاده میکند.
وقتی میبیند که سعدی شامپو به همراه ندارد، اندکی از گل سرشوی خود را به شاعر شیراز تقدیم میکند. سعدی اول آن گِل را به بینی نزدیک میسازد و از عطر دلانگیزش به وجد میآید و از گِل میپرسد: «تو مشکی یا عبیری؟» کسی نمیداند همانجا در حمام یا پس از آن سعدی با سرودن ابیاتی، هم لطف دوستش را جبران کرد و هم مثال و نمونهی خوبی برای بحث زیباشناسی ما ارائه داد.
گلی خوش بوی در حمام روزی
رسید از دست محبوبی به دستم
بدو گفتم که مشکی یا عبیری
که از بوی دلآویز تو مستم
بگفتا من گِلی ناچیز بودم
ولیکن مدتی با گُل نشستم
کمال همنشین در من اثر کرد
وگرنه من همان خاکم که هستم
میبینی که گل (با کسر بخوان بر وزن دل) چگونه بر اثر همنشین شدن با گُل، عطر و بوی گل میگیرد. اگر ما نیز مدتی با گلواژهها، گلآیهها و زیباگونههای شعر و نثر همنشین و همسخن شویم، دیری نخواهد پایید که آن حس مرموز زیباییخواهی، زیباییجویی، زیباییگویی، و زیبایی شناسی به سراغ ما هم خواهد آمد و نسیمش روح و جان ما را هم نوازش خواهد داد. ما نه از گِل کمتریم، پس به گل رو آوریم.
تمرین و توصیه
سورهی برنامهریزی
با توجّه به آنچه گذشت اکنون بر کنار ساحل قرآن مینشینم و پرندهی بلندپرواز اندیشه را در چشم انداز یکی از سورههای کوتاهش به پرواز درمیآوریم. باشد که مروارید و مرجانهای معانی این سوره، نوازشگر چشم و دل ما باشد.
بیهیچ توضیح بیشتری تنها ترجمهی سوره را میآوریم و کشفِ زیباییهای نهفته در آن را بر عهدهی ذهنهای خلاق شما وامیگذاریم. توصیه آن است که پس از خواندن این سورهی کوتاه، بذر پرسش را در باغچهی دلتان بپاشید و از چشمهی اندیشه آبیاریاش کنید. باشد که فضای سینهیتان با عطر آیهها معطّر گردد!
به نام خداوند بخشندهی مهربان
سوگند به عصر 1
که انسان در ضرر و زیان به سر میبرد 2
جز آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردند. 3
و یکدیگر را به راستی و درستی 4
و استقامت و پایداری سفارش نمودند. 5
تابلوی تأمّل
۱- در کدام آیه به عامل زمان اشاره شده است؟
۲- چگونه میتوان اصول برنامهریزی درست و مدیریت زمان را از این سوره به دست آورد؟
۳- چه زیباییها و آرایههایی در واژهها، آیهها و معناهای این سوره میبینید؟
پس از این، در این باره، بیش از این با شما سخن خواهیم گفت.
بادا که چنین باشد!
1) سورهی الرحمن، عروس قرآن است(پیامبر(ص))- مجمع البیان﷼
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 117 |