سنگر به سنگر

بار خدایا! ما را در آن راهی قرار ده که رضایت تو در آن است، و ما را با آن مرگی بمیران که خشنودی تو در آن است. خدایا! مرگ مرا در رخت‌خواب قرار مده. بار خدایا! تا مرا نیامرزیدی از این دنیا مبر. بار خدایا! به ما توفیق عنایت کن تا کارهای خودمان را برای رضای تو انجام دهیم. ای خدای عزیز و مهربان! این عمر من که رفته به باطل چه می‌شود عمری دهی که صرف شود در رضای تو (شهید علی رمضانی) درد و درمان کسی جرأت داشت بگوید من مریضم! همه ماشاءا... دکتر بودند. آن هم از آن فوق تخصص‌هایش! می‌ریختند سرش. یکی فشار خونش را می‌گرفت، البته با دندان. دیگری نبضش را بررسی می‌کرد، البته با نیشگون. همه‌ی بدنش را می‌کندند، قیمه قرمه‌اش می‌کردند. بعد اظهار نظر می‌شد که مثلاً فشار خونش بالاست یا چربی خون دارد، آن وقت بود که نسخه می‌پیچیدند. پتو را بیاورید. بیندازید سرش، با مشت و لگد هرچه محکم‌تر، خوب مشت و مالش بدهید! بعد آب سرد بیاورید، یقه‌ی پیراهنش را باز کنید. بلایی به سرش می‌آورند که اگر رو به قبله هم بود صدایش در نمی‌آمد! آداب جبهه اقامه‌ی نافله‌ی شب به مدت چهل شب و با وضو به بستر رفتن. در این مدت از جمله اعمال و آدابی بود که بعضی برادران برای رؤیت فرزند حضرت زهرا(س) –آقا امام عصر(عج)- در عالم رؤیا به آن روی می‌آوردند و تا رسیدن به مقصود از هیچ مواظبت و مراقبتی فروگذار نمی‌کردند. سرداران شهید سید محمد میرقیصری تاریخ تولد: ۱۳۴۲- قم تاریخ شهادت: ۱۳۶۳- شرق دجله- عملیات بدر آخرین مسؤولیت: فرمانده‌ی گردان حضرت رسول(ص) وقتی در عملیات بدر، سید احمد میرقیصری به درجه‌ی رفیع شهادت نایل آمد، در این فکر بودیم که چگونه خبر شهادت او را به برادرش سید محمد بدهیم؛ تا این که یکی از بچه‌ها این خبر را به اطلاع ایشان رساند. سید با شنیدن این خبر، شکر خدا را به جا آورد و گفت: «الحمدا...، ما هم جزو خانواده‌ی شهدا قرار گرفتیم. حالا بگو ببینم، نوبت من کی می‌رسد؟» بعد از چند روز مسؤولان لشکر به او گفتند: «شما چند روزی به مرخصی بروید و در مراسم تشییع جنازه‌ی برادرتان حاضر شوید.» امّا نپذیرفت. و چند روز بعد در کنار سردار اسماعیل صادقی مسؤول ستاد لشکر، با انفجار خمپاره‌ای به آرزوی خود رسید. وصیّت نامه ای برادران و خواهران! وصیّتم به شما تقوا و پرهیزگاری است. امیداورم که در سایه‌ی تقوا، شناخت خود را به خدا زیادتر کنید. بنده‌ی حقیقی خداوند باشید. خود را تسلیم اوامر خداوند کنید، که بنده‌ی خدا بودن لذتی وصف ناپذیر دارد. و لذت حقیقی هم همین است! اعمال‌تان را کنترل کنید. در برخوردهای‌تان با یک‌دیگر بسیار دقت کنید که مبادا دل مؤمنی را برنجانید. خواهران و برادران! به ضوابط اسلامی پایبند باشید و دیگران را نیز تشویق کنید. (شهید جعفر فیضی زرنق)﷼

تعداد مشاهده مقاله: 87