تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,757 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,967 |
ویژه نامه شعر/شعر، چون تکه نان است... | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 1، دوره 22، شماره 259، مهر 1390 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
مریم کوچکی شعر تعریفهای زیادی دارد. بعضی از این تعریفها خیلی رسمی و جدیاند، مثل: شعر کلامی است موزون و مقفی... بعضی هم مثل خود شعرند، لطیف و دوستداشتنی: شعر چون تکه نان است. باید بین همهی اقوام تقسیم شود! تاریخ تولد بعضیشان خیلی خیلی طولانی است. بعضی از آنها هم تازه متولد شدهاند و خیلی هم خوب رشد میکنند، مثل شعر کودک و نوجوان! به نظر من شعر کودک ایران مثل جادهای است طولانی! بعضی قسمتهای این جاده بسیار زیبا و دیدنی است؛ سرسبز، پر از گلهای سرخ و زرد! بعضی تکههایش مثل صحرا میشود، یکنواخت و عاری از گیاه! گاهی پر از دستانداز است و بعضی وقتها کوهستانی! گاهی فصل زمستان جاده را گرفته و گاهی تابستان؛ به هرحال طولانی است و پرپیچ و خم! اما شعر نوجوان: تصور کن یک نفر که همان نوجوان باشد چمدان به دست مانده سر یک دوراهی، البته فعلاً! یکی از این راهها شعر کودک است و دیگری شعر بزرگسال! خب، این نوجوان عزیز، چمدان به دست، جادهی کودکی را طی کرده؛ بزرگسال هم نیست. هرچند گاهی به شعر بزرگسال سرک میکشد! او یک راه و مسیر تازه در این میان میخواهد، جادهای به نام: شعر نوجوان! در این راه که مختص اوست، فرصت دارد تا چمدانش را کناری بگذارد و کنار شاعر بنشیند، با او چای بنوشد، در امتدادش با شاعر راه برود و با او از امید و آرزوهایش، از تخیلات و خواستههایش بگوید؛ و او درک میکند نوجوان را، چون دوست اوست! در این مسیر تازه میشنود حرفهایی که فقط و فقط برای دنیای سرشار از امید او خلق شده است! با هم- او و شاعر- به غروب خورشید نگاه میکنند و میدانند حتماً فردا طلوعی زیباتر خواهد داشت! آنها مطمئن هستند.
گنجشکها چه شادمان و آسودهخاطر فرود میآیند روی شاخههای درختی رو به روی مغازهی پرندهفروشی! | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 56 |