تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,344 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,294 |
جک برلوتسکی | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 1، دوره 22، شماره 263، بهمن 1390 | ||
نویسنده | ||
فر علیرضا شفیعی | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
جک پرلوتسکی، در سال 1940 در شهر بروکلین متولد شد و تحصیلات دانشگاهیاش را در کالج نیویورک سیتی به اتمام رساند. برخلاف ادعایش که بیشتر دوران کودکیاش از شعر و شاعری متنفر بوده، بعد از گذشت چند سال از زندگیاش، استعداد شاعریاش را کشف کرد و از همان زمان سالهای متمادی از عمرش را وقف سرودن شعرهای تازه و طنزی کرد که مخاطبانش بهطور خاص کودکان بودند. او میگوید: «من فهمیدم که شعر ابزاری جهت برقراری ارتباط است و میتواند به اندازهی یک شخص و یا یک تجربه، هیجانانگیز و یا ملالآور باشد.» پس از یک دوره کار کردن در مشاغلی نظیر رانندهی کامیون، عکاس، خوانندهی ترانههای محلی و خیلی کارهای دیگر، در حال حاضر او نویسندهی بیش از 30 مجموعه اشعار و گزیدههای بدیع در زمینهی ادبیات کودک است که از جمله آثار او عبارتاند از: خوشحال باش که دماغت رو صورتته، زیبایی حیوانات و کابوس. پرلوتسکی در سال 2006، از سوی بنیاد شعر و ادب، بهعنوان اولین برندهی جایزهی شعر کودک انتخاب شد. او هماکنون در شهر سیاتل واقع در ایالت واشنگتن ساکن است و بیشتر وقتش را صرف ارائه و معرفی شعرهایش در مدارس و کتابخانههای سرتاسر آمریکا میکند.
و اینک نمونهای از شعرهای او: خوشحال باش که دماغت رو صورتته، و جای دیگهای نیس، چرا که اگه سر جایی که هست نبود، حتماً خیلی ازش بدت میاومد. فرض کن که دماغ عزیزت، لای انگشتای پات بود، حتماً اونجا بهت خوش نمیگذشت، چرا که باید بوی گند پاهاتو تحمل میکردی. خیلی وحشتناک بود اگه، دماغت بالای سرت بود، خیلی زود از دست موهایی که قلقلکت میدادن، از کوره در میرفتی. اگه دماغت داخل گوشات بود، فاجعه میشد، چرا که اگه عطسه میکردی، مغزت از وزش اون نسیم سوت میکشید. اما در عوض، دماغت، بین چشات و چونهات قرار گرفته، و نه جایی دیگه، خوشحال باش که دماغت رو صورتته! | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 99 |