تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,322 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,280 |
آسمانه/تاکسی بیرنگ | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 1، دوره 23، شماره 266، اردیبهشت 1391 | ||
نویسنده | ||
ریحانه رحیمی | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
نگاهی به تاکسی بیرنگ روی نارنجیرنگ انداختم که هر گوشهاش یا غر بود یا رنگپریده.
بابا اومد و گفت: «سوار شو بابا.» نمیتوانستم به بابا بگویم که خجالت میکشم. جلو همکلاسیهایم که با این ماشین درب و داغون میآیم مدرسه یا اصلاً این ماشین برای بابای منه. تو فکر خودم بودم که بابا دوباره از فکر کردن من رو منع کرد و گفت: «سوار شو که دیرت میشه...» با بیمیلی سوار ماشین شدم. خدا خدا میکردم که ماشین روشن نشه که از بخت بد من با اولین استارت روشن شد و بابا فرمان را چند بار چرخاند و راهی مدرسه شدیم. از خانه تا مدرسه راه زیادی بود. به میدان آزادی که رسیدیم مثل همیشه ترافیک و شلوغی و سر و صدای ماشینها به گوش میرسید. بیاختیار نگاهم را به بیرون از ماشین کشاندم که متوجه شدم ترافیک امروز ظهر از روزهای دیگر سنگینتر است. نگاهم را به چشمان سیاه و گودرفتهی بابا انداختم. به راحتی از چین و چروک صورتش میتوانستم راز دل شکستهاش را بخوانم. دلش مانند این ترافیک سنگین و شلوغ از غصه بود. ناخودآگاه به فکر تاریخ افتادم. با امروز حدود ده روز هست که از اجاره میگذرد و بابا هم هنوز نتوانسته اجاره را بدهد. سه روز دیگر وقت شهریهی دانشگاه مهسا خواهرم بود و خرج خانه و کلی مشکل دیگر که با دست بابا باز میشد و این چهار چرخ ماشین که من خجالت میکشم سوارش شوم. به گذشته که فکر میکنم میبینم بابام نه نخستوزیر بوده، نه شاه، نه کارهای توی این مملکت. از اولین روزی که به دنیا آمدم بابایم بود و یک ماشین و کلی خرج که همه رو میداد. چقدر بابایم زحمتکش است که یک پسر زن داده، یک دختر دانشگاه فرستاده، منم که خرج تحصیلم هست و خرج خونه و مامانم. بابا فرمان را به طرف راست چرخاند و راه مدرسهی مرا پیش گرفت. حالا که فکر میکنم میبینم چقدر این ماشین را دوست دارم و از اون مهمتر رانندهی این ماشین رو؛ چون این ماشین و رانندهاش نونبیار خونه هست با اینکه کم و بیش پول در میاد، ولی هر چی هست، با چرخیدن چرخهای ماشین زندگی ما هم میچرخد. خدا رو شکر! | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 89 |