قسمت پنجم: اسراف
گر تو میخواهی مسلمان زیستن
نیست ممکن، جز به قرآن زیستن
دربارهی اسراف چه میدانید؟ از آن چه تعریفی در ذهن دارید؟ آیا هیچ میدانید که در قرآن مجید چند بار در این باره صحبت شده است؟
شاید وقتی اسم اسراف را میآوریم فوری فکر بعضیها برود روی این که: اسراف یعنی پُرخوری نکنید؛ یا در پخت و پز و خورد و خوراک، زیادهروی نداشته باشید؛ یا در استفاده از وسایل شخصی در منزل و بیرون خانه، بریز و بپاش نباید کرد!
همهی اینها درست؛ اما تعریف اسراف فقط شامل این چند مورد نیست، یا فقط اختصاص به خوراک و پوشاک ندارد. تعریف درست این است: کوتاهی یا زیادهروی و تجاوز از حد اعتدال را اسراف میگویند؛ یعنی از یک حد معتدل و میانه، انسان کاری را به شکل افراط(زیادهروی) یا تفریط(کوتاهی) انجام بدهد. حال در خوردن یا پوشاک باشد یا در یک کار علمی، یا صلهی رحم، مطالعه، مسافرت، حرف زدن، خوابیدن و...
بعضی وقتها لازم است که ما با خدا حرف بزنیم؛ مثلاً نماز بخوانیم و دعا کنیم، یا ساکت و خاموش بنشینیم و به نعمتها و آفریدههای خدا بیندیشیم. همهی اینها خوب است؛ اما اگر از حدّ اعتدال گذشت؛ مثلاً به شکل زیادهروی یا سُستی و کوتاهی رسید، میشود اسراف.
چو کم خوردن طبیعت شد کسی را
چو سختی پیش آید، سهل گیرد(1)
و گر تنپرورست اندر فراخی
چو تنگه بیند از سختی بمیرد(2)
سعدی-گلستان- در فضیلت قناعت
آدم اسرافکار به هیچ کس و هیچ چیز توجه ندارد. اگر در کار خود مراعات داشته باشد، به دیگران خیر میرساند؛ اما اگر بدون هیچ ملاحظهای در هزینهای که دوست داشت، دست به اسراف زد، ضرر او به آدمهای دیگر، حتی به درختها، حیوانات، خانهها، دشتها و دیگر آفریدههای خدا خواهد رسید.
?
قرآن، بزرگترین معجزهی حضرت محمد مصطفی(ص)، زیباترین نکتهها را دربارهی اسراف بیان کرده است. ما هر چه که در این باره بگوییم، در نهایت با سخنان آسمانی قرآن، پیوند میخوریم:
و اوست که باغهایی از درختان داربستی[مانند انگور] و بدون داربست و نخل و زراعت با میوههای گوناگون، و زیتون و انار مشابه و غیرمشابه را پدید آورد. شما از میوهی آن به هنگامی که بار میدهد بخورید، و روز چیدنش حق آن را[به مستمندان] بپردازید، ولی زیادهروی نکنید که او[خداوند] اسرافکاران را دوست ندارد.(3)
... اسراف کاران اهل آتشاند.(4)
... و فرمان مُسرفان را اطاعت نکنید.(5)
... اسرافکاران برادران شیاطیناند و شیطان در برابر خدای خویش، کفرپیشه است.(6)
واژهی اسراف بیشتر از 23 بار در آیههای قرآن به کار رفته است.
... درختها دستهایشان را در مقابل آفتاب گرفتهاند. هوا پر از بوی گلابی و سیب است. پرندهها به دست شاخهها نوک میزنند و یک در میان آواز میخوانند.
امام رضا(ع) پا به حیاط میگذارد. مهربان و خوشرو به دوستان خود نگاه میکند و به سلامشان جواب میدهد. ناگهان نگاهش به جایی خیره میماند. خیلی زود بر صورت مثل ماهش، اخم کوچکی مینشنید. کسی سیب نیمخوردهای را در گوشهای از حیاط انداخته؛ گویا چند گازی به آن زده و بیشترش را دور انداخته است!
- این میوهی نیم خورده از کیست؟
مرد جوانی به خود میآید. با احترام میگوید: «این سیب نیمخورده را من خوردهام. من از شما پوزش میطلبم.»
امام رضا(ع) میفرماید: «چرا اسراف میکنی؟ چرا قدر نعمتهای خداوند را نمیدانی و به آن بیاعتنایی؟ مگر نمیدانی خدا اسرافکاران را به سختی عذاب میدهد؟!»
مرد جوان باز هم از کردهی خود پشیمان است. امام رضا(ع) در جمع دوستان خود ادامه میدهد: «وقتی به چیزی نیاز ندارید، بیهوده آن را تلف نکنید. اگر خودتان به آن احتیاج ندارید، به کسانی بدهید که به آن نیازمندند.»(7)
1) اگر کسی به کم خوردن عادت کرد در هنگام سختی، او در آسایش است.
2) اما اگر کسی در هنگام فراوانی نعمت، به فکر شکم خود بود و تنپرور شد، در هنگام تنگی و سختی، خواهد مُرد.
3) سورهی انعام، آیهی 141.
4) سورهی غافر، آیهی 43.
5)سورهی شُعرا، آیهی 151.
6) سورهی أسراء، آیهی 27.
7) محمدی اشتهاردی، محمد؛ عبدوس، محمدتقی؛ آموزههای اخلاقی رفتاری امامان شیعه؛ بوستان کتاب قم، ص 305.