تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,290 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,207 |
آسمانه / شویدپلو با ماهی | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 1، دوره 23، شماره 273، آذر 1391 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
هوای سرد زمستان که در گیلان پاگیر همه شده بود، پاگیر من، برادرم، پدر و مادرم هم شده بود که در آن گلولهباران تهران به گیلان پناه آورده بودیم؛ اما چه پناهی؟ وقتی از دست ننهجان و غرغرهای او مادرم به پدرم میگفت: «من دیگر طاقت غرغرهای مادرت را ندارم، محمد ندارم، ندارم، ندارم.» نمیدانم چرا سه بار ندارم ندارم میکرد؛ ولی من هم واقعاً از دست بچههای گیلان و هوای سرد اینجا خسته شده بودم. همهی بچههای گیلان به من میگفتند مگر دختر تهرانی لهجهی گیلانی دارد. آخر چه کنم از وقتی چشم باز کردم مادر و پدرم گیلانی صحبت میکردند. ننهجان هم وقتی امیر، برادر کوچکم خواب بود او را بیدار میکرد و میانداخت بیرون. بچه بود. 3 سال بیشتر نداشت. همانجا برفبازی میکرد. وقتی مادرم صدای امیر را میشنید میرفت و او را میآورد خانه و به ننهجان میگفت چرا حواستان نبود. ننهجان هم میگفت عروس دستوپاچلفتی گیرم آمده من باید تاوان بدهم. خلاصه از این رو ما به تهران رفتیم. اگر چه تهران هم سرد بود، از دست غرغرهای ننهجان راحت شدیم. مادر من هم به دلیل اینکه پدرم به حرف مادرم گوش کرده بود و آمدیم تهران، شویدپلو با ماهی درست کرده بود. جایتان پر! چون شام ما به زهرمار تبدیل شد. وقتی میخواستیم شروع کنیم، آژیر خطر به صدا درآمد و پای من در برنج و ماهیها فرو رفت و بعد هم کلی سرزنش شدم. زینب جدّاوی | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 54 |