تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,275 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,183 |
نثر ادبی | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 1، دوره 23، شماره 274، دی 1391 | ||
نویسنده | ||
سید سعید هاشمی | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
بلند شو محمد صل الله علیه و آله به مناسبت سالروز ارتحال پیامبر اکرم سخت است قدم به قدم حرکت کردن و وحشت گسترده را از روی زمین زدودن. این که امین حرانشین که هیچ سنخیتی با اهل وحشتآور عربستان نداشت، یکباره ظهور کند و یکه و تنها با دست خالی، آرامآرام وحشت را از سرزمین عربستان براند و برای شب دلها، آفتاب بیاورد. چه زجرها، چه سنگها، چه نابرادریها، چه توهینها، چه مسافرتها، چه سختیها، چه سنگدلیها...! دلم تنگتر از غار حراست. نفسهایم داغ شده و بالا نمیآید. چه سِحری در کلام داشت که بتپرستان مکه و جنگجویان مدینه را فقط و فقط با زبان هدایت کرد؟ چه نیرویی در حرفهایش بود که بدون هیچ ترسی برای سران ابرقدرت دنیا نامه نوشت و آنها را به اسلام دعوت کرد و نام خودش را زودتر از نام آنها آورد؟ هوا دارد سنگینتر میشود. زمین نیروی جاذبهاش را دم به دم بیشتر به پاهایم تحمیل میکند. نمیتوانم قدم بردارم. چه دردی، چه دردی! حالا به کاخ سبز بگویید راحتتر نفس بکشد. به نوادهی خسرو پرویز بگویید دیگر کسی نیست برای آنها نامه بفرستد. به صحرای ربذه بگویید منتظر مهمانهای تبعیدی باشد؛ اما به جبرئیل چه بگویید که دیگر بهانهای برای به زمین آمدن ندارد؟ به آیههای قرآن چه بگویید که دیگر نمیتوانند از لبهای وحی جاری شوند و بر سر و روی تازهمسلمانان ببارند و ذوق کنند که با گرمترین نفس تلاوت میشوند؟ بیست و هشت صفر است. دلم گرفته. دلم تنگتر از غار حراست... *** از کوچهها که میگذشتی، درهای سالخورده و دیوارهای خشتی، دلشان میتپید برای شنیدن شعر سپید قدمهایت. لبخند میزدی، سلام میدادی و بعد عکس آسمان، توی حوضها میافتاد. ای ابرمرد آفرینش، سلام! ای معجون عطرهای تازه و خوشبو! چشمهایت گلدان ستارههای رنگی، گامهایت ترنم نسیم سحرگاهی. کوچهها را از سلام تهی کردی؛ تو که همهی کفتران، روی دوشت به آرامش میرسیدند. آسمان، دلش خون شد وقتی از ما گذشتی و در روزهای کهکشان، غوطهور شدی. دلم مثل یاکریمی خودش را به در و دیوار مسجدالحرام میزند. کجایند آن شانههای به آرامش رسیده؟ | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 100 |