تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,408 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,358 |
شخصیتهای داستانی پیچیده میشوند | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 1، دوره 24، شماره 283، مهر 1392 | ||
نویسنده | ||
مصطفی بیان | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
تا به حال از خود پرسیدهاید چرا بیشتر دزدان دریایی توی اکثر داستانها صاحب یک چشم هستند؟ چرا «لانگ جان سیلور» دزد دریایی پیر مکار در کتاب جزیرهی گنج «رابرت لویی استیونسُن» و یا «کاپیتان هوک» در داستان پیتر پن «ج. م. بری» مردی با یک پای قطع شده است که پروتز دارد؟ چرا جادوگر شهر اُز و یا «ولد مورت» در داستانهای هری پاتر چهرهای خبیث دارند و هدفشان تنها به دست آوردن قدرت بینهایت است تا بتواند به جهان حاکم شوند، در این مسیر و برای رسیدن به آرزوهای خود هر کسی را که سر راهش قرار بگیرند از بین میبرند و مردم به حدی از آنها وحشت دارند؟ چرا شخصیت داستانی با نام «فرشتهی مهربان» در ادبیات جهان مانند داستان «پینوکیو» نوشتهی کارلو کلودی، هنگام سختیها ما را تنها نمیگذارد و به کمکمان میآید و یا در نهایت درستی، صداقت و بخشندگی را به ما میآموزد؟ یا چرا به بیشتر شخصیتهای مؤنث ادبیات جهان مانند «نِل» در کتاب فروشگاه عجایب کهنه، اثر چارلز دیکنز، «جودی ابوت» در کتاب بابا لنگ دراز نوشتهی آلیس جین چندلر وبستر، «کاتری» در کتاب کاتری، «دختر گاوچران» اثر اونی نولیوار، «آنشرلی» در کتاب آنه از گرین گیبلز نوشتهی لوسی مود مونتگومری و «پرین» در داستان باخانمان اثر هکتور مالو، ستم روا شده و در نهایت به دنبال پدر و مادر (خانواده) خود هستند؟ ضعف و توانایی جسمی یا زیبایی و زشتی ظاهری ویژگی کلیشهای است که در اکثر آثار کلاسیک جهان به ویژه در ادبیات کلاسیک کودکان و نوجوانان به عنوان نشان خیر و شر تکرار شده است؛ حتی در نگاه امروزی که در ادبیات و هنر نسبت به ضعف یا توانایی جسمانی و زیبایی یا زشتی ظاهری دیده میشود باز هم ما میتوانیم فقدان نگاهی عادی به این شخصیتها را متوجه شویم. کسی که دارای نقص یا ویژگی منحصر به فرد در جسم یا ظاهر خود دارد در دنیای ادبیات و هنر در خواننده و یا بینندهی عادی و متوسط که میتواند زندگی عادی و معمولی داشته باشد، دیده نمیشود. نگاه غالب در ادبیات معاصر امروز ما نسبت به افراد ضعیف یا دارای نقص جسمانی مانند افراد مورد ستم، نگاهی دلسوزانه بوده است. در ادبیات ما این افراد موجودات سادهدل و حتی فرشتهخو هستند که مورد ظلم و ستم قرار گرفتهاند و همینها به گونهای مایهی خیر و برکت یا صفا و صمیمیت یک شهر یا محله هستند. در داستانهای ایرانی نشانههای فراوان اینچنینی را میتوانید سراغ بگیرید. بیشتر شخصیتها در داستانهای بزرگ قرن نوزدهم، ساده و تکبعدیاند؛ چون جوامع هم تا حدود زیادی ساده بودند. هر چه زمان میگذرد و جوامع انسانی پیچیدهتر میشود، انسانها نیز در رفتارهای خویش بغرنج و پیچیدهتر عمل میکنند. بیشتر شخصیتهای داستانهای معروف قرن بیستم و بیستویکم، جزء شخصیتهای جامع هستند و شاید هم نویسنده بیاختیار به خلق آنها پرداخته و شرایط جامعه بر او تحمیل شده است. میگویند در قرن بیستویکم شخصیتهای منفی و مثبت تغییر ظاهر دادهاند و نمیتوان بر اساس ضعف یا توانایی جسمانی و زیبایی یا زشتی ظاهری شخصیتهای داستانی را از هم تفکیک و در نهایت قضاوت کرد؛ حتی اگر در داستان باشند! | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 105 |