
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,489 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,563 |
آیینها/ قالیشویان | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 1، دوره 24، شماره 283، مهر 1392 | ||
نویسنده | ||
بیژن شهرامی | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 04 اسفند 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
شنیده بودم که پدر علامه محمدتقی جعفری، یک نانوای ساده بود که در تبریز سنگک دوآتشه دست مردم میداد. شاید سواد درست و حسابی هم نداشت؛ اما مقید بود هرگز بدون وضو به خمیر دست نزند. اول باورش برایم سخت بود؛ اما وقتی شنیدم عمهکوکب خودمان هم هر وقت میخواهد پشت دار قالی بنشیند اول وضو میگیرد، تعجبم فرو مینشیند. آن طور که پسرعمهام میگوید، این قالی برای بقعهی مطهر امامزاده سلطانعلی است که فرزند امام محمدباقر(ع) بوده و در محلی که امروزه اردهال نامیده میشود، به شهادت رسیده است. عمهکوکب فرش مورد نیاز مراسمی را میبافد که هر سال تحت عنوان «قالیشویان» برای گرامیداشت واقعهی شهادت حضرت سلطانعلی برگزار میشود و وضو گرفتن او برای این کار چه قدر زیبا و دلنشین است. *** این مقدمهی کوتاه بهانهای است برای معرفی آیینی دیگر از این سرزمین کهن که به ثبت جهانی رسیده و نشانهای از دینداری مردم ایران و محبت آنان به اهلبیت حضرت محمد(ص) است. در این زمینه موارد زیر گفتنی و شنیدنی است: * اگر چهل کیلومتر از شهر کاشان دور شویم و به سمت غرب برویم، به منطقهای میرسیم که روستاهای فین بالا و پایین و خاوه در آن قرار دارند و مجموعاً به نام «مشهد اردهال» یا «مشهد قالی» شناخته میشوند. * کمی دورتر از این سه روستا، بقعهی باشکوه امامزاده سلطانعلی (یادگاری از دورهی آلبویه و بعد از آن) در جبههی جنوبی کوهی نه چندان بلند به نام اردل جلوهگری دارد که محل آمد و شد دوستداران اهلبیت پیامبر اکرم(ص) است. * اردهال که در بعضی از کتابها اردهار هم خوانده شده است از دو بخش ارد (به معنی سرزمین) و هال (به معنی مقدس) تشکیل شده است. * در منابع تاریخی آمده است که در سال 113 هجری قمری مردم فین کاشان عامربنناصر فینی را به عنوان نمایندهی خویش نزد امام محمدباقر(ع) فرستادند تا عالمی دینی را از ایشان مطالبه کنند. عامر در مدینه به محضر امام شرفیاب شد و تقاضای مردم را با ایشان در میان گذاشت. حضرت مدتی اندیشید و سپس فرزند گرامیاش، جناب سلطانعلی را – که سیساله بود و صاحب زن و فرزند – برای این مهم برگزید. * نوشتهاند که ورود امامزاده سلطانعلی به کاشان با استقبال گرم و پرشور اهالی – که استقبال مردم شهر یثرب (مدینهی منوره) از حضرت محمد(ص) را تداعی میکرد – همراه بود. * نوشتهاند که حضرت پس از ورود به منطقهی کاشان در محلهی فین بزرگ خانه گرفت و به تبلیغ دین پرداخت. تابستانها هم به دلیل گرمی هوا به منطقهی اردهال میرفت. چند سالی وضع به همین شکل ادامه پیدا کرد تا اینکه نفوذ روزافزون او نگرانی زرینکفش (حاکم اردهال) و ارزق اموی (حاکم قم) را برانگیخت. * نوشتهاند که زرینکفش عاقبت به قصد کشتن امامزاده سلطانعلی به اقامتگاه تابستانی او یورش میبرد و به مدت 10روز با او و یارانش میجنگد. پیروزی ابتدا با لشکر اندک امامزاده است؛ اما حیلهی دشمن در جلو فرستادن زنان بیپوشش و لباس باعث میشود آنان شرم و حیا کنند و عقب بنشینند. در این هنگام باقیماندهی سپاه دشمن از پشت بر جناب سلطانعلی و یارانش حمله میبرند و همگی را به شهادت میرسانند. خبر این واقعه که به مردم کاشان میرسد چوب و چماق برمیگیرند و فیالفور خود را به محل درگیری میرسانند؛ اما چه فایده که کار از کار گذشته و سر از پیکر مطهر امامزاده جدا شده است. * مورخین نوشتهاند که دوستداران حضرت اشکریزان و مویهکنان ابتدا باقیماندهی سپاه دشمن را تار و مار میکنند، بعد هم بدن شریفش را روی یک قالی میگذارند و حسین حسین گویان به سمت چشمهای در همان نزدیکی میبرند تا غسلش دهند و در محل مورد نظر ایشان را به خاک سپارند. * میگویند زرینکفش بعد از قتل حضرت به روستایی گریخت و به خانهی پیرزنی رفت، چراغ خانهی او را خاموش کرد و در تنور منزل او پنهان شد؛ اما اهالی او را یافتند و به سزای عملش رساندند. * با رسیدن خبر شهادت جناب سلطانعلی به مدینه، امام صادق(ع) - که پس از شهادت پدر بزرگوارش عهدهدار امامت شده است – سوگوار میشود و میفرماید: «هر کس برادرم حضرت سلطانعلی را در اردهال زیارت کند گویی جدم حسین(ع) را در کربلا زیارت کرده است.» * بعضی از منابع تاریخی زمان این رویداد را 11 یا 13 مهر ذکر کردهاند. اگرچه یاد و خاطرهاش را همهساله در دومین جمعه از فصل پاییز برگزار میکنند. * در مراسم سالانهی گرامیداشت شهادت حضرت، اهالی روستای فین بالا و پایین به یاد نیاکان خویش چوب در دست به سمت بقعهی امامزاده میآیند و پس از عبور از حلقهی دهها هزار زائری که – از داخل و خارج کشور – برای تماشای مراسم آمدهاند، حسین حسین گویان وارد صحن بقعه میشوند تا یک قطعه قالیچه را از بزرگان روستای خاوه که در حرم حضور پیدا کردهاند، تحویل بگیرند و – به عنوان نماد قالی غرقه در خونی که امامزاده در آن پیچیده شده بود – تشییع و در چشمهای که در همان نزدیکی جاری است بشویند و پس بیاورند. * در گذشته برداشتن چوب و شرکت در آیین شستن قالی نمادین اختصاص به اهالی روستاهای منطقهی اردهال داشته و دیگر زائران فقط حق تماشای آیین را داشتهاند. * قالی لولهشده را جوانان به چشمه میبرند و پس میآورند؛ البته پس از لعنت فرستادن حاضران به زرینکفش و دیگر قاتلان حضرت. * به دنبال این دسته از جوانها گروهی دیگر که هر یک چوبدستی بلندی در دست دارند، حرکت میکنند و با تکان دادن چوبدستی در هوا به نبردی نمادین با قاتلان حضرت میپردازند. قالی در کنار چشمه به زمین میآید و آب چشمه به نشانهی غسل دادن امامزاده بر آن افشانده میشود. سپس آن را با شور و هیجان به سوی بنا بازمیگردانند. * تحویل دادن قالی شستهشده مثل موقع تحویل گرفتن با تشریفات و آداب خاص و تأثیرگذاری همراه است. مثلاً پیشاپیش گروهی که آن را از چشمه به سمت بقعهی مطهر حمل میکنند مردان چوب در دست به نبرد نمادین خود با قاتلان حضرت و سر دادن مرثیه ادامه میدهند. حاملان قالی هم به محض رسیدن به درگاه بقعه آن را بر دوش گروه دیگری که منتظر ایستادهاند، میگذارند تا به داخل بنا ببرند. * با تحویل قالی به امامزاده، دستاندرکاران مراسم از حاملان قالی گرفته تا مردان چوبدار چند مرتبه در حیاط بقعه دور میزنند و با سینهزنی و ذکر مصیبت آیین را به امید برپایی در سال بعد به پایان میرسانند. * چشمهای که قالی را در آبش میشویند در 100 متری بقعه قرار دارد. * مسیر بردن قالی و برگرداندن آن مشخص و متفاوت از هم است. * آیین قالیشویان را میتوان تنها مراسم مذهبیِ سنتی دانست که بر اساس سال و ماه شمسی برگزار میشود. * نزدیکترین مزار به بقعهی حضرت سلطانعلی(ع) مرقد مطهر شاهزاده حسین از فرزندان امام زینالعابدین(ع) است که قالی مراسم را در چشمهای که به واسطهی عبور از آن، چشمهی شاهزاده حسین نامیده میشود، شستوشو میدهند. * بعضی از پژوهشگران بر این باورند که آیین قالیشویان صورت تغییریافتهی آیین مهرگان است که آن را هم در دومین هفته از ماه مهر برگزار میکردهاند. * از حواشی مراسم میتوان به اتراق چندروزهی زائران بر گرد بقعهی امامزاده سلطانعلی و برپایی آیینهای تعزیه و پردهخوانی در سوگ سید و سالار شهیدان اشاره کرد. * برپایی بازار دستفروشها نیز از دیگر حاشیههای آیین قالیشویان در مشهد اردهال است. جالب آنکه بعضی مقید هستند جهیزیهی دخترانشان را از این بازار تهیه کنند تا با برکت همراه باشد. * از جمله مشاهیر مدفون در بقعهی اردهال، سهراب سپهری شاعر نوپرداز معاصر است. * دربارهی جناب سلطانعلی و آیین قالیشویان کتابهای ارزندهای نوشته شده است؛ از جمله «حماسهی تاریخی مشهد اردهال» نوشتهی دکتر مجید زجاجی و نیز «شرح زندگانی حضرت سلطانعلی بن محمدباقر(ع)» نوشتهی آیتالله ملاعبدالرسول مدنی کاشانی. * شعرهای زیادی دربارهی آیین قالیشویان و شخصیت جناب سلطانعلی سروده شده است؛ از جمله ابیات زیر: حدیث غربت تو در دل زمانی جاریست هنور جلوه به قالی و چوبها دارد به آب دیده بشوییم گرد قالی را که هر چه دارد از آن قطعهی بوریا دارد بسان چشمهی فین اهل خاوه میگریند حساب گریهی ما را فقط خدا دارد به کربلای علیبنباقر از سر درد «کمیل»، نای دلم شور نینوا دارد * و سخن آخر این که در جریان برگزاری هفتمین نشست کمیسیون میراث معنوی یونسکو که در پاریس برگزار شد، آیین «قالیشویان مشهد اردهال» از سوی ایران در فهرست میراث جهانی ثبت شد. *** آنچه گفته شد فشردهای بود از آیین پرمعنای قالیشویان که امروزه دنیا آن را منتسب به ملت بزرگ ایران میداند. امید آنکه از خواندنش لذت برده باشید! در شمارهی بعد دربارهی آیین تعزیه سخن خواهیم گفت. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 116 |