تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,289 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,204 |
گفتوگو/ چه شد که اینجوری شد؟ | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 1، دوره 24، شماره 285، آذر 1392 | ||
نویسنده | ||
رستم فاطمه مشهدی | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
گفتوگو با آقای سیدعلی کاشفی خوانساری همیشه اینطوری است که وقتی میخواهیم متنی، نوشتهای، صحبتی و یا موضوعی را بنویسیم و یا دربارهاش حرفی بزنیم، اول مقدمهای را پیشبینی و ارائه میدهیم و بعد کم کم، وارد اصل قضیه میشویم که باید آن را مطرح کنیم؛ اما... اما ما این بار چون به سراغ کسی رفتهایم که بر و بچههای 20-30 ساله و نزدیکتر او را میشناسند، مقدمهی کار را زیاد طولانی نمیکنیم و فقط میگوییم، این شخص، کسی است که سالها در زمینهی مطبوعات و ادبیات برای کودک و نوجوان فعالیت کرده و میکند. یک دلیل و نشانهاش هم توجهش به «عهد بوق» است! و این که در عالم روزنامهنگاری و پیشرفت زمان، ورود رسانههای جدید، چه شد که اینجوری شد! «سیدعلی کاشفیخوانساری» با کتاب معروفش «قصهی روزنامجات عهد بوق» به سراغش رفتیم تا با گفتوگوی تازهای از نظر و عقایدش دربارهی مطبوعات کودک و نوجوان، مخاطبان علاقهمند به این عرصهی جالب را مطلع کنیم. * آقای کاشفی، چند سال دارید، چه میکنید و اصلاً از چه زمانی کار مطبوعاتی را شروع کردید؟ 42 سال سن دارم. تهران به دنیا آمدم. در حال حاضر مدیر مجلهی «شهرزاد» هستم. کار مطبوعاتی را هم از سال 1369 شروع کردم با مجلاتی چون سوره و آرمان. کارم هم نوشتن یادداشت، گزارش، مصاحبه و گاهی هم شعر است. * ظاهراً مدرک شما کارشناسی عمران است؛ اما چه شد که وارد این عرصه شدید؟ علاقه به نوشتن و لذتی که از این کار میبردم؛ آن هم از دوران کودکی! * به نظر شما در حال حاضر، کودکان و نوجوانان ما، چهقدر به مطبوعات و ادبیات خاص خودشان آشنا و علاقهمندند؟ خیلیهایشان علاقهمندی و آشنایی خوبی دارند. این را من نمیگویم، بلکه کارهایشان میگوید. اگر علاقه و آشنایی آنها نبود، این همه مجلات، از نوشتههایشان رنگین نمیشد؛ اما در عین حال باید بگویم این علاقه و آشنایی کافی نیست. آنها باید بیشتر بدانند. آن هم با مجلات و کتابهای خوب و مناسب که متأسفانه باید گفت دسترسی بچهها به آنها کافی نیست. * آیا فکر میکنید تأثیر درست و پایداری از همین مقدار علاقه و آشنایی میگیرند یا آن هم کافی نیست؟ برای رسیدن به جواب صحیح این سؤال ما نیاز به یک پژوهش علمی داریم؛ اما با این حال باور خودم این است که قرار گرفتن در مسیر مجلات و کتابها، صددرصد تأثیر خوبی را برای کودک و نوجوان خواهد داشت. هرچند این تأثیر کوتاهمدت یا اندک باشد، باز بهتر از هیچ است. به عبارتی باید بگویم تفاوت میان کسی که مطالبهای داشته یا دارد، به هیچ وجه با آن فردی که هیچ نخوانده، زمین تا آسمان است. * تأثیر مطالعهی مجله و کتاب بیشتر است یا اینترنت؟ منکر کاربرد اینترنت نمیتوانیم بشویم؛ بهخصوص آن که امروزه، متن بسیاری از کتابها از اینترنت، آن هم به صورت رایگان قابل دانلود است؛ اما با این همه، اینترنت هیچ وقت نمیتواند ما را از دنیای کتاب و مطبوعات بینیاز کند. در کل باید بگویم هر کدام از این دو مورد خاصیت و فواید خود را دارد که اگر توأم شود، ایدهآل خواهد بود. * دربارهی آثار ترجمهشده و نزدیکی آنها با فرهنگ و روحیات کودکان و نوجوانان در مجلات چه نظری دارید؟ بچههای دنیا، اهل هر کشور و فرهنگ، شباهتهایشان با هم خیلی زیاد است. به خاطر همین شباهتها میشود این طور گفت که مطالعهی آثار نوشتاری سایر کشورها، برای بچههای ما هم مفید باشد. به همین دلیل مخالف ترجمه نیستم؛ به خصوص ترجمهی کتابهای خوب و برگزیدهی جهان که متعلق به همهی بچهها میتواند باشد. اصلاً این حق بچههای ماست که به بهترین و باارزشترینها دست پیدا کنند. همینطور حق آنهاست که آثار نویسندگان خوب ایرانی را که تناسب بیشتری با زندگی آنها دارد مطالعه کنند. حال این آثار میخواهد در قالب مطبوعات کودک و نوجوان باشد یا به صورت کتاب. * دربارهی سواد و علاقهی مخاطبان کودک و نوجوانمان چگونه فکر میکنید و این که این سواد و علاقه برای مطالعهی مطبوعات نسبت به 20 یا 30 سال پیش، کمتر شده یا بیشتر؟ به طور مسلم بچههای امروز، از نسلهای قبلی خیلی داناتر هستند. علتش هم گسترش رسانههای جدیدند که هوش و دریافت آنها را خیلی بالا برده، حتی در سلیقهی آنها هم تأثیر گذاشته؛ چون گاهی دیده میشود آنها متنهایی را که نویسندهها و دستاندرکاران این حوزه، نوشتهاند خیلی ساده و غیرجذاب میبینند! اما در کنار این پیشرفتها، متأسفانه همین رسانهها موجب کمتر شدن تمرکز بچهها نیز شدهاند؛ طوری که بچههای امروز به سختی میتوانند حوصله کنند یک کتاب مفصل، اما ارزشمند، یا مطالب یک مجله را به طور کامل بخوانند و از زیباییها و اطلاعات موجود در آنها لذت ببرند. به همین دلیل، سلیقهی آنان در استفاده از زیباییهای ادبیات، دانش و جهان مطبوعات، مانند غذایشان، فست فودی شده است! * اشاره به سلیقهی کودک و نوجوان کردید و این که گاهی نوشتههای موجود (در مطبوعات و کتاب) را خیلی ساده و غیرجذاب میبینند، آیا این مسأله میتواند به این دلیل باشد که به عنوان مثال مجلاتی که در سالهای قدیمیتر، منتشر میشدند، بهتر و جذابتر و محبوبتر بودند؟ بله، اما این به معنای آن نیست که مجلات امروزی خوب و جذاب و محبوب نیستند. فقط میشود گفت بچههای امروز، وابستگی کمتری به مجلات مربوط به گروه سنی خود دارند. * آیا علت این وابستگی کمتر، گسترش وسیع تکنولوژی است؟ هم گسترش تکنولوژی و هم وجود سرگرمیهای خیلی زیادی که در دسترس دارند. برای همین هم برخلاف نسلهای گذشته که ما و قبل از ما به حساب میآیند، دیگر بچههای امروز منتظر نمینشینند تا فلان مجله در فلان روز بیاید روی دکه تا آن را بخرند و مطالعه کنند. * آیا علاقهمندی به مطالعهی مطبوعات را میشود موازی با علاقه و مطالعهی اینترنت برای کودکان و نوجوانان به وجود آورد؟ نمیشود بچهها را با هیچ قانونی اجبار به خواندن مطبوعات و حتی کتاب کرد؛ بلکه فقط میتوان آنها را با لذت و فواید نوشتاری آشنا کنیم. اگر کودک یا نوجوان با یک مجله و یا اصولاً مطالعه کردن دوست شود و از خواندن لذت ببرد، آن موقع پدر و مادر و معلمها باید به دنبال راهی بگردند تا بتوانند او را از این علاقه و میل جدا کنند! * به عنوان یک دستاندرکار مطبوعات کودک و نوجوان، میتوانید بگویید میزان یا تناسب مطالب مجلات این گروه، با خواستهها و سلیقهی آنان چند درصد است؟ خیر! چون این سؤال را خود بچهها باید جواب بدهند؛ اما با این حال شاید بشود به این نکته اشاره کنیم که چگونه میشود مجله یا مجلاتی را که برای بچهها تهیه میشود پشت درهای بسته و عموماً با چاپ مطالبی که مورد سلیقه، علاقه و قلم بزرگترهاست، برای بچهها و به نام آنها ارائه کرد! * آیا مجلاتی که در گذشته به چاپ میرسیدند متفاوتتر و بهتر از مجلات امروزی بودند؟ به طور قطع مجلات امروزی با مجلاتی که در گذشته چاپ میشدند، تفاوتهایی دارند؛ اما این تفاوتها، تفاوتهای چندان چشمگیر و یا قابل توجهی نبوده و نیستند؛ چون اگر دقت کنید، مجلات امروزی هم متأسفانه در حال ادامه دادن همان مسیرهای قدیمی هستند. * پس بدین ترتیب ما هیچ مجلهی خوب و قابل توجهی تا به حال نداشتهایم؟ ببینید، ما تقریباً از دورهی ناصرالدین شاه قاجار، شاهد انتشار مجلههایی برای نوجوانان بودهایم و حتی تا امروز میشود به انتشار تعدادی حدود هزار مجله برای بچهها در ایران اشاره کنیم که در بین این مجلهها، تعدادی در دورهی خود بسیار پرطرفدار بودند، مانند کیهان بچهها در دههی چهل. پیام شادی در دههی پنجاه. آفتابگردان و خانه در دههی هفتاد. * با توجه به اشارهی شما به نبود تفاوت چشمگیر و ادامهی راه مجلات قدیم و جدید، آیا میشود این طور نتیجهگیری کرد که عملکرد سردبیران و هیأتهای تحریریهها، همیشه یکنواخت و با یک سلیقهی نزدیک به هم صورت گرفته؟ اگر بله، علت چه بوده است؟ نه، این طور نمیشود گفت. درست است که راه مجلات جدید را ادامهی همان راههای قدیمی مجلات ذکر کردم؛ اما این به آن معنا نیست که مجلات در کل این شکلی باشند؛ چون این یک امر مسلم است که همیشه سلیقهی افراد گوناگون، چه در حکم سردبیر و چه دیگر موارد، با یکدیگر تفاوتهایی داشته و دارد. چطور که به عنوان مثال مطالبی که در نشریات زمان قاجار که بیشتر یکنفره تهیه و چاپ میشد یک طوری بود و بعضی مجلههایی که امروزه تولید میشوند یک طور دیگر؛ البته امروز هم ما مطبوعاتی برای کودک و نوجوان داریم که بعضی مطالب آنها به قلم خود بچهها باشد و تفاوت یعنی همین. * مطالعهی مطبوعات یا کتاب برای کودک و نوجوان، کدام یک تأثیر بیشتری میتواند داشته باشد و چرا؟ هر دو، چون هر کدام از این موارد، خاصیتهای معنادار خود را دارند؛ یعنی نه این میتواند جایگزین آن یکی شود و نه آن یکی را میتوان جابهجا کرد. بنابراین میبینیم که وجود هر دو لازم است. * بهترین مجلات در حال حاضر؟ همهی دستاندرکاران در مجلات کودک و نوجوان، زحمت زیادی میکشند و تلاش همهی آنها قابل تقدیر است؛ اما با این حال باید گفت چون بیشتر این مجلات دولتی هستند، خیلی نگران رسیدن به دست مخاطب و پسندیده شدن از سوی آنان نیستند. بنابراین میتوانم بگویم من هیچ مجلهای را به طور مطلق و کامل موفق نمیدانم؛ اما از میان این مجلات میتوانم به مجلاتی مانند پوپک، سروش کودکان، سلام بچهها، دوچرخه و یکی بود یکی نبود اشاره کنم. * چرا در ایران، روزنامهای که فقط متعلق به کودک و نوجوان باشد، وجود ندارد؟ ببینید، روزنامه یعنی رسانهی روزانه. با این همه رسانههای جدید، چنین چیزی دیگر عمرش را پایانیافته باید دانست. از طرفی زمانی که روزنامههای ایران که روزگاری با تیراژ یک میلیون نسخه منتشر میشوند امروزه به تیراژ ده هزارتایی رسیدهاند، چگونه میشود انتظار داشت چاپ روزنامه برای کودکان، جالب باشد؟ البته در گذشته روزنامههایی مانند: شاپرک، آفتابگردان، گنبد کبود و آفتاب امروز منتشر میشد؛ اما آیا بهتر نیست در حال حاضر به جای ارائهی روزنامه برای بچهها به فکر راهاندازی و خبرگزاری سایت خبری برای آنها باشیم؟ * موفقیت یک رسانهی مطبوعاتی را برای کودک و نوجوان چگونه میشود تضمین کرد؟ با ارتباط هر چه محکمتر با مخاطبان. توجه به خواستهها، سلیقهها و نیازهای آنان. * شما کتابی دارید تحت عنوان «روزنامجات عهد بوق». فکر میکنید از اطلاعات آمده در این کتاب، چهقدر در حوزهی مطبوعات استفاده شده باشد؟ اگر یک روزنامهنگار بزرگتر آن را خوانده یا بخواند و خود به نکات قابل بهرهبرداری برسد، به طور مسلم من خیلی خوشحال خواهم شد؛ اما نکتهی مهم آن است که من این کتاب را برای نوجوانان فقط نوشتهام. * چه شد که چنین کتابی را نوشتید؟ سالها قبل مطالب این کتاب به صورت مسلسل در مجلهی «باران» چاپ میشد تا این که در جشنوارهی مطبوعات برگزیده شد. آن وقت بود که به فکر انتشارش در قالب یک کتاب افتادم. جالب آن که کتابش هم در یکی از جشنوارههای کتاب کانون انتخاب شد. * آیا با مطبوعات کودک و نوجوان خارجی آشنا هستید؟ اگر بله، آنها را چگونه ارزیابی میکنید و نزدیکی آنها را با مخاطبانشان چطور میبینید؟ کم و بیش میتوانم بگویم بله، این آشنایی وجود دارد. این مجلات چون از طرف دولت حمایت نمیشوند خیلی بیشتر به نیاز و خواستهی بچهها توجه میکنند و خیلی زود مطابق سلیقهی بچهها در خود تغییر به وجود میآورند. برای همین شما میتوانید همیشه و در هر لحظه، نوبودن و تازگی را با توجه به تغییر زمان و عقاید بچهها در آنها ملاحظه کنید. * تشخیص درست و سطح فرهنگی – ادبی کودکان ایرانی را برای درک موضوع و مطالعهی مجله و کتاب، چگونه میبینید؟ کودکان ایرانی از تیزهوشترین بچههای جهان هستند. این را با تعصب نمیگویم، بلکه به اقتضای کارم یادآور میشوم. من حداقل به بیست کشور دنیا سفر کرده و از بچههای آنها شناخت دارم. برای همین هم میگویم بچههای ایرانی تیزهوش، پرسشگر و دقیقاند؛ طوری که واقعاً به سختی میتوان آنها را فریب داد! * منظورتان فریب برای چیست؟ همهی آن چیزهایی که در این گفتوگو و سؤال و جواب من و شما آمده است! * پس به این ترتیب کار برای آنهایی که در عرصهی کودک و نوجوان کار میکنند یا تازه میخواهند وارد این عرصه شوند، مشکل است! دقیقاً همین طور است؛ چون ورود به این عرصه، تنها بر پایهی علاقه و خواسته نیست، بلکه برای داخل شدن و تهیهی نشر آنچه که کودک و نوجوان میخواهد، به تجربه و دانش روزنامهنگاری، ارتباطات، روابط عمومی، تبلیغات، ادبیات، سرگرمی، نگارش، روانشناسی و سلیقهی مخاطبان خاص، باید تسلط کامل داشت. * مهمترین تفکر و ایدهی شما در این عرصه که تا به حال نتوانسته مهلت و فرصت بروز داشته باشد؟ همیشه آرزوهایی دارم که خودم بتوانم آنها را انجام دهم. از جملهی این آرزوها که در حال برنامهریزی برای تحققشان هستم، راهاندازی یک خبرگزاری خاص برای کودکان و همچنین راهاندازی یک شبکهی ویدیویی خاص برای آنهاست. * در آخر لطفاً خیلی کوتاه به گوشهای از مقدمهی کتاب روزنامجات عهد بوق، برایمان اشاره کنید. خلاصه... خواستم بگویم طرف صحبت ما این بچهها هستند. بچههایی که مطبوعات را دوست دارند. بچههایی که اهل مطالعهی تاریخ هستند. آنهایی که ذهن تحلیلگر دارند و میخواهند بفهمند چه شد که این جوری شد؟
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 127 |