تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,444 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,384 |
طنز/ رستم هم به کانون پرورش فکری میآید! | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 1، دوره 24، شماره 285، آذر 1392 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
سیاوش سیف - اراک امروز صبح رستم و اسب زیبایش، رخش آمدند در پارک خانهسازی. مردم توی پارک با همدیگر حرف میزدند، بچههای ناز و کوچک داشتند با وسایلهای بازی، بازی میکردند. مردم وقتی رستم را دیدند با تمسخر گفتند: «این مرد دیگر کیست؟ چه لباسهای مسخرهای دارد.» رستم ناراحت شد و به راه افتاد. سر راه، کانون پرورش و فکری کودک و نوجوان را دید و در را باز کرد. من صدای در را شنیدم و رفتم دیدم مردی است که کلاهخودی بر سر دارد، دو شاخ دارد و لباسش از پوست ببر مازندران است. یک ریش دوشاخه دارد و یک اسبی که چشمان اسبش آبی است و موها و دمش طوسی و سفید است و اسم اسب، رخش و اسم آن مرد، رستم است و گفتم: «اسم من سیاووش است. حتماً شما باید پدر سهراب باشید.» رستم گفت: «آره،آره.» و من سهراب را صدا کردم و گفتم: «سهراب بیا بابارستم آمده. برایت قلممو آورده.» سهراب آمد و قلممو را گرفت. سهراب رفت کلاسش و رستم هم رفت خانهیشان.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 81 |