تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,873 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,989 |
قالبهایی برای نوشتن/ پندنامه | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 1، دوره 25، شماره 293، مرداد 1393 | ||
نویسنده | ||
بیژن شهرامی | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
در اهمیت اندرز و نصیحت همین بس که قرآن مجید خطاب به پیامبر اسلام(ص) میفرماید: «پند بده که پنددادن برای اهل ایمان سودمند است.»1 در زمرهی فروع دین ما دو اصل «امر به معروف» و «نهی از منکر»، یادآور پند و نصیحتاند که در سایهی عمل به آنها، خوبیها در جامعه منتشر و بدیها به حاشیه رانده میشوند. بعضیها گاه چنین القا میکنند که انسان از پند و نصیحت رویگردان است؛ حال آنکه اینگونه نیست. این مهم اگر با رعایت شرایط به جا آورده شود، سخت مؤثر است. از جمله شرایط نصیحتکردن آن است که پنددهنده خود به آنچه میگوید عمل کند که فرمودهاند: «رطبخورده منع رطب چون کند؟» از دیگر شرایط این امر مهم، همراهکردن پند گفتاری با پند نوشتاری، گرافیکی، هنری و مانند آن است. گاه پندی که از یک عکس یا اثر هنری به مخاطبان داده میشود، بسیار مؤثرتر از روشهای دیگر است. در زبان فارسی، پند نوشتاری دستهبندیهای خاص خود را دارد. گاه به جهت قالب ارائه به سه شکل نظم، نثر و آمیختهای از این دو؛ و گاه به جهت زبان ارائه به سه نوع مستقیم، غیرمستقیم یا ترکیبی از هر دو تقسیم میشود. ارائهی متون پندآمیز ممکن است در لابهلای جملات حکمتآمیز و حکایتهای شیرین و آموزنده دنبال یا بهصورت کتابی مستقل ارائه شود. در گسترهی فرهنگ و ادب فارسی، نگارش کتابهای مستقل نصیحتکننده، سابقهای چند هزارساله دارد که «پندنامهی بزرگمهر» از جملهی آنهاست. بزرگمهر که در بعضی از متون ادبی و تاریخی «بوزرجمهر» هم خوانده شده، وزیر دانشمند دربار ساسانی است که اثری به نام پندنامه را به او نسبت دادهاند که در ادامه فرازهایی از این کتاب تقدیم میشود: بزرگمهر را گفتم: «از خدای چه خواهم که همه چیز خواسته باشم؟» گفت: «سه چیز: تندرستی، توانگری و ایمنی.» گفتم: «ایمن از که باشم؟» گفت: «از دوستی که حسود نبود.» گفتم: «چه چیز است که به همه وقتی سزاوار بود؟» گفت: «به کار خود مشغول بودن.» گفتم: «در جوانی و پیری چه کار بهتر؟» گفت: «در جوانی دانش آموختن و در پیری به کار آوردن.» در مرزباننامه به حکایتی شیرین برمیخوریم که در آن از «پندنامه» یاد شده است. طبق آن الاغی فریب روباه را میخورد و به طمع رفتن به چمنزاری که در آن رنج کارکردن نیست، به قلمرو گرگی گرسنه و بهکمیننشسته گام مینهد. الاغ درمانده میشود؛ اما بیآنکه به روی خود بیاورد، چارهای میاندیشد و آن اینکه جاماندن پندنامهی پدریاش را - که میبایست موقع خواب زیر سرش باشد - بهانه کند و از نیمهی راه برمیگردد و ادامهی ماجرا... پندنامهی عطار نیشابوری، پندنامهی عبدالرحمن جامی (که خطاب به فرزندش ضیاءالدین یوسف نوشته شده)، پندنامهی یحیویهی امیرنظام گروسی و پندنامهی سعادت (نوشتهی آیتالله سعادتپرور) از معروفترین پندنامههای فارسی هستند. برای نوشتن پندنامه، بهرهگیری از قرآن کریم و نهجالبلاغه (که نامهی سیویکم آن را پندنامهی حضرت به امام مجتبی(ع) نامیدهاند) و بیان فرازهای بلندشان به زبان روز اولویت دارد. در مراحل بعد، میتوان سراغ بزرگان و مشاهیر جهان رفت و جملههایی پندآمیز از آنان را گلچین و متناسب با ارزشهای دینی و ملی ارائه کرد. در نوشتن پندنامه، بهرهگیری از زبان تمثیل و حکایت و شعر مفیدتر و بهرهگیری از زبان غیرمستقیم مؤثرتر است. نباید انتظار داشته باشیم زبان مستقیم ما مثل زبان مستقیم پندنامههای کهن اثرگذار باشد؛ چراکه بعضی از مخاطبان قبل از آنکه به سخن بیندیشند، به منبع و گویندهاش توجه میکنند. (البته در آموزههای دینی سفارش شده به سخن بیندیشید، نه گویندهاش.) در ارائهی جملههای پندآمیز از بزرگان، باید مستدل و کوتاه سخن گفت؛ به این معنی که هم منبع سخن را ذکر کنیم و هم بکوشیم جملهی مورد نظر کوتاه و قابل ثبت در حافظه باشد. و سخن آخر، فرازی از پندنامهی آیتالله سعادتپرور: «ای عزیزان من! قدر جوانی خود را بدانید، کم پیدا میشود کسی که در جوانی به فکر خود بیفتد و انحرافات را کنار بگذارد؛ چون به پیری برسید، افسوس جوانی خود را میخورید؛ اما چه فایده، برگشتنی در کار نیست. ای عزیزان من! در جوانی عوض آنکه به فکر معیشت پیری باشید، به فکر خود باشید و ملکات و سرمایههای معنوی برای خود تهیه کنید تا در پیری از آن استفاده کنید. ای عزیزان من! در جوانی همه به شما علاقه دارند و در پیری هیچ کس شما را نخواهد؛ پس در فکر آن باشید وقتی که همه از شما رمیده شوند، شما رمیده از آنها باشید و شب و روز انس با ملکات جوانی خود داشته باشید (یعنی خدا، بندگی خدا، توجه به خدا و لذت بردن از قرب خدا). پینوشت: 1. اعلی، آیهی 9.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 120 |