تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,058 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,004 |
کارخونهی یخ | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 1، دوره 25، شماره 293، مرداد 1393 | ||
نویسنده | ||
سید ناصر هاشمی | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
صرفهجویی خسیسی به خانمش گفت: «تا میرم پشتبام و برمیگردم، دو تا تخممرغ درست کن، با هم بخوریم.» مرد به پشتبام رفت پایش به لبهی بام گیر کرد و از آن بالا سقوط کرد پایین. هنگام سقوط وقتی از کنار پنجرهی آشپزخانه میگذشت، فریاد زد: «یکی درست کن، یکی درست کن.»
مشکل شنوایی پیرمردی مشکل شنوایی داشت و هیچ صدایی را نمیتوانست بشنود بعد از چند سال مداوا خوب میشود. یک ماه بعد، میرود پیش دکترش که بگوید گوشش خوب شده. دکتر هم با خوشحالی میگوید: «خانوادهیتان هم باید ظاهراً خیلی خوشحال باشن که شما شنواییتون رو به دست آوردید.» پیرمرد میگوید: «نه، من هنوز بهشون چیزی نگفتم. هر شب میشینم به حرفهاشون گوش میکنم، فقط تنها اتفاقی که افتاده اینه که توی این مدت تا حالا چند بار وصیتنامهام رو عوض کردم.»
معلم شکمو معلم: «ده تا سیب داریم من نُه تا شو میخورم، چند تا سیب میمونه؟» دانشآموز: «آقا اجازه همون یکی رو هم بردارید بخورید. انگار تا حالا تو عمرتون سیب نخوردید!»
تروریستها دو نفر داشتند توی یک ماشین بمب کار میگذاشتند. اولی میگه: «اگه این بمب الآن منفجر شه چیکار کنیم؟» دومی جواب میده: «نگران نباش، من یکی دیگه دارم.»
موش شجاع سه تا موش داشتند دروغ میبافتند. اولی میگه: «من با فنر تلهموش ورزش میکنم.» دومی میگه: «من با مرگ موش آش درست میکنم.» سومی موبایلش زنگ میخوره دوستاش میگن: «کی بود؟» میگه: «هیچی پسرعموهام بودن، گربه آوردن بخوریم.»
مرد خسیس به شخص خسیسی میگویند: «سه تا سیب داری، یه نفر میاد یه دونه شو برمیداره، چند تا سیب میمونه؟» مرد خسیس میگوید: «سه تا سیب و یه جنازه.»
تنبل دانشآموز: «خانوم! من فکر میکنم مستحق این نمرهی صفر نبودم.» معلم: «آره منم موافقم؛ ولی ببخشید نمرهی کمتر از صفر نداریم.»
بیماری عجیب بیمار: «من فکر میکنم پشهام!» دکتر: «من دندونپزشکم، مطب روانپزشک روبهروی ماست.» بیمار: «میدونم، الآن اونجا بودم.» دکتر: «پس چرا اومدی اینجا؟» بیمار: «آخه مهتابیتون روشن بود.»
احوالپرسی شخصی داشت با دوستش احوالپرسی میکرد، گفت: «حالا ما تلفن نداریم، شما نباید یه زنگ به ما بزنید؟»
پیامکهای یخمکی * یک احساس بدی دارم، امتحانات داره به اینترنت رفتنم لطمه میزنه. * مبانی کامپیوتر: «آن بخش از یک سیستم را که میتوان با چکش خرد کرد، سختافزار و آن قسمت را که فقط میتوان به آن لعنت فرستاد، نرمافزار میگویند.» * شنیدم توی کشور چین عکاسی وجود نداره هر کسی عکس بخواد، میره دم فروشگاه و میگه: «آقا شش تا سه در چهار بده.» * یه پیرزن خودشو تو آینه میبینه میگه: «آینه هم آینههای قدیم.» * حجم فکری که قبل خواب تو کلهی من میاد اگه وسط روز میآمد، روزی دو یا شاید سه تا اختراع رو توی کارنامهام داشتم! * دانشمندان دریافتهاند که هفتهای دو بار قطعی اینترنت و در کنار آن خوردن ماهی برای سلامتی بسیار مفید است.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 116 |