تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,755 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,967 |
نثر ادبی/ آلبالو | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 1، دوره 25، شماره 293، مرداد 1393 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
خوش به حال پرندهها! میتوانند از آن بالا بالا ده را ببینند. حتماً از آنجا همه چیز قشنگتر است؛ مثل من که از بالای کوه ده را دیدم. خیلی قشنگ بود. یک تکهی ده سبز بود، یک تکهاش خاکیرنگ و یک تکهاش قرمز. کوه ده قرمز است مثل یک آلبالوی رسیده وسط برگهای بزرگ. پرندهها این آلبالو را خیلی دوست دارند. هر روز روی آن جمع میشوند. آواز میخوانند. بعضیهایشان هم لانه میسازند. من هم موقع چیدن آلبالوها به بابا کمک میکنم. آلبالوهایی که قرمز و آبدارند؛ اما کوه، وسط ده همه هست. حتی در سرمای زمستان، که برف همهی تنش را میپوشاند؛ باز هم آلبالوی ده ماست.
خدایا... خدایا! دوست دارم مثل باران باشم تا به همه محبت کنم و به همه جا لطافت ببخشم. خدایا! دوست دارم کوه باشم تا همه مرا به عنوان استواری و محکمبودن مثال بزنند. خدایا! دوست دارم آسمان باشم تا با ستارههایم شبهای تاریک را چراغانی کنم تا بچهها نترسند. خدایا! دوست دارم مثل رنگینکمان زیبا باشم و همه زیبایی مرا تماشا کنند. سمیرا شماری - شیراز یادداشت: سمیراخانم! دو متن از شما را خواندم. متن اول بین خاطره و متن ادبی قرار دارد و متن دوم متن ادبی است. مسلماً خواندن نوشتههای ادبی به شما کمک میکند تا بهتر متن ادبی بنویسید. دربارهی متن «خدایا...» یادآوری این نکته ضروری است که خودتان را باور کنید و از خدا بخواهید خودتان را بشناسید و خودتان باشید. آسمانه
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 100 |