تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,138 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,053 |
کارخونهی یخ | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 1، دوره 26، شماره 301، فروردین 1394 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
سیدناصر هاشمی نصیحت قبل از مرگ پدری در بستر مرگ بود. در واپسین لحظهها، به پسرش گفت: «بیا بشین کنارم؛ کارت دارم!» و یک چوب داد دست پسرش. پسر هم که میخواست ذکاوتش را نشان بدهد، قبل از حرفزدن پدر، چوب را شکست. همان لحظه پدر سکته کرد و مُرد. مادرش گفت: «خاک بر سرت! این نیلبک، از هفت نسل قبل، دست به دست به پدرت رسیده بود.» کارخانه دیوانهای کارخانهی سوسیس و کالباس تأسیس میکند و روی بستهبندی محصولاتش مینویسد: «تهیه شده از گاو تازه.» لشکر یکنفره در آمریکا در امتحانی از سربازی سؤال میشود: «اگر با سه دشمن روبهرو شوی، چهکار میکنی؟» میگوید: «بیچارهیشان میکنم.» میگویند: «اگر با پنج دشمن روبهرو شوی چه؟» میگوید: «بیچارهیشان میکنم.» میگویند: «اگر با هشت دشمن روبهرو بشوی؟» میگوید: «بیچارهیشان میکنم.» میگویند: «اگر با هفتاد دشمن روبهرو شوی؟» میگوید: «خاک تو سر مملکتی که بهجز من هیچکس را ندارد!» مرد خسیس یک خسیس، کرم معده میگیرد و بعد از مدتی، کرم بیچاره از زخم معده میمیرد. کارِ خیر آقایی به محلهای رفت و گفت: «میخواهیم در محلهی شما یک استخر احداث کنیم برای اهالی و محتاج کمکهای مردمی هستیم.» پیرمردی رفت و یک لیوان آب آورد و گفت: «این هم کمک من برای آب استخر.» کمک معلم رو به دانشآموز: «چرا دَرسَت را نخواندی؟» دانشآموز: «چون میخواستم به شما و بچهها کمک کنم.» معلم: «چهطوری؟» دانشآموز: «درس نخواندم تا شما مرا کتک بزنید که بچهها عبرت بگیرند و درس بخوانند.» پیامکهای یخمکی ● آبریزش بینی دارم؛ رفتم قرص گرفتم. در قسمت عوارض جانبی نوشته بود: «سردرد، سرگیجه، تهوع، نارسایی کبد، سکته، مرگ در هنگام خواب و...» هیچی دیگه، پشیمان شدم. با آستین پاکش میکنم؛ امنیتش هم بیشتر است. ● اگر همت کنیم و اراده داشته باشیم، میتوانیم رکورد بزنیم و سرانهی مطالعهی کشور را به صفر برسانیم. فقط کافی است تابلوهای مغازهها را نخوانیم. ● دیشب با پورشه از جردن رد میشدم، ناگهان یک بچه پرید جلو ماشین و من چنان زدم روی ترمز که پتو پاره شد. ● کانون خانوادهی ما خیلی گرم است؛ یعنی تا میخواهد سرد شود، بابام کولر را خاموش میکند. ● اینکه بعضی وقتها با خودم توی خانه حرف میزنم، خیلی عجیب نیست؛ ولی اینکه گاهی وسط صحبت میخندم، زیادهروی است. ● تجربه ثابت کرده، چهار دقیقه خوابیدن سر کلاس درس، معادل است با چهار ساعت خواب مفید در خانه. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 65 |