تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,765 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,969 |
روی دریا کف نشیند، قعر دریا گوهر است | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 1، دوره 26، شماره 303، خرداد 1394 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
(نگاهی به زندگی و شعر صامت بروجردی) اسماعیل اللهدادی نوجوان که بودم، وقتی بزرگترها قصد نصیحتم را داشتند، لابهلای حرفهایشان یک یا چند بیت میخواندند تا نصیحتشان بهتر در گوشم فروبرود و حرفشان اثرگذارتر باشد. بعضی وقتها این شعرها آنقدر شیرین و دلچسب و شنیدنی بود که برای همیشه در ذهنم ماندگار میشد. یکی از این شعرها که با آن خیلی مورد پند و اندرز قرار میگرفتم و همان موقع هم خیلی از خواندن و شنیدنش خوشم میآمد، این چند بیت بود: کاکل از بالانشینی رتبهای پیدا نکرد زلف از افتادگی همسان مشک و عنبر است ناکسی، گر از کسی بالانشیند عیب نیست روی دریا کف نشیند، قعر دریا گوهر است دود اگر بالانشیند کسرشأن شعله نیست جای چشم ابرو نگیرد، گرچه او بالاتر است سبزه پامال است در زیر درخت میوهدار گرچه این سبز است و زیبا، لیک آن شیرینتر است شصت و شاهد (نام دو انگشت دست) هر دو دعوی بزرگی میکنند پس چرا انگشت کوچک لایق انگشتر است؟
آن موقع فکر میکردم همهی شعرهای خوب سرودهی حافظ است یا سعدی؛ به همین خاطر هرچه دیوان سعدی و حافظ را گشتم، این شعر را پیدا نکردم. بزرگتر که شدم، دیوان شاعران دیگر را هم گشتم؛ اما نه این شعر را پیدا کردم و نه شاعرش را؛ حتی از کسانی که اهل شعر و شاعری بودند، پرسوجو کردم؛ اما آنها هم نتوانستند کمکم کنند. برایم عجیب بود که خیلیها این شعر را شنیده بودند و از حفظ آن را میخواندند؛ اما نام شاعرش را نمیدانستند!
ایام محرم یکی از همان سالها بود که از سر کنجکاوی و علاقه به شعر، کتاب نوحهی یکی از مداحان حسینیهی محل را ورق زدم و پایان بعضی از شعرهای آن، با نام - صامت بروجردی - آشنا شدم. بعدها فهمیدم که بیشتر نوحهها و مرثیههای سینهزنی و عزاداری که در روزهای محرم خوانده میشود، سرودهی صامت است؛ اما خیلی طول کشید تا بفهمم که شاعر آن شعرهایی که با آنها نصیحت میشدم نیز، همان- صامت بروجردی- است. شاعری که تمام عمر خود را صرف سرودن شعر دربارهی ائمه و واقعهی عاشورا کرده است. شاعری که همهی مداحان برای یکبار هم که شده از شعرهایش در مراسم عزاداری سالار شهیدان استفاده کردهاند. مثل این شعر که زبان حال حضرت زینبn بعد از دیدن اسب خونین امام حسینm است: ای ذوالجناح باوفا! کو حسین من؟ نور عین من؟...
و یا این نوحه که وقتی با سوز خوانده میشود، اشک شنونده را درمیآورد: سقای دشت کربلا اباالفضل سردار دست از تن جدا اباالفضل و... وقتی دیوان صامت را میخوانی، همهی نوحهها و مرثیههایی را که تا به حال از زبان مداحان و مرثیهخوانها شنیدهای، میبینی. خیلی از نوحههایی که مداحان مشهور، میخوانند و از رادیو و تلویزیون پخش میشود، سرودهی صامت بروجردی است؛ شاعری که همهی ما شعرهایش را شنیدهایم و در مراسم عزاداری امام حسینm زمزمه کردهایم:
دل تنگم سفر کربوبلا میخواهد آستانبوسی شاه شهدا میخواهد روز و شب در غم دوری حسین بیمار است جرم بیمار چه باشد که دوا میخواهد صامتا! منتظر لطف خداوندی باش که خوش است آنچه برای تو خدا میخواهد و...
میرزا محمدباقر، معروف به صامت بروجردی، سال 1263(اواخر قرن سیزده) در بروجرد متولد شد و در مکتبخانه، خواندن و نوشتن را آموخت. او هنر شاعری را نزد میرزاعبدالمجید نوایی بروجردی یاد گرفت و به سرودن شعر پرداخت. صامت به خاطر عشق و ارادت به اولیا و ائمه، بیشتر آثار خود را با موضوع مدح، منقبت و مرثیه دربارهی امام حسینm و یارانش و واقعهی عاشورا سرود. صامت در شانزدهم محرم سال 1331 در 68 سالگی درگذشت. دیوان او با نام «ریاض الشهادت» یازده سال پس از مرگش چاپ شد. آرامگاه او در بوستان صامتیه واقع در مرکز شهر بروجرد است.
صامت! همین بس است تو را روز رستخیز نزد رسول، دفترِ خود را چو واکنی...* | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 627 |