تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,250 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,155 |
خنده منده (ص 14) | ||
پوپک | ||
مقاله 7، دوره 24، اردیبهشت (274)، اردیبهشت 1396، صفحه 14-15 | ||
نوع مقاله: طنز | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/poopak.2017.63518 | ||
تاریخ دریافت: 29 خرداد 1396، تاریخ پذیرش: 29 خرداد 1396 | ||
سایر فایل های مرتبط با مقاله
|
||
اصل مقاله | ||
لیلا چیذری شاگرد تنبلِ زرنگ روزی معلمی به شاگردش گفت: «از روی این درس فارسی دَه بار بنویس.» روز بعد شاگرد شش بار از روی درس نوشت. معلم به او گفت: «پس چرا شش بار نوشتی؟» شاگرد گفت: «فکر کنم ریاضیام هم ضعیف شده!» بچهی گمشده روزی بچهای که گم شده بود، نزد پلیس رفت و گفت: «ببخشید، شما خانمی را ندیدید که من پیشش نباشم؟» فرق فیل و کک معلم: «بگو ببینم، فرق بین فیل و کک چیست؟» شاگرد: «یک فیل ممکن است در بدنش کک داشته باشد؛ ولی یک کک هرگز در بدنش فیل ندارد!» معلم استعدادهای درخشان اولی: «چرا اون آقامعلم عینک دودی میزنه؟» دومی: «خب معلومه، ایشون معلمِ مدرسهی استعدادهای درخشانه!» آهن و اسفناج مادر: «سعیدجان! بیا از این اسفناج بخور که سرشار از آهنه.» سعید: «مادرجان! آخه الآن آب خوردم، میترسم آهنه زنگ بزنه!» خیابان و شاعرها مسافر: «آقای راننده! اگه تونستی اسم چندتا از شاعرهای مشهور ایران رو بگی!» راننده: «حافظ، سعدی، فردوسی، عطار، خاقانی...» مسافر حرف راننده را قطع کرد و گفت: «خیلی ممنون! میخواستم سر خیابان خاقانی پیاده بشم، اسمش را یادم رفته بود!» پیادهروی مستمر حمید چربی خون داشت. دکتر بهش میگه: «باید روزی حداقل شش کیلومتر پیاده بری!» سه ماه بعد حمید زنگ میزنه به دکتر میگه: «دکترجان! الآن لب مرز رسیدم؛ باز هم بِرَم یا کافیه؟» رایانهی مشترک معلم: «چرا انشایی که راجع به رایانه نوشتی، مثل انشای برادرته؟» شاگرد: «آخه ما یه رایانه بیشتر توی خونهمون نداریم!» آخرین دندان معلم: «آخرین دندانی که داخل دهان درمیاد چه نام دارد؟» شاگرد: «دندان مصنوعی!» ترکیبات هوا معلم: «بگو ببینم در هوا غیر از اکسیژن، دیگه چه چیزهایی هست؟» شاگرد: «آقا اجازه! کلاغ، زنبور، پشه و...» | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 164 |