| تعداد نشریات | 54 |
| تعداد شمارهها | 2,551 |
| تعداد مقالات | 36,121 |
| تعداد مشاهده مقاله | 16,168,131 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 7,329,918 |
بابای خوب (ص ۴) | ||
| سنجاقک | ||
| مقاله 3، دوره 14، فروردین (145)، فروردین 1396، صفحه 4-5 | ||
| نوع مقاله: داستان | ||
| شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/sn.2017.63552 | ||
| تاریخ دریافت: 01 تیر 1396، تاریخ پذیرش: 01 تیر 1396 | ||
| اصل مقاله | ||
|
سیدهفاطمه موسوی من خیلی عسل و انجیر دوست دارم؛ هر دوتایشان شیرین و خوشمزّه هستند. من یک نفر را هم دوست دارم. او هم ما را خیلی دوست دارد. اسمش امام علی(ع) است. امروز ما را جمع کرده تا از عسلها و انجیرهایی که برایش آوردهاند، به ما بدهد. همین که ظرف انجیر را میآورد، همه از خوشحالی جیغ میکشیم و بالا و پایین میپریم. او هم لبخند میزند و به همهی ما انجیر میدهد. من میروم کنارش و میگویم: «من بابا ندارم. شما بابای من باش!» دستش را توی موهای سرم فرو میبرد و پیشانیام را میبوسد. احمد میدود طرف ما و میگوید: «نه، بابای من باش! بابای من!» امام(ع) به احمد میگوید: «من بابای همهی شما هستم.» بچّههای دیگر هم دور ما جمع میشوند. امام(ع) همهی ما را به نوبت روی زانویش مینشاند و به همه عسل میدهد. بهبه! چهقدر خوشمزّه و شیرین است! آنقدر خوش میگذرد که دلم نمیخواهد به خانه بروم. به مادرم میگویم: «یک لحظه صبر کن!» بعد میدوم و صورت امام را میبوسم. او هم لبخند میزند. | ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 203 |
||