تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,250 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,156 |
خنده منده | ||
پوپک | ||
مقاله 10، دوره 23، اسفند (272)، اسفند 1395، صفحه 14-15 | ||
نوع مقاله: طنز | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/poopak.2017.63618 | ||
تاریخ دریافت: 03 تیر 1396، تاریخ پذیرش: 03 تیر 1396 | ||
اصل مقاله | ||
لیلا چیذری اولین دیدار با کیوی! اولی: «میدونی من اولین بار که کیوی رو دیدم، چی فکر کردم؟» دومی: «نه!» اولی: «فکر کردم این تخممرغه که دورشو موکت کردن!» دزد پیر قاضی: «بگو ببینم، تو رو برای چی دستگیر کردند؟» دزد: «چون دیگه پیر شدم و نمیتونم مثل سابق فرار کنم!» خالیبندها اولی: «من آنقدر خوب صدای مرغ را تقلید میکنم که هر چی جوجه این اطراف هست میاد پیشم.» دومی: «اینکه چیزی نیست، من وقتی نصف شب صدای خروس رو تقلید میکنم، خورشید طلوع میکنه!» خدمتکار خودمانی خانم صاحبخانه: «ببین، باید بدونی که من هر روز صبح ساعت هشت صبحانه میخورم.» خدمتکار: «باشه خانمجان! اگه من بیدار نشدم، منتظرم نمونید، خودتون بخورید.» توت و کاج اولی: «چرا رفتی بالای درخت؟» دومی: «رفتم توت بخورم.» اولی: «اینکه درخت کاجه!» دومی: «توی جیبم توت ریخته بودم!» کار در خانه پرویز: «مادر میشه من امروز ظرف بشورم؟» مادر: «نه پسرم! چرا میخوای کار منو انجام بدی؟» پرویز: «آخه ریاضی ضعیف هستم، آقای معلم گفته باید توی خونه کار کنی!» مشتری شکمو پیشخدمت هتل: «برای صبحانه چی میل میکنید قربان؟» مهمان: «پنجاه تا تخممرغ برام نیمرو کنید. نوشیدنی چی دارید؟» پیشخدمت: «یک خبر خوب دارم، هواشناسی گفته امروز صبح قراره سیل بیاد!» آلزایمر مریض: «آقای دکتر! من مدتیه که بیماری فراموشی گرفتم.» پزشک: «چند وقته این بیماری رو گرفتید؟» مریض: «کدوم بیماری؟» دوپینگی محتاط مردی در مسابقهی دو، دوپینگ میکنه؛ اما آخر میشه. بهش میگن پس چرا آخر شدی؟ میگه میخواستم به من مشکوک نشن! | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 161 |