تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,402 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,344 |
خنده منده | ||
پوپک | ||
مقاله 10، دوره 24، خرداد (275)، خرداد 1396، صفحه 18-19 | ||
نوع مقاله: طنز | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/poopak.2017.63862 | ||
تاریخ دریافت: 16 مرداد 1396، تاریخ پذیرش: 16 مرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
خنده منده لیلا چیذری انشای فوتبالی معلم از دانشآموزان خواست تا دربارهی مسابقهی فوتبال، انشا بنویسند. همه مشغول شدند به جز یک نفر. معلم از او پرسید: «چرا نمینویسی؟» شاگرد گفت: «من تمام کردم آقا.» معلم نگاهی به دفتر او انداخت. نوشته بود: «به علت بارندگی شدید، مسابقه برگزار نخواهد شد.» انشا با کمک پدر معلم: «پسرم چرا در نوشتن انشا، از پدرت کمک نمیگیری تا راهنماییات کند؟» شاگرد: «آقا ایشان از دست شما دلخور هستند.» معلم: «از دست من؟ چرا؟» شاگرد: «چون شما هفتهی قبل به انشای او نمرهی بدی دادید.» تکراری حامد: «میتونی یک جمله بسازی که توش «تکراری» به کار رفته باشه؟» حمید: «دیشب تلویزیون فیلم سینمایی تکراری نشان داد!» قطار به یکی گفتند: «بدو، زود باش! قطار داره میره.» لبخندی زد و جواب داد: «کجا میخواد بره؟ بلیتش دست منه!» گُلخوری مسعود: «اگه گفتی چرا زنبورها گل میخورند؟» سعید: «حتماً دروازهبانیشون خوب نیست!» هواپیماربایی ناصر: «تو میدونی هواپیما به این بزرگی رو چهطوری میدزدند؟» منصور: «آیکیو! صبر میکنند بره توی آسمون کوچیک بشه، اون وقت میدزدند.» اقاقیا معلم: «ساراجان، شما از چه گلی خوشت میاد؟» سارا: «گل اقاقیا.» معلم: «خب، حالا اسم گلی که دوست داری رو بنویس.» سارا: «نه ببخشید خانم، از رُز خوشم میاد!» پدرم تلفن مدرسه زنگ خورد. مدیر گوشی را برداشت. کسی گفت: «آقای مدیر! پسر من امروز نمیتواند به مدرسه بیاید.» مدیر پرسید: «شما کی هستید؟» جواب داد: «من پدرم هستم!» | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 247 |