عکس و حرف

عکس و حرف

مریم قلعه‌قوند

من تابستان را خیلی دوست دارم. تابستان یکی از بهترین فصل‌هاست.

آرمین نورمحمدی – نُه‌ساله

این پسرکوچولو و ناز، برادر من پارساست. هروقت با مامان و بابا به گردش می‌رویم، مرتب نق می‌زند که از من عکس بگیرید!

پارمیس سبحانی – دوازده‌ساله

من به گل و گیاه خیلی علاقه دارم. هرجا گل رنگارنگی می‌بینم هرگز آن را نمی‌چینم. گل‌برگ‌های آن را نوازش می‌کنم و از آن نقاشی می‌کشم.

هانیه شکرایی – ده‌ساله

خانه‌ی پدربزرگم خیلی بزرگ است و یک حیاط سرسبز پر از گل و گیاه دارد. پدربزرگم گوشه‌ی حیاط، مرغ و خروس نگه‌داری می‌کند.

صبا خرم – نُه‌ساله

این روستای زیبا و دیدنی ابیانه است. خاک این روستا سرخ است، برای همین تمام خانه‌های آن قرمز دیده می‌شوند.

شیرین کریمی – سیزده‌ساله - ابیانه

با پدر و مادرم به کاشان رفته بودیم. کاشان یک عالمه مراکز دیدنی دارد! باغ فین کاشان، خانه‌ی بروجردی‌ها، چشمه و آبشار نیاسر، آرامگاه سهراب سپهری در مشهد اردهال و... حسابی خوش گذشت.

رامتین قاسمی – هشت‌ساله - کاشان