تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,159 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,087 |
گمشده | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 14، دوره 28، شهریور 96 - شماره پیاپی 330، شهریور 1396، صفحه 29-29 | ||
نوع مقاله: داستان | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2017.64361 | ||
تاریخ دریافت: 29 شهریور 1396، تاریخ پذیرش: 29 شهریور 1396 | ||
اصل مقاله | ||
قصههای بازارچه(6) گمشده بیژن شهرامی میرزا یوسف درِ مغازهی عطاریاش را تازه باز کرده است و حالا مشغول ور رفتن با قوطیهای بزرگ و کوچکی است که روی پیشخوان مغازهاش چیده. چیزی نمیگذرد که یکی - دو نفر برای هِل و دارچین و گل گاوزبان و خاکشیر میآیند. بعد از آنها هم یکی از دوستانش سر میرسد که از سرآمدان علم و ادب است. با او به گرمی سلام و احوالپرسی میکند و ضمن دعوت برای نشستن، به دو - سه دکان بالاتر سرک میکشد تا ببیند آقاصفدر بساط چاییاش را علم کرده است یا نه؟ آقا سیدعلیمحمد(1) که عجله دارد، دستش را میگیرد و با اصرار به آن سوی پیشخوان میبرد تا برایش یک سیر حنا بکشد. اطاعت میکند، برگی از کتابِ جلوی دستش را میکند، داخلش حنا میریزد و پس از وزن کردن، تقدیمش میدارد... ساعتی نمیگذرد که آقا سیدعلیمحمد با عجله برمیگردد. شتابش را میتوان از نفسنفس زدنش فهمید و موها و ریشهایی که هنوز رنگ حنا را به خود نگرفته، شستوشو داده شده است. با نگرانی میگوید: - آقاسید اتفاقی افتاده؟ - بله، چه اتفاقی مهمتر از آنکه بعد از مدتها گم شدهام را پیدا کردهام! - گمشدهات! - بله، گمشدهای که حالا نزد شماست! - نزد من! - بله، همین کتاب جلوی دستت را میگویم که از برگهایش به جای پاکت استفاده میکنی! - این را میگویی؟ قابلت را ندارد. - خیلی هم قابل دارد. مدتهاست دنبال نسخهای از آن میگردم، ولی پیدا نکرده بودم. کتاب را میتکاند و تقدیمش میدارد. خوشبختانه چند صفحهای بیشتر از آن کنده نشده است. برق شادی را که در چشمان او میبیند یاد این بیت شعر میافتد: کتاب است آیینهی روزگار که بینی در او رازها بیشمار 1. آقا سیدعلیمحمد وزیرییزدی (مؤسس کتابخانهی وزیری یزد). | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 116 |