تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,369 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,313 |
من آب میخوام! | ||
پیام زن | ||
مقاله 34، دوره 26، شماره 300، اردیبهشت 1396، صفحه 92-92 | ||
نوع مقاله: پسغام زن | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/mow.2017.64419 | ||
تاریخ دریافت: 09 مهر 1396، تاریخ پذیرش: 09 مهر 1396 | ||
اصل مقاله | ||
من آب میخوام! عبدالله مقدمی آدمیزاد در طول تاریخ، از خودش رفتارهای متناقضی نشان داده است؛ مثلاً برای بهدستآوردن صلح، تا آخر عمرش جنگیده یا با اینکه فوق فوقش هفتاد ـ هشتاد سال بیشتر عمر نداشته، همیشه حرص هزاران سال را خورده و یا هرچی... این زندگی ضد و نقیض بشریت، البته هیچ ربطی به ما ندارد؛ چون این موضوع در حیطۀ اختیارات فیلسوفهاست و اگر قرار باشد ما هم در این زمینه به بحث وتفکر بپردازیم که آنوقت باید آن بندگان خدا بروند و غاز بچرانند؛ خب اینطوری چرخ زندگی بشر مختل میشود! به هر حال بنده همینجا، مطلب را درز میگیرم و میروم سراغ حرف اصلی خودم. به نظر شما چرا یک مرد توی اتوبوسی که سبیل شاگردش از بناگوش دررفته، از آن شاگرد آب نمیخواهد؛ در حالی شاگرد سبیل از بناگوش دررفتۀ جوان و جاهل، خیلی هم علاقه دارد به هر بهانهای دوری توی اتوبوس بزند و... اما وقتی همان آقا در هواپیما نشست، هی از آن مهماندار محترمه که خانمی به چشم خواهری بععععععله است، آب میخواهد؛ طوری که وقتی به مقصد رسید، یا جا تر میشود و بچهای پیدا نمیشود که گناه گردنش بیفتد و یا آن شخصیت محترم تا آبریزگاه عمومی به... میرود. البته بنده خودم به نوبۀ خودم، این حرکت را محکوم میکنم؛ ولی چه ربطی دارد به اینکه به علل چرایی این قضیه جواب ندهم. بله، به نظر من این مردهای نامرد، برای این کارشان هیچ دلیلی ندارند؛ جز آزار جنس زن! تک مضراب: میازار موری که دانهکش است، گر چه ربطی به موضوع نداره! یعنی این آدمها، احتمالاً از جایی پول میگیرند (مثلاً انجمن مردان زنذلیل) تا به طریقی این خانمها را اذیت کنند. باز هم به نظر این حقیر فقیر، اگر توی اتوبوس از آن خانمهای مهماندار و توی هواپیما از آن شاگردهای سبیل از بناگوش دررفته بگذارند، آمار درخواست آب مسافران از فرودگاههای کشور سرازیر میشود به ترمینالها، بلکه هم بدتر. واقعاً این ناراحتی ندارد؟ این، جای اعتراض، اعتصاب و کمپین یکمیلیارد امضا و زندهباد و مردهباد ندارد؟ دارد دیگر! این خانمهای طرفدار حقوق زنان، چرا فقط به موارد کلیشهای میپردازند؟ نکند فکر میکنند که چون این خانمها حقوقشان را برج به برج میگیرند، دیگر حقوقی برای استیفا ندارند! نگارنده باز هم اینگونه حرکات شنیع را محکوم میکنم و به آن موجودات غافلی که خدای نکرده از این غلطها میکنند، میگویم: «برادران عزیز! این خانمهای مهماندار، همین که هر روز جرأت میکنند و توی هواپیمایی مینشینند که هر لحظه ممکن است خلبانش بشود مقصر سقوط، خیلی دل و جرأت دارند به خدا؛ دیگر شما برای ما شاخ نشوید لطفاً! با تشکر، هواپیمایی ایران ایر!
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 141 |