تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,341 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,292 |
میخواهم دماغم را عمل کنم... | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 9، دوره 28، مهر 96 - شماره پیاپی 331، مهر 1396، صفحه 14-15 | ||
نوع مقاله: بریدهها | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2017.64588 | ||
تاریخ دریافت: 26 مهر 1396، تاریخ پذیرش: 26 مهر 1396 | ||
اصل مقاله | ||
در کوچهپسکوچههای نوجوانی مهدیس حسینی کارشناس روانشناسی بالینی میخواهم دماغم را عمل کنم... چند بار اتفاق افتاده که جلوی آینه ایستادی و به چهرهی خودت درون آینه زل زدی و از خودت پرسیدی آخه این چه دماغیه من دارم؟ چرا اینقدر بزرگه؟ ای کاش یک شکل دیگه بود! شاید در دلت به خودت امید میدهی که عیبی ندارد کمی که بزرگتر شوم آنها وقت با یک عمل جراحی به راحتی از شر این بینی نافرم خلاص میشوم. ولی آیا این بهترین تصمیم است؟ اگر قرار باشد ظاهر خودت را توصیف کنی چه ویژگیهایی را میگویید؟ کدامیک از ویژگیها برایتان مهم هستند؟ آنها را چهطور بازگو میکنید؟ اصلاً همین الآن جلوی آیینه برو و چند دقیقه به خودت نگاه کن، بعد برگرد و بگو از چه چیزهایی در ظاهرت راضی هستی و از چه چیزهایی ناراضی؟ حتماً تا به حال برایت پیش آمده که یک روزهایی مدام دلت بخواهد به آینه نگاه کنی و یا یک روزهایی اصلاً حوصلهی دیدن چهرهات را توی آینه نداشته باشی تا به حال دیدی بعضی از آدمهایی که مرتب میگویند من زشتم، من خیلی دماغم بزرگ است، گوشهایم عین بشقاب میماند و یا هر ویژگی دیگهای که توی ظاهرشان مطابق میلشان نیست را پررنگ میکنند؛ اما وقتی نگاهشان میکنی به نظرت آنقدرها هم که میگویند این ویژگی در ظاهرشان پررنگ نیست و یا حتی اصلاً نیست. تنانگاره اینکه بدنتان را چهطور میبینید، با اینکه بدنتان چه شکلی است، متفاوت است. تصوری که شما از ظاهر و بدنتان دارید و احساسی که به آن دارید را تن انگاره میگویند. این احساس گاهی وقتها خوب نیست. معمولاً اکثر مردم آرزو دارند لاغرتر، چاقتر، قدبلندتر و ... باشند. این احساس خیلی مهم است. شاید بخش بزرگی از اعتمادبهنفس افراد را این احساس شکل بدهد. دقیقاً به این شکل که شخص وقتی از شکل ظاهری خودش و بدنش راضی و خوشحال باشد، خب، هم حالش بهتر است و هم توی جمع های متفاوت احساس بهتری دارد و در نتیجه اعتمادبهنفسش بیشتر خواهد بود. پیشنهاد میکنم وقتی به خودتان درون آینه نگاه میکنید، به چشم یک انسان کامل نگاه کنید، نه یک سری اعضای بدن خاص. مثلاً فقط به دماغت یا مقدار و نوع موهایت یا فرم لبهایت و ... توجه نکن، به تمام اعضای بدنت توجه کن و به بودن این اعضا در کنار هم. صداهایی را که توی سرتان به شما میگوید بینی زشتی داری، یا چهرهی صورتتان زیبا نیست و ... را در همان جا خفه کنید. اگر نمیتوانید این صداها را خفه کنید، دلیلهایی را بیاورید که جوابی دندانشکن باشد برای این صداها. فراموش نکنید که زیبایی زمانی معنا خواهد داشت که شما بتوانید خودتان را دوست داشته باشید و در مورد خودتان با اعتمادبهنفس صحبت کنید. این را همیشه به خودتان یادآوری کنید. لیستی تهیه کنید از ویژگیهای ظاهریتان که دوستشان دارید. هرچند وقت یک بار هم این لیست را بخوانید و آن را به روز کنید. اسم لیست خودتان را بگذارید «چیزهایی که من در مورد ظاهرم دوست دارم» مثلاً موهای پرپشتی دارم، چشمهایم فرم زیبایی دارند، دندانهای قشنگ و مرتبی دارم، انگشتان کشیده و ناخنهای محکمی دارم و ... هر چند وقت یک بار به لیستتان نگاهی بیندازید؛ و اگر چیزی جا مانده آن را اضافه کنید. مثلاً ممکن است یکهو متوجه شده باشید خالی که روی صورتتان جا خوش کرده است چهقدر به چهرهیتان میآید و شما را زیباتر نشان میدهد و یا اینکه به تازگی متوجه شدهاید که فرم بینیتان چهقدر شبیه یکی از اعضای خانوادهیتان است. این لیست را ماهی یک بار چک کنید تا بتوانید به خودتان یادآوری کنید که چه ویژگیهای ظاهری خوبی دارید. چهقدر خوب است که قبل از هر قضاوتی راجع به خودت، به این فکر کنید که با چه معیاری دارید خودتان را قضاوت میکنید، این معیار از کجا آمده است. به خودت یادآوری کن که هیچ کس کامل نیست. این کامل نبودن دقیقاً همان چیزی است که باعث میشود هر آدمی با آدم دیگر متفاوت باشد. البته این نکته را نباید فراموش کرد که حتی آدمهای مشهور هم، کامل و ایدهآل نیستند، آنها هم چیزهایی در ظاهرشان دارند که از آن راضی نیستند و باید بپذیرندشان. طبق معیار و سلیقهی خودتان مشخص کنید که چه جنبههایی از ظاهر خودتان را دوست دارید و کدامیک از آنها را نمیپسندید، تلاش کنید تا چیزهایی را که در چهره و ظاهرتان نمیپسندید، نادیده بگیرید و اجازه ندهید که آنها مانع دیدن زیباییهایتان شوند، به این ویژگیها واقعگرایانه نگاه کنید. ببینید کدامیک از این ویژگیها را میتوانید تغییر دهید و کدامیک را نمیتوانید. گاهی اوقات خیلی از چیزهایی که در ظاهر ما وجود دارد و ما آنها را نمیپسندیم، تنها با کمی تلاش و تمرین میتوان آنها را به سمت بهتر شدن تغییر داد. مثلاً اگر چاق یا لاغر هستی با کمی ورزش میتوانید به خودتان کمک کنید تا بدن ورزیدهای داشته باشید. اندام خوب داشتن به یک باره اتفاق نمیافتد، به تلاش و تمرین و رژیم غذایی مناسب و سالم احتیاج است. لازم نیست دیوانهوار شروع کنید به ورزش کردن و بدنتان را اذیت کنید. گاهی اوقات با ورود به سن بلوغ، اعضای مختلف بدن شخص، همزمان و با یک سرعت رشد نمیکند و ممکن است بخشهایی از بدن نامناسب به نظر آید. جوشهای صورت در سن بلوغ یا بزرگ شدن بینی در بعضی از افراد در همین سنین شاید کمی آزاردهنده باشد. گاهی اوقات لازم است صبور باشیم تا چیزهایی را که نمیتوانیم تغییر بدهیم و دوستش نداریم، دورهاش را پشت سر بگذارد و ما آنها را بپذیریم. این سؤال که چه چیزهایی را میتوانیم تغییر دهیم و چه چیزهایی را نه، کاملاً پیچیده است. شاید با خودتان بگویید من از بینیام ناراضیام و میتوانم با یک جراحی پلاستیک بینیام را آنگونه که میخواهم تغییر دهم، یا اگر از هیکلم ناراضیام میتوانم از داروهای مکمل بدنسازی استفاده کنم تا ماهیچههای قویای داشته باشم، یا ابروهای کمپشتم را تتو میکنم تا زیباتر شوم؛ اما واقعاً تا کجا میتوانید؟ وقتی از توانستن حرف میزنیم، منظورمان به هر قیمتی نیست و وقتی از بدن حرف میزنیم، مهمترین اصل، سلامتی است. میتوانید برای زیبا بودن یا برای راضی بودن از ظاهرتان تلاش کنید؛ اما فراموش نکنید الویت اول این است که برای حفظ سلامتیتان تلاش کنید. همهی ما دوست داریم که زیبا باشیم، همهی ما احتیاج داریم که از نگاه کردن به آینه حس خوبی بگیریم و طبیعی است که برای به دست آوردن این احساس خوب تلاش کنیم. خیلی از افراد هزینهی زیادی را صرف زیباترشدن میکنند، ولی با چه معیاری؟ معیارهای زیبایی، دائم در حال تغییر هستند. در عین حال آنقدر آدمهای متفاوت وجود دارد که بعید است که یک معیار خاص بتواند سلیقهی همه را پوشش دهد. در آخر اینکه فراموش نکنید یک شخص فقط با ظاهرش تعریف نمیشود. این ویژگیهای خوب شما هستند که از شما آدم بهتری میسازد، این مهم است که شما راجع به بدنتان چهطور فکر میکنید. پیشنهاد میکنم هم اکنون به جلوی آینه بروید و یک بار دیگر به خودتان نگاه کنید، چه میبینید؟ | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 121 |